eitaa logo
عکسنوشته فرهنگ و حجاب
688 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جنگ جمعیت علیه ایران نایل فرگوسن، استراتژیست ارشد آمریکایی: قدرت فوق العاده انقلاب ایران از حجم بالای زاد و ولد در سال‌های اولیه انقلاب است و همین مسئله باعث شد تا غرب به سرعت وارد عمل شده و این رشد جمعیت که باعث قدرت روزافزون ایران در منطقه و جهان شده بود را کنترل نماید. ✍استراتژی‌ «فرزند کمتر زندگی بهتر» حاصل تفکر و دست های پنهان چه کسانی است؟ 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
✳️قاعده ی امتحان های الهی خدا چگونه بندگانش را امتحان می کند؟ خداوند امتحان نمی‌گیرد که ما چیزی را بروز دهیم و نمره بدهد. خدا امتحان می‌گیرد تا ما چیزی را بروز بدهیم که رشد کنیم. مانند زمانی که کسی می‌خواهد بدنی را پرورش دهد. یک سری کمالات در او بالقوه وجود دارد که باید بالفعل شود. 📌فرمول امتحان خدا ⭕️ خدا واقعیت ها را مخفی می کند؛ برای مثال فردی ولی خداست. باطن او خیلی نورانی است. خدا باطن او که واقعیت است را مخفی می کند و جذابیت ظاهری او را هم می گیرد. بعد به شما میگوید به این آدم اعتقاد پیدا کن. میگویی خدایا من چیزی نمیبینم،جذابیت ندارد.میگوید من واقعیت را طوری قرار میدهم که جذابیت نداشته باشد. 🔸 آن کار شیطان است که وقتی در جایی واقعیت نیست جذابیت می گذارد. 🔹یک روایت فوق العاده ای وجود دارد که میگوید: ما هیچ شهری در بین شهرهای عالم(غیر از کربلا) مانند قم نداریم. در روایات از هیچ شهری مثل قم تعریف نشده است. گفته اند از ۷ در بهشت ، ۳ در آن به روی قم باز می شود. و در آخر الزمان دنیا به واسطه ی قم دینشان را یاد می گیرند. مِنهُ یُفیضُ العِلم الی سائرالبلاد.گفته شده قم کل شهر حرم اهل بیت است. پس یک واقعیتی پشت این شهر است. آیت الله بهجت می فرمود اگر پادشاه چین می دانست در قم چه خبر است پادشاهی را رها می کرد می آمد ولو اینجا سبزی فروش شود. ▫️ در روایت می فرماید خدا آب و هوای شهر قم را بد قرار داد؛ تا منافقین از آن دل بکنند و بروند. منافق دنبال جذابیت است و قم جذابیت ظاهری ندارد. 🔸اولیای خدا مثلا آیت الله بهجت جذابیت ظاهری نداشتند بخاطر واقعیتی که درون او بود به سراغش می رفتند. 🔹در قرآن ماجرایی هست که مردم دستور پیدا کردند حج بروند. در ان برهه مردم هم به شدت در اوج مشکل اقتصادی قرار داشتند. کسانی با پیامبر بودند که سال به سال گوشت گیرشان نمی آمد. دستور نازل شد حج که می روید شکار حرام است. این ها همینطور گرسنه بودند کلی راه رفته اند رسیده اند و محرم شده اند دستور رسیده که شکار نکنید. حالا خدای متعال میگوید من به هر حیوانی که میشود خورد دستور داده ام بیاید و دور خیمه های شما بچرخد.يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُٓ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ (سوره مائده ایه ۹۴) با دست می توانستند آهو را بگیرند . خدایا چرا؟می خواهم بدانم چه کسی ایمان دارد. ⭕️ خدا دستور می دهد این کار را نکن بعد جذابش می کند. 