فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خون شهید عجمیان یک هفته حتی پس از بارش باران از زمین پاک نشده است😭
غريب گیر آوردنت
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅
✍ به کانال #آتشنیوز بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
🇮🇷 آتشنیوز 🇮🇷
#اندر_اندرزگاه سرباز صدا زد «گوشی!» حق به جانب پرسیدم «برای چی؟» گفت «برای این بهشت اجباری!» چشما
#اندر_اندرزگاه
بند، آدم را میبرد وسط پایگاههای بسیج دهه شصت. جایی شبیه مسجدهای بین راهی!
پوسترهای قدیِ رهبری و حاجقاسم. بنر اسلیمی محراب. یک کارتون موزی خاکگرفته پر از کتابهای زردِ مذهبی. با انبوهی از کاغذهای آچارِ حدیثِ نماز و روزه روی دیوارها.
اگر کار فرهنگی نمیکردند اثرش روی زندانیان بیشتر بود!
دور اتاق نشستند. گفتم «نیومدم بازجویی؛ میخوام حرف دلتونو بشنوم!»
پسری آبادانی گفت: «که پروندهمونو سنگینتر کنی!» یکی با لهجه اصفهانی دنباله حرفش را گرفت «بالا سرمون که دوربینه! شنودم که هست، تو هم خوب رو بازی میکنی که شک نکنیم!»
گفتم «بسیجی پوششی رفته بود قاطی قاچاقچیا. سرسفره نمک ریخت کف دستش و زبون زد!»
یخ جمع کمکم باز شد. بعضی هنوز از سر غیظ سرشان را بالا نمیآوردند. با رگ گردن متورم و نیش و کنایه حرفتوحرف شدند. گرانی، تبعیض، اختلاس. نه خبری از #مهسا_امینی بود، نه #زن_زندگی_آزادی
اصفهانی تیتری بچهها را معرفی کرد: استاد مسلط به دوازده زبان، دانشجویِ ترم آخر پزشکی، نمایندگی کاشی، سرشیفت کارخانه. خودش هم سهتا مدرک بینالمللی آشپزی و اغذیه داشت با رستورانهای زنجیرهای ایتالیایی در اکثر شهرهای ایران.
- جای اینا اینجاست؟!
فقط میشنیدم. همه شاکی بودند که ما بیگناهیم، تر و خشک را با هم سوزاندهاند.
آبادانی اشاره کرد به یکی.
- اینو میبینی؟! جلوی پاساژ صدف پلیس ازش میپرسه: کارت چیه اومدی اینجا؟ میگه: #لیدرم با باتوم و اسپری فلفل میفتن به جونش. تا بیاد ثابت کنه #تور_لیدر بوده دهنش به این شکل سرویس شده!
چرا یکی از پاچههای شلوار بعضیشان کوتاهتر است؟
نشستم بیخ دلِ جوان میبدی. تک میپرید. در یک دستش مفاتیح، در دست دیگرش تسبیح. چشمم افتاد روی تتوی قدِ قرص صابون ساعدش. گفت «بیست روزه اینجام! کارم از وثیقه گذشته!» مثل بقیه حاشا نکرد.
- رفتم نعل اسبی لباس بخرم. خوردم به شلوغیا. منِ بچهشهرستونی یگان ویژه ندیده بودم! لباس و کلاه و پوتین و سلاح خفن!
تسبیحش را گذاشت لای مفاتیح.
- از سر فضولی قاطی شدم و جوگیر. شعارم دادم. رفتم جلویِ جلو! رئیس پلیس تندی کرد؛ چنان گذاشتم تو فکش که راهی بیمارستان شد!
درِ بند باز شد. ناهار آوردند. یک دیگ ماکارونی با چند سطل ماست.
مثل خوابگاه دانشجویی با شوخی و خنده غذا را ریختند توی بشقاب و کاسههای تابهتای ملامین. با قاشقهای روحی. همانهایی که با اشاره دست دُمش میشکند.
اشکِ چشمِ استادِ زبان قطع نمیشد. گفت دوتا اشکآور خالی کردهاند توی چشمش! مف دماغ بالا کشید «همه را دوتا میبینم و تار!»
هرکس باید ظرف خودش را میشست. داخلِ حوضچه گوشه حیاطخلوت.
- بعد ناهار ختم سوره دخان داریم!
