روز آخر
به سختی
از بسترش برخواست
و شروع کرد به جارو زدن...
گرد گیری
و شستن بچه ها
از همان روز اول
با خادمه اش قرار گذاشته بود.
یک روز کار خانه با او
روز دیگر با فضه ؛
و آن روز نوبت فاطمه بود
روز آخرش...
شعر نوشت :
جارونکش... که فاطمه جان درد می کشم
دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم
.
شُستی تن حسین و حسن با کدام دست !؟
آماده کرده ای تو کفن با کدام دست !؟
#روضه_های_ما
@chadoriya ☔️🍃☔️
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@chadoriya ☔️🍃🌹
آیینهات کجاست؟ نگاهی به خود کنی...
تصویرِ تو در آینه هم، رو به کاهش است
#ناحلة_الجسم #صدیقة_الشهیده
#حضرت_آیت_الله_وحید_خراسانی
@chadoriya ☔️🍃🌹
میگفت یه قسمتایی از بعضی روضه ها رو، مخصوصا روضه حضرت زهرا(س)، باید هرکس تو دل خودش بخونه....
#یا_صاحب_زمان💔