#ایده🌸
موهاتونو وقتی از حمام اومدین و هنوز رطوبت داشت ببافین بعد چند ساعت باز کنید موهاتون فر میشه😉
بستگی به نوع بافتتونم داره اگه ریز ببافین فرای ریز میخوره و...
@chadoriya
||••💛💛••||
آقاي مـن ...
بي اذن تو هرگز عددي صد نشود
بر هر که نظر کني دگر بد نشود ...
زهرا تو دعا کن که بيايد مهدي
زيرا تو اگر دعا کني رد نشود ..
🌸اَللهُمَ عَجِّل لَوَلیَّکَ الفَرَج🌸
#آقای_من
#حضرت_صاحب
💜 @chadoriya
من سایه ام
کوچه به کوچه می جویمت
باران به باران می خوانمت
غنچه به غنچه می بویمت
من سایه ام
نامم سایه شد ،
تا مثل سایه ات همیشه کنارت باشم.
نامم سایه شد ،
تا وقتی از دیگران خسته شدی ،
دلت به نسیم خنک سایه های کوچه باغ های دلم خوش باشد.
نامم سایه شد
تا وقتی آفتاب تو را آزرد،
با یاد خنکای وجودم ، امید دوباره قلبت را فرا بگیرد.
نامم سایه شد
تا تو سایه بان دلم شوی
نامم سایه شد
تا به هنگام تابش سوزان خورشید زمانه ،
زیر سایه های درخت دلم بنشینی
نامم سایه شد تا فریاد العطش تکرار نشود
من
به دنیا آمدم
تا دشت سوزان دلت ،
سایه ای داشته باشد به وسعت آسمان
پس در دلم بمان
آقای بی نشان!!
#آقای_من
#حضرت_صاحب
💜 @chadoriya
🌸🍃
🍃
بانوی مهربان شهر قم
تو شهر قم خانمی است
که خیلی مهربونه
هر کی میاد شهر قم
تو خونهاش میمونه
ـ🍃🌺
مهمونای آشنا
از زن و مرد و دختر
حتی میبینی اونجا
مهمونای کبوتر
ـ🍃🌺
دور حرم میگردند
پرندههای دعا
دعاها رو میبرند
بیصدا پیش خدا
ـ🍃🌺
بانوی مهربون کیست
پیش خدا معلومه
حالا سلامی بده
به #حضرت_معصومه (س)
🍃
🌸🍃
🍃🌷 #وفات_حضرت_فاطمه_معصومه (س) تسلیت
🍃🌹حضرت #فاطمه_معصومه (س) دختر عزیز امام موسی کاظم (ع) و خواهر بزرگوار امام رضا (ع) بودند.
🍃 ° ✾●═┅┄
@chadoriya
💜آرام جانم💜
💛آن روز غروب را به خاطر داری؟💛
.....
💖آرام کنارم نشستی💖
💚ضربان قلبم شدت گرفت💚
💙لبخند روی لب های تو نشست💙
💜پرسیدی:💜
💛اتفاقی افتاده؟💛
💖پاسخ دادم:💖
💚دلتنگم💚
💙پرسیدی:💙
💜از چه؟💜
💛پاسخ دادم:💛
💖از عمق وجود!!💖
💚لبخند زدی💚
💙پرسیدی:💙
💜چرا تنها نشستی؟💜
💛پاسخ دادم:💛
💖چون تنهایم💖
💚دومرتبه لبخند روی لب های تو نشست💚
💙آرام گفتی:💙
💜نکند عاشقی؟💜
💛چیزی نگفتم💛
...
💖فقط ضربان قلبم بود که هر لحظه تندتر و تندتر می شد💖
💚و باز هم لبخند تو💚
....
💙و طنین صدای زیبایت:💙
💜_ ((عاشقی پیداست از زاری دل💜
💛 نیست بیماری چو بیماری دل ))💛
💖آرام لبخند زدم ... لبخندی تلخ!!💖
💚شاید می خواستم مانع ریزش اشک هایم شوم.💚
💙گفتی💙
💜تنهایی هایت را تنهاتحمل می کنی؟💜
💛آرام و پر بغض جواب دادم :💛
💖درد من همین است💖
💚آمار تکرار لبخند هایت از دستم در رفته بود ...💚
💙اما تو💙
💜باز هم لبخند زدی💜
💛پاسخ دادی:💛
💖من درد تنهایی را خوب می شناسم...💖
💚درد تو💚
💙درد تنهایی نیست!!!💙
....
💜سکوت کردی💜
....
