▪️ای که درکرب و بلا ،بی سر و یاور گشتی
▪️چشم بگشا و ببین،خلق جهان یاور توست...
به ابی انت و امی و نفسی لک الفدا یابن رسول الله...
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین🖤
🏴کانال عطر خدا ↙️↙️
╭┈── ◽️◽️◽️◽️
╰➤@attre_khoda
4_5947151544443996727.mp3
6.23M
برادر ببین خواهرت از سفر رسیده
برادر ببین میباره خون ز آب دیده
🏴کانال عطر خدا ↙️↙️
@attre_khoda
#زمینه🔊
#1_روز تا #اربعین🏴
#حسین_سیب_سرخی🎙
◽️◽️◽️◽️
عطر خدا
شاهزاده ای در خدمت #قسمت صد وچهاردهم🎬: ثعلبه کودکی نوپا شده بود و با قدم های کوچکش در حالیکه مادرش
شاهزاده ای در خدمت
#قسمت صد و پانزدهم🎬:
روزها شتابان همچون شتری افسار گسیخته در حال گذشتن بود ،فضه در منزل خود به امور خانه اش مشغول بود که ناگهان درب خانه به شدت باز شد.
ابو ثعلبه در حالیکه شتاب و هیجان از حرکاتش می بارید به سمت مطبخِ خانه روان شد و بلند بلند صدا میزد: فضه بانو ، بانوی زیبای خانه ام ، فضه جان..
فضه سراسیمه از مطبخ بیرون آمد و گفت : سلام ابوثعلبه، چه شده مرد ؟ چرا چنین سر و صدا راه انداخته ای؟!
ابو ثعلبه همان طور که دست نرم و کوچک طفلش را در دست می گرفت گفت : عبا و روبنده بپوش ، آماده شو ، شنیده ام کاروانی از روم به مدینه وارد شده ، گفتم زودتر از همه این خبر را به تو بدهم و به همراه هم، به آنجا برویم و ببینیم چه کالایی در بساط دارند تا شاهزاده خانمِ من ،آن را گلچین کند.
فضه در حالیکه از تعریف و محبت همسرش به وجد آمده بود گفت : من که شاهزاده خانم نیستم...
ابو ثعلبه لبخندی کل صورتش را پوشانید و همان طور که به سمت همسرش می آمد گفت : تو برای من همیشه شاهزاده خانم بوده ای و خواهی بود ،حالا هم سریع آماده بشو تا برویم ، آنچنان دوستت دارم که می خواهم کل دنیا را به پایت بریزم.
فضه آهی کشید و گفت : براستی که من شاهزاده خانم نبوده ام ونیستم و شاهزاده خانم اصلی کسی دیگر بود که جماعت فریبکار دنیا درب خانه اش سوزاندند وپهلویش بشکستند و محسنش سقط کردند و دل نازنینش را پر از خون کردند و سپس با میخ گداخته درب به آن نشتر زدند و سینه اش خونین نمودند...
فضه می گفت و اشک می ریخت و ابو ثعلبه نمی دانست که این ابراز محبت بدین جا ختم می شود.
او شاهد بود که همسرش فضه ، بعد از شهادت بانویش زهرا سلام الله علیها ، روزی نبود که گریه نکند و می دید که فضه بعد از شهادت بانویش عهد کرد که چون سخن حق را جماعت سقیفه، خفه نمودند ، چیزی نگوید جز کلام حق و هر کس از او سوالی می پرسید ،جز با آیات قران وکلام حق جواب نمی داد و حتی در منزلش ، اینک ، هرچه که می پرسید با آیات قران پاسخ میداد و تمام اهل مدینه متوجه این موضوع شده بودند و بی گمان ،فضه تا پایان عمرش این راه را ادامه می داد.
فضه اشک چشمانش را با گوشه شال بلند عربی اش گرفت و به سمت اتاق رفت تا عبا و روبنده به سرکند و امر شوهر اطاعت نماید.
می رفت تا ببیند کاروان رومی چه ارمغان آورده و اما به دلش افتاده بود که اتفاقی خاص به وقوع خواهد پیوست.
🏴کانال عطر خدا ↙️↙️
@attre_khoda
ادامه دارد
📝ط_حسینی
30.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به آذری زبانهای عزیز و همه عزادارن حسینی
بقدری صحنه ها زیباست، حتی فارس هم باشی ،با دیدن این مناظر و مداحی روی کلیپ حال خوبی پیدا میکنی،
🏴کانال عطر خدا ↙️↙️
╭┈── ◽️◽️◽️◽️
╰➤@attre_khoda
29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳#استوری
▪️دور یارالی زینب بی یارووم
▪️گیخ گجه گوندوزدی عزاداریوم
🖤 اربعین حسینی تسلیت باد
🏴کانال عطر خدا ↙️↙️
╭┈── ◽️◽️◽️◽️
╰➤@attre_khoda