آنقدر دوستت دارم
که خودم هم نمیدانم چقدر دوستت دارم
هربار که میپرسی چقدر؟
با خودم فکر میکنم
دریا چطور حساب موجهایش را نگه دارد... ♥️
#نزار_قبانی
✨@avayeqoqnus✨
جان و جهان ز عشق تو
رفت ز دستِ کارِ من
من به جهان چه می کنم
چونک از این جهان شدم💚
#مولوی
#مولانا
✨@avayeqoqnus✨
.
روزی با خود فكر می كردم اگر او را با
غريبه ای ببينم دنيا را به آتش می كشم!
اما، امروز حاضر نيستم كبريتی روشن
كنم تا ببينم او كجاست و چه می كند...
📕 ربهکا
✍ دافنه دوموریه
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
○●♡●○
هر کسی هم جذب اصالت و نجابت
نمیشود.
انسان خودش هم باید اصیل و نجیب
باشد تا چنین صفتهایی را در دیگران
جستجو کند.
✨@avayeqoqnus✨
💫 بار دیگر هم شبم،
💗 با نور چشمت صبح شد
💫 ای یگانه آفتاب شهر دل،
💗 صبحت بخیر...
صبحتون بخیر و شادی رفقا 🌞❤️
#محمود_احمدوند
✨@avayeqoqnus✨
یا حِرزَ مَن لا حِرزَ لَهُ
ای پناه آنکه پناهی ندارد...
خدایا خودت پناهمون باش
تو بندهی نیک زیاد داری ولی ما جز تو
پناهی نداریم 🤲💚
#خدا
✨@avayeqoqnus✨
🌿🍃🌺🍃🌿
این سه حقیقت را به همه آموزش دهید:
● قلب سخاوتمند،
● سخنان پر مهر و محبت
● زندگی سرشار از خدمت رسانی؛
اینها چیزهایی هستند که انسان را
به یادماندنی می کنند.
#بودا
✨@avayeqoqnus✨
📚 #داستان_آموزنده
مردی در کنار ساحل دور افتاده ای قدم
میزد که مردی را در فاصله دور می بیند
که مدام خم میشود و چیزی را از روی
زمین بر میدارد و داخل اقیانوس پرت
میکند.
مرد نزدیکتر می رود و میبیند که یک
مرد بومی صدفهایی که آب با خودش به
ساحل می آورد را برمی دارد و در آب
میاندازد.
مرد که کنجکاو شده بود جلو می رود و
می گوید: "صبح بخیر رفیق، خیلی دلم
می خواهد بدانم چه می کنی؟"
مرد بومی پاسخ می دهد: "این صدفها را
داخل اقیانوس می اندازم. الآن موقع مد
دریاست و این صدف ها به ساحل دریا
آمده اند. اگر آنها را توی آب نیندازم از
کمبود اکسیژن خواهند مرد."
"دوست من! حرف تو را می فهمم ولی در
این ساحل هزاران صدف این شکلی وجود
دارد. تو که نمیتوانی همه آنها را به داخل
آب برگردانی؛
تازه همین یک ساحل نیست. نمیبینی
کار تو هیچ فرقی در اوضاع ایجاد نمیکند؟"
مرد بومی لبخندی زد و خم شد و دوباره
صدفی برداشت و به داخل دریا انداخت و
گفت: "برای این یکی اوضاع فرق کرد."
#داستان
✨@avayeqoqnus✨