🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🍂 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🍃 🌸🌺🌸🌺🌸🍂 🌼🌸🌼🌸🍃 🌸🌺🌸🍂 🌼🌸🍃 🌸🍂 #آموزش_ایده_خلاقیت_دوخت_شیک 🧞‍♀️🧜‍♀️═ஜ👑ஜ═🧜‍♀️🧞‍♀️

💢کودک سفیدپوست👶🏻 📌مردی همسرش را نزد خلیفه دوم برده و گفت: خودم و زنم سیاه هستیم و او پسری سفید به دنیا آورده. خلیفه رو به جمع کرده و نظر ایشان را خواست؛ همه گفتند زن باید سنگسار شود.😱 مأموران اجرای حکم که زن را می‌بردند، در میانه راه با امیرمؤمنان (ع) برخورد کردند و حضرت ماجرا را پرسیدند و آنان شرح ماوقع گفتند. حضرت (ع) رو به مرد کرده و پرسیدند: ✍✍ادامه داستان باز شود:👇🏻👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/1583349777Cbd45309090

چند ترفند استفاده از چنگال در منزل کدامند؟😎 استیک کوبش خیلی جالب بود😀👍 به روز ترین و کاربردی ترین ترفندها و نکات خانه داری و هنری

🛑اولین کانال 18 کایی عاشقانه در ایتا🛑 پروفایل خاص و شیک ..🔥 موسیقی های کمتر شنیده شده ..🎼 کلیپ های احساسی در :🎬 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3231908089C523f526b3c جمع،جمع عُشّاقه😁💔😁 جا نمونی ...🚶‍♂🚶‍♀ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🎼دلـــ❤ــــنواز🎼 منتظر حضورتیم 💫☕️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3231908089C523f526b3c 🛑اولین کانال 18 کایی عاشقانه در ایتا🛑

واکنش رسانه‌ها و همکاران فرخ‌نژاد به انتشار مطالبی توهین‌آمیز در صفحه‌ی وی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎ @parazitt🚫

⛔️حاملگی عجیبم ؟؟؟ کنار پنجره اتاق مادر بزرگم که سال هاست مرده ایستاده بودم و داخل حیاط را نگاه میکردم یاد حرف های مادرم افتادم که میگفت مادر بزرگت به جن ها کمک میکرد تا بچه هایشان را به دنیا بیاورند من هم بهش میخندیدم و او فقط سری از روی تاسف تکان میداد چون من فکر میکردم دروغ است و همیشه میگف توی اتاق مادر بزرگت نخاب ولی من میخابیدم به جایی خیره بودم که حس کردم کسی سیاه پوش از پشت پنجره رد شد نگاه کردم کسی نبود با فکر اینکه خرافات است رفتم و روی زمین دراز کشیدم کم کم چشمانم سنگین شد و خوابم برد که خواب های عجیب خیانت میدیدم وقتی صبح بیدار شدم دیدم که روی پاهایم خونی است و لکه های کوچکی از خون است با خیال اینکه شاید حیوانی داخل اتاق امده بیخیال شدم یماه گزشت که مهدی شوهرم مهندس پتروشیمی هست برا ماموریت سه ماهه رفته بود عسلویه وقتی برگشت و من مدام دلدرد و حالت تهوع های مکرر داشتم نگرانم شد و خواست به دکتر برویم وقتی رفتم تا دکتر معاینه ام کند خبر حاملگی یک ماهه ام را داد که مهدی شروع کرد به عربده کشیدن که طاهره تو خیانت کردی ولی من با گریه حرف او را رد میکردم و به دکتر میگفتم من با کسی این مدت نبودم که دکتر چیز هایی به شوهرم گفت که از شدت تعجب تنفر به خودم اومدم ..... ❌ادامه داستان باز شود 👇 https://eitaa.com/joinchat/4070244587C2123f58a5a

‼️ازدواج دختر بچه سالی به نام همتا با مرد 42 ساله😱(حقیقتی باورنکردنی) 🚫بچه سال بودم که شوهرم دادن از مدرسه که اومدم ، دیدم خونه مون شلوغه مامانِم تو پذیرایی نشسته بودن دو تا وشگون ریز ، از لپ هام گرفت تا گل بندازه تا اومدم گریه کنم گفت : هیس ، خواستگار آمده خواستگار آقا علی رضا، چهل و دو سالش بود و من بچه سال ُگفتم : من از این آقا می ترسم ، سنش زیاد بود گفتند : هیس ، شگون نداره عروس زیاد حرف بزنه و تو کار نه بیاره بچه بودم مجبور شدم به حرفشون گوش بدم رفتیم در اتاق و ... متن زیر لمس کنید و بخوانید👇 🔴ادامه داستان باز شود👇🔴 https://eitaa.com/joinchat/2440102123Cfce7859567

چطور با روزنامه سبد حصیری درست کنیم؟😍 سبد حصیری ساخته شده از روزنامه های بازیافتی و جوت‌‌