eitaa logo
عطــــرشهــــدا 🌹
1.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
9 فایل
بســم‌ رب شهداءوصدیقیݩ🌸 <شهدا را نیازۍبه گفتن ونوشتن نیست، آنان نانوشته دیدنی وخواندنی هستند.> پاسخگویی @Majnonehosain
مشاهده در ایتا
دانلود
💠نماز عروج مومن🕊 نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است. مؤمن بعد از لقای او، نه تنها به سراغ حبشیّه [زن زشت، کنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، که خیال او را هم نخواهد کرد.🤲 📿 @atre_shohada
یكی از كارهايی که هر روز صبح به انجام آن مبادرت ميكرد، خواندن زيارت عاشورا بود و استمرار همين زيارت عاشورا‌ها بهانه‌ی شهادتش شد. ♥ 【 @atre_shohada
📌بین خودمون باشه یه اشرف مخلوقات چطور میتونه اینقدر غرق درماديات وتشریفات و تبلیغات باشه و از معنویت و انسانیت دور بشه که بتونه به این راحتی پدرومادرش رو به خانه سالمندان، نماز رو به فراموشی، امامان و بزرگان اندیشمند رو در پستوی دل و اخلاق روبه غارتاریک ذهنش بسپاره! 🍃 【 @atre_shohada
همه‌ فکر می‌کنند چون گرفتارند به‌ خـُـدا نمی‌رسند؛ اما چون‌به خدا نمی‌رسند گرفتارند (: 🌱 【 @atre_shohada
عطــــرشهــــدا 🌹
#قصه‌دلبری #رمان📚 #پارت_بیست_و_یکم می‌گفتم: حیف که نوشته‌ها را جمع نمی‌کنی وگرنه وقتی شهید بشی توی
📚 وقتی لاغرمی شد ، مادرم ناراحت می شد .. ولی می دیدیم خودش از اینکه لاغر شده بیشترخوشحال است😂 می گفت:بهترمی تونم تحرک داشته باشم وکارام رو انجام بدم‌! مادرم حرص می خورد .. به زور دوسه برابر به خوردش می داد.غذاهای سفارشی و مقوی برایش می پخت: آبگوشت ، ماهیچه و آش گندم ..اگر می گفت:نمی تونم بخورم ، مادرم از کوره در می رفت که: یعنی چی؟ باید غذا بخوری تا جون داشته باشی! همه عالم و آدم از عشق وعلاقه اش به کله پاچه خبر داشتند🤦🏻‍♀😂 مادرم که جای خود .. تادوباره نوبت ماموریتش برسد ، چند دفعه کله پاچه برایش بار می گذاشت😂😐 پدرم می خندید که کاش این بنده خدا همیشه اینجا بود تاما هم به نوایی می رسیدیم!پدرم بهش می گفت:شما که هستی مرجان می گه ، می خنده و غذا می خوره ، ولی وای به روزایی که نیستی! خیلی بداخلاق می شه ، به زمین وزمون گیر می ده‌..اگه من یا مادرش چیزی بگیم ، سریع به گوشه قباش برمی خوره .. مارو کلافه می کنه،ولی شما اگه از شب تا صبح هم بهش تیکه بندازی ، جواب می ده و می خنده! به پدرم حق می دادم.. زور می زدم با هیئت رفتن و پیاده روی و زیارت ، سرگرم شوم.. اما این ها فقط تسکینم می داد ، دلتنگی ام را از بین نمی برد ..😣 گاهی هم با گوشی ، خودم راسرگرم می کردم. وقتی سوریه بود ، هرچیزی را که می دیدم به یادش می افتادم . حتی اگر منزل کسی دعوت بودم یا سرسفره ، اگرغذایی بود که دوست نداشت یا برعکس ، غذایی که خیلی دوست داشت به یادش می افتادم❤️ درمجالسی که می رفتیم واو نبود ، باز دلتنگی خودش را داشت..💔🚶🏻‍♀ به هرحال وقتی انسان طعم چیزی را چشیده وحلاوت ان را حس کرده باشد ، درنبودش خیلی بهش سخت می گذرد..😢 در زمان مرخصی اش ، می خواست جور نبودش را بکشد😂سفره می انداخت ، غذامی اورد ، جمع می کرد ، ظرف می شست ، نمی گذاشت دست به سیاهو سفید بزنم.می نشست یکی یکی لباس ها را اتو می زد. مهارت خاصی دراین کار داشت و اتوکشی هیچ کس را قبول نداشت.همان دوران عقد یکی دو بار که دید چندبار گوشه دستم را سوزاندم ، گفت: اگه تو اتو نکنی بهتره!مدتی که تهران بود ، جوری برنامه ریزی می کرد که برویم دیدن خانواده یکی از همرزمانش از بین دوستاش فقط با یکی رفیق گرمابه وگلستان بودند و رفت امد داشتیم.. می شد بعضی شب ها همان جا می خوابیدیم و وقتی هم هر دونبودند ، بازماخانم ها باهم بودیم😁😍راضی نمی شدم دوباره مادر شوم .. می گفتم:فکرشم نکن! عمرا اگه زیربار بچه وذبارداری برم! خیلی روضه خواند . میگفت : الان تکلیفه آقا گفتن بچه بیارید. ومی خواست با زیاد شدن نسل شیعه متقاعدم کند! بهش گفتم:اگه خیلی دلت بچه می خواد ، می تونی دوباره ازدواج کنی! کارد بهش می زدی ، خونش درنمی‌آمد . می گفت:چندسال سختی کشیدم که آخر از یکی دیگه بچه داشته باشم؟!به هرچیزی دست زد که نظرم راجلب کند ، امافایده نداشت!نه اوضاع و احوال جسمی ام مناسب بود ، نه از نظر روحی امادگی اش را داشتم. سر امیر محمد پیر شدم.آدم می تواند زخم ها و جراحی ها را تحمل کندرچون خوب می شود ، اما زخم زبان ها را نه ..💔 زخم زبان به این زودی ها تسکین پیدا نمی کند،برای همین افتاد به ولخرجی های بیجا و الکی .. فکر می کرد با این کارها نگاهم مثبت می شود،وضعیت مالی اش اجازه نمی داد ، ولی می رفت کیف و کفش مارک دار و لباس های یکدست برام می خرید ، اما فایده ای نداشت.. خیلی بله قربان گو شده بود😂😐 می دانست که من باهیچ کدام از این ها قرار نیست تسلیم شوم.. دیدم دست بردارنیست ، فکری کردم وگفتم شرطی جلوی پایش بگذارم که نتواند عمل کند.خیلی بالا پایین کردم ، فهمیدم نمی تواند به این سادگی ها به دلیل موقعیت شغلی اش سفر خارجی برود. خیلی که پاپی شد ، گفتم:به شرطی که من رو ببری کربلا! شاید خودش هم باورش نمی شد محل کارش اجازه بدهند ، اما آن قدر رفت وامد که بلاخره ویزا گرفت😶🤦🏻‍♀ مدتی باهم خوش بودیم. باهم نشستیم از مفاتیح ، آداب زیارت کربلا را دراوردیم😁دفعه اولم بود می رفتم کربلا😍 خودش قبلا رفته بود. آنجا خوردن گوشت را مراعات می کرد ونمی خورد.بیشتر با ماست سالادوبرنج واین ها خودش را سیر می کرد🤦🏻‍♀ تبرکی های سنگ حرم را خریدیم.برخلاف مکه ، نه رفتیم بازار و نه خرید .. وقت نداشتیم و حیف مان می امد برای بازار وقت بگذاریم . می گفت:حاج منصور گفته توی کربلا خرید نکنید.اگه خواستین برین نجف! از طرفی هم می گفت:اکثر این اجناس تهران هم پیدا می شه ، چرا بارمون رو سنگین کنیم؟حتی مشهد هم که می رفتیم ، تنها چیزی که دوست داشت بخریم ، انگشتر و عطر بود😁زرشک و زعفران هم می آمد تهران می خرید. 📚زندگینامه‌شهید‌محمد‌حسین‌محمد‌خانی ... 【 @atre_shohada
Boroumand-ShahadatImamKazem1397[06].mp3
3.86M
🍃به وقت مداحی... تنهاترین امام زمین مقتدای شهر تنها چه میکنی تو کجایی کجای شهر وقتی کسی برای تو تب هم نمیکند دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر ♥ 【 @atre_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ 🦋 【 @atre_shohada
آقای‌من🌸 گُنَهَم گر چه زیاد است؛ ببخشای به عشق❣ دگرگون کن دل زارم؛ به نگاهی؛ گاهی آقا✨
خیلی خیلی درس میخوند می گفت: «می خواهم با درسم انقلاب کنم و با درس خوندن شکر گزار زحمات والدینم باشم.📚» @atre_shohada
💠ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ خداوند خود در قرآن می گوید که هر کسی که می خواهد من او را اجابت کنم، مرا اجابت کند. این اجابت کردن می تواند معانی مختلفی داشته باشد که یکی از آنها را می توان همین نماز دانست. زمانی که شما برای اجابت کردن خداوند وقت بگذارید و آن را قبل از هر کار دیگری انجام دهید، قطعا خداوند هم برای شما در این امر سریع تر عمل خواهد نمود و شما را هر چه زودتر به خواسته هایتان خواهد رساند. اما چه زیباست که به جای اینکه برای رسیدن به ثمره ای نماز بخوانیم، برای اینکه روح خود را تازه کنیم و با خداوند ارتباط برقرار کنیم، نماز بخوانیم.👌 📿 @atre_shohada
خودسازی دغدغه‌ اصلی‌ شما باشد !