eitaa logo
آوای ققنوس
7.5هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
691 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
1.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. زندگی دفتر نقاشی کوچکیه که هر روز با مدادهای رنگی تو پر از نقش‌های تازه می‌شود... صبح بخیر و شادی 🌞🪴 زندگی تون رنگی رنگی و زیبا رفقا 🌹 ​​ ‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎✨ @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲
. دست به دامن خدا که می شوم، چیزی آهسته درون من به صدا در می آید که نترس! از باختن تا ساختن دوباره فاصله ای نیست… 💜 @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲
. 📗 مگر دیوانه شده ام؟ در شهر ما دیوانه ای زندگی می کند که همه او را دست می اندازند و در کوچه پس کوچه های شهر بازیچه بچه ها قرار می گیرد. روزی او را در کوچه ای دیدم که با کودکانی که او را دست انداخته بودند با خنده و شادی بازی می کرد. او را به کناری بردم و پرسیدم: "چرا کودکانی که تو را مسخره می کنند و به تو و حرفها و کارهایت می خندند را از خود نمی رانی؟؟" با خنده گفت: "مگر دیوانه شده ام که بندگان خدا را از خود برانم در حالیکه می توانم لبخند را به آنها هدیه دهم؟" جوابش مرا مدتی در فکر فرو برد! دوباره از او پرسیدم: "قشنگترین و زشت ترین چیزی که تا به حال دیده ای را برایم تعریف کن." گفت: "قشنگترین چیزی که در تمام عمرم دیده ام لبخندی است که پدرم هنگام مرگ بر لب داشت و زشت ترین چیزی که دیده ام مراسم خاکسپاری پدرم بود که همه گریه کنان جسد را دفن می کردند." پرسیدم: "چرا به نظر تو زشت بود؟ مگر مراسم خاکسپاری، بدون گریه هم می شود؟" جواب داد: "مگر برای کسی که به مرگ لبخند زده است باید گریه کرد؟؟" من از آن روز در این فکر هستم که آیا این مرد دیوانه است یا مردم شهر ما دیوانه اند که او را دیوانه می پندارند؟ @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲
. لذت ببر از این که گرفتار تو هستم 💙 از این که زمین خورده‌ی آزار تو هستم 🧡 ویرانی من فرصت آباد شدن بود 💙 مدیون همین عشق ستمکار تو هستم 🧡 @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۷ مهر ۱۴۰۲
. زندگی به من آموخت؛ بودن با كسانی كه دوستشان دارم، از همه چیز با ارزش تر است. 🌸 @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲
. یک ساعت عشق صد جهان بیش ارزد صد جان به فدای عاشقی باد ای جان 🌹 @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲
700.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. در زندگی غصه از دست دادن هیچ چیز رو نخورید این قانون طبیعته که وقتی چیزی رو از شما می گیره حتما از قبل جایگزینی برای اون داره روزای خوبت تو راهه فقط توکلت به خدا رو از دست نده رفیق 🌷🌿🍃 @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲
‌. فاصله‌ها هیچ‌وقت دوست داشتن را کمرنگ نمی‌کنند بلکه دلتنگی را بیشتر می‌کنند. ❤️🍃 ♦️ از کتاب "شوهر آهو خانم" نوشته علی محمد افغانی @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲
🍁🍃🍂🪴🍁🍃 ای که بوی باران شکفته در هوایت یاد از آن بهاران که شد خزان به پایت شد خزان به پایت بهار باور من سایه بان مهرت نمانده بر سر من جز غمت ندارم به حال دل گواهی ای که نور چشمم در این شب سیاهی چشم من به راهت همیشه تا بیایی باغ من، بهارم، بهشت من کجایی جان من کجایی، کجایی، که بی تو دل شکسته ام سر به زانوی غم نهادم به گوشه ای نشسته ام آتشم به جان و خموشم چو نای مانده از نوا مانده با نگاهی به راهی که می رود به ناکجا ای گل آشنا، بی قرارم... بیا وای از این غم جدایی وای از این غم جدایی @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲
Mohammad EsfahaniMohammad Esfahani - Booye Baran.mp3
زمان: حجم: 13.19M
. 🔸 آهنگ "بوی باران" 🔸 با صدای محمد اصفهانی 🔸 شعر از زنده یاد قیصر امین پور @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲
. 🔅 بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم که نه اسمش خاطرم است نه قیافه‌اش ... 🔅 اما حرفش هیچ وقت از یادم نمی‌رود، می‌گفت: زندگی مثل یک کلاف کامواست! از دستت که در برود می‌شود کلاف سردرگم، گره می‌خورد، می‌پیچد به هم، گره‌گره می‌شود ... 🔅 بعد باید صبوری کنی، گره را به وقتش با حوصله وا کنی، زیاد که کلنجار بروی، گره بزرگ‌تر می‌شود، کورتر می‌شود، 🔅 یک جایی دیگر کاری نمی‌شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید، یک گره ظریفِ کوچک زد 🔅 بعد آن گره را توی بافتنی یک جوری قایم کرد، محو کرد، یک جوری که معلوم نشود، 🔅 یادت باشد گره‌های توی کلاف همان دلخوری‌های کوچک و بزرگند، همان کینه‌های چند ساله، باید یک جایی تمامش کرد، سر و تهش را برید ... 🔅 زندگی به بندی بند است به نام "حرمت " ؛ که اگر آن بند پاره شود کار زندگی تمام است. @avayeqoqnus
۲۷ مهر ۱۴۰۲