🍁 کار خدا نشد ندارد
🍁 او خوب می داند چطور در و تخته
را به هم جور کند
🍁 خواسته هایت را به او بسپار
🍁 او حتما راهی برای رسیدن
به تو نشان خواهد داد 🙏
🌿🍁🌿
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
💐 یک روز بی نظیر
💐 یک لبخند از ته دل
💐 یک شادی بی دلیل
💐 با هزار آرزوی زیبا
💐 تقدیم لحظه هاتون
💐 صبح زیبای بهاریتون بخیر دوستان 🙏🌹
@avayeqoqnus
کار دیگری نداریم
من و خورشید ☀️
برای دوست داشتنت بیدار میشویم
هر صبح ❤️
#شاملو
@avayeqoqnus
📚 وای!! پای بچه ام قطع شد!
دکتر گفت: باید پایت را قطع کنیم.
راننده کامیون که در بین راه از سرما یک پایش یخ زده بود با حرف دکتر خنده ای عصبی کرد.
دکتر گفت: چرا می خندی؟
راننده کامیون گفت: وقتی نوجوان بودم در فصل زمستانی سرد مثل امسال دنبال یک گنجشک کردم.
گنجشک به حفره ای که در دیوار حیاط بود پناه برد.
من دستم را داخل حفره کردم و گنجشک را گرفتم.
هنگام بیرون آوردن گنجشک یک پای آن از بدنش جدا شد.
در همین موقع مادرم فریاد زد: وااای! پای بچه ام قطع شد!
من که می خندیدم گفتم: پای من که کنده نشد، پای این گنجشک قطع شد ولی الان من به حرف مادرم رسیدم و متوجه شدم که منظور آن روزش چه بود. 👌😔
#داستان
#داستان_آموزنده
#داستانک
🍃🌷☘🌸
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
📚 ضرب المثل آنقدر شور بود که خان هم فهمید
معنی و کاربرد:
هنگامی که کسی در انجام کار های نادرست و استفاده نابه جا از موقعیت ها زیاده روی کند ، تا جایی که ساکت ترین آدم ها را هم به اعتراض در آورد از این ضرب المثل استفاده می کنند.
داستان:
در زمان های نه چندان دور هر روستایی صاحبی داشت و مردم روستا مجبور بودند هر ساله مقداری از دسترنج خود را به صاحب روستا که به او خان میگفتند بدهند.
یکی از روستاها صاحبی داشت که به او قلی خان میگفتند.او نه زحمتی میکشید و نه کاری میکرد و همه ی مردم از زورگویی هایش ناراضی بودند.
قلی خان آشپزی داشت که شب و روز برایش غذا میپخت.
او آشپز بدی نبود اما چون از کار های خان و ستمکاری های اون ناراحت بود توجهی به آشپزی اش نمیکرد.
غذاهایی که آشپز میپخت بدبو ، بدطعم و بی ارزش بود اما خان هیچ اعتراضی نمیکرد و اطرافیانش هم گرچه میدانستند غذا ها بد هستند اما از ترس خان چیزی نمیگفتند.
یک روز که آشپز باشی مشغول غذا پختن بود ناگهان سنگ نمک از دستش در رفت و مستقیم توی دیگ غذا افتاد.
آشپز باشی اول تصمیم گرفت که سنگ نمک را در بیاورد اما وقتی به این فکر افتاد که خان هیچ وقت توجهی نمیکند تصمیم گرفت که خودش را به زحمت نیندازد.
وقتی غذا آماده شد هر کس با بی میلی غذای خودش را کشید.با خوردن اولین لقمه آه از نهاد همه برآمد.
قلی خان دو سه لقمه خورد و حرفی نزد.اما انگار متوجه موضوعی شده باشد ، دست از غذا خوردن کشید و رو به آشپزش کرد و گفت:« ببینم غذا کمی شور نشده است؟»
آشپز تکذیب کرد. اطرافیان که برای اولین بار اعتراض خان را دیده بودند از جواب آشپز عصبانی شدند و یکی از آنها فریاد کشید:«خجالت بکش! این غذا آنقدر شور شده که خان هم فهمید!»
#ضرب_المثل
✨@avayeqoqnus✨
امروز هر چی آرزوی خوبه نثار شما
براتون :
🌼 یک دل شاد
🌼 یک لب خندون
🌼 یک زندگی آروم
🌼 یک خانواده صمیمی و
🌼 یک دنیا سلامتی و شادی
آرزومندم
♦️صبحتون شاد شاد دوستان 🙏🌹
@avayeqoqnus
🌹 عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست
🌹 تا کرد مرا تهی و پُر کرد زِ دوست
🌹 اجزای وجود من همه دوست گرفت
🌹 نامیست ز من ، بر من و باقی همه اوست
#رباعی
#مولانا
#مولوی
@avayeqoqnus
همچون یک بذر زاده شده و به دنیا آمده ای
می توانی همان بذر بمانی و بمیری ،
اما می توانی گل باشی و بشکفی،
می توانی ،درخت باشی و ببالی…
#اوشو
🌱🌸🍀🌸
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
هیچوقت دلخوشی ڪسی رو ازش نگیریم
این دلخوشی میتونه:
یه سلام
یه احوالپرسی
یه حواسم بهت هست …
یه صدای گرم و دوستانه
و یه حس خوب باشه …
دوستی ها رو دست ڪم نگیریم …
دوستی ها باارزشند ...
