eitaa logo
کانال عاطفه خرّمی
310 دنبال‌کننده
342 عکس
156 ویدیو
1 فایل
دکتری حقوق عمومی مدرس حوزه و دانشگاه شاعر آئینی @khorrami794:ادمین اینستاگرام:Instagram.com/a.khorrami6
مشاهده در ایتا
دانلود
در این کویر تب زده دریا چه می‌کند! در دست باد ،معجر گلها چه می‌کند! آن دختری که بوده در آغوشی از بهشت در دوزخی به وسعت دنیا چه می‌کند! هر مرد خانواده او نخل بی سری س با خاطرات زخمی سرها چه می‌کند...! از هر طرف به سمت حرم ،تیر طعنه ها در این نبرد ،یکه و تنها چه‌ می‌کند ! یک خطبه خواند و ریخت چه ترسی به جان‌ شهر گفتند:ذوالفقار در اینجا چه می‌کند...؟! با موج واژه های غیورانه و عفیف حالا ببین که غرش دریا چه میکند...! سلام الله علیها @atefe_khorrami
اگر فکر می‌کنید که دیگه محاله بیشتر از این نجاستشون رو به نمایش گذاشته باشن باید بگم که اشتباه می‌کنید؛ اسرائیل در آخرین اقدامش یکی از سربازای متجاوز به اسیر فلسطینی رو به تلویزیون دعوت کرد و اونم توضیح داد که این کار برای محافظت از اسرائیل بوده و بقیه هم تشویقش کردن!.../۷ دقیقاااا همینجاست! @atefe_khorrami
به دریا میزنم دل را به دریای پریشانها چه امواجی به راه افتاده در قلب بیابانها به هر سنگی در این جاده دخیل عشق باید بست که شاهد بوده اند آنها در این صحرا چه جریان‌ها صدایی میشود تکرار و من مدهوش آن‌ لحنم صدایی خوشتر از آواز بلبل در گلستانها "هلا بیکم،هلا بیکم..." عجب آوای شیرینی! مهیا می‌شود چای عراقی ،آی مهمانها! کسی آغوش وا کرده،کسی آن‌سوی این صحرا بیایید ای کلیمی ها،مسیحی ها،مسلمانها! کجا دیده جهان‌ زیباتر از اعجاز مشّایه! کجا دیده کویری تازه تر از باغ و بستانها! چه خوشبختم که می افتم در این جریان طوفانی منم حالا نمی از موج دریای پریشانها... با سپاس فراوان از برگزارکنندگان محترم و دانشگاه مالک اشتر ؛ کنگره ای که از یادگارهای شهید بزرگوار است . بماند به یادگار 🌱 تا یار که را خواهد و میلش به ‌که باشد... @atefe_khorrami
همیشه آن‌که نرفته‌ست بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته‌ست، کم‌سعادت نیست از من نیاز می‌رسد و از تو ناز ! درد سری شده سفر کربلای من... @atefe_khorrami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این صفحه قرآن را بکوبید بر سر هر کس که میگوید:دین را سیاسی نکنید!! @atefe_khorrami
آزمون حساس مجلس... @atefe_khorrami
عشق، سوزان است ؛بسم الله الرحمن الرحیم... اشرف؛ ؛نایب الزیاره ام السلام علیک یا امیرالمومنین @atefe_khorrami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امسال نیت کرده ام تک تک گامهایم را به یاد شهید ارسباران بردارم... مردی که فراااااوان دوستش دارم...😭 1396,مسیر سامرا... @@atefe_khorrami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما برنامه ریزی کنید در مسیر نجف _کربلا،عمود ۱۰۶۷ مدینه امام حسن‌ علیه السلام توقف کنید ,مخصوصا اگه بچه همراهتونه،یه خاطره خیلی خوب میشه شهربازی و...براشون. @atefe_khorrami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در دنیایی که مردمانش بر سر سود و زیان مادی ،به جان‌ هم می‌افتند! در دنیایی که رقابت بر سر بیشتر داشتن و بهتر خوردن است! در این گوشه جهان،مردمانی پیدا می‌شوند که تمام دارو ندارشان را در طبق اخلاص می‌گذارند و با التماس و بی مزد و منت ،تقدیمت می‌کنند؛ فقط با یک جمله کوتاه: "لزوار الحسین ..." @atefe_khorrami
بهشت از سمت آغوش حسین بن علی واشد... سلام از بهشت... @atefe_khorrami
تعز من تشاء و تذل من تشاء ... @atefe_khorrami
پشت خیمه گاه دورهم جمع می‌شویم... در همان خاکی که روزگاری خون‌مطهر تو را بر زمین‌ ریختند... مرثیه می‌خوانیم و اشکواژه هایمان را برایت زمزمه میکنیم ... همه دار و ندار ما ...!😭 @atefe_khorrami
