🍃 با حجاب نیز میتوان!
اولش جا خوردن بعدش لذت بردم که محجبه و ماخوذ به حیا،بدون یک حرکت و حرف اضافه و در نهایت ادب!
#حجاب
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
3.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بها دادن به الگوهای ضد حجاب و عفاف
🚨تخریبچی، کانال اخبار خاص
🆔 @takhribchi110
#حجاب
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
🔴سفره انقلاب در چنگال مغز متفکر فتنه گران و اصلاحطلبان
🔸من که اصلا از واردات گندم با ارز جهانگیری توسط حجاریان و خاندانش تعجب نکردم، خاندان حجاریان برای خودشون یک امپراطوری در حوزه های آموزش، درمان، قنادی و ... داشته اند.
🔹حالا گندم هم شما بهش اضافه کن. اینها مفصل سفره انقلاب جارو کردند
#سفره_انقلاب
#سرطان_اصلاحات
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
🦋 ۱۱ روز تا عرفه 🦋
🌼امروز به نیت
❣شهید ابوالفضل بابایی❣
قرائت
☘ سوره یس ☘
✨ان شاءالله عمل گفته شده را انجام دهیم تا شفاعت شهید شامل حالمان شود✨
#الهی_عاقبتمون_ختم_به_شهادت
#سیره_شهدا
◽️نصیحتهای #شهید_ابراهیم_هادی به مردی که #حجاب همسرش برایش مهم نبود:
◽️دوست عزیز! همسر شما برای خود شماست، نه برای نمایش دادن جلوی دیگران!
میدانی چقدر از جوانان با دیدن همسر بیحجاب شما به گناه میافتند؟
#هادی_دلها
#سلام_بر_ابراهیم
نشر با ذکر #صلوات🌹
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
گردانندگان مراکز عیاشی و هرزگی، میکدهها، رقاص خانه ها، قمارخانه ها، دست اندرکاران موادمخدر و رویدادهای بزرگ ورزشی مانند المپیک و جام جهانی با ارائه ی خدمات زن اجاره ای روسپیان اسکورت و ... سودهای کلانی از این راه به دست می آورند.
در سال ۱۹۹۵ درآمدهای خدمات گردشگری جنسی در تایلند ۶۰ درصد بودجه دولت را تشکیل می داد.
جواهرانه، ص ۵۴
#صنعت_هرزگی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
استاد مصطفی امینیخواه سه دقیقه در قیامت 32.mp3
زمان:
حجم:
32.43M
#شرح_کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت 2⃣3⃣
"تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم"
* اشک، سرمایه و سلاح انسان
* آهن سلاح جهاد اصغر، آه سلاح جهاد اکبر
* گریه بر هر درد بیدرمان دواست
* اتصال شورآفرین
* قیامت امام حسین (ع) در قیامت
* نکات کتاب فروغ شهادت آیتالله پهلوانیتهرانی (ره) در باب اشک
* اشک ظهور رحمت است
* اشک بر اباعبدالله(ع)، مزد پیامبر (ص)
* چگونه با یک قطره اشک بر اهلبیت، جهنم ما خاموش میشود؟
* شاهکلید رشد، گریه بر اباعبدالله
* مصادیق اظهار ترحم نسبت به حقیقت
* دو قطره محبوب نزد خداوند
* خنده و گریه در جلوت و خلوت
* زینت ترس از خدا
* عبودیت در کلام امیرالمومنین
* گریه از ته دل، خنده از سر دل
* از معاشرتهای عفونی بپرهیزیم
* از اعمال خود بترسیم نه از مرگ
* چشمی که در قیامت خواب و گریه ندارد
#استاد_امینی_خواه
@audio_ketab
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
عکسنوشته فرهنگ و حجاب
#شرح_کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت قسمت 2⃣3⃣ "تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم" * اشک، سرمایه و سلاح ا
سلام و نور
به واقع یکی از برکات روزهای کرونایی بنده آشنا شدن با کانال حاج آقای امینی خواه و بهره مندی از علم و معرفت این استاد بزرگوار از طریق صوت های ایشان بوده است.