آبادانی، یک نخ تعارف زد. دستش را رد کردم. دلیل کوتاهی پاچههای شلوار را فهمیدم. جیب نداشتند. پاکت سیگارشان را پیچیده بودند لای بند شلوار. خاکستر میتکاندند توی قوطی خالی کنسرو ماهی. بابرنامه یا اتفاقی این آدمها داشتند شبکه میشدند.
یکی شماره داد بقیه از این به بعد برای اصلاح مو بروند مغازهاش. یکی گفت ماشین خواستید به من زنگ بزنید.
و این لیست مدام به روزرسانی میشد.
⭕️ادامه دارد...
✍️ #محمدعلی_جعفری
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅
✍ به کانال #آتشنیوز بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
#اندر_اندرزگاه
آقای سراج، وکیلِ بند صدا بلند کرد: «خاموشی!» قانون بود؛ ساعت سه تا پنج عصر. پتو پهن کنند و دراز بکشند. حتی اگر خوابشان نمیآید.
کنار کمسنترینشان دراز کشیدم. ازش پرسیدم «پس چرا چراغا رو خاموش نمیکنن؟!»
- خاموشی صداست!
حولهاش را لول کرد. گذاشت روی چشم.
- اینجا بیستوچاری چراغ روشنه!
ابرو بالا انداختم.
- برا چی اینجایی؟
- برای این بهشت اجباری!
دانشجوی پزشکی که دکتر صدایش میزدند پچپچگونه تذکر داد سراج سردرد دارد خوابیده.
یواش پرسیدم «از کی اینجایی؟»
- از دیروز.
- کتکتم زدن؟
خندید. رو به سقف گفتم «چرا میخندی؟» رو به سقف گفت «یاد رئیسی افتادم!»
- چرا؟
- به شما ناهارم دادن؟
باهم خندیدیم.
- نگفتی جرمت چیه؟
-استوری، به قول بازپرس دعوت به تجمع!
-همین؟
- یه خرده هم دیوارنویسی!
- تنهایی؟
- با دوستم شهاب. شبا دوازده به بعد؛ یه منطقه من، یه منطقه او.
- شهاب الان کجاست؟
- گفتن بچهست؛ بردنش کانون اصلاح و تربیت.
- تو چند سالته؟
- اول مهر باید میرفتم ترم اول دانشگاه!
- پدرمادرت خبر دارن؟
- برام مهم نیست!
- چرا؟
- با پدرم مشکل دارم. نه اون منو میفهمه نه من!
دست راستش را گرفت بالا.
- میبینی؟
پر بود از خطخطیهای رد چاقو.
- هر دفعه دعوامون میشه بجای اینکه بزنمش خودمو خط میندازم!
- اهل دود و دمی؟
- بنگ، کُک، ویپ، وید
- موقع دیوارنویسی گرفتنت؟
- نه! شماره ناشناس زنگ زد. گوشی اومد دستم. سیمکارتمو شکستم. با شهاب و دوستدخترش دور میدون باغ ملی شک کردیم دنبالمونن. نه من نفسِ فرار داشتم، نه شهاب!
در باز شد. اسم سه نفر را خواندند. یعنی آزاد. همه دست زدند با هورای ریز. دو تا دانشجو هم تازهوارد به جمع اضافه شدند. پسر آبادانی پرسید: «به شما ناهارم دادن؟» سر بالا انداختند. سفره یکبارمصرف پهن کرد. سراج بهش گفت «تو برا عقلت مالیاتم میدی؟ کسی جلوی دستشویی سفره میندازه؟»
دکتر منچ و شطرنج آورد وسط. گعده کردند. نشستم کنارشان. تاس انداختم.
- دکتر! تو کجا اینجا کجا؟
تاس انداخت.
- رو چمنای دانشگاه نشسته بودم الکی گرفتنم!
تاس انداختم. شش آمد. مهره آوردم داخل بازی.
- جون دکتر! مگه شهر هرته!
تاس انداخت.
- اَه! تو دانشگاه کبریت زدم زیر بنر سلیمانی!
- برای چی؟
- برای این همه شعار توخالی!
چهار تا خانه مهرهام را بردم جلو.
- اول بردنت کجا؟
شش آورد. بشکن زد. با خنده گفت «هتل سپاه!» مهره آورد جلو.
- جرمت فقط آتش زدن بنره؟
مهرهاش چسبید پشت مهرهام.
- لعنت به این گوشی! استوریا آتو داد دستشون!
- چی نوشته بودی؟!