🔸فرد میرود می گوید خدایا اگر این دختر مصلحت من نیست دیگر نبینمش از فردا روزی ۱۰ بار میبیند. بعد می گوید خب پس مثل اینکه مصلحت من است. بعد میرود و ازدواج می کند و بدبخت می شود.فرمول را نمی داند. اصلا تو می روی به خدا می گویی خدا برود ، خدا می گویدپس بماند. ◀️میخواهم ببینم تو چکار می کنی؟ هرچه مصلحت است بیاورم هرچه مصلحت نیست ببرم،پس تو چه کاره ای؟ من جلویت میگذارم میگویم دست نزن ببینم تو چه کاره ای؟ امتحان های خدا اینگونه است. 🏴 محرم ۹۸ ✅ @Aminikhaah
نوبل حجاب ‏ترامپ نامزد دریافت جایزه ‎صلح نوبل شده! از بالا دارن میگن ‎مصی هم در آستانه‌ی برنده شدن جایزه حجاب و عفاف اسلامیه 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت نود و سوم ناگهان سربازی در میان فریادها در را باز کرد، به جای یک نفر، هر چهار نفر بیرون پریدیم، یکباره با صدای نکره اش که بی شباهت به صدای آدمی بود همراه با قفل ها و گیره های آهنی در سلول را به هم پیچید و ما را توی سلول انداخت و در را بست. پشت هم می‌گفت: بالصبح بالصبح افتح الباب (صبح در را باز می‌کنم) به ساعت نگاه کردم، تا صبح چهار ساعت دیگر مانده بود. ثانیه ها مثل کوه بر دوشم سنگینی می کرد. چطور چند ساعت را تاب بیاورم و دوباره سناریوی فریاد و به در کوبیدن را شروع کردیم. از پشت در فریاد زد: بس نفر واحد. (فقط یک نفر) بلاخره پایم را از آن خراب شده بیرون گذاشتم. عینک امنیتی در چشمانم گذاشت و با زور و فشار اسلحه مرا در مسیر راهنمایی کرد. از سلول تا آنجایی که رفتم حدود ۲۰۰ قدم فاصله داشت. چشم بند بر چشمانم بود اما بازهم سرم را به این طرف و آن طرف می چرخاندم تا شاید چیزی ببینم.اگرچه از پشت عینک جز تاریکی مطلق چیزی پیدا نبود. یک لحظه تصمیم گرفتم برای رهایی از این کوری خودم را از شهر عینک خلاصی کنم اما بیماری ترس بدتر از کوری بود. ترس از اینکه قبل از مقصد دوباره به مبدا برگردانده شوم، ترس از مقصدی که نامعلوم و ناشناس بود، ترس از سربازی که نگهبان من بود. بوی تند و تیز مدفوع باران خورده نزدیک شدن به مقصد را خبر می داد. درست می شنیدم؟ این بوی تعفن با زمزمه حزین و دلنشین دعای توسل همراه بود. این صدای یک ایرانی بود. نزدیک تر که شدم سعی کردم باسرفه او را متوجه ی حضور خود کنم اما آنجا مقصد نبود. با هر قدمی که برمی داشتم روی کپه های نرمی پا می گذاشتم که مقصد را مفهوم و معلوم می کرد. پاهایم در فاضلاب فرو رفته بود. می خواستم از تقاضایم صرف نظر کنم اما وضع مزاجی ام هم اصلاً خوب نبود. بی‌صدا عینک را از روی چشمانم برداشتم. مثل آدم کوری بودم که فقط تاریکی و روشنایی را تشخیص می‌دهد. سرباز گفت:روحی (برو) گفتم: کجا بروم، اینجا کجاست؟ توی یک راهرو کاملاً تاریک با دو ردیف سلول که ظاهراً یکی از سلولها مقصد مورد نظر بود. هیچ قدمی نمی‌توانستم بردارم اما از آن عینک لعنتی خلاص شده بودم. بی حرکت مانده بودم تا شاید چشمانم به تاریکی عادت کند و بتوانم راه و مسیر را پیدا کنم. به سمت صدا وارد راهرو شدم نگهبان چراغ قوه را روی یکی از درها انداخت. در نیمه باز بود و کف سلول مملو از کثافت و فاضلاب. یک پا به جلو می گذاشتم اما ناامیدتر به عقب برمی گشتم. از اتاقکی بدون تعبیه سنگ توالت برای قضای حاجت استفاده می‌شد که تمامی کف آن پر از کثافت بود. پایم روی هر نرمی که می رفت انگار ادکلنی بود که می شکفت. گویی وارد جهنم گناهکاران شده بودم.