خداوند را شاکرم، امیدوارم قدر این نعمت بزرگ الهی را بدانیم.
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
عکسنوشته فرهنگ و حجاب
🖤دلخسته و بی شکیب بودن سخت است 🍃هم صحبت نانجیب بودن سخت است 🖤هر مرد غریب مأمنش خانه اوست 🍃در خانه
🖤 شهادت امام جواد علیه السلام تسلیت باد.
💠به سفارش حضرت آقا همگی برای رفع بلای کرونا دعا کنیم.
#رسانه_باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
من زندهام
قسمت شصت و هفتم
برادرهایم را میدیدم که دست بسته و اسیرند. نمی خواستم جلوی دشمن ضعف نشان دهم. عنوان بنت الخمینی و ژنرال به من جسارت و جرات بیشتری میداد. اما از سرنوشت مبهمی که پیش رویم بود، می ترسیدم.
نمی توانستم فکر کنم چه اتفاقی ممکن است برای ما بیفتد. دلم روضه ی امام حسین علیه السلام می خواست.
دوست داشتم یکی بنشیند و برایم روضه عصر عاشورا بخواند. خودم را سپردم به حضرت زینب...
وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادرها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دوتا راحت بنشینیم و معذب نباشیم.
سربازهای عراقی که این صحنه را دیدند به آنها تشر زدند که چرا جا باز می کنید و روی دست و پای هم نشسته اید و با اسلحه هایشان برادر ها را از هم دور می کردند.
نگاه های چندش آور و کش دارشان از روی ما برداشته نمیشد. یکبار یکی از برادرها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت، با سر تراشیده و سبیل های پرپشت بلند شد و با لهجه ی غلیظ آبادانی جواد را صدا کرد و گفت:
هر چی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن، تا شیرفهم بشن. رو به سربازهای بعثی کرد و گفت: به من میگن اسماعیل یخی، بچه ی آخر خطم، نگاه به سرم کن ببین چقدر خط خطیه، هر خطش برای دفاع از ناموسمونه.
ما به سر ناموسمون قسم می خوریم. فهمیدی؟ جوانمرد مردن و با غیرت و شرف مردن برای ما افتخاره.
دست به سبیلش برد و یک نخ از آن را کند و گفت: ما به سبیلمون قسم می خوریم. چشمی که ندونه به ناموس مردم چطوری نگاه کنه مستحق کور شدنه. وقتی شما زن ها رو به اسارت میگیرید یعنی از غیرت و شرف و مردانگی شما چیزی باقی نمونده که بتونه معنی ناموس رو بفهمه و غیرت رو معنی کنه. شرف پیش شما به پشیزی نمی ارزه. این چه مسلمانیه، آی مسلمانها...
سربازها او را می دیدند که چگونه رگ گردنش برآمده و خون جلوی چشمش را گرفته است. از جواد پرسیدند: یالا ترجم، شی گول؟ نخسر علیه رصاصه (یالا ترجمه کن، چی می گه، خرجش یک گلوله است).
برادر عرب زبان نمی دانست که چگونه این همه خشم و عصبانیت را تلطیف و بعد ترجمه کند. من و من می کرد. نمی دانست چه بگوید که اسمال یخی گفت: کا، می ترسی از ناموست دفاع کنی؟ زنده بودن هنر نیست. جوانمرد زندگی کردن هنره...
جواد رو کرده بقیه ی برادرها و با لهجه ی غلیظ عربی گفت: آقا بگیریدش ترمزش بریده!
- تو حواست باشه از ترس مردان و کور دل نشی، کوردل که شدی لاله می شی، بی دست و پا هم می شی، ناموستون رو اسیر کنند و بندازن جلوتون و شما هم ساکت بنشینید و خوشحال باشید که هنوز زنده اید و نکشتنون...
پایان قسمت شصت و هفتم
#نهضت_کتاب_خوانی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB