دکه خوشحالی دنیای جوراب و پوشاک زنانه و مردانه و اکسسوری با بسته بندی های خاص و لوکس تمام اجناس تولید #ملی و #ایرانی هستند. 🔁امکان تعویض کالا ↩️امکان مرجوعی کالا 💯ضمانت کالا ، خاص باش خاص بپوش خاص هدیه بده ‏بزن رو لینک 👇 ‏📲 https://eitaa.com/joinchat/2998599861Cb7861a9abf

من به سن معتقد نیستم! من به انرژی معتقدم نگذارید سن به شما دیکته کند اینکه چه کاری را بکنید و چه کاری را نکنید در هر سنی عاشقانه و پر انرژی باشید😍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ .

ایده جالب✅✅ .

🌹پاک کننده ای طبیعی برای پاک کردن سطوح کف، درست کنید آب گرم ، آب لیمو ، سرکه ، صابون رنده شده .

☑️ اگر خجالت میکشی تو جمع حرف بزنی ☑️اگر احساس افسردگی میکنی و از زندگی 💔نا امید شدی 🔸اگر اعتماد به‌ نفست پایینه 🔹اگر دلت میخواد حرفای قشنگ بزنی و همه 🧲رو مجذوب خودت کنی! #روابط‌عاشقانه_اعتماد‌بنفس_ثروت هرهدفی که داری اینجاجذبش کن👇 https://eitaa.com/joinchat/3225157676Cb1ca1c809a #رویاهات رو به واقعیت تبدیل کن👆👆 تصمیم گرفتم راز اتفاقات خوب زندگیمو با شما تقسیم کنم از لینک زیر میتونی وارد بشی و معجزه رو تو زندگیت تجربه کن👆👆

🔴 ماجرای امیرالمومنین ع و زنی که میخواست با #پسرش ازدواج کند.😳 📝 کنار مسجدی، زن و مردی با هم مجادله میكردند، آنان را نزد اميرالمومنين ع بردند. علی (ع) به جوان فرمود : با اين زن چكار داری؟ جوان : يا علی ! من اين زن را به عقد خود درآوردم و چون خواستم به او نزديك شوم ، معذور شد و من در كار خود حيران شدم. اميرالمومنين (ع) به جوان فرمود : اين زن بر تو حرام است و تو هرگز شوهر او نخواهی شد.😰 مردم مات و حیران بودند که حضرت به زن فرمودند آیا تو همان نبودی که.....😥 🔺(سبحان الله) ادامه داستان و شفاف سازیِ حیرت انگیز علی ع از این ماجرا باز شود

فقط یڪ چیز در زندڪَی، زیبا بہ شمار می‌آید و آن شادےست... هیچ‌ڪَاه نڪَذار ڪسی آن را از تو بڪَیرد... .

#آداب_معاشرت .

⭕️ #تست_هوش در تصویر 2 پسر و 1 دختر نشسته اند، کدام یک دختر است؟🤔 99% افراد جواب نادرست داده اند آیا شما جزو 1% هستید؟😎 جواب تست 👇👇👇 مشاهده جواب 👈کلیک کنید 👉 مشاهده جواب 👈کلیک کنید 👉 https://eitaa.com/joinchat/227279209C3cfc8537bd

** 🔴 #دخترجوان_درقبرستان دختری سوار تاكسي شد و کنار يك جوان مومن و زيبا نشست او به جوان نظر داشت ولی جوان مومن از قصد دختر با خبرشد و زود پیاده شد... راننده تاكسي که متوجه شده بود به دختر جوان گفت: این جوان شبها درقبرستانی مشغول عبادت است... توامشب بالباس فرشته ها برو و بگو من از طرف خدا آمده ام........... وقتی دختر به قبرستان رفت..... ادامه داستان سنجاق در کانال زیر👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/4196139185Cb5fa66866a **

تکنیک های خیاطی😌 .

☘آموزش ساخت پادری با کاموا پارت آخر .