✅ #دعای_فرج👇
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
إِلَهِی عَظُمَ البَلاَءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ وَ انكَشَفَ
الغِطَاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرضُ
وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ
وَ أَنتَ المُسْتَعَانُ وَ إِلَيكَ الْمُشتَكَى وَ عَلَيكَ
الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی
الْأَمرِ
الَّذِينَ فَرَضتَ عَلَينَا طَاعَتَهُم وَ عَرَّفتَنَا
بِذَلِكَ مَنزِلَتَهُم
فَفَرِّج عَنَّا بِحَقِّهِم فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً كَلَمحِ
الْبَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ
يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِیُّ يَا عَلِیُّ يَا مُحَمَّدُ اِكفِيَانِی
فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انصُرَانِی فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ
يَا مَولاَنَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَلغَوثَ اَلغَوْثَ
اَلغَوْثَ أَدرِكنِی أَدرِكنِی أَدرِكنِی
اَلسَّاعَةَ اَلسَّاعَةَ اَلسَّاعَةَ اَلعَجَلَ اَلعَجَلَ
اَلعَجَلَ يَا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ
آلِهِ الطَّاهِرِين
🍃التماس دعا و انتشار🍃
📡 @atre1o1 🇮🇷
✅ دلم نموده دوباره هوای حضرت مهدی
✅ تمام داروندارم فدای حضرت مهدی
✅ اگردیده براهی بخوان دعای فرج را
✅ ظهور او رابرساند خدای حضرت مهدی
بخوانیم#دعای_فرج💕
اَلَّلهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج اَلسٰاعه
─┅─═ঊঈ🌸ঊঈ═─┅─
📡 @atre1o1 🇮🇷
🍃💚﷽💚🍃
ارسال شده از عطر1و1
اذان در خانه :
«هشام بن ابراهیم» آمد محضر مقدس «آقا امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا» علیه السلام، واز مرضش به آن حضرت شکایت نمود، وگفت:
آقا جان، فدایت شوم، هم مریضم هم فرزندی ندارم، وهر چه حکیم و دوا کردم اثری ندیدم. چه کنم ؟!
«آقا حضرت علی بن موسی الرضا» علیه السلام فرمودند:
به منزل برو و با صدای بلند در منزلت اذان بگو.
هشام گفت: آمدم منزل و دستور حضرت را اجرا کردم، خداوند متعال هم مرضم را بر طرف کرد و هم فرزندان زیادی به من عنایت فرمود.
📚توسلات: 36 نقل از وافی ج 3، ص 86
@atre1o1 🇮🇷
@atre1o1 🇮🇷
@atre1o1 🇮🇷
🌱 حیات عارفانه 🌱
30- عبرت گیرید! (لطیفه):
در میان عرف مشهور است که پیرمردی می خواست پسرش را تنبیه کند، پسرش گریخت و وارد مسجدی شد، پیرمرد نزدیک در مسجد آمده و سر در درون آن کرده به پسر آواز داد که: ای فلان فلان شده بیا بیرون؛ بیا بیرون و بعد از هفتاد سال پای مرا به مسجد باز مکن
برادر و خواهر! اگر چه این شاید به عنوان شوخی باشد ولی از این نوع افراد در جامعه اسلامی فراوان هستند.
31- قبله (لطیفه):
معروف است؛ شخصی خواست در خانه ای نماز بخواند، از صاحب خانه پرسید قبله کدام طرف است؟
صاحب خانه در جواب گفت: من هنوز دو سال بیشتر نیست که در این خانه ام کجا می دانم قبله کدام طرف است؟!
بلی! این هم واقعیتی دیگر.
32- رمز خاص برای اقامه نماز
شب (مرحوم آقا نجفی قوچانی):
مرحوام آقا نجفی قوچانی (ره) ضمن گزارش ماجراهای دوران طلبگی خود در اصفهان می نویسد:
... در این حجره تازه که حجره هامان وصل به هم بود از میان طاقچه سوراخ نمودیم و ریسمانی در آن کشیدیم که یک سر ریسمان در حجره ی رفیق بود و یک سر آن در حجره من، وقت خواب، آن سر را رفیق به پا یا دست خود می بست و این سر ریسمان را من به دست خود می بستم که سحر هر کدام زودتر بیدار شویم دیگری را بدون اینکه صدایی بزنیم، به توسط همان ریسمان بیدار کنم که مبادا طلبه ای از صدای ما بیدار شود و راضی نباشد.
