رفیقی می گفت:
دنیا یک خانه بزرگ است و آدمها هر کدام مانند یکی از وسایل خانه هستند.
بعضی کارد هستند تیز، برنده و بیرحم.
بعضی کبریت هستند و آتش به پا می کنند.
بعضی کتری هستند و زود جوش می آورند.
بعضی تابلوی روی دیوار هستند، بود و نبودشان تاثیری در ماهیت خانه ندارد.
بعضی قاشق چایخوری هستند، و فقط کارشان بر هم زدن است.
بعضی رادیو هستند و فقط باید بهشان گوش کرد.
بعضی تلویزیون هستند، و بدجور نمایش اجرا می کنند. اینها را فقط باید نگاه کرد.
بعضی قابلمه هستند، برایشان فرقی نمی کند محتوای درونشان چه باشد، فقط پر باشند کافیست.
بعضی قندان هستند، شیرین و دلچسب. و بعضی دیگر نمکدان، شوخ و بامزه.
بعضی یک بوفه شیک هستند، ظاهری لوکس و قیمتی دارند، اما در باطن تکه چوبی بیش نیستند.
بعضی سماور هستند، ظاهرشان آرام، ولی درونشان غوغایی بر پاست.
بعضی یک توپ هستند، از خود اختیاری ندارند و به امر دیگران اینطرف و آن طرف می روند.
بعضی یک صندلی راحتی هستند، میشود روی آن لم داد، ولی هرگز نمیتوان به آنها تکیه کرد.
بعضی کلاه هستند، گاهی گذاشته و گاهی برداشته میشوند ولی در هر دو صورت فریبکارند.
بعضی چکش هستند، و کارشان کوبیدن و ضربه زدن و خرد کردن است.
و اما...
بعضی ترازو هستند، عادل و منصف. حرف حق را میزنند، حتی اگر به ضررشان باشد.
عده ای تنگ بلورین آب هستند، پاک و زلال اینها نهایت اعتمادند.
برخی آینه اند، صاف صیقلی بدون کوچکترین خط و خش، اینها انتهای صداقتند.
عده ای، چتر هستند، یک سایبان مطمئن در هجوم رگبار مشکلات.
عده ای دیگر لباس گرم هستند، در سرمای حوادث و تن پوشی از جنس آرامش.
عده ای مثل شمع، میسوزند و تمام میشوند، ولی به اطرافیان نور و گرما و آرامش میدهند.
🔹 این مهم است که:
ببینیم ما در زندگی نقش کدام یک از این وسائل خانه را بازی میکنیم.
پس مراقب خودمان باشیم، یک خطای در زندگی یک عمر افسوس خوردن است.
خداوند متعال نگهدار همه عزیزان باشد.
📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از خُزّانُ العِلم
🔘 داستان کوتاه
🔹چقدر ساده میشه دل کسی رو شکست!؟!!!....
✍️مراسم تشیع جنازه یکی از آشنایان در یک روز سرد پاییزی در گورستان بودم. نوه متوفی اصلا گریه نمیکرد و محزون هم نبود. سالها این موضوع برای من جای سوال بود با اینکه او سنگدل هم نبود.
بعدها از او علت را جویا شدم، گفت: پدر بزرگ من هر چند انسان بدی نبود ولی روزی یاد دارم، عید نوروز بود و به نوههای خود عیدی میداد و ما کودک بودیم، ما نوه دختری او بودیم و او به نوه های پسریاش 1000 تومنی عیدی داد ولی به ما 200 تومنی داد و در پیش آنها گفت: پدربزرگ اصلی شما فلانی است و بروید و از او شما 1000 تومنی عیدی بگیرید. این حرکت او برای همیشه یاد من ماند و من تا زندهام او را پدربزرگ و خودم را نوه او هرگز نمیدانم.
برای نفوذ در دلها شاید صد کار نیک کم باشد ولی برای ایجاد نفرت ابدی، یک حرکت احمقانه کافی است. و بدانیم کودکان هرچند در مقابل محبت ما توان تشکر ندارند و خجالت میکشند و در برابر تندی و بیاحترامی ما، از ترس ما توان عکسالعمل ندارند و سکوت میکنند، ولی آنها تمام رفتار ما را میفهمند و محبتها و بدیهای ما را میبینند و میدانند و برای همیشه در ذهن خود حفظ میکنند و زمانی که بزرگ شدند، تلافی میکنند.
کانال خُزّانُ العِلم👇
@Khuzzanaleilm 🇮🇷
٣جملات تاثير گذار از چارلی چاپلین
١. هيچ چيز در اين جهان جاودانه نيست حتى مشكلات و بد بيارى هاى ما
٢. من قدم زدن تو بارون را دوست دارم چون كسى نميتونه اشكامو ببينه
٣. بيهوده ترين روز در زندگى اون روزيه كه ما نخنديم
لبخند بزنيد و اين پيام رو به هر كى كه دوست دارين خندشو ببينن بفرستين
چارلى ميگويد: پس از كلى فقر، به ثروت و شهرت رسيدم . اموخته ام كه با پول ... ميتوان ساعت خريد، ولى زمان نه ... ميتوان مقام خريد، ولى احترام نه ... ميتوان كتاب خريد، ولى دانش نه... ميتوان دارو خريد ولى سلامتى نه، ميتوان رختخواب خريد، ولى خواب راحت نه ...
ارزش ادمها به دارايى آنها نيست به معرفت آنهاست
تقدیم به دوستان بامعرفت
...