همین …
حواسمون به دلخوشی های همدیگه باشه 🙏
#دلنوشته
🍃🌹☘🌹
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
و عشق ❤️
اگر با حضور
همین روزمرگی ها
عشق بماند !
عشق است… ❤️
#شاملو
🌱 ❤️ 🌱
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
💜 زلف هندوی تو در تابست و ما را
تاب نیست
💜 چشم جادوی تو در خوابست و ما را
خواب نیست
#خواجوی_کرمانی
@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 خونه هاتون پر برکت
🍀 شادی توی دلهاتون
🍀 آرامش توی قلبهاتون
🍀 دلتون پر امید
🍀 وجودتون سلامت
🍀 رابطه هاتون پر از عشق
♦️ به صبح اولین پنج شنبه اردیبهشت
خوش آمدید رفقا 🙏🌹
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
📚 رویای زیبای گل سرخ 🌹
گل سرخی روز و شب خواب زنبورها را می دید، اما هیچ زنبوری روی گلبرگ هایش نمی نشست. اما گل به تصور رویایش ادامه می داد.
در شب های دراز، آسمانی پر از زنبور را تصور می کرد که بر او فرود می آمدند تا ببوسندش. با این کار، می توانست تا روز بعد دوام آورد و بار دیگر گلبرگ هایش را به روی خورشید حقیقت فام بگشاید.
شبی، ماه که از تنهایی گل سرخ آگاه بود، پرسید: از انتظار خسته نشده ای؟
گل سرخ گفت: شاید. اما باید به تلاشم ادامه بدهم.
زندگی عشق است عشق افسانه نیست.
ماه گفت: چرا؟
گل سرخ گفت: اگر گلبرگ هایم را باز نکنم پژمرده می شوم.
گاهی، وقتی به نظر می رسد که تنهایی دارد تمام زیبایی ها را له می کند، تنها راه برای مقاومت، گشوده ماندن است. 👌
#داستان
#داستان_آموزنده
🍃🌸🍃🌸
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
تا نگذری از جمع به فردی نرسی
تا نگذری از خویش به مردی نرسی
تا در ره دوست بی سر و پا نشوی
بی درد بمانی و به دردی نرسی
#ابوسعید_اباالخیر
🦋🌸
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
میخواهم برگردم به روزهای کودکی..
آن زمانها که پدر تنها قهرمان زندگیم بود
عشق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطهى زمین، شــانههای پـدر بــود
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند
تنــها دردم، زانوهای زخمـیام بودند
تنـها چیزی که میشکست، اسباببـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود ...
#حسین_پناهی
#حس_خوب
🍃🌸🍃🌸
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببخش باران!
تو می باری و ما
هی شسته نمی شویم…!
#شاملو
🍀🌱🌼
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
جذابیتش در این است که نمی کوشد تا مورد پسند دیگران قرار بگیرد.
عادتی دارد؛ همیشه حقیقت را می گوید.
#بریده_کتاب زن آینده نوشته کریستین بوبن
@avayeqoqnus
دلِ فارغ ز دردِ عشق، دل نیست
تنِ بیدردِ دل جز آب و گل نیست
ز عالم رویت آور در غم عشق
که باشد عالمی خوش، عالم عشق
#جامی
@avayeqoqnus
عطر یاس
آواز نسیم
رقص شاپرک ها
انوار عاشقانه ی آفتاب
گویند:
سلام
صبح زیبایتان بخیر 🌹
امروز و هر روزتان بکام 🙏🌹
@avayeqoqnus
بــــــــــاش !
بودنت خوب است …
شبیهِ حسِ قشنگِ بیدار شدن
در صبحِ آبی و خلوتِ یک مزرعه ،
شبیهِ لذتِ نشستن کنارِ آتش
در سردترین نقطه ی کوهستان،
شبیهِ نوشیدنِ یک فنجان چایِ داغ
در یک عصرِ سردِ پاییزی…
بـــودنـــت ،
بــــا مــــن بـــودنــــت ؛
بــــدجـــــور مـــی چـــســبـــــد !
#نرگس_صرافیان_طوفان
🍃🌸🌱🌸
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
🌷 یک لحظه کسی که با تو دمساز آید
🌷 یا با تو دمی همدم و همراز آید
🌷 از کوی تو گر سوی بهشتش خوانند
🌷 هرگز نرود وگر رود باز آید
#هاتف_اصفهانی
✨@avayeqoqnus✨
🍀 گفته بودی که چرا محو تماشای منی
🍀 آن چنان محو که یک دم مژه بر همنزنی
🍀 مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
🍀 ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
#فریدون_مشیری
@avayeqoqnus
Homayoun Shajarian - Mahve Tamasha.mp3
6.61M
♦️ آهنگ محو تماشا
♦️ خواننده: همایون شجریان
♦️ شعر: فریدون مشیری
#آهنگ
#فریدون_مشیری
#همایون_شجریان
🍁🌿🍁🌿
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
📚 سراب در بیابان
یك روز صبح به همراه یكی از دوستان آرژانتینی ام در بیابان "موجاوه" قدم می زدیم كه چیزی را دیدیم كه در افق می درخشید.