چرک و خون و مدفوع؛ سنگ مستراحی به بزرگی کف سلول بود. وقتی از آن اتاق کثیف به سلولم برگشتم نفس راحتی کشیدم. سلول برایم کاخ شده بود. آن شب دو بار این راه را به اجبار رفتم. بار دوم هنوز زمزمه ی دعا شنیده می‌شد. مطمئن شدم صاحب صدا ایرانی است. برای اینکه او را متوجه ایرانی بودنم کنم از سر باز پرسیدم: اینجا چراغ نداره، خیلی تاریکه؟... پایان قسمت نود و سوم 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
روضه حضرت رباب.mp3
6.31M
🔉 🔸روضه حضرت رباب سلام‌الله‌علیها 🔔 @Aminikhaah_Media 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: 🍃با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حرف بزنیم. آیت الله میلانی می‌فرمودند: هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد دل کنید. خوب نیست شیعه‌ روزش شب شود و شبش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد. بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند. با حضرت درد دلی کند. 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیپلماسی مدلینگ اسرائیل در امارات! 🔸در اولین همکاری بین اسرائیل و امارات، تل‌آویو دانشمندان یا اساتید دانشگاهی خود را به ابوظبی نفرستاد بلکه لباس خواب‌های زنانه فرستاد که توسط یک مدلینگ اسرائیلی در دبی برای آن تبلیغ شد.⁣ 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
سلام بر آنهایی که بیاد مادر بی نشانشان حتی برای مادرانشان هم نشانی نگذاشتند.... 🌷 💌یه جشن تولد بزرگ داریم😍 برای کی 🤔😯 برای ❤️شهدای گمنام❤️😉😌 تو هم دعوتی🎈🎊🎉 چی میخوای 🎁 بدی🙈☺️ 💐لطفا 🎁 رو بهمون اعلام کن... تا هفته دفاع مقدس وقت داری😊 چون خیلیییی به گردنمون حق دارن😍☺️😊 @shahid_ahmadali_nayeri @AXNEVESHTESIYASI
سه دقیقه در قیامت ۶۶ .mp3
31.84M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه شصت و ششم * سه حکایت زیبا از کتاب سلوک با همسر * توصیه مرحوم بهجت در مورد رسیدگی به خانواده * سیره بزرگان در برخورد با اهالی خانه * ملکوت خانواده و ارتباط در خانه * آثار گفتگو با اهل خانواده * نکاتی پیرامون آزار و اذیت در خانه * مسیر رشد به سبک حضرت ایوب ع * قابل توجه کسانی که در خانه یا آزار می‌دهند، یا آزار می‌بینند * صورت برزخی افرادی که اهل آزار و اذیت هستند * صدقه زن به مرد * سه دسته زنانی که با حضرت فاطمه س محشور می‌شوند * اهل‌بیت علیهم‌السلام در برابر مهریه همسران خود چه برخوردی داشتند؟ * ملکوت محبت زن و شوهر به یکدیگر * اخلاق اهل‌بیت علیهم‌السلام در خانه * چه کنیم تا گناهان ما پاک شود؟ * ملکوت پرداخت نکردن مهریه همسر * یکی از بزرگترین حق‌الناس‌ها در ارتباط زناشویی * ملکوت پاک با نیت الهی در ارتباط زناشویی * کمک کردن در خانه * دستورالعمل قرآنی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام برای دفع بیماری لاعلاج 📅99/05/24 ⏰ مدت زمان: ۱:۲۸:۲۵ 🔔 @Aminikha 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
