شبی دیدمش که از بستر برخاست
و به ستارگان نگاه میکرد؛
و بعد فرمود:
خوشا به حال از دنیا بریدگان؛
بریدنی به شیوهی مسیح...
- نهجالبلاغه
فرمود وجود نازنین مولا:
دارُ بِالبلاءِ محفوفه
و دنیا خانه ای است که؛
به امتحان پیچیده شده است..
جناب سلمان نقل میکند :
چنان علی علیهالسلام بیرمق شده بود
که وقتی زیر بغل ایشان را گرفتیم ،
گویا از زانو به پایین ایشان جان نداشت...
اللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِكِينَ بِالْمُشْرِكِينَ عَنْ تَنَاوُلِ أَطْرَافِ الْمُسْلِمِينَ ، وَ خُذْهُمْ بِالنَّقْصِ عَنْ تَنَقُّصِهِمْ ، وَ ثَبِّطْهُمْ بِالْفُرْقَةِ عَنِ الِاحْتِشَادِ عَلَيْهِمْ.
خدايا، مشركان را به خودشان مشغول دار تا به مرزهاى سرزمينهاى اسلامى دست طمع نگشايند، از شمار ايشان بكاه تا از شمار مسلمانان نكاهند، و جمعشان را پراكنده ساز تا بر ضد مسلمانان متحد نشوند.
- صحیفهسجادیه
امیرکبیر:
دوران افول و عقب ماندگی
ملت ها زمانی شروع شد که؛
جای اندیشیدن را تقلید،
جای تلاش و کوشش را دعا،
جای فکر کردن به آرزوهای بزرگ را قناعت،
جای اراده برای رفتن و رسیدن را قسمت،
و جای تصمیم عقلانی را استخاره گرفت!
بوده در لالایی اُم البنین، این زمزمه
جان عباسم به قربانِ حسینِ فاطمه ...
#غریبمادر
عزیز من،
دست و پا میزنم و این را نشانهی زنده بودن تعبیر میکنند. کسی به فکر نمیافتد که شاید در حال سقوطم! که در حال غرق شدن....
آیتالله کشمیری:
نجف سُرور دارد و کربلا غمگین است.
مساجد کوچک نجف دارای معنویتی هستند که مساجد بزرگ ایران مثل مسجد گوهرشاد خراسان آن معنویت را ندارد.
مستور علیشاه به من فرمود اگر از نجف بروی خاموش می شوی، راستی چنین شد.
- از کتاب روح و ریحان
الهی، این آدم نماها که از خوردن گوشت بره گوسفند تا بدین اندازه درنده اند، اگر گوشت گرگ و پلنگ را بر آنان حلال می فرمودی چه می شدند؟
#الهینامه
خدا رحمت كند استاد بزرگوار ما آقاى انصارى
را، ايشان مى فرمود:
اگر شبِ تاریک در كوچه اى تنها ، كسى كاردى را روى شكمت بگذارد و بخواهد فشار دهد و تو يقين داشته باشى كه تا خدا نخواهد نمى بُرَد ، در اين صورت موَحد هستى..
- حاجسیدحسینیعقوبی
انسان سالک باید سعی کند هیچ دلی به حقّ از او گرفته نباشد، حتی دلِ حیوانی، چه رسد به دل انسان و چه رسد به دل کسانی که دلگیریشان بسیار مضرّ است مانند پدر و مادر.
- علامه تهرانی(ره)
حضرت محمد (ص) :
محبوبترین کارها در پیشگاه خدا، شادی است که به مؤمن رسانى، گرسنگیاش را بر طرف سازى یا اندوهش را بزدایى.
- الکافی
در غربت علی، یک جایی خواندهام که شبها میرفت توی باغهای اطراف چاله میکند و از بی کسی برای خاک حرف میزد و بعد کلمههایش را خاک میکرد، دفن میکرد و میکاشت.
- خال سیاه عربی
آن یار نکوی من بگرفت گلوی من
گفتا که چه میخواهی گفتم که همین خواهم
خدایا فقط همین خواهم تو باش هر چه بود، بود..