با اینکه مقصد ما رفتن به یك "دره" بود، اما برای دیدن شئی که آن درخشش را از خود باز می تاباند، مسیر خود را تغییر دادیم.
تقریباً یك ساعت در زیر نور خورشیدی كه هر لحظه گرم تر می شد راه رفتیم تا بالاخره توانستیم كشف كنیم كه آن شئ چیست.
یك بطری نوشابه خالی بود و غبار صحرا داخلش متبلور شده بود!
از آن جا كه بیابان بسیار گرم تر از یك ساعت قبل شده بود، تصمیم گرفتیم دیگر به سمت "دره" نرویم.
به هنگام بازگشت با خود فكر كردم چند بار به خاطر درخشش كاذبی که در مسیر دیگری دیده ایم، از پیمودن راه اصلی خود باز مانده ایم؟
اما باز فكر كردم: اگر به سمت آن بطری نمی رفتیم چطور می فهمیدیم فقط درخششی كاذب است؟
هر شكست لااقل این فایده را دارد، كه انسان یكی از راه هایی كه به شكست منتهی می شود را می شناسد. 👌👌
#داستان
#داستان_آموزنده
#داستانک
🌱🌺🍃
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
دو بیت ناب از فردوسی بزرگ:
⚜ زِ روزِ گذر کردن اندیشه کن
⚜ پرستیدنِ دادگر پیشه کن
⚜ بترس از خدا و مَیازار کس
⚜ رهِ رستگاری همین است و بس
#فردوسی
@avayeqoqnus
خـدایا
بجز خودت به دیگرى واگذارمان نكن
تویى پروردگار ما
پس قراردہ بى نیازى درنفسمان؛
یقین در دلمان؛
روشنى در دیدہ مان؛
بصیرت درقلبمان . . .
شبتون مملو از عطر خدا دوستان 🙏 🌙
#خدا
#مناجات
@avayeqoqnus
🌸 مےگویند:
🌸 روزے را صبحِ زود تقسیم مےڪنند
🌸 هرجا ڪـہ هستے سهمِ امروزت
🌸 یك بغل شادے و آرامش
♦️ صبح شنبه تون پر از حرکت و برکت
و سلامت باشه دوستان🙏🌹
@avayeqoqnus
📚 درس زندگی
شاگرد یک راهب هندو از او خواست که درس زندگی به او بیاموزد.
راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را بیاورد. بعد یه مشت از آن را داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست آن آب را سر بکشد.
شاگرد فقط توانست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به زحمت.
استاد پرسید: مزه اش چطور بود؟
شاگرد پاسخ داد: بد جوری شور و تند است، اصلا نمیشود آن را خورد.
راهب هندو از شاگردش خواست یک مشت نمک برداشته و همراه او بیاید. آن ها رفتند تا کنار دریاچه رسیدند.
استاد از او خواست تا نمکها را داخل دریاچه بریزد، بعد یک لیوان آب از دریاچه برداشت و دست شاگردش داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد به راحتی تمام آب داخل لیوان را سر کشید.
استاد این بار هم مزه آب داخل لیوان را از او پرسید. شاگرد پاسخ داد: کاملا معمولی بود.
راهب هندو گفت: رنجها و سختی هایی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشود همچون یک مشت نمکند؛
اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگتر و وسیع تر بشود، میتواند بار آن همه رنج و اندوه را براحتی تحمل کند؛
بنابراین سعی کن دریا باشی تا یک لیوان آب.
#داستان
#داستان_آموزنده
#داستانک
🍀🌼🍀🌼
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
چه شد که بار دگر یادِ آشنا کردی
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی
به قهر رفتن و جور و جفا شُعار تو بود
چه شد که بر سر مِهر آمدی وفا کردی
منم که جورو جفا دیدم و وفا کردم
توئی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی
بیا که با همه نامهربانیت ای ماه
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی
بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد ،کس
نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
منت به یک نِگه آهوانه می بخشم
هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی
اگر چه کار جهان بر مراد ما نشود
بیا که کار جهان بر مراد ما کردی
هزار درد فرستادیم به جان لیکن
چو آمدی همه آن دردها دوا کردی
کلید گنج غزلهای شهریار تویی
بیا که پادشه ملک دل گدا کردی
#شهریار
🍃🍁🍃🍁
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be
Mohsen_Chavoshi_-_Banooye_Emarat_(320).mp3
8.25M
♦️ آهنگ چه شد
خواننده: محسنچاوشی
شعر: شهریار
#شهریار
#محسن_چاوشی
#آهنگ
🌿🌹🌿🌹
https://eitaa.com/joinchat/429850951C6e9ed1d2be