📕منبع کتاب :
حیات عارفانه فرزانگان
✍🏻حسن صدری مازندرانی
@atre1o1 🇮🇷
🍃💚﷽💚🍃
🌹
ای ابوذر! پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت شمار؛
جوانی قبل از پیری،
سلامتی قبل از بیماری،
بی نیازی قبل از نیازمندی،
فراغت قبل از مشغولیت (مشغله ها)،
زندگی قبل از مرگ.
[ #پیامبر_اکرم صلےاللهعلیهوآله ]
📡 @atre1o1 🇮🇷
🍃💚﷽💚🍃
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
🔶 امام رضا علیه السلام:
اِنّا اَهلُ بَيْتٍ نَرى وَعدَنا عَلَينا دَينا كَما صَنَعَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله؛
ما اهل بيت، وعده هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِين حساب مى كنيم، چنانكه رسول اكرم صلى الله عليه و آله چنين مى كردند.
📚منبع:
(تحفالعقول، ص۴۴۶)
(حافظ)
@atre1o1 🇮🇷
May 11
🍃💚﷽💚🍃
در بیان فضائل حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
#قسمت_پنجم
وجه پنجم ـــ کثرت زهد امیر المؤمنین علیه السلام است و شکی نیست که ازهد مردم بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن حضرت بود و تمام زاهدین روی اخلاص به او دارند و آن حضرت سید زهاد بود هرگز طعامی سیر نخورد و مأکول و ملبوسش از همه کس درشت تر بود. نان ریزه های خشک جوین را می خورد و سرانبان نان را مهر می کرد که مبادا فرزندانش از روی شفقت و مهربانی زیت یا روغنی به آن بیالایند و کم بود که خورشی با نان خود ضمّ کند و اگر گاهی می کرد نمک یا سرکه بود.
و در کیفیت شهادت آن حضرت بیاید که آن حضرت در شب نوزدهم ماه رمضان که برای افطار به خانهٔ ام کلثوم آمد، ام کلثوم طبقی از طعام نزد آن حضرت نهاد که در آن دو قرص جوین و کاسه ای از لبن و قدری نمک بود حضرت را که نظر بر آن طعام افتاد بگریست و فرمود ای دختر دو نان خورش برای من در یک طبق حاضر کرده ای مگر نمی دانی که من متابعت برادر و پسر عمم رسول خدا را می کنم تا آنکه فرمود به خدا سوگند که افطار نمی کنم تا یکی از این دو خورش را برداری. پس ام کلثوم کاسهٔ لبن را برداشت و آن حضرت اندکی از نان با نمک تناول فرمود و حمد و ثنای الهی به جا آورد و به عبادت برخاست و آن حضرت در مکتوبی که به عثمان بن حنیف نوشته چنین مرقوم فرموده که امام شما در دنیا اکتفا کرد به دو جامهٔ کهنه و از طعام خود به دو قرص نان، و فرموده که اگر من می خواستم غذای خود را از عسل مصفی و مغز گندم قرار دهم و جامه های خویش را از بافته های حریر و ابریشم کنم ممکن بود، لیکن هیهات که هوی و هوس بر من غلبه کند و من طعامم چنین باشد و شاید در حجاز یا در یمامه کسی باشد که نان نداشته باشد و شکم سیر بر زمین نگذارد آیا من با شکم سیر بخوابم و در اطراف من شکم های گرسنه باشد و قناعت کنم به همین مقدار که مرا امیر المؤمنان گویند ولیکن فقرا را مشارکت نکنم در سختی و مکاوه روزگار خلق نکردند مرا که پیوسته مثل حیواناتی که هم آن ها خوردن علف مصروف است مشغول به خوردن غذاهای طیب و لذیذ شوم. و بالجمله اگر کسی سیر کند در خطب و کلمات آن حضرت به عین الیقین می داند کثرت زهد و بی اعتنایی آن جناب به دنیا تا چه اندازه بود.
📚منتهی الآمال
@atre1o1 🇮🇷