هدایت شده از عطر1و1
🍃💚﷽💚🍃
💢انشای یک دانش آموز، در مورد پول حلال
✍️نان حلال خیلی خیلی خوب است. من نان حلال را خیلی دوست دارم. ما باید همیشه دنبال نان حلال باشیم، مثل آقا تقی. آقاتقی یک ماستبندی دارد.او همیشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت میدهد تا آبی که در شیرها میریزد، حلال باشد. آقا تقی میگوید: آدم باید یک لقمه نان حلال به زن و بچهاش بدهد تا فردا که سرش را گذاشت روی زمین و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بیراه نباشد .
دایی من هم کارمند یک شرکت است. او میگوید: تا مطمئن نشوم که ارباب رجوع از ته دل راضی شده، از او رشوه نمیگیرم. آدم باید دنبال نان حلال باشد. داییام میگوید: من ارباب رجوع را مجبور میکنم قسم بخورد که راضی است و بعد رشوه میگیرم! داییم میگوید :
تا پول آدم حلال نباشد، برکت نمیکند.
پول حرام بیبرکت است.
💥ولی پدرم یک کارگر است و من فکر میکنم پولش حرام است؛ چون هیچوقت برکت ندارد و همیشه وسط برج کم میآورد. تازه یارانهها را خرج میکند و پول آب و برق و گاز را نداریم که بدهیم. ماه قبل، برق ما را قطع کردند، چون پولش را نداده بودیم. دیشب
میخواستم به پدرم بگویم
کاش دنبال یک لقمه نان حلال بودی!!!!
📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از عطر1و1
خری به درختی بسته بود.
شیطان خر را باز کرد.
خر وارد مزرعه همسایه شد و
تر و خشک را با هم خورد.
زن همسایه وقتی خر را در حال خوردن سبزیجات دید ؛تفنگ را برداشت و
یک گلوله خرج خر نمود و کشتش.
صاحب خر وقتی صحنه را دید؛
عصبانی شد و زن صاحب مزرعه را کشت.
صاحب مزرعه وقتی با جسد
خونین همسرش روبرو شد
صاحب خر را از پای دراورد!
به شیطان گفتند چکار کردی؟!!!
گفت من فقط یک خر را رها کردم!
نتیجه:هرگاه می خواهی یک جامعه
را خراب کنی خران را آزاد کن!
-به ساعت ها بگویید بخوابند !
بیهوده زیستن را ؛
نیازی به شمارش نیست...
#کانال_عطر_1_و_1
#محمدمهدی
📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از صاحب نفس
"سخن بد" می رنجاند 🍃🌸
اگر چه پوشش شوخی
را بر قامتش بپوشانی....
"سخن نیک" غم را می زداید
و شادی آفرین است
اگر چه از روی تعارف باشد...
سعی کن برای
زبانت "نگهبانی بگذاری"
تا واژه هایت را انتخاب کند.🍃🌸
🥰 #صاحب_نفس 😘
📡 @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از صاحب نفس
سعی کن 🍂🌷
چون یک درخت کهن
ریشه در عمق
خاک داشته باشی
تا اگر شاخه ای
از تو شکست
شکسته نشوی
باید همیشه ریشه
در "امید داشت" ،
تا در هر فصلی
از نو رویید..🍂🌷
🥰 #صاحب_نفس 😘
📡 @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از خُزّانُ العِلم
گنجشکی که با خدا قهر بود!
روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت.
فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:
می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه می دارد.
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند ...
گنجشک هیچ نگفت ...
و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام.
تو همان را هم از من گرفتی
این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟
لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟
و سنگینی بغضی راه کلامش را بست ...
🍃سکوتی در عرش طنین انداخت.
🍃فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
🍃خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود.
🍃باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند.
🍃آن گاه تو از کمین مار پر گشودی.
🍃گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود...
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی!
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت ...
های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد ...
قرآن کریم / سوره بقره / آیه 216
چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی دانی.
کانال خُزّانُ العِلم👇
@Khuzzanaleilm 🇮🇷
هدایت شده از خُزّانُ العِلم
🍃💚﷽💚🍃
✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) :
شخصی از امام رضا علیهالسلام پرسید: نماز واقعی چه نمازیست؟ حضرت علیه السلام فرمودند: «حُضُورُالقَلبِ وَ فِراغُ الجَوارِح»؛ نه اینکه موقع نماز با ریشم بازی کنم، تمام اعضا و جوارحم باید خاشع باشند. وقتی رو به قبله ایستادی، دستت را روی رانت بگذار، طوری که پشت دست رو به قبله باشد؛ مثل عبد ذلیل. قدیم وقتی بنده ها مقابل مولایشان می ایستادند اینطور بودند. جوارح هم نباید مشغول بازی باشند. هم قلب انسان باید حضور داشته باشد خاشع باشد، هیچ کجا نباشد و هم اعضا و جوارحش باید مشغول بازی نباشند.
سر نماز مرتب با انگشتش بازی می کند، با ریشش بازی می کند، انگشت توی بینی اش می کند، گوشش را مےخاراند، مرتب با اعضا و جوارحش بازی می کند، بابا داری نماز می خوانی. این چه نمازی است؟!
نمازگزار وقتی که نماز مےخواند باید مجسم کند که بهشت این طرف و جهنم آن طرفش است. بهشت را در طرف راست خود و جهنم را در طرف چپ خودش در نظر بگیرد . این نماز، نماز است.
کانال خُزّانُ العِلم👇
@Khuzzanaleilm 🇮🇷
هدایت شده از خُزّانُ العِلم
#تلنگـــــر⚠️
مومن ضعیف همونیه ڪه دلش میخواد
ڪیلومترها پیاده بره
تا حرم امام حسین رو زیارت ڪنه
اما دلش نمیاد از خواب سحر بزنه
و نماز صبحش رو بخونه💔!
کانال خُزّانُ العِلم👇
@Khuzzanaleilm 🇮🇷