eitaa logo
آوای ققنوس
8.9هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
539 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه هیچ نشانه نیست اندر وادی بسیار امیدهاست در نومیدی ای دل مَبُر امید که در روضه‌ی جان خرما دهی، ار نیز درخت بیدی @avayeqoqnus
○●~~♡~~●○ و فراغتِ او از خلق تا حدی بود که به قصابی بگذشت که گوشت فربه داشت. [قصاب] گفت: از این گوشت بستان. گفت: سیم ندارم. گفت: تو را زمان دهم. گفت: من خویشتن را زمان دهم نکوتر از آن که تو مرا زمان دهی. ☆ سیم: سکه نقره 🔻 برگرفته از تذکرة الاولیا عطار نیشابوری @avayeqoqnus
همیشه امیدت به خدا باشد نه بندگانش... چون امید بستن به غیر خدا همچون خانه عنکبوت است : سست، شڪننده، و بی اعتبار. خدا به تنهایی برایت ڪافیست در همه حال به او اعتماد ڪن..‌ شبتان بخیر در پناه یگانه معبود بی‌همتا 🌙🌺 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. من خانه‌ام را پر از رنگ می‌کنم پر از عطر زندگی، گل می‌خرم، نان گرم می خرم، شعر می‌نویسم، و باور دارم زندگی یعنی همين بهانه‌های كوچك خوشبختی. صبح جمعه‌ بخیر و خوشی 🌞🪴 ✨ @avayeqoqnus
خدایا شکرت برای غم‌هایی که تمام می‌شوند و شادی‌هایی که از راه می‌رسند... هزاران بار شکرت ای مهربان‌ترین🌺 @avayeqoqnus
هدایت شده از آوای ققنوس
. 📜 زاهد ریاکار زاهدی مهمان پادشاهی بود. چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او، تا ظنّ صلاحیت در حق او زیادت کنند. چون به مقامِ خویش آمد سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب فراست داشت. گفت: ای پدر! باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید. گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید. ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی کاین ره که تو می‌روی به تُرکستان است 🔹 از باب دوم گلستان سعدی @avayeqoqnus
در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل 🍃 میل دیدن هر که دارد در سخن بیند مرا 🌸 @avayeqoqnus
📜 حاتم طایی و درویش زرنگ روزی حاتم طایی در صحرا عبور می‌کرد. درویشی راه بر او گرفت و از وی ده هزار  دینار کمک بلاعوض خواست. حاتم گفت: ده هزار دینار بسیار خواستی، درویش گفت:  یک دینار بده. حاتم گفت: آن زیاده طلبی چه بود و این کم خواستن از چه سبب است؟ درویش گفت: از شخصی چون تو کمتر از ده هزار دینار نباید درخواست کرد و به چون تویی کمتر از این مبلغ نمی‌توان بخشید!! حاتم دستور داد ده هزار دینار درخواستی درویش را به او پرداخت کردند. @avayeqoqnus✨  
. به غیر دل که عزیز و نگاه داشتنی است 💖 جهان و هر چه در او هست، واگذاشتنی است 🕊 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🪴🌻🪴 حکیمی را پرسیدند: از سخاوت و شجاعت کدام بهتر است؟ گفت: آن که را سخاوت است به شجاعت حاجت نیست. 🔻 برگرفته از باب دوم گلستان سعدی
به خنده گفتی: "تنها نبینمت!" گفتم: "غم تو مانده و شب های بی کران با من"! 🍂🥀 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•○◇♡◇○• 🌼 ای صبا، گر بگذری در کوی او 🌿 نزد او ما را جز این پیغام نیست: 🌼 کِای دلارامی که جان ما تویی 🌿 بی تو ما را یک نفس آرام نیست 🌼 هرکسی را هست کامی در جهان 🌿 جز لبت ما را مراد و کام نیست 🌼 هر کسی را نام معشوقی که هست 🌿 می‌برد، معشوقِ ما را نام نیست 🌼 تا لب و چشم تو ما را مست کرد 🌿 نقل ما جز شِکَّر و بادام نیست 🌼 تا دل ما در سر زلف تو شد 🌿 کار ما جز با کمند و دام نیست 🌼 نیک بختی را که در هر دو جهان 🌿 دوستی چون توست دشمن کام نیست @avayeqoqnus
. لحظه ای که تعصب می‌میرد لحظه تولد اخلاق است. (فیلسوف آلمانی ) ✨ @avayeqoqnus
گاهی وقت‌ها از نردبان بالا می‌رویم تا دست‌های خدا را بگیریم... غافل از اینکه خدا پایین ایستاده و نردبان را محکم گرفته که ما نیفتیم... 🤍 ✨@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح مسافری ست با چمدانی پر از لبخند کافیست عاشقانه به استقبالش بروی... صبح بخیر و شادکامی 🌞🌺 شروع هفته پر از حرکت، برکت و سلامت باشه براتون رفقا 🪴 ✨@avayeqoqnus
💚 یا رب غمِ آنچه غیر تو در دل ماست 🌸 بردار که بیحاصلی از حاصلِ ماست 💚 الحمد که چون تو رهنمایی داریم 🌸 کز گُمشدگانیم که غم منزل ماست   🔻 رباعیات نقل شده از ابوسعید اباالخیر از دیگر شاعران @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕 نوجوانی که احساس ناامیدی شدیدی می‌کرد به یک کارگردان سینما مراجعه کرد و گفت: من می‌خواهم بازیگر شوم. کارگردان از او پرسید: چه نقشی را می‌توانی اجرا کنی؟ نوجوان گفت: نقش یک آدم بدبخت و فلاکت زده را. کارگردان گفت: متاسفم. من در فیلم خودم به یک نوجوان خوشبخت و با نشاط نیاز دارم. اگر تمایل داشته باشی می‌توانی آن نقش را بازی کنی، اما یک شرط دارد. نوجوان پرسید: شرطش چیست؟ کارگردان گفت: شرطش این است که به مدت یک ماه نقش آدم‌های خوش بخت را تمرین کنی. نوجوان یک ماه نقش خوش بخت‌ها را به خود گرفت؛ مثل آن‌ها فکر کرد، مثل آن‌ها راه رفت، مثل آن‌ها زندگی کرد... در آخر ماه او به کارگردان مراجعه کرد و گفت:من دیگر علاقه‌ای به بازیگری در سینما ندارم. یک ماه تمرین برای من کافی بود که بدانم زندگی خود نیز بازی است و من بازیگر، می‌خواهم بقیه عمرم نقش خوش بخت‌ها را بازی کنم. @avayeqoqnus
🌺 دلِ عاشق به پیغامی بسازد 🍀 خمار آلوده با جامی بسازد 🌺 مرا کیفیتِ چشم تو کافیست 🍀 ریاضت‌کش به بادامی بسازد @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچ‌وقت نباید به دنبال خوشبختی کامل بود. غیر ممکن است بتوان کسی را در این دنیا پیدا کرد که صد در صد خوشبخت باشد. باید به زیبایی‌های کوچک زندگی بسنده کرده و آنها را در کنار هم چید، درست مثل یک جاده. در آن‌ صورت است که وقتی برگردی و پشت سرت را نگاه کنی، می‌بینی چه مسیر طولانی‌ای را به سمت خوشبختی طی کرده‌ای. 📚 کمی قبل از خوشبختی ✍ انیس لودیگ @avayeqoqnus