🔴 فریب ضد انقلاب را نخوریم! 🔺 اینها تصاویر جلد کتاب های درسی سوم دبستان است. 🔹 همان طور که مشاهده می کنید در کتاب علوم تجربی و هدیه های آسمانی سوم دبستان فقط تصویر دختر است و هیچ پسری نیست. 🔹 در کتاب آموزش قرآن، مطالعات اجتماعی و فارسی سوم دبستان هم تصویر دختران و هم تصویر پسران است. 🔹 پس چرا ضد انقلاب فقط به جلد ریاضی سوم دبستان گیر داده اند و بقیه را سانسور کرده اند؟! 🔹 جواب واضح است، چون ضد انقلاب نگران حقوق دختران و زنان نیست بلکه دنبال بهانه ای است که با آن جامعه زنان و دختران ایرانی را حساس کند و به آنها به دروغ القا کند که نظام اسلامی ضد زن است! 🔻 مواظب باشیم گول شانتاژ های رسانه ای ضد انقلاب را نخوریم. 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
بسمه تعالی السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْن وعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْن و عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🏴امسال محرم رنگ و بوی غربت مولایمان را میدهد.. ❤پویش چله عاشورا همراه با کاروان عمه سادات (۱۳۹۹/۰۶/۲۱) نیات👇 🌾🕊تعجیل در فرج مولا 🌾🕊سلامتی حضرت آقا 🕊🌾به نیابت از شهدا میخوانیم 🌾🕊دفع بلایا از تمامی مسلمین جهان 🌾🕊شادی روح همه اموات، معلوم نیست سال بعد ماه محرم باشیم یانه؟! 🌾🕊عاقبت بخیریمون 🌾🕊حاجت روایی همه حاجتمندان 🌾🕊مختص حاجت روایی بزرگواران ذیل ⬇⬇⬇⬇ ۱)بزرگوار fo ۲)بزرگوار مهسا دینی ۳)بزرگوار سمیه زینالی ۴)بزرگوار فاطمه احمدی ۵)بزرگوار زینب جهان اکبری ۶)بزرگوار s.a ۷)بزرگوار منیره آهن قبا ۸)بزرگوار عاشوری ۹)بزرگوار معصومه معصومی ۱۰)بزرگوار محدثه سازنده ۱۱)بزرگوار رقیه سادات ۱۲)بزرگوار امین ۱۳)بزرگوار محمد مهدی افشارنیا ۱۴)بزرگوار فاطمه ابراهیمی ۱۵)بزرگوار مصطفی راد ۱۶)بزرگوار طیبه ۱۷)بزرگوار *....* ۱۸)بزرگوار مریم محمدی ۱۹)بزرگوار راضیه ۲۰)بزرگوار مرضیه ۲۱)بزرگوار باولایت تا شهادت شمسی: جمعه - 21 شهریور 1399 قمری: 22 محرم 1442
بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت نود و چهارم سرباز عراقی تا آنجا که قدرت داشت نعره کشید و گفت: اخرسی مجوسیه (خفه شو مجوس ) با فشار و فریاد زیاد، نزدیک صبح مرا برای مداوا به بهداری بردند. وقتی به بهداری رسیدم اولین چیزی که از آن مطمئن شدم این بود که آنجا بصره است. مرا به اتاق بزرگی بردند که سقف و دیوار و آینه های چند بعدی داشت. در اولین لحظه احساس کردم جمعیت زیادی در اتاق هستند اما بعد از اینکه چشم هایم به نور اتاق عادت کرد فقط دو افسر را دیدم که پشت میز نشسته بودند. شخص دیگری هم در گوشه ای مشغول نماز بود. حیرت زده به او نگاه می کردم. هم خوشحال شدم از اینکه مسلمانند و خدا و پیامبر و قرآن را می‌شناسند هم ناراحت از اینکه پس چرا کسانی که نماز می خوانند با ما می جنگند. باورم نمی شد در چند قدمی آن سلول های مخوف و متعفن، قصر و بارگاهی به این زیبایی و مجللی ساخته باشند. اما واقعیت این بود که آن دخمه ها حاصل این قصرها و آن ناله ها حاصل این قهقهه های مستانه بود. هر دو نماز می خواندند و خدا را می پرستیدند اما این کجا و آن کجا؟ شدت دل پیچه اجازه نمی‌داد کمرم را صاف نگه دارم و راست بایستم. در حالی که دلم را گرفته و به خودم می پیچیدم با همان بوی متعفن و مشمئز کننده ی کفش و شلوار آلوده وارد اتاق شدم. حالت رقت انگیزی داشتم. خنده های تحقیر آمیز آنها از دردی که می کشیدم تلخ تر و گزنده تر بود. به زبان فارسی _ کردی گفت: خدا با چه زبانی با مردم سخن می‌گوید؟ پیامبر و امامان با چه زبانی سخن می گفتند؟ شما با چه زبانی با خدا سخن می‌گویید؟ محمد صلوات الله علیه و آله و سلم و قرآن و کربلا و امام حسین همه عرب هستند و مال ما هستند. شما آمده‌اید ما را مسلمان کنید؟ جواب من فقط سکوت بود و سکوت. دوباره گفت: برایمان انقلاب خمینی را آورده‌ای دختر خمینی؟ بوی انقلاب می دهی؟ بوی تعفن کفش هایم تمام اتاق را پر کرده بود. آنها بینی هایشان را گرفته بودند. دیگر طاقت یک لحظه ایستادن را نداشتم. فکر کردم شاید بیماری وبا گرفته ام چون کنترلم را از دست داده بودم و نمی‌توانستم روی پا بایستم. نشستم اما دوباره به زور اسلحه و تشر افسر عراقی بلندم کردند که بایستم. می گفتند: شما نماز می خوانید؟ به چه زبانی؟ عربی؟ آمده‌اید کربلا بروید؟ خمینی برای ما پیام می فرستد. او می‌خواهد کشور ما را هم به هم بریزد، تو چه می‌گویی دختر خمینی؟ توان حرف زدن نداشتم. فقط به خودم می پیچیدم و نمی دانستم قرار است که یکی از این محکمه ی جانفرسا بیرون بروم. حاضر بودم عطای دکتر و دارو را به لقایش ببخشم. تمام سر و صورتم خیس عرق بود و صدای تپش قلبم را به وضوح می‌شنیدم. زانوهایم وزن بدنم را تاب نمی آوردند و حلق و زبانم خشکیده و به هم قفل شده بود. کم آبی همه ی وجودم را بی رمق و ناتوان کرده بود. ثانیه ها به سختی عبور می‌کردند. دل پیچه و فشار اسهال مثل طوفان مرا به زمین می کوبید. بعد از این همه سوال بی جواب و سرپا ایستادن، وقتی حس می‌کردم بند بند استخوان هایم دارند از هم جدا می شوند، تازه نفر سومی وارد اتاق شد و پشت میزی که در کنارش کمدی بود، نشست. با تمسخر پرسید: شنو و جعچ بنت الخمینی؟ (دردت چیه دختر خمینی؟) برای اینکه بیشتر از این آن جا نمانم و به رنجم خاتمه دهم گفتم درد ندارم... پایان قسمت نود و چهارم 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
عکسنوشته فرهنگ و حجاب
سلام بر آنهایی که بیاد مادر بی نشانشان حتی برای مادرانشان هم نشانی نگذاشتند.... #سلام_بر_گمنامان_خ
❤️قرائت ۱۰۰مرتبه سوره قدر و فاتحه کبیره، ۷مرتبه حمد، چهار قل و قدر، ۳مرتبه آیةالکرسی. ❤️قرائت ۴۰مرتبه سوره انعام. ❤️قرائت ۱۴۰۰مرتبه صلوات، ۱۰۰۰مرتبه استغفار، ۱۰۰۰مرتبه لااله الاالله، ۱۰۰۰مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم، ۱۳۵مرتبه صلوات بی بی دوعالم، ۱۸مرتبه آیه الکرسی. منتظر 🎁هاتون هستیم😊 مهلت قرائت تا هفته دفاع مقدس✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زمان علیه السلام ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود گرفتاری ها به شما روی می آورد و دشمنان، شما را ریشه کن میکردند. از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷ 💠امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس از اینکه از یاران حضرت مهدی علیه السلام باشد، شادمان می گردد باید منتظر باشد و به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید و او منتظر [واقعی ] است .» غیبت نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶ 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسمه تعالی السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْن وعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْن و عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🏴امسال محرم رنگ و بوی غربت مولایمان را میدهد.. ❤پویش چله عاشورا همراه با کاروان عمه سادات (۱۳۹۹/۰۶/۲۲) نیات👇 🌾🕊تعجیل در فرج مولا 🌾🕊سلامتی حضرت آقا 🕊🌾به نیابت از شهدا میخوانیم 🌾🕊دفع بلایا از تمامی مسلمین جهان 🌾🕊شادی روح همه اموات، معلوم نیست سال بعد ماه محرم باشیم یانه؟! 🌾🕊عاقبت بخیریمون 🌾🕊حاجت روایی همه حاجتمندان 🌾🕊مختص حاجت روایی بزرگواران ذیل ⬇⬇⬇⬇ ۱)بزرگوار سید ۲)بزرگوار آرزو ۳)بزرگوار ف،دهقانی_م،رزاقی ۴)بزرگوار سعیده دودانگه ۵)بزرگوار فاطمه داداشی ۶)بزرگوار سرابی ۷)بزرگوار امامقلی زاد_خانم بقائی ۸)بزرگوار یادکام_خانم جلیلی ۹)بزرگوار یاس النبی ۱۰)بزرگوار معصومه سازنده ۱۱)بزرگوار الهی گاهی نگاهی ۱۲)بزرگوار رضا رزمجو ۱۳)بزرگوار بتول طیبی ۱۴)بزرگوار سکینه رضازاد ۱۵)بزرگوار فرشید زارعی ۱۶)بزرگوار بهاره خانم ۱۷)بزرگوار محمد مهدی ۱۸)بزرگوار محمد امامی ۱۹)بزرگوار سوسن ۲۰)بزرگوار معصومه ۲۱)بزرگوار محبوب شمسی: شنبه- 22 شهریور 1399 قمری: 23 محرم 1442
تجاوز به بیمار کرونایی راننده آمبولانس در کشور "هند" هنگامی که بیمار کرونایی رو به بیمارستان میبرد به اون تجاوز می کنه ❓چه چیز باعث میشه در کشوری که آمار مرگ و میر و ابتلا به کرونا در رده های نخست جهان قرار داره این اتفاق رخ بده وقتی حجاب و حریم شخصی وجود نداشته باشد نه تنها مردها چشم و دل سیر نمی شوند بلکه روز به روز حریص تر می شوند. 🌐منبع:https://www.dailymail.co.uk/news/article-8708701/Teenage-Covid-19-patient-raped-paramedic-taken-hospital-India.html 🏴 @hejabuni 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
پندانه ✍یکی از دوستان ڪه وسایل خانگی می‌فروشد نقل می‌ڪرد: روزی در مغازه نشسته بودم ڪه مردی به مغازه من آمده و چیز بی‌سابقه‌ای از من خواست. گفت: برای یڪ هفته چند ڪارتن نوی خالی لوازم خانگی اجاره می‌خواهم. پرسیدم: برای چه؟ چشمانش پر شد و گفت: قول می‌دهید محرم اسرار من باشید؟ گفتم: حتما. گفت: دخترم این هفته عروسی می‌ڪنه. جهاز درست حسابی نتونستم بخرم. از صبح گریه می‌ڪند. مجبور شدم این نقشه را طرح ڪنم. ڪارتن خالی ببریم و توش آجر بزاریم تا دیگران نگویند جهاز نداشت. چون می‌گویند: دختر بی‌جهاز مانند روزه بی‌نماز است. اشڪ در چشمانم جمع شد و.... 💥در دین اسلام بدعت