eitaa logo
آوای ققنوس
8.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
595 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🌸 پروردگارا شکرگزارم که یک بار دیگر چشمانم دنیای زیبایت را می‌بیند. 🌸 پروردگارا شکرت که بهترین‌ها را برایم مقدر کردی. 🌸 پروردگارا شکرت به‌خاطر فرصت جدیدی که به من دادی تا مهربان‌تر و عاشقانه‌تر زندگی کنم. 🔹 هزاران بار شکر ای بخشنده ترین 🙏🌹 ✨ کانال آوای ققنوس  👇 https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
. 🔹 در میکده دوش، زاهدی دیدم مست 🔸 تسبیح به گردن و صُراحی در دست 🔹 گفتم: ز چه در میکده جا کردی؟ گفت: 🔸 از میکده هم به سوی حق راهی هست @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 ضرب المثل "آش نخورده و دهن سوخته" 🔸 معنی و کاربرد: این ضرب المثل برای کسانی به کار می رود که مورد تهمت قرار گرفته اند ولی مقصر نیستند. یعنی شخصی کار اشتباهی انجام نداده ولی دیگران فکر می کنند که انجام داده. 🔸 داستان: در زمان‌هاي‌ دور، مردي در بازارچه شهر حجره اي داشت و پارچه مي فروخت . شاگرد او پسر خوب و مودبي بود وليكن كمي خجالتي بود. مرد تاجر همسر كدبانویی داشت كه دستپخت خوبي داشت و آش هاي خوشمزه او دهان هر كسي را آب مي انداخت. روزي مرد بيمار شد و نتوانست به دكانش برود. شاگرد در دكان را باز كرده بود و جلوي آن را آب و جارو كرده بود ولي هر چه منتظر ماند از تاجر خبري نشد. قبل از ظهر به او خبر رسيد كه حال تاجر خوب نيست و بايد دنبال دكتر برود. پسرك در دكان را بست و دنبال دكتر رفت. دكتر به منزل تاجر رفت و او را معاينه كرد و برايش دارو نوشت. پسر بيرون رفت و دارو را خريد وقتي به خانه برگشت ، ديگر ظهر شده بود. پسرك خواست دارو را بدهد و برود ، ولي همسر تاجر خيلي اصرار كرد و او را براي ناهار به خانه آورد. همسر تاجر براي ناهار آش پخته بود سفره را انداختند و كاسه هاي آش را گذاشتند . تاجر براي شستن دستهايش به حياط رفت و همسرش به آشپزخانه برگشت تا قاشق ها را بياورد. پسرك خيلي خجالت مي كشيد و فكر كرد تا بهانه اي بياورد و ناهار را آنجا نخورد. با خود فكر كرد بهتر است بگويد دندانش درد مي كند پس دستش را روي دهانش گذاشت. تاجر به اتاق برگشت و ديد پسرك دستش را جلوي دهانش گذاشته به او گفت : دهانت سوخت؟ حالا چرا اينقدر عجله كردي ، صبر مي كردي تا آش سرد شود آن وقت مي خوردي ؟ زن تاجر كه با قاشق ها از راه رسيده بود به تاجر گفت : اين چه حرفي است كه مي زني ؟ من كه تازه قاشق ها را آوردم! آش نخورده و دهان سوخته ؟! @avayeqoqnus
. عصر جمعه قشنگی داشته باشید رفقا 🙏🌹 @avayeqoqnus
🌿🌿 🌹 🌿🌿 همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن ز مدینه تا به کعبه سروپا برهنه رفتن دو لب از برای لبیک به وظیفه باز کردن به مساجد و معابد همه اعتکاف جستن ز مَلاهی و مَناهی همه احتراز کردن شب جمعه‌ها نخفتن به خدای راز گفتن ز وجود بی‌نیازش طلب نیاز کردن به خدا که هیچکس را ثمر آنقدر نباشد که به روی ناامیدی در بسته باز کردن 🔸 عبادت به جز خدمت خلق نیست 👌 @avayeqoqnus
Mohsen Chavoshi - Be Khodaa - 320 - musicsweb.ir.mp3
10.26M
🔸 آهنگ "با خدا" با صدای محسن چاوشی 🔸 شعر از شیخ بهایی @avayeqoqnus
🌿🪴🪴🌿 اگر توانسته باشم در قلب یک انسان پنجره ی جدیدی را به سوی او باز کرده باشم، زندگانی من پوچ نبوده است؛ زندگانی، تنها چیزی است که اهمیت دارد، نه شادمانی و نه رنج و نه غم یا شادی. @avayeqoqnus
. تو در ضمیر منی چگونه از تو گریزم که ناگزیر منی ❤️ @avayeqoqnus
💎 💎 💎 💎 همگی لبو فروش ها را دیده ایم،  فریاد می زنند: لبو لبو ... !! و همیشه آدمهای زیادی مشتری هاشون هستند؛ اما تا به حال الماس فروشی را ندیده ایم که فریاد بزند: الماس الماس...!!  آنها صبور هستند، مدتهای زیادی... حتی سالیان زیادی زمان می برد تا الماس آنها به فروش برود چون هر کسی سراغ الماس نمی آید، کسانی خریدارش هستند که قدرش را می دانند، قیمتش را می پردازند و شیوه نگهداری از آن را بلد هستند. هیچ وقت الماس برای اینکه دور و برش شلوغ باشد و زود به فروش برود، لبو نمی شود. برای الماس شدن باید صبوری کرد، باید با تمام وجود تلاش کرد و باید خالص بود. 👌 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. امروز خدای مهربان در انتظار توست تا حرکت کنی و برکتی بی‌نهایت تو را دهد پس قدمی بردار به سوی خوشبختی و آرامش حرکت از تو، برکت از او روز پربرکتی داشته باشید رفقا 🙏🌹 🌿 @avayeqoqnus 🌿