فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯پنجشنبه است
🌺بیاد عزیـزانی که در بیـن ما نیستند اما دعـایشان
🕯یادشـان خاطره شان با ماست
🟩✨ خدایـا
🌺عزیزان مارا ببخش و بیامرز و جایگاه آنها را در بهشت همنشین خوبانت قرارده
کانال عطر خدا ↙️↙️
@attre_khoda
🟨✨الهی آمین ✨🟨
حکایتی از حلم امام سجاد علیه السلام - استاد معاونیان.mp3
2.3M
╭┈── ◽️◽️◽️◽️
╰➤@attre_khoda
🔊 حکایتی از امام سجاد علیه السلام
💠 قصه ما و صبر امام زمانمان...
🎤استاد معاونیان
زیبا👌
حتما گوش کنید.
کانال عطر خدا ↙️↙️
@attre_khoda
✨﷽✨
🔴#نماز_شب_ششم_ماه_شعبان-نمازی با فضیلت و ثواب زیاد
کانال عطر خدا ↙️↙️
@attre_khoda
✍ در کتاب شریف و ارزشمند اقبال الاعمال مرحوم سید ابن طاوس به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلّم آمده است.
مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ السَّادِسَةِ مِنْ شَعْبَانَ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً وَ خَمْسِينَ مَرَّةً قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌقَبَضَ اللَّهُ رُوحَهُ عَلَى السَّعَادَةِ وَ وَسَّعَ عَلَيْهِ فِي قَبْرِهِ وَ يَخْرُجُ مِنْ قَبْرِهِ وَ وَجْهُهُ كَالْقَمَرِ وَ هُوَ يَقُولُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه
✅هركس در #شب_ششم_ماه_شعبان چهار ركعت نماز بخواند(دوتا دو رکعتی):
در #هر_ركعت بعد از حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید بخواند.
#خداوند روح او را در حال سعادت و نيكبختى مىگيرد و قبرش وسيع مىگردد و از قبر بيرون مىآيد در حالى كه چهرهاش مانند ماه مىدرخشد و مىگويد: گواهى مىدهم كه معبودى جز خدا نيست و حضرت محمد، بنده و فرستادهى او است.
✅ اگر کسی چهار رکعت را نتوانست بخواند دو رکعت هم بخواند به اندازهی خودش ثواب دارد.
✅وقت خواندن این نماز در کل شب است یعنی از بعد از خواندن نماز مغرب و عشاء تا اذان صبح.
🏝 .#تلنگر...
⚠️تویی که هیچ تکانی
به خودَت نمیدهی ،
شب و روزَت مشخص نیست ،
حساب و کتاب اعمال خودَت را نداری ،
از کنارِ ثانیههای عمرَت
به آسانی گذشت میکنی ،
چگونه به فکر این هستی که
راه آسمانها را هم طی کنی ؟
⚠️زمان ، منتظرِ هیچ کس نمیماند
ما به پایان میرسیم
و اوست که همچنان میرود ...
✅ عمرت را دریاب
لحظات عمرت را چگونه سپری میکنی؟
#بیدارشویم
کانال عطر خدا ↙️↙️
@attre_khoda
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
🏝 .#حقیقت_چیست؟
كميل از اصحاب امام علی عليه السلام است كه حضرت دعای كميل را به او تعليم داده.
روی اسب پشت سر حضرت علی عليه السلام نشسته و دست به كمرشان انداخته و علی را در بغل گرفته و میگويد:
«ما الحقيقه»⁉️
حقيقت چيست⁉️
حضرت علی عليه السلام میفرمايند:
«ما لك والحقيقه»⁉️
تو را چه به حقيقت⁉️
⬅️ هنوز ظرف تو ظرفيت ندارد، تا اين حقايق در آن ريخته شود.
او اصرار میكند، حضرت در آخر میفرمايند:
«اِطفأ السراج فقد طلع الصبح»
✅ چراغ را خاموش کن،
✅ صبح طلوع کرد.
خورشيد تابان در بغل كميل است و میگويد «ما الحقيقه»
حال اگر شما بوديد چه میگفتند⁉️
✅⬅️ چراغهايی كه شما روشن كرديد بايد خاموش كنيد تا امام زمانتان ظهور كند.
✅⬅️ دلبستگی هايتان را بايد نديده بگيريد، «اياك نستعين» هر چه غير خدا و امام زمان باشد و شما به آن تكيه و دلبستگی داشته باشيد به خودشان قسم از بين رفتنی است و بيخود اعتماد كردهايد.
#تفکر
📚 انوار صاحب الزمان ارواحنافداه
کانال عطر خدا ↙️↙️
@attre_khoda
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
قسمت6⃣3⃣
#حضرت_نرجس_و_تولد_آخرین_موعود
شايد او به فشارهايى كه ساليان سال شيعيان را به ستوه آورده، پايان بدهد
ولى تعجّب مى كنم وقتى مى بينم كه خليفه جديد نه تنها امام را آزاد نمى كند بلكه فشارها را زيادتر مى كند.