تمام تلاشم را کردم تا بتوانم بیشتر بمانم و هوای شب جمعه کربلا را هم نفس بکشم ... هر چند هیچ سعی و اصراری برای ورود به ازدحام فوق العاده اطراف حرم نداشتم و به یک سلام و زیارت و وداع از پشت خیمه گاه اکتفا کردم ،اما حس میکنم تمام ریه هایم از هوای تازه محبت آنچنان سرشار شده که هیچ محبتی نمی‌تواند با آن برابری کند ...هیچ حس زیبایی در دنیا با این احساسِ فوق العاده،یارای بمقابله نیست... @atefe_khorrami
چون چاره نیست میروم و میگذارمت ای پاره پاره تن بخدا میسپارمت @atefe_khorrami َ
با اختلاف،یکی از بهترین توییت های این ایام تسلیت🖤 @atefe_khorrami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاید فعلا متوجه نباشیم ،اما ضربه ای که متاسفانه به جایگاه زد را، تا بحال کمتر کسی زده است ! اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @atefe_khorrami
از عناوین جهان ،خادمی ات ما را بس...😭 روزی که با تمام‌ سلول‌های عقل و احساسم ،آرزو کردم شاعرتان باشم ،نمی‌دانستم به واسطه این تحفه درویش و این واژگان ابتر، عنوان خادمی را از عتبه مقدسه تان دریافت میکنم😭؛عشق علیه السلامِ من! بماند به یادگار از
ماجرای سفر کربلای من👇💔 @atefe_khorrami
قصه کربلا رفتن امسال من قصه پیچیده ای شده بود... از یه طرف شرایطمون،اجازه سفر خانوادگی در یک زمانو نمی‌داد؛ از طرف دیگه من دوست داشتم علی رو حتما با خودم ببرم،منتها باید یا با کاروانی میرفتم که بچه توش باشه و حوصله اش سر نره یا با کسانیکه بچه هم سن و سالش داشته باشند؛ اول قرار شدبا گروه سرود علی بریم‌ که به خاطر طولانی بودن سفرشون ،مجبور به کنسل شدم؛ بعد قرار شدبا یه کاروان دیگه برم که فهمیدم مسئول کاروان سکته مغزی کرده و کلا اونم‌ کنسل شد؛ برای هر کدوم از دوستانی هم که برنامه ریزی سفر کرده بودیم،دم دمای آخر،یه مشکلی پیش اومد که نتونستیم همراه بشیم! یه دفعه از طرف دانشگاه هم قرار شد جلسه ضروری ای برگزار بشه که ممکن بود تاریخش دقیقا تاریخ کربلای من باشه و اگه اون جلسه قطعی میشد،کلا مجبور به کنسل کردن سفرم میشدم و تا روز قبل رفتن،تکلیف اون هم مشخص نشده بود! خلاصه از درودیوار سنگ بود که می‌بارید،اما هر چه میگذشت اشتیاق و اضطراب من بیشتر می‌شد! چند روز قبل سفر با یه دل شکسته و بیتاب،یه دفعه تصمیم گرفتم برم امامزاده ی همسایه مون که از نوادگان حضرت عباس اند! رفتم اونجا و نفهمیدم چطور شد که با لحن طلبکارانه و اشک و صدای لرزون،فقط وایسادم مقابلش و صداش زدم:"آقای همسایه! مگه همسایه به گردن همسایه حق نداره ؟!من که روسیاهم و نمیتونم حق همسایگیتو ادا کنم اما شما باید حق همسایگی رو ادا کنی !!بگو به جدت که از اضطراب و سرگردونی خسته ام‌!من این حرفها سرم‌ نمیشه آقای همسایه!باید واسطه بشی!باید حق همسایگیمو ادا کنی!" التماسش کردم با اشک و اشتیاق زیارتی که تمام وجودمو گرفته بود... رفتم سر نماز،بین دو نماز بودم که گوشیم زنگ خورد،یکی از رفقای خیلی خوب سالهای خیلی دورم بود!بعد از مدتهاااباهام تماس میگرفت، زنگ زد و گفت :"رفیق!همسفر کربلا نمیخوای،من و دخترم (که دقیقا همسن علی بود)راهی هستیم"!! برنامه سفر و تاریخی که برای من‌مقدور بوددقیقابا اون رفیق قدیمی هماهنگ بود🤗تو پوست خودم‌ نمی‌گنجیدم با یه دل شکسته رفته بودم پیش آقای همسایه و با یه دل پر امید داشتم برمیگشتم! چیزی نگذشت که کارهامون ردیف شد، بلیط گرفتیم،جلسه دانشگاه هم افتاد برای بعد از... یه روز مونده به سفر، یکی دیگه از دوستای خیلی خوب شاعرم زنگ زد وگفت :"عاطفه کی میخوای بری؟باهم بریم"🤗 در عرض یه روز و به طرز معجزه آسایی ایشونم تونست برنامه حرکتشو با ما هماهنگ کنه و راه افتادیم...😭😭 امروز غروبِ باز اومدم زیارت همون آقای همسایه! تا دیدمش فقط اشک ریختم و گفتم :"آقای همسایه!دمت گرم!الحق که نواده عباسی!"😭 @atefe_khorrami