eitaa logo
عطر خدا
2.9هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
8 فایل
انتقادات و پیشنهادات 🔽 @attre_khoda1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ باور کنیم طعم شیرین انتظار را! 💥پیرمرد می‌گفت و حضرت امام صادق سلام‌الله‌علیه گریه می‌کردند. آقا جان صد سال است منتظر ظهور قائم شما هستم! هر روز، هر هفته، هر ماه، هر سال! آقا جان سنّم بالا رفته! استخوان‌هایم پوک شده و مرگم نزدیک شده است! 💥امام صادق سلام‌الله‌علیه اشک می‌ریختند و می‌گفتند: ای مرد! اگر خداوند آن قدر به تو عمر داد که قائم ما را دیدی، در جایگاه بلندی خواهی بود. اما اگر مرگت فرارسید و او را ندیدی، در روز قیامت با ما اهل بیت محشور می‌شوی! 💥پیرمرد آرام گرفت و آسوده خاطر شد. باور کنیم که دوستی اهل بیت صلوات‌الله‌علیهم با انتظار قائم آل محمد عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف عجین است. باور کنیم اگر منتظر باشیم، در دنیا جایگاه بلندی خواهیم داشت و در آخرت با اهل بیت صلوات‌الله‌علیهم محشور خواهیم شد. ✅ باور کنیم که انتظار امام زمان سلام‌الله‌علیه مارا عاقبت به خیر می‌کند.باور کنیم طعم شیرین انتظار را! 📚بحارالانوار، ج36 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کانال عطر خدا ↙️↙️ @attre_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
: 🔻تهذیب نفس🔻 🔹اگر تهذیب نفس باشد، نه از جنگ می‌ترسد کسی، نه از صلح ابا دارد؛ از هیچی باک ندارد. اما وقتی تهذیب نفس نیست، می‌گوید: اگر جنگ نکنیم، شاید آن طرف ما چه بکند. این جنگ‌افروزی‌هایی که الآن می‌بینید در منطقه دارد می‌شود، روی همین معناست، روی هوای نفس است، هوای نفس وادار می‌کند که به یک کشوری حمله کنند. هوای نفس وادار می‌کند که منطقه را به آتش بکشند و انسان می‌سوزد در این هوای نفس خودش، در همین عالم هم می‌سوزد. کانال عطر خدا ↙️↙️ @attre_khoda 🎥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🪐کیسه‌ سوراخ‌ اعمال‌ خوب 🕊 استاد فاطمی نیا ره فرمودند: شیعیان امیرالمومنین علیه‌ السلام نزد خداوند عزیز هستند. آنها اگر برنماز مراقبت کنند، مساله والدین‌، مساله‌ غیبت‌، حسن‌ خلق و... را رعایت کنند، این انوار هر روز به در خانه شان می آید. منتها ما چه میکنیم؟ این انوار را حفظ نمیکنیم. 👈🏻 از یکی از بزرگان علما که با شیخ حسنعلی نخودکی‌ محشور بود، پرسیدم ایشان‌ چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب دادند: ایشان هر چه به دست می‌آوَرد نگه میداشت. کانال عطر خدا ↙️↙️ @attre_khoda 👈🏻 ولی‌ ما انوار را ضایع می‌کنیم. شب بلند میشود نمازشب می‌خواند، صبح می نشیند غیبت میکند. بداخلاقی با والدین میکند؛ بداخلاقی با همسر میکند. چه شد؟! نور نماز شب‌ رفت. با یک حرف تلخ این نورها از بین میرود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪐تو نماز حواست پرته⁉️ دستورالعملایت‌الله‌بهجت (ره) کانال عطر خدا ↙️↙️ @attre_khoda ◽️◽️◽️◽️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ثواب بردن تا روز قیامت با یک عمل کانال عطر خدا ↙️↙️ @attre_khoda 🎙استاد عالی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عطر خدا
شاهزاده ای در خدمت #قسمت چهلم🎬: روزها در پی هم می آمد و می گذشت و هر روز برای فضه، این دخترک زیبا و
شاهزاده ای در خدمت چهل و یکم 🎬: وقت اذان صبح بود،فضه از اتاقش بیرون آمد تا برای نماز آماده شود ، دلش پیش حسین بود که تا ساعتی قبل بر بالینش حضور داشت و او در تب می سوخت. کاری از دستشان بر نمی آمد ، علی و فاطمه نذر کردند که حسین شفا پیدا کند و آنها سه روز روزه بگیرند. فضه هم در این نذر سهیم شد و او هم در دلش همین نذر را تکرار کرد، آخر حسین جان عالم است و جان فضه به جان این کودک زیبا بسته و وابسته است. فضه وضو گرفت و آرام تقه ای به درب زد ، علی علیه السلام به مسجد رفته بود و فاطمه سلام الله علیها با قامتی آسمانی در کنار بستر حسین به نماز ایستاده بود ، نماز شب ، نمازی که هیچگاه از این خانواده فوت نمی شد. فضه آرام لنگهٔ درب اتاق را باز کرد و بیصدا ، مانند نسیمی سبکبال خود را به داخل اتاق کشانید . نگاهی به حسین انداخت...به نظرش چهرهٔ این کودک آسمانی تغییر کرده بود ، به طرف طاقچه اتاق رفت و فانوس را برداشت تا در نور فانوس ،بهتر ببیند. کنار بستر حسین زانو زد ، رنگ رخسار حسین برگشته بود ، فضه به آرامی دستش را روی پیشانی او‌ گذاشت و چون دید بدن کودک سرد است ،لبخندی روی لبش نشست . آرام خم شد و بوسه ای از گونهٔ سفید او گرفت و زیر لب قربان صدقه اش می رفت . انگار حسین هم به فضه مهری در دل داشت. هنوز فضه سرش را بالا نگرفته بود که حسین پلک هایش را نیمه باز کرد و گفت :آ...آ...آب... فضه با هیجانی زیاد کوزه کنار بستر را برداشت و کمی آب در لیوان سفالین ریخت و همانطور که زیر لب می گفت : الهی فدای لب تشنه ات شوم ، الهی به قربان این صدای مظلومت شوم، الهی به قربان این چهره آسمانی ات شوم ، بفرما اینهم آب گوارا.. سپس یک دستش را به زیر سر حسین برد و همانطور که او را به آغوش می کشید ، جرعه جرعه آب به گلویش می ریخت. در این هنگام احساس کرد عطر بهشتی از پشت سرش بلند شده و فهمید که زهرا سلام الله علیها در کنارش است و با خودش بوی بهشت را آورده.... فضه همانطور که کل صورتش از شادی می خندید رو به بانوی خانه ، با صدایی لرزان گفت : ببینید...ببینید گل پسرم تبش قطع شده... حسینم شفا پیدا کرده.... کانال عطر خدا ↙️↙️ @attre_khoda ادامه دارد.. 🖍به قلم : ط_حسینی