- فراخوان و شعار و...
شش آوردم. از چنگ مهرهاش خلاص شدم.
- آینده درسی و شغلیت چی میشه؟
- تبرئه میشم!
پسر آبادانی با پلاستیکی پر از پاکت سیگار وارد شد. نشست کنارمان. با ماژیک اسم بچهها را مینوشت روی آنها. ازش پرسیدم «از کجا میخرید؟» گفت «از فروشگاه داخل زندان»
تاس انداختم. به دکتر گفتم «اگه تبرئه نشدی؟» گفت « فک و فامیلام پاسدارن. زنگ زدم بهشون. ته و توی ماجرا رو درآوردم!»
- فامیلات پاسدارن و عکس حاجقاسم آتیش زدی؟!
⭕️ادامه دارد...
✍️#محمدعلی_جعفری
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅
✍ به کانال #آتشنیوز بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهر آرتین: آرتین با هر صدای بلند به صحنه ترور برمیگردد
خواهر آرتین میگوید: پس از گذشت چند هفته از حادثه هنوز بهانه پدر و مادر را میگیرد و با هر صدایی از جا میپرد و وحشت میکند از اینکه دوباره تیراندازی شده است.
با هر صدایی که میآید بسیار میترسد و میگوید صدای شلیک است و میخواهند تیراندازی کنند و با گریه آن مکان را ترک میکند
🔸صدای تیراندازی در منطقه شیشخانه استانبول
🔹بعد از انفجار در منطقه تقسیم استانبول در منطقه شیشخانه صدای گلوله به گوش رسیده است.
🔹بر اساس این گزارش، پلیس به یک زن اخطار ایست داده و به دلیل متوقف نشدن فرد، تیر اندازی صورت گرفته که به مدت یک دقیقه ادامه داشته است.
┅┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅┅
✍ به کانال #آتشنیوز بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
🔸#فوری| گزارش های اولیه و غیررسمی حاکی از آن است که ارتش مخفی ارمنستان برای آزادی ارمنستان (ASALA) مسئولیت حمله تروریستی در استانبول ترکیه را بر عهده گرفته است.
┅┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅┅
✍ به کانال #آتشنیوز بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
📣دستور رئیس جمهور برای رفع موانع کسبوکارها در بستر اقتصاد دیجیتال
🔸رئیسجمهور، وزیر ارتباطات را مامور کرد وضعیت کسب و کارها در بستر اقتصاد دیجیتال را به دقت رصد و مشکلات و مانع احتمالی پیشروی کسبوکارها با سرعت و جدیت پیگیری و رفع کند.
🔹رئیس جمهور با توجه به فرارسیدن فصل سرما در کشور و افزایش مصرف انرژی، وزارت نفت را مکلف کرد برای بهینه شدن مصرف انرژی راهکارهای مناسب را اتخاذ کند.
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅
✍ به کانال #آتشنیوز بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه جوری خوشحاله، انگار خودش بین گاز و برق و پتو، پتو رو انتخاب کرده!
پاورقی
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅
✍ به کانال #آتشنیوز بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
به همت پایگاه های بسیج شهید اسکندری و هاجر برگزار می گردد:
سلسله نشستهای *"بصیرت و ولایت"*
سخنرانی و پرسش و پاسخ سیاسی
با موضوع:
*"واکاوی زمینه های شکل گیری جنگ ترکیبی اخیر علیه ایران" *
🎙 *حجت الاسلام والمسلمین حسین طائب*
مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران
🗓 *جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱*
🕰بعد از نماز جماعت مغرب و عشا
:شهرک شهید محلاتی، مسجد انصار الحسین علیه السلام
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅
✍ به کانال #آتشنیوز بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽•
آرامش در چشمانت...🧣
#جمھورۍاسلامۍحرماست🇮🇷
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅
✍ به کانال #آتشنیوز بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225
﷽❣#سلام_امام_زمانم❣﷽
چہ سپیده دمان دلربایے است
وقتے آفتاب یادت بر آستان دلم مےتابد
و گوشہ گوشہ ے دلم پر از شڪوفہ هاے
معطر محبتت مےشود...
انگار پر از امید مےشود،پر از پرواز،
پر از لبخند، پر از آرامش و زندگے...
من با تو بهارے ام من با تو زنده ام
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
#امام_زمانعج
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅
✍ به کانال #آتشنیوز بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/1891631134C179be8c225