eitaa logo
عطــــرشهــــدا 🌹
1.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
9 فایل
بســم‌ رب شهداءوصدیقیݩ🌸 <شهدا را نیازۍبه گفتن ونوشتن نیست، آنان نانوشته دیدنی وخواندنی هستند.> پاسخگویی @Majnonehosain
مشاهده در ایتا
دانلود
عطــــرشهــــدا 🌹
#او_را #رمان📚 #پارت_شانزدهم رسیدم خونه عرشیا و رفتم داخل. خوش اومدی بانوی من😍 -ممنون خب خانومی بیا
📚 چند ثانیه با تعجب فقط نگاه میکردم که کم کم دورش شلوغ شد...😳 بعد چنددقیقه آمبولانس اومد و عرشیا رو گذاشتن رو بلانکارد و بردن... بدون معطلی افتادم دنبال آمبولانس و باهاش وارد بیمارستان شدم❗️ عرشیا رو بردن تو یکی از بخشا و دو سه تا دکتر و پرستار هم دنبالش.... دل تو دلم نبود... به خودم فحش میدادم و عرض راهرو رو میرفتم و میومدم که یکی از دکترا اومد بیرون سریع رفتم پیشش -ببخشید... سلام -سلام،بفرمایید؟؟!! -این... این... این آقایی که الان بالاسرش بودید، چشه؟ یعنی چیشده؟؟ مشکلش چیه؟؟😥 -شما با ایشون نسبتی دارید؟؟ تو چشمای دکتر زل زدم، داشتم تو فکرم دنبال یه کلمه میگشتم، که نگاهی به سرتاپام انداخت و با ته اخم،گفت: چرا قرص خورده؟؟؟ با تعجب گفتم: -قرص😳⁉️ چه قرصی؟؟ -نمیدونم ولی ظاهرا قصد خودکشی داشته!! کمی دیرتر میرسیدید احتمال زنده بودنش به صفر میرسید!! 😨با چشمای وحشتزده و دهن باز به دکتر نگاه میکردم که گفت: -همکارای ما دارن معدشو شست و شو میدن، چنددقیقه دیگه برید پیشش... تو این وضعیت بهتره یه آشنا کنارش باشه😒 همونجا کنار راهرو نشستم و کلافه نفسمو بیرون دادم... هوا داشت تاریک میشد ، نه میتونستم عرشیا رو تنها بذارم، نه میتونستم دیر برم خونه😣 همش خودمو سرزنش میکردم... اخه تو که از سعید و هیچ پسر دیگه ای خیری ندیده بودی،برای چی باز خودتو گرفتار کردی😖 بلند شدم و رفتم بالاسر عرشیا، تازه به هوش اومده بود. سرم به دستش بود... بی رمق رو تخت افتاده بود. با دیدن من انگار جون تازه ای گرفت و چشماش برق زد...😢 -چرا این کارو کردی؟ -تو چرا این کارو کردی؟؟😢 _تو پسری!مردی مثلا!! اینهمه ضعیف !!!! عرشیا گفت یعنی من از اول بازیچت بودم؟😢 بعدشم مگه من احساس ندارم؟؟ -عرشیا... من دیرم شده... میشه بگی یکی از دوستات بیاد پیشت من برم؟؟ بابا و مامانم شاکی میشن... روشو برگردوند و اشک از چشماش سرازیر شد😭 -خیلی بی معرفتی... برو.... یه لحظه از خودم بدم اومد... احساس کردم خیلی دل سنگ شدم! -عرشیا... من ازت معذرت میخوام... -ترنم... میخوای ببخشمت؟؟ -اره‼️ -پس نرو...❗️ تنهام نذار....😢 من بی تو وضعم اینه! بمون و زندگیمو قشنگ کن... من خیلی تنهام.... سرمو انداختم پایین و با انگشتام بازی کردم... -ترنم؟؟؟ چشماشو نگاه کردم... دلم آتیش گرفت... -باشه.... -ای جان...من فدای تو بشم... برو دیرت میشه... برو میگم علیرضا بیاد پیشم لبخند ملایمی زدم و ازش خداحافظی کردم... تو دلم فقط داشتم خودمو فحش میدادم و میرفتم سمت ماشین😡 💭(خاک تو سرت😡 باز خراب کردی😒 چی چیو باشه.... خب اگر نمیگفتم باشه که میمرد... حالا چندوقت باهاش باشم، حالش که بهتر شد در صلح و صفا تمومش میکنم...) سوار شدم و راه افتادم. تازه یاد مرجان افتادم‼️ گوشیو از عرشیا که گرفتم روشن نکرده بودم‼️ روشن کردم و زنگ زدم بهش، تا گوشیو برداشت شروع کرد فحش دادن -منو مسخره کردی؟؟ امروز موندم خونه،که خانوم تشریف بیاره... هرچی هم زنگ میزنم خاموشه😡 -مرجان باور کن... -مرجان و....😡 خیلی مسخره ای ترنمممم -بابا تو که خبر نداری چیشده...😭 ساکت شو بذار حرف بزنم😭 -ترنم😳 چت شده؟ چیه؟ سالمی؟؟ بگو ببینم قضیه چیه؟؟ همه چیو با گریه براش تعریف کردم و به زمین و زمون فحش دادم... -ای بابا..‼️ تو اصلا جنبه نداری... یکی هم پیدا میشه دوستت داره اینجوری میکنی!!😒 -برو بابا... کدوم دوست داشتن؟؟ پسره مریضه... آدم سالم مگه اینجوری دیوونه میشه؟؟😒 -هه... پس یادت رفته با رفتن سعید مثل مرغ پرکنده شده بودی...😒 -دیگه اسم سعیدو نیاااااار.... اه😭 ولم کنید بابا.... -خب حالا گریه نکن... اصلا بیا دنبالم امشب بریم خونه شما خوبه؟😉 -راست میگی؟ مامانت میذاره؟ -اره بابا،اون از خداشه من خونه نباشم😒 -ها😳 عههه..چیزه...باشه اومدم... به قلم:محدثه افشاری ... @mahfele_shohada ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🌸~✾┈•••
مداحی_آنلاین_با_هزار_آرزو_اومدم_این_شبا_پویانفر.mp3
4.21M
🍃به وقت مداحی... •با هزار آرزو اومدم این شبا •تا بشم اربعین زائر کربلا‌... 👌 @atre_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ 🦋 【 @atre_shohada
دلت که گرفت؛دیگر منت زمین را نکش راه آسمان باز است،پر بکش🕊 او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را میخواند؟! اگر هیچکس نیست،خدا که هست(:🙃 ♥ 【 @atre_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: اگرمهدی علیه‌السلام رادرک میکردم تمام ثانیه های عمرم همه ی روزهای زندگیم رابه ایشان خدمت می نمودم. @atre_shohada
هممون به یه رفیق آسمونی نیاز داریم که وقتای خستگی و درد و بُهت بیاد پیشمونو اَزمون بپرسه: "هوس سفر نداری، زِ غبار این بیابان⁉️ 🦋🕊 【 @atre_shohada
🔖معرفی شهید مدافع حرم... نام:سعید نام خانوادگی:قارلقی تاریخ تولد:۱۳۴۵/۱۱/۱۲ تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۳/۶ محل شهادت:سامرا،عراق شهید سعید قارلقی، بازنشسته نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که برادرش حمید، در جنگ تحمیلی به شهادت رسیده بود، پس از ناامن‌شدن حریم عتبات عالیات در عراق تصمیم به مبارزه با تکفیری‌ها گرفت. سعید قارلقی پس از بازنشستگی از نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چند سالی از طریق رانندگی به امرار معاش می پرداخته است. وی پس از ناامن شدن حریم عتبات عالیات در عراق تصمیم به مبارزه با تکفیری ها گرفت. سراسر زندگی حاج سعید به جهاد و مبارزه گذشت... حدود یک ماه در سوریه بود. هر روز یک بار یا دو بار تلفنی با همه اعضای خانواده صحبت می‌کرد. همیشه طوری سخن می‌گفت که انگار جنگی نیست و همه چی آرام است. اصلاً نمی‌گفت: جایی که هستیم خطرناک است یا الان عملیات داریم، اما عکس‌هایی که می‌فرستاد بیشتر کنار تانک، نفربر و مهمات جنگی بود. می‌گفتیم این عکس‌ها چیه می‌فرستی، می‌گفت: یک روزی شاید لازم بشه... ✍وصیت نامه شهید... از شهید سعید قارلقی یک پسر به نام مجتبی و دو دختر به یادگار مانده است. شهید قارلقی به پسرش وصیت کرده بود که قبل از خاکسپاری اش، زیارت عاشورا را در مزار او قرائت کنند. شهید سعید قارلقی در حوالی شهر سامراء و بر اثر اصابت خودرو وی با تله انفجاری به شهادت رسید. ♥ 【 @atre_shohada
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌امام‌زمان‌روبراۍخودش‌میخواۍ؟! یا‌براۍنیاز‌هاۍخودت‌صداش‌میزنے؟! -دلبستہ‌آقـٰاهستے..؟!‌ ♥ 【 @atre_shohada
شماهم بعضی وقتا انقدر دلتون میگیره و سردرگم میشید که جز خدا هیشکی نمیتونه حلّش کنه؟!... خیلی برای هم دعا کنیم صدای دعاهامون برای هم به خدا میرسه اخه:)