او دستور مى دهد تا بر تعداد مأمورانى كه خانه امام را زير نظر داشتند افزوده شود
گويا همه اين روزه ها و نمازهاى خليفه، بازى است،
بازىِ خواب كردن مردم!
اين بهترين راه براى عوام فريبى است.
درست است خليفه عوض شد و خيلى از سياست ها هم تغيير كرد; امّا سياست اصلى آنها، هرگز تغيير نمى كند.
آيا مى دانى آن سياست چيست؟
نبايد مردم با امامِ عسكرى آشنا شوند.
نبايد جوانان با او ارتباط برقرار كنند. بايد او در گمنامى كامل بماند. رفتن به خانه او جرم است نامه نوشتن به او جرم است هر چيزى ممكن است با عوض شدن خليفه ها عوض شود; امّا اين سياست هرگز تغيير نخواهد كرد.
امروز روز چهاردهم شعبان است و ما مدّتى است كه در اين شهر هستيم. آرامش دوباره به شهر باز گشته است و مردم به زندگى عادى خود مشغولند.
مى دانم خيلى دلت مى خواهد امام را ببينى. امّا نمى دانى چه كنى؟
با خود مى گويى حالا كه نمى شود به خانه امام برويم چقدر خوب است كه ما به خانه حكيمه (عمّه امام عسكرى) برويم و از او در مورد امام سوال كنيم.
رو به من مى كنى و مى گويى:
ــ يادت هست سال قبل كه به اينجا آمديم، چه ساعتى در كوچه با حكيمه برخورد كرديم؟
ــ فكر مى كنم ساعت چهار عصر بود.
ــ خوب است امروز عصر به همان كوچه برويم و به بهانه كمك كردن به او به خانه اش برويم.
ــ چه فكر خوبى! آن وقت مى توانيم از او در مورد *امام عسكرى و بانو نرجس سؤال كنيم.*
ما منتظر هستيم تا عصر فرا برسد.
خدا را شكر مى كنيم كه دوباره در خانه حكيمه هستيم.
روى تخت وسط حياط نشسته ايم و مهمان خواهر آفتاب شده ايم.
امروز حكيمه هم روزه است.
همه دوستانِ خوب خدا در ماه شعبان روزه مى گيرند;
امّا من و تو مسافر هستيم، و مسافر نمى تواند روزه بگيرد.
حكيمه براى ما سخن مى گويد: "سن زيادى از من گذشته است، نمى دانم زنده خواهم بود تا فرزند امام عسكرى را ببينم يا نه؟".
بعد آهى مى كشد و مى گويد: "من هر وقت به خانه آن حضرت مى روم از خدا مى خواهم به او پسرى عنايت كند".
در اين هنگام، صداىِ در خانه به گوش مى رسد. چه كسى در مى زند؟
حكيمه از جاى خود بلند مى شود و به سمت در مى رود.
بعد از لحظاتى برمى گردد.
حكيمه لبخند مى زند و خوشحال است. من از علّت خوشحالى او مى پرسم. پاسخ مى دهد:
امام عسكرى از من دعوت كرده است تا امشب افطار به خانه او بروم".
کانال عطر خدا ↙️↙️
@attre_khoda
ادامه_دارد...
قسمت7⃣3⃣
#حضرت_نرجس_و_تولد_آخرین_موعود
مردم اين شهر خيلى خوشحال هستند; آنها مى بينند بعد از سال ها، يك حكومت كاملاً اسلامى روى كار آمده است كه مى خواهد احكام خدا را اجرا كند.
مردم او را به عنوان "العَدلُ الرَّضى" مى شناسند. يعنى خليفه اى كه همه وجودش عدالت است و خدا از او خيلى راضى است، مردم براى او همواره دعا مى كنند.
آنها براى خليفه دعا مى كنند و دوام حكومت او را از خدا مى خواهند.
*واقعاً بايد به هوش اين ها آفرين گفت! اين ها دست شيطان را از پشت بسته اند!*
ببين چگونه فتنه اى بزرگ را آرام كردند، چگونه از ابزار دين استفاده كردند، مردم چقدر خوشحال هستند،* خليفه هاى قبلى فقط كارشان آدم كشى بود و همه فكرشان شهوت رانى بود و زنان ترانه خوان را دور خود جمع مى كردند; امّا مُهتَدى در اين هواى گرم تابستان، روزه مستحبى مى گيرد و شب ها صداى گريه اش تا به آسمان ها مى رود!
اين چنين است كه دوباره شهر سامرّا آرامش خود را به دست مى آورد.
من با خودم فكر مى كنم شايد اين خليفه جديد، آدم خوبى باشد، او كه اهل نماز و طاعت است; شايد ديگر به امام عسكرى سخت گيرى نكند.
شايد او به تبعيد امام پايان بدهد و اجازه دهد كه به شهر خودش، مدينه برود.
شايد او به فشارهايى كه ساليان سال شيعيان را به ستوه آورده، پايان بدهد.
ولى تعجّب مى كنم وقتى مى بينم كه خليفه جديد نه تنها امام را آزاد نمى كند بلكه فشارها را زيادتر مى كند.
