eitaa logo
اَتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
677 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
774 ویدیو
22 فایل
برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی نیاز به ملت تمدن ساز داریم و ملت تمدن ساز در بستر آموزش های لازم به وجود می آیند. آموزشهایی در زمینه های اقتصاد سیاست فرهنگ و... لینک کانال👇👇 https://eitaa.com/joinchat/186318869C9e216c3ff1 پل ارتباطی @sadra59
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 🔹اوّلین و مهم‌ترین قدمِ خودسازی این است که انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادی نگاه کند؛ عیوب خود را با روشنی و دقّت ببیند و سعی در برطرف کردن آن‌ها داشته باشد. این از عهده خود ما برمی‌آید و این تکلیفی بر دوش ماست. ۱۳۸۰/۹/۲۵ 🇮🇷کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی) @atna_ir
1⃣ ☀️هر روز با یک داستان تمدن ساز ✍جویای یقین‏ در همه کشور عظیم سلجوقی نظامیه بغداد و نظامیه نیشابور مثل دو ستاره روشن می‏درخشیدند. طالبان علم و جویندگان بینش، بیشتر به یکی از این دو دانشگاه عظیم هجوم می‌آوردند. ریاست و کرسی بزرگ تدریس نظامیه نیشابور، در حدود سالهای 450- 478، به عهده ابوالمعالی امام الحرمین جوینی بود. صدها نفر دانشجوی جوان جدی در حوزه تدریس وی حاضر می‌شدند و می‏نوشتند و حفظ می‌کردند. در میان همه شاگردان امام الحرمین سه نفر جوان پرشور و بااستعداد بیش از همه جلب توجه کرده انگشت نما شده بودند: محمد غزالی طوسی، کیاهراسی، احمدبن @atna_ir
2⃣ محمد خوافی. سخن امام الحرمین درباره این سه نفر گوش به گوش و دهان به دهان می‌گشت که: «غزالی دریایی است مواج، کیا شیری است درنده، خوافی آتشی است سوزان.» از این سه نفر نیز محمد غزالی مبرزتر و برازنده‏تر می‏نمود. از این رو چشم و چراغ حوزه علمیه نیشابور آن روز محمد غزالی بود. امام الحرمین در سال 478 هجری وفات کرد. غزالی که دیگر برای خود عِدل و همپآیه‌ای نمی‏شناخت، آهنگ خدمت وزیر دانشمند سلجوقی، خواجه نظام الملک طوسی کرد که محضرش مجمع ارباب فضل و دانش بود. در آنجا نیز مورد احترام و محبت قرار گرفت. در مباحثات و مناظرات بر همه اقران پیروز شد! ضمنا کرسی‏ ریاست نظامیه بغداد خالی شده بود و انتظار استادی با لیاقت را میکشید که بتواند از عهده تدریس آنجا برآید. جای تردید نبود، شخصیتی لایقتر از این نابغه جوان که تازه از خراسان رسیده بود پیدا نمی‌شد. در سال 484 هجری قمری @atna_ir
3⃣ غزالی با شکوه و جلال تمام وارد بغداد شد و بر کرسی ریاست دانشگاه نظامیه تکیه زد. عالیترین مقامات علمی و روحانی آن روز همان بود که غزالی بدان رسید. بزرگترین دانشمند زمان و عالیترین مرجع دین به شمار می‌رفت. در مسائل بزرگ سیاسی روز مداخله می‌کرد. خلیفه وقت، المقتدر بالله، وبعد از او المستظهر بالله برای وی احترام زیادی قائل بودند. همچنین پادشاه بزرگ ایران ملکشاه سلجوقی و وزیر دانشمند و مقتدر وی خواجه نظام الملک طوسی نسبت به او ارادت می‏ورزیدند و کمال احترام را مرعی می‌داشتند. غزالی به نقطه اوج ترقیات خود رسیده بود و دیگر مقامی برای مثل او باقی نمانده بود که احراز نکرده باشد. ولی در همان حال که بر عرش سیادت علمی و روحانی جلوس کرده بود و دیگران غبطه مقام او را می‌خوردند، از درون روح وی شعله‏ای که کم و بیش در همه دوران عمر وی سوسو می‏زد زبانه کشید که خرمن هستی و مقام و جاه و جلال وی را یکباره سوخت. @atna_ir
4⃣ غزالی در همه دوران تحصیل خویش احساسی مرموز را در خود می‌یافت که از او آرامش و یقین و اطمینان می‌خواست، ولی حس تفوق بر اقران و کسب نام و شهرت و افتخار مجال بروز و فعالیت زیادی به این حس نمی‌داد. همینکه به نقطه اوج ترقیات دنیایی خود رسید و اشباع شد، فعالیت حس کنجکاوی و حقیقت جویی وی آغاز گشت. این مطلب بر وی روشن شد که جدلها و استدلالات وی که دیگران را اقناع و ملزم می‌کند، روح کنجکاو و تشنه‌ خود او را اقناع نمی‌کند. دانست که تعلیم و تعلم و بحث و استدلال کافی نیست، سیر و سلوک و مجاهدت و تقوا لازم است. با خود گفت از نام شراب، مستی و از نام نان، سیری و از نام دوا، بهبود پیدا نمی‌شود. از بحث و گفتگو درباره حقیقت و سعادت نیز آرامش و یقین و اطمینان پیدا نمی‌شود. باید برای حقیقت خالص شد و این با حب و جاه و شهرت و مقام سازگار نیست. کشمکش عجیبی در درون وی پیدا شد. دردی بود که جز خود او و خدای او کسی از آن آگاه نبود. شش @atna_ir
5⃣ ماه این کشمکش به صورت جانکاهی دوام یافت و به قدری شدت کرد که خواب و خوراک از وی سلب شد. زبانش از گفتار باز ماند. دیگر قادر به تدریس و بحث نبود. بیمار شد و در جهاز هاضمه‏اش اختلال پیدا شد. اطبا معاینه کردند، بیماری روحی تشخیص دادند. راه چاره از هر طرف بسته شده بود. جز خدا و حقیقت دادرسی نبود. از خدا خواست که او را مدد کند و از این کشمکش برهاند. کار آسانی نبود. از یک طرف آن حس مرموز به شدت فعالیت می‌کرد، و از طرف دیگر چشم پوشیدن از آنهمه جلال و عظمت و احترام و محبوبیت دشوار می‏نمود. تا آنکه یک وقت احساس کرد که تمام جاه و جلالها از نظرش ساقط شد. تصمیم گرفت از جاه و مقام چشم بپوشد. از ترس ممانعت مردم اظهار نکرد و به بهانه سفر مکه از بغداد بیرون رفت، ولی همینکه مقداری از بغداد دور شد و مشایعت کنندگان همه برگشتند، راه خود را به سوی شام و بیت المقدس برگرداند. برای آنکه کسی او را نشناسد و مزاحم سیر درونی‏اش نشود، در جامه @atna_ir
6⃣ درویشان درآمد. سیر آفاق و انفس را آنقدر ادامه داد تا آنچه را که می‌خواست، یعنی یقین و آرامش درونی، پیدا کرد. ده سال مدت تفکر و خلوت و ریاضت وی طول کشید[1] 1.ترجمه المنقذمن الضلال (اعترافات غزالی)، و تاریخ ابن خلّکان، ج 5/ ص 351 و 352، و غزالی نامه. ↩ @atna_ir
@atna_ir☀️ 🔷غسل جمعه و آن از جمله اعمال مستحبي است كه بر آن تأكيد بسيار شده و در روايت آمده كه حضرت رسول (صلّي الله عليه و آله) به حضرت اميرالمؤمنين (عليه السّلام) فرمود: يا علي! در هر جمعه غسل كن، گرچه به خاطر آن غذاي خود را براي به دست آوردن آب جهت غسل كردن بفروشي و گرسنه بماني؛ زيرا هيچ عمل مستحبّي برتر از غسل روز جمعه نيست، و از امام صادق (عليه السّلام) روايت شده: هركه در روز جمعه غسل كند و اين دعا را بخواند: أَشْهَدُ أَنْ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِي مِنَ التَّوَّابِينَ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُتَطَهِّرِينَ براي او تا جمعه آينده حالت پاكي و طهارت پيدا شود؛يعني: از گناهان پاك مي گردد، يا آنكه اعمال او با طهارت معنوي انجام مي گيرد، و مورد قبول حق واقع مي شود. و به احتياط نزديك تر آن است كه تا جايي كه ممكن است، غسل جمعه را ترك نكنند. بايد دانست وقت غسل جمعه پس از طلوع فجر تا زمان ظهر است، و هرچه نزديك تر به ظهر انجام شود، بهتر است. 🇮🇷کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی) @atna_ir
@atna_ir☀️ 🔸شستن سرباگل خطمی وفوايدآن ۱-ازامام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «گرفتن ناخن وشارب (سبيل) وشستن سر با گل خطمى، فقر ونادارى را زايل مى‌كند وبر روزى مى‌افزايد».[۱] ۲-در حديثى ديگر فرمود: «شستن سر با خطمى، دل را مى‌گشايد وسودا واندوه را برطرف مى‌سازد».[۲] ۳-از حضرت على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «شستن سر با خطمى، باعث برطرف شدن چرك وحشرات موجود در سر مى‌شود».[۳] ۴- از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «شستن سر با خطمى (سه فايده دارد): سر را از سردرد حفظ مى‌كند، پريشانى را از انسان دور مى‌سازد، كچلى را از بين مى‌برد».[۴] ۵-در حديثى ديگر فرمود: «هر كس سر خود را در روز جمعه با گل خطمى بشويد، از پيسى وديوانگى در امان خواهد بود».[۵] ۶-در روايتى ديگر فرمود: «هر كس در روز جمعه ناخن وشارب خود را بگيرد وسرش را با گل خطمى بشويد، ثواب آزاد كردن يك برده را مى‌برد».[۶] [۱] .كافى، ج ۶، ص ۵۰۴، ح ۱؛ مكارم الأخلاق، ص ۶۴. [۲] . مستدرك سفينة البحار، ج ۳، ص ۳۰۵. [۳] . كافى، ج ۶، ص ۵۰۴، ح ۳؛ مكارم الأخلاق، ص ۶۱. [۴] . ثواب الأعمال، ص ۳۶، ثواب غسل رأس بالخطمى، ح ۱. [۵] . كافى، ج ۶، ص ۵۰۴، ح ۲؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۷۱، ح ۲۹۰. [۶] . كافى، ج ۶، ص ۵۰۴، ح ۴؛ مكارم الأخلاق، ص ۶۱. منبع: کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی با بازنگری تحت نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی 🇮🇷کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی) @atna_ir
@atna_ir☀️ 🔷ناخن و موي پشت لبش را بزدايد زيرا كه ثواب بسيار دارد و روزي را افزون مي سازد، و او را از گناه تا جمعه ديگر دور مي كند، و از بيماري ديوانگي و جذام و پيسي ايمني مي دهد، و بهتر است در وقت چيدن ناخن و زدودن موي پشت لب بخواند: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَي سُنَّهِ مُحَمَّدٍ [رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ] وَ آلِ مُحَمَّدٍ و درگرفتن ناخن، از انگشت كوچك دست چپ شروع،و به انگشت كوچك دست راست ختم نمايد، و اين شيوه را در گرفتن ناخنهاي پاي خود نيز رعايت كند پس ازآن ناخنهاي چيده را دفن كند. 👈منبع مفاتیح الجنان 🇮🇷کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی) @atna_ir
@atna_ir☀️ 🔷استعمال بوی خوش پيامبر صلى الله عليه و آله : لايَنبَغى لِلرَّجُلِ أَن يَدَعَ الطّيبَ فى كُلِّ يَومٍ فَإن لَم يَقدِر عَلَيهِ فَيَومٌ و َيَومٌ لا، فَإِن لَم يَقدِر فَفى كُلِّ جُمُعَةٍ وَ لا يَدَع؛ شايسته است كه مرد هر روز از عطر استفاده كند، اگر هر روز نتوانست، يك روز در ميان عطر زند و چنانچه اين هم مقدورش نبود جمعه ها را ترك نكند. 👈كافى(ط-الاسلامیه) ج6، ص510، ح4 🇮🇷کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی) @atna_ir