💛و پاسخ تو به نگاه های متعجب من تنها لبخند بود و لبخند💛
💖پرسیدم💖
💚تو هم تنهایی؟💚
💙با همان لبخند دوست داشتنی ات آرام زمزمه کردی💙
💜تنهاتر از تو💜
💛پرسیدی:💛
💖درد تنهایی سخت است ... درست می گویم؟💖
💚گفتم:💚
💙اگر از من تنهاتری ، باید بهتر از من بدانی💙
💜دوباره نقش لبخند روی لبانت ...💜
💛گفتم:💛
💖تنها ، درد تنها را بهتر می فهمد ... درست می گویم؟💖
💚آرام پاسخ دادی:💚
💙آری ! اما درد عاشق را سخت می توان فهمید💙
💜نگاه تو آنقدر مهربان و صمیمی بود که انگار سالهاست که همدیگر را💜
💛می شناسیم.💛
💖نگاهت به دلم راحتی بخشید💖
💚پرسیدم💚
💙تو چرا تنهایی؟💙
💜با لبخند زمزمه کردی💜
💛خریدار هایم خیلی کم اند💛
💖اما فروشنده ها ...💖
💚خندیدی و حرفت را کامل کردی: 💚
💙تا دلت بخواهد مرا فروخته اند💙
💜دلم سوخت 💜
💛حرف تو هنوز تمام نشده بود:💛
💖خریدار هایم کم اند ؛ 💖
💚ولی خریده هایم زیاد !!!💚
💙با لبخند گفتم:💙
💜پس تو هم عاشقی!!💜
💛لبخند را برای هزارمین بار به چهره ام هدیه کردی و زمزمه کردی:💛
💖عاشق تر از تو💖
💚با تردید خاصی پرسیدم:💚
💙عاشقِ چه کسی؟؟💙
💜جواب دادی:💜
💛من عاشقم ... عاشقِ عاشقم هستم!!💛
💜عاشقی که تو او را خوب می شناسی.💜
💛منظورت را نفهمیدم💛
💖آرام و پردرد پرسیدم: 💖
💚تحمل درد عشق سخت است ... درست می گویم؟💚
💙با لبخند پاسخ دادی:💙
💜اگر عاشق واقعی باشی... نه!!!💜
💛با تعجب گفتم :💛
💖برای تو سخت نیست؟!؟!؟💖
💚آرام سر تکان دادی💚
💙زمزمه کردم💙
💜اما درد عشق دارد مرا می کُشَد💜
💛آرام جواب دادی💛
💖آن درد ، دردِعشق نیست ...💖
💚دردِ بی وفایی ست که تو را می کُشَد💚
💙پرسیدم💙
💜درد بی وفاییِ معشوق؟؟💜
💛جواب دادی 💛
💖 نه !!! 💖
💚درد بی وفاییِ عاشق!!!💚
💙چیزی از حرف هایت نمی فهمیدم💙
💜اما به نظر می رسید انسان دوران دیده و فهمیده ای هستی💜
💛آرام از جا بلند شدی💛
💖پرسیدم💖
💚کجا؟؟؟💚
💙فقط لبخند زدی💙
💜گفتم💜
💛لااقل به من بگو چطور می توانم معشوقم را ببینم💛
💖آرام زمزمه کردی💖
💚((چشمِ دل باز کن که جان بینی ... ))💚
💙احساس می کردم تو معشوق مرا می شناسی💙
💜دوباره پرسیدم💜
💛من سالهاست که عاشق اویم...💛
💖پس چرا این فراق تمام شدنی نیست؟؟؟💖
💚به علاوه ، تنها این من نیستم که عاشق اویم ...💚
💙عشاق دیگر همه به مقصود رسیده اند... 💙
💜پس چرا من...💜
💛حرفم را نیمه گذاشتی💛
💖با لبخند گفتی💖
💚درست است.....💚
💙((آسمان فرصت پرواز بلند است ولی💙
💜پرسش این است: چه اندازه کبوتر باشی!!))💜
💛 خواستی بروی 💛
💖دوباره گفتم 💖
💚نامت را به من نمی گویی؟💚
💙برگشتی💙
💜نگاهت را به چشمانم دوختی💜
💛دوباره درخشش مروارید دندان هایت میان صدف لب هایت چشمانم را خیره ی خود کرد💛
💖نجوا کردی💖
💚درد عشق را که از درد تنهایی تمیز نمی دهی؛💚
💙راه عشق را که نمی دانی؛ 💙
💜رسم عاشقی را که بلد نیستی؛💜
💛برایم عجیب است...💛
💖تو چگونه عاشقی هستی که معشوق خود را نمی شناسی؟ 💖
....
💚نگاهم روی جاده ثابت مانده بود 💚
💙همان جایی که جای قدم های تو روی آن می درخشید💙
💜تصویرِ جلوی چشمانم موج بر می داشت💜
💛طنین صدایت در گوشم می پیچید:💛
💖((من عاشقم ... عاشقِ عاشقم هستم))💖
....
💚عاشقِ عاشقت؟؟؟؟💚
💙عاشق من؟!؟💙
💜مولای من!!!!💜
💛زیبای بی همتای من!!!!!💛
💖ضربان قلب من از آن روز محکم می زند💖
💚من عاشق نیستم 💚
💙من دیوانه ام💙
💜دیوانه ی لبخند های تو!!💜
#حضرت_صاحب
#آقای_من
@chadoriya