او دستور مى دهد تا بر تعداد مأمورانى كه خانه امام را زير نظر داشتند افزوده شود.
*گويا همه اين روزه ها و نمازهاى خليفه، بازى است، بازىِ خواب كردن مردم!
اين بهترين راه براى عوام فريبى است.
درست است خليفه عوض شد و خيلى از سياست ها هم تغيير كرد; امّا سياست اصلى آنها، هرگز تغيير نمى كند.
آيا مى دانى آن سياست چيست؟
نبايد مردم با امامِ عسكرى آشنا شوند.
نبايد جوانان با او ارتباط برقرار كنند. بايد او در گمنامى كامل بماند. رفتن به خانه او جرم است نامه نوشتن به او جرم است.
هر چيزى ممكن است با عوض شدن خليفه ها عوض شود; امّا اين سياست هرگز تغيير نخواهد كرد.
کانال عطر خدا ↙️↙️
@attre_khoda
ادامه_دارد...
قسمت8⃣3⃣
#حضرت_نرجس_و_تولد_آخرین_موعود
امروز روز چهاردهم شعبان است و ما مدّتى است كه در اين شهر هستيم. آرامش دوباره به شهر باز گشته است و مردم به زندگى عادى خود مشغولند.
مى دانم خيلى دلت مى خواهد امام را ببينى. امّا نمى دانى چه كنى؟
با خود مى گويى حالا كه نمى شود به خانه امام برويم چقدر خوب است كه ما به خانه حكيمه (عمّه امام عسكرى علیه السلام) برويم و از او در مورد امام سوال كنيم.
رو به من مى كنى و مى گويى:
ــ يادت هست سال قبل كه به اينجا آمديم، در كوچه با حكيمه برخورد كرديم؟
ــ فكر مى كنم عصر بود.
ــ خوب است امروز عصر به همان كوچه برويم و به بهانه كمك كردن به او به خانه اش برويم.
ــ چه فكر خوبى! آن وقت مى توانيم از او در مورد امام عسكرى علیه السلام و بانو نرجس سؤال كنيم.
ما منتظر هستيم تا عصر فرا برسد.
خدا را شكر مى كنيم كه دوباره در خانه حكيمه هستيم.
روى تخت وسط حياط نشسته ايم و مهمان خواهر آفتاب شده ايم.
امروز حكيمه هم روزه است.
همه دوستانِ خوب خدا در ماه شعبان روزه مى گيرند;
امّا من و تو مسافر هستيم، و مسافر نمى تواند روزه بگيرد.
حكيمه براى ما سخن مى گويد: "سن زيادى از من گذشته است، نمى دانم زنده خواهم بود تا فرزند امام عسكرى علیه السلام را ببينم يا نه؟".
بعد آهى مى كشد و مى گويد: "من هر وقت به خانه آن حضرت مى روم از خدا مى خواهم به او پسرى عنايت كند".
در اين هنگام، صداىِ در خانه به گوش مى رسد. چه كسى در مى زند؟
حكيمه از جاى خود بلند مى شود و به سمت در مى رود.
بعد از لحظاتى برمى گردد.
حكيمه لبخند مى زند و خوشحال است. من از علّت خوشحالى او مى پرسم. پاسخ مى دهد:
امام عسكرى علیه السلام از من دعوت كرده است تا امشب افطار به خانه او بروم".
امشب شب جمعه است، شب نيمه شعبان كه با شب يازدهم مرداد ماه مصادف شده است.
شايد امشب امام عسكرى علیه السلام دلتنگ عمّه اش، حكيمه شده است. آخر امام در اين شهر غريب است. هيچ آشناى ديگرى ندارد. شيعيان هم كه نمى توانند به خانه آن حضرت بروند.
حكيمه براى رفتن آماده مى شود.
كاش مى شد ما هم همراه او به خانه امام مى رفتيم! خداوند دشمنان را لعنت كند كه ما را از اين فيض بزرگ محروم كرده اند.
حكيمه، اشكِ حسرت را در چشمان ما مى بيند، دلش مى سوزد. فكرى به ذهنش مى رسد. بعد از مدّتى حكيمه ما را صدا مى زند. نگاه ما به دو كيسه بزرگ مى افتد:
ــ مادر! اين ها را كجا مى خواهى ببرى؟
ــ اين دو كيسه را مى خواهم به خانه امامِ عسكرى علیه السلام ببرم، شما بايد اين ها را بياوريد.
ــ چشم.
ــ مأموران در بين راه، جلوى شما را مى گيرند و داخل كيسه ها را مى بينند، شما با كمال خونسردى بايستيد تا آنها به كار خودشان بپردازند. شما اصلاً به آنها كارى نداشته باشيد.
اكنون تو خيلى خوشحال هستى. به اين بهانه مى توانى امام خود را ببينى.
با هم حركت مى كنيم. از خانه بيرون مى آييم. كيسه ها قدرى سنگين است; امّا تو سنگينى آن را حس نمى كنى.
کانال عطر خدا ↙️↙️
@attre_khoda
ادامه_دارد...