eitaa logo
آوای ققنوس
8.5هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
545 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ این دو بیتی از مولانای جان چه زیباست: من دردِ تو را ز دست آسان ندهم دل بَر نَکَنم ز دوست تا جان ندهم از دوست به یادگار دردی دارم کآن درد به صد هزار درمان ندهم @avayeqoqnus
حمایت‌گری چون خدا ما را بس است...@avayeqoqnus
روزی گنجشکی عقربی را دید که در حال گریستن است. از او پرسید برای چه گریه می‌کنی؟ عقرب گفت می‌خواهم آن سمت رودخانه بروم اما نمی‌توانم… گنجشک او را روی دوش خود گذاشت و پرید… وقتی به مقصد رسیدند گنجشک دید پشتش می‌سوزد به عقرب گفت من که کمکت کردم برای چه نیشم زدی؟ عقرب گفت خودم هم ناراحتم ولی چکار کنم ذاتم اینه…!! حکایت بعضی از ما آدمهاست…… از دست رفیقان عقرب صفت… هم نشینی با مارم آرزوست… 👈 مراقب رفاقت‌هایمان باشیم @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شادی، عطری است که باید آن را به خود زد تا دیگران هم از بوی آن بهره مند شوند. صبح آخرین روز پاییز بخیر و شادی رفقا 🌞🌺 ✨ @avayeqoqnus
یک روز... جایی در زندگیم می‌ایستم و می‌گویم خدا با من بود که دوام آوردم... که ادامه دادم..‌. و رسیدم. خدایا شکرت 🙏🌸 @avayeqoqnus
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی چه خیال می‌توان بست و کدام خواب نوشین به از این درِ تماشا که به روی من گشادی @avayeqoqnus
روزی باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم. آفتاب گفت: چطور؟ باد گفت آن پیرمرد را می‌بینی که کتی بر تن دارد؟ شرط می‌بندم من زودتر از تو کتش را از تنش در می آورم. آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به صورت گردباد هولناکی شروع به وزیدن کرد. هرچه باد شدید‌تر می‌شد، پیرمرد کت را محکم‌تر به خود می‌پیچید... سرانجام باد تسلیم شد. آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و پیشانی اش را پاک کرد و کتش را از تن درآورد. در آن هنگام آفتاب به باد گفت: دوستی و محبت قوی‌تر از خشم و اجبار است. 🔆 در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم از طوفان خشم و جنگ راه گشاتر است. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. آخر پاییز شد، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها!! اما بیا بشماریم، تعداد دل هایی را که به دست آوردیم؛ تعداد لبخند هایی را که بر لب دوستانمان نشاندیم؛  تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختیم؛ پاییز فصل زردی بود، ما چقدر سبز بودیم؟ جوجه ها را بعدا با هم می‌شماریم. عصر آخرین روز پاییزی شما بخیر و سلامتی 🍁🪴 ✨ @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بوی را می‌شنوی؟ انتهای خیابان آذر… باز هم قرار پاییز و زمستان... قراری طولانی به بلندای یک شب.. شب بازی برگ و برف… پاییز چمدان به دست ایستاده! عزم رفتن دارد… آسمان بغض کرده و می‌بارد... خدا هم می‌داند فصل ها چقدر دوست داشتنیست…❤️ کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز… و… تمام می‌شود... 🍂🍂 پاییز، ای آبستن روزهای ، رفتنت به خیر… سفرت بی خطر... 🥺 🍂🍂 ✨@avayeqoqnus
. باز هم دی شد و یلدای من از راه رسید اولین فرصت فردای من از راه رسید برکه درگیر خزان بود که سرما گل کرد با لحافش ، ننه سرمای من از راه رسید شب یلدای من از کوچه ی آذر آمد و گل سرخ و فریبای من از راه رسید در پی این شب زیبا ، مه زیبا رویم  با می و ساغرِ مینای من از راه رسید سفره ای چیده شد از حقه ی یاقوت و درآن حافظ انجمن آرای من ، از راه رسید دل دیوانه ، گرفتار نگاه تو و عشق خنده بر لب که مسیحای من از راه رسید وسعت ساحل تو ، همهمه ی دریا داشت که در این همهمه ، دریای من از راه رسید ایستادم که به آوای دلم ، گوش کنم که نگار دل شیدای من ، از راه رسید خاطرات شب یلدا و شب فال و خیال دست در دامن رویای من ، از راه رسید همه یک تن شده بودیم و دراین خلوتِ انس شور و غوغای تماشای من ، از راه رسید ماه در اوج فریبایی و دل ها خندان با تو دین و دل و دنیای من از راه رسید تو رسیدی و شبم آینه سیما شده بود در کنارت ، شب یلدای من از راه رسید یلداتون مبارک 🌿🌸🌿🌸🌿 🔸 ارسالی از خانم لیلا کباری قطبی @avayeqoqnus
پاییز هزار رنگ می‌رود و زمستان سپید رنگ از راه می‌رسد... و در این میان شبی است بلند به بلندای یک فرهنگ... آئینی رنگارنگ به سان پاییز و درون مایه‌ای سپید به رنگ زمستان... یلدا بر شما عزیزان مبارک ✨ شادی‌هاتون مستدام 🙏🌹🌹 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح همان روزنه‌ی امیدی‌ست که بعد از سیاهی شب لبخند را بر لب می‌آورد... از خداوند برایتان لبخندهای بی پایان آرزو می‌کنم 🙏🍀 صبح اولین روز زمستان بخیر و سلامتی رفقا 🌞🪴 @avayeqoqnus
گفت: بنده من، با وجود من چرا نگرانی؟ حتی اگه طناب طاقتت به باریک‌ترین رشته رسید، نترس من هستم... 🪴@avayeqoqnus
📌 عجیب‌ترین امتحان! عجیب ترین معلم دنیا بود، امتحاناتش عجیب تر...امتحاناتی که هر هفته می گرفت و هر کسی باید برگه ی خودش را تصحیح می کرد...آن هم نه در کلاس، در خانه...دور از چشم همه... اولین باری که برگه ی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم...نمی دانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم... فردای آن روز در کلاس وقتی همه ی بچه ها برگه هایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شده اند به جز من...به جز من که از خودم غلط گرفته بودم... من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم...بعد از هر امتحان آنقدر تمرین می کردم تا در امتحان بعدی نمره ی بهتری بگیرم... مدت ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید، امتحان که تمام شد ، معلم برگه ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت...! چهره ی هم کلاسی هایم دیدنی بود... آن ها فکر می کردند این امتحان را هم مثل همه ی امتحانات دیگر خودشان تصحیح می کنند... اما این بار فرق داشت...این بار قرار بود حقیقت مشخص شود... فردای آن روز وقتی معلم نمره ها را خواند فقط من بیست شدم... چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می گرفتم ؛ از اشتباهاتم چشم پوشی نمی کردم و خودم را فریب نمی دادم... زندگی پر از امتحان است... خیلی از ما انسان ها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده می گیریم تا خودمان را فریب بدهیم ... تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم... اما یک روز برگه ی امتحانمان دست معلم می افتد... آن روز چهره مان دیدنی ست... آن روز حقیقت مشخص می شود و نمره واقعی را می گیریم... @avayeqoqnus
از حکیمی پرسیدند: لحظه‌ای سخت‌تر از لحظه مرگ وجود دارد؟ پاسخ داد: بله، لحظه ای که یک آدم اصیل، محتاج یک آدم بی اصل و نسب شود... اینجاست که عزیز میگه: در تنگنایِ حیرتم از نِخوت رقیب یا رب مباد آن که گِدا معتبر شود@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️ آذر ماه چه عاشقانه روزهایش را ورق زد ⛄️تا برسد به زمستان ❄️ مجالی نیست باید رنگها را ⛄️ مهمان برف ها کرد ❄️ زمستان آمد ⛄️ و باز پاییز ماند و عاشقانه هایش ❄️ اولین روز زمستان مبارک 🪴 ⛄️ به امید یک زمستان سفیدپوشِ ❄️ پربرکت برای ایران عزیزمون 🙏🌹 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. امشب از پیش منِ شیفته دل دور مرو نور چشمِ منی، ای چشمِ مرا نور، مرو دیگری از نظرم گر برود باکی نیست تو که معشوقی و محبوبی و منظور، مرو 🌹❤️ @avayeqoqnus
🌿🌻🌿 ما به سه طریق مى آموزیم: اول اندیشه، که اصیل ترین است. دوم تقلید، که آسان ترین است. سوم تجربه، که تلخ ترین است. @avayeqoqnus
🍂✨🍂 سر زد به دل دوباره غم کودکانه ای آهسته می تراود از این غم ترانه ای باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست دارم هوای گریه خدایا بهانه ای! 🥀 @avayeqoqnus
رفتنت آنقدرها که فکر می‌کنی فاجعه نیست من مثل بیدهای مجنون، ایستاده می‌میرم... 🥀💔 @avayeqoqnus
بعد از تمامِ نشدن‌ها ، رفتن‌ها و از دست دادن‌ها ، بعد از تمامِ شکستن‌ها و زمین خوردن‌ها ، سرت را بالا بگیر ، نفسی عمیق بکش و خودت را برای روزهای بهتر آماده کن؛ که بعد از هر رعد و برق ، بارانی است و پشتِ هر ابری ، آفتابی ... 👌🌺 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای داشتن حال خوب دنبال بهانه نباش گاهی همین لحظه های کوچک می‌توانند با جان و دلت همان کنند که در دوردست‌ها دنبالش می‌گردی... صبحتون بخیر 🌞🌺 حالتون خوبِ خوب 🦋 ✨@avayeqoqnus
☘💐☘ الهی‌تا جهان باشد به شادی‌در جهان باشی الهی از بلاهای الهی در امان باشی مراد و مطلبت را من نمی‌دانم، خدا داند الهی صاحب "زیباترین ها"در جهان باشی آمین 🙏🌹@avayeqoqnus
من را پر از رنگ‌های می‌بینم... @avayeqoqnus