18.Kahf.045.mp3
2.37M
🔹سوره کهف سوره ۱۸ قرآن کریم
#تفسیر_صوتی_قرآن
استاد قرائتی
تفسیرنور
⚘تفسیر آیه ۴۵ سوره کهف⚘
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
هدایت شده از عطرِظهورِمولا
#صبحتبخیرمولایمن
گرچه از هر دو جهان هیچ نشد حاصل ما
غم نباشد، چو بود مهر تو اندر دل ما
(امامخمینیره)
🏝سپیده،
همان جذبهی نگاه نافذ
و مهربان شماست که
زمین را روشن میکند
و خورشید،
انگشتانهای از نور بی بدیل حضورتان
که جهان را جان میبخشد ...
... و من هرصبح
به امید پرواز
در آسمان یاد شماست که
بال میگشایم
و در هوای نام شماست
که چشم میگشایم ...
... من به امید دیدار شماست
که زندهام ...🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
عطرِظهورِمولا
#مدافع_عشق قسمت 5⃣2⃣ _ مادر عزیزم!! تو اگر اینقد بهم ریختی چون حرف رفتن منو شنیدی فدات شم.م
#مدافع_عشق
قسمت 6⃣2⃣
زینب بااسترس دست روی صورتش میکشد و جواب میدهد
_ کجا سرخ شده؟
_ یکمم تپل!
اینبار خودش راجمع و جور میکند
_ ااا داداش.اذیت نکن کجام تپل شده؟
باچشم اشاره میکنی به شکمش و لبخند پررنگی تحویل خواهر خجالتی ات میدهی!
فاطمه باچشمهای گرد و دهانی باز میپرسد
_ تواز کجا فهمیدی؟
میخندی
_ بابا مثلا یمدت غابله بودما!
همه میخندیم ولی زینب باشرم منو را ازروی میز برمیداردوجلوی صورتش میگیرد.
توهم بسرعت منو رااز دستش میکشی و صورتش رامیبوسی
_ قربون ابجی باحیام
باخنده نگاهت میکنم که یک لحظه تمام بدنم سرد میشود.با ترس یک دستمال کاغذی ازجعبه اش بیرون میکشم
بلند میشوم،خم میشوم طرفت و دستمال راروی بینی ات میگذارم…
همه یکدفعه ساکت میشوند.
_ علی…دوباره داره خون میاد!
دستمال رامیگیری و میگویی
_ چیزی نیست زیرافتاب بودم ….طبیعیه.
زینب هل میکند و مچ دستت رامیگیرد.
_ داداش چی شد؟
_ چیزی نیست عه! افتاب زده پس کلم همین خواهرم!تو نگران نشو برات خوب نیست.
و بلند میشوی و ازمیز فاصله میگیری.
فاطمه بمن اشاره میکند
_ برو دنبالش
ومن هم ازخدا خواسته بدنبالت میدوم.متوجه میشوی و میگویی
_ چرااومدی؟…چیزی نیست که!چرااینقد گندش میکنید!؟
_ این دومین باره!
_ خب باشه!طبیعیه عزیزم
می ایستم ! عزیزم؟ این اولین باری است که این کلمه رامیگویی.
_ کجاش طبیعیه!
_ خب وقتی تو افتاب زیاد باشی خون دماغ میشی..
مسیر نگاهت رادنبال میکنم.سمت سرویس بهداشتی!…
_ دیگه دستمال نمیخوای؟
_ نه همرام دارم.
و قدمهایت رابلند ترمیکنی…
….
پدرم فنجان چایش راروی میز میگذارد و روزنامه ای که دردستش است را ورق میزند.
من هم باحرص شیرینی هایی که مادرم عصر پخته را یکی یکی میبلعم!
مادرم نگاهم میکند و میگوید
_ بیچاره ی گشنه!نخورده ای مگه دختر! اروم تر…
_ قربون دست پخت مامان شم که نمیشه اروم خوردش…
پدرم اززیر عینک نگاهی به مادرم میکند
_ مریم؟ نظرت راجب یه مسافرت چیه؟
_ مسافرت؟ الان؟
_ اره! یه چندوقته دلم میخواد بریم مشهد…
دلمون وامیشه!
مادرم درلحظه بغض میکند
_ مشهد؟….اره! یه ساله نرفتیم
_ ازطرف شرکت جا میدن به خانواده ها. گفتم مام بریم!
و بعد نگاهش را سمت من میچرخاند
_ ها بابا!؟
پیشنهاد خوبی بود ولی اگرمیرفتیم من چندروزم رااز دست میدادم…کلن حدود پنجاه روز دیگر وقت دارم!
سرم راتکان میدهم و شیرینی که دردست دارم را نگاه میکنم…
_ هرچی شما بگی بابا
_ خب میخوام نظر تورم بدونم دختر. چون میخواستم اگر موافق باشی به خانواده اقادومادم بگیم بیان
برق ازسرم میپرد
_ واقعنی؟
_ اره! جا میدن…گفتم که…
بین حرفش میپرم
_ وای من حسابی موافقم
✅ ادامــــــہ دارد...
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
🏝 یکی از چیزهایی که سبب نورانیت دل میشود
و سبب هدایت میشود
یاد امام زمان ارواحنافداه است.
⬅️ یک حقیقتی است
گرفتاریهای ما، تمام
بدبختیهای ما، تمام این که ما در مقابل دشمن ضعیف،
واقع شدهایم و در
فشار هستیم همه اینها
برای این است که ما
متوجه امام زمان نیستیم
و خدا میخواهد ما را با
این فشارها متوجه امام زمان ارواحنافداه کند.
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
🏝 تجارت بزرگ
🌎 دنیا بازاری است که انسانها در آن وارد و از طرف دیگر از آن (یعنی مرگ)خارج میشوند.
⚡️سرمایه انسان در این بازار ساعات عمر اوست.
از این بازار بایستی تجارتی کردکه برای زندگی جاودانه و بی پایان پس از مرگ سود عظیمی داشته باشد.
✨خداوند چنین سودی را در معالمه با خودش تضمین نموده است.
🔥در این بازار دو مشتری دیگر یعنی نفس اماره و شیطان ،انسان را به معامله با خود دعوت میکنند.
✨در عین حال خداوند به انسان گوشزد نموده و قلابی بودن اجناس آنان را به او فهمانده.
حال این شما هستید که باید تصمیم خود را بگیرید.
⬅️ و خداوند وقتی حاضر به معامله است که نفس و شیطان را در معامله با او شریک نکنید.
✅ حال اگر تصميم خود را گرفته اید ،شما را به نماینده پروردگار یعنی امام عصر ارواحنا فداه معرفی میکنیم تا با آن حضرت وارد معامله شوید.
📘برگرفته از کتاب راهی به سوی نور
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝 امام زمانیها اینطوریاند...!
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝 اگه تا الان از خودتون میپرسیدید چرا رژیم صهیونیستی در مقابل مقاومت فلسطین شکست خورده، این ویدیو را ببینید.
🔹اسرائیلیها میخوان وارد شهرک بشن…؟
🔹خب بیان، ما به دنبال شهادتیم…
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
18.Kahf.046.mp3
3.34M
🔹سوره کهف سوره ۱۸ قرآن کریم
#تفسیر_صوتی_قرآن
استاد قرائتی
تفسیرنور
⚘تفسیر آیه ۴۶ سوره کهف⚘
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
هدایت شده از عطرِظهورِمولا
#صبحتبخیرمولایمن
سلام آرزوی عاشقان دل شیدا
سلام ای سبب اتصال ارض و سما
سلام رحمت بیمنتها، ای دلدار
گناه از من و نجوای توست استغفار
السَلامُ عَلَیڪَ یا صَاحِبَ الزَّمان
🏝اگر تو نباشی،
ستارهها هم گم میشوند
و جاذبه،
قدرتِ کشیدنِ یک برگ را
هم ندارد
چه رسد به کُرات ومنظومهها!
میانِ دنیا قدم نگذاری،
آسمانها توانِ ایستادن ندارند
و جادهها خیالِ رسیدن.
نگاهِ گرمت را دریغ کنی.
خورشیدها خاموش
و ناامید در گوشهای کز میکنند
و صورتِ ماهها بدونِ نور، پر میشود از لکهای سیاه!
مولای من؛ #امام_زمان
اگر نبود فروغِ حیاتبخشِ تو و پدرانت، هستی شکل نمیگرفت
و خدا خیالِ پرستیده شدن
نداشت!🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
عطرِظهورِمولا
#مدافع_عشق قسمت 6⃣2⃣ زینب بااسترس دست روی صورتش میکشد و جواب میدهد _ کجا سرخ شده؟ _ یکمم تپل
#مدافع_عشق
قسمت 7⃣2⃣
_ وا دخترخل شدی؟چرا میرقصی؟
روی تختم میپرم و میخندم
_ اخه خوشاااالم مامان جووونی.
لیوان راروی میزتحریرم میگذارد
_ بیا یادت رفت بقیشو بخوری..
پشتش رامیکند که برود و موقع بستن در دستش را به نشانه خاک برسرت بالا میآورد
یعنی…تواون سرت!شوهرذلیل!
میرود و من تنها میمانم با یک عالم#تو
……
مدتی هست که درگیرسوالی شده ام
توچه داری که من اینگونه هوایی شدهام
….
روی صندلی خشک و سرد راه آهن جابه جا میشوم و غرولند میکنم.مادرم گوشه چشمی برایم نازک میکند که:
_ چته ازوختی نشستی هی غرمیزنی.
پدرم که درحال بازی باگوشـےداغون و قدیمـےاش است میگوید
_ خب غرغراز دوری شوهره دیگه خانوم!
خجالت زده نگاهم راازهردویشان میدزدم و به ورودی ایستگاه نگاه میکنم.دلشوره به جانم افتاده ” نکند نرسند و ماتنها برویم”ازاسترس گوشه روسری صورتی رنگم را به دور انگشتم میپیچم و بازمیکنم. شوق عجیبی دارم،ازینکه این اولین سفرمان است. طاقت نمیاورم ازجت بلند میشوم که مادرم سریع میپرسد:
_ کجا؟
_ میرم آب بخورم.
_ وا اب که داریم تو کیف منه!
_ میدونم! گرم شده! شما میخورین بیارم؟
_ نه مادر!
پدرم زیر لب میگوید: واسه من یه لیوان بیار
آهسته چشم میگویم و سمت آبسردکن میروم اما نگاهم میچرخد درفکراینکه هرلحظه ممکن است برسید. به آب سردکن میرسم یک لیوان یکبارمصرف راپراز اب خنک میکنم و برمیگردم.حواسم نیست و سرم به اطراف میگردد که یکدفعه به چیزی میخورم و لیوان ازدستم می افتد ..
_ هووی خانوم حواست کجاست!؟
روبه رو رانگاه میکنم مردی قدبلند و چهارشانه باپیرهن جذب که لیوان اب من تماما خیسش کرده بود!بلیط هایی که دردست چپ داشت هم خیس شده بودند!
گوشه چادرم را روی صورتم میکشم ،خم میشوم و همانطور که لیوان راازروی زمین برمیدارم میگویم:
_ شرمنده!ندیدمتون!
ابروهای پهن و پیوسته اش رادرهم میکشد و درحالیکه گوشه پیرهنش را تکان میدهد تاخشک شود جواب میدهد:
_ همینه دیگه!گند میزنید بعد میگید ببخشید.
دردلم میگویم خب چیزی نیست که …خشک میشه!
اما فقط میگویم
_ بازم ببخشید
نگاهم به خانوم کناری اش می افتدکه ارایش روی صورتش ماسیده و موهای زرد رنگش حس بدی را منتقل میکند! خب پس همین!!دلش ازجای دیگر پراست!
سرم راپایین میندازم که ازکنارش رد شوم که دوباره میگوید
_ چادریین دیگه!یه ببخشید و سرتونو میندازید پایین هری!
عصبی میشوم اما خونسرد فقط برای باراخر نگاهش میکنم
_ مگه اسباب بازیه؟…نه اقای عزیز
✅ ادامــــــہ دارد...
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
امام عصر(عج) در #جامعهی_کبیره!
8⃣ زیارت جامعهی کبیره نقشهی راه!
«سیّد رشتی» در سفر حج از کاروان عقب افتاد و وقتی مضطرب و نگران کناری نشست و درمانده بود که چه کند، توفیق زیارت امام زمان ارواحنافداه نصیبش شد.
هنگامی که به ایشان گفت از قافله جا ماندهام، امام عصر سلاماللهعلیه به او فرمودند:
نافله بخوان تا راه را پیدا کنی!
پس از نافلهی نماز شب مجدداً امام زمان ارواحنافداه به او فرمودند:
هنوز نرفتهای؟
و او پاسخ داد:
به خدا قسم راه را بلد نیستم.
حضرت فرمودند:
جامعه بخوان تا راه را پیدا کنی!
سیّد رشتی که تا آن موقع زیارت جامعه را حفظ نکرده بود، به برکت نفس و حضور امام زمان سلاماللهعلیه و بدون داشتن کتاب، زیارت جامعهی کبیره را از حفظ خواند.
میگویم در این روزگار ندانمها و چه کنمها، در این زمانهی سرگشتگی و گم گشتگی، در وانفسای گم شدنهای راه از چاه، چه خوب است که به زیارت جامعهی کبیره پناه ببریم.
زیارت جامعهی کبیره زیارت امام زمان ارواحنافداه و اجداد طاهرین ایشان است و عرض ادب به این بزرگواران موجب رستگاری و هدایت است.
اگر راه را گم کردهای، زیارت جامعهی کبیره نقشهی راه است. راه آشنایی با امام زمان ارواحنافداه و حقیقت دین!
✍ بهزاد فیروزمنش،
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
🏝نعمت امام عصر ارواحنافداه!
آن كه بر كسى حقّ نعمت دارد، در عصر حاضر ولىّ نعمت ما حضرت ولى عصر ارواحنا له الفداء است.
اگر
"بيمنه رزق الوري و بوجوده ثبتت الارض والسماء"
[به برکت وجود ایشان به همهی مخلوقات روزی داده میشود و به خاطر وجود ایشان زمین و آسمان در جای خود پابرجا هستند.]
و اگر
" لو لا الحجة، لساخت الارض بأهلها"
[به فرض محال، اگر حجّت خدا روی زمین نباشد، زمین هر کس و هر چه روی آن است را فرو میبرد]
پس نعمت رزق و روزى، آرامش آسمان و زمين را مديون او هستيم.
اميدواريم كه سپاسگزار وجود پر فيض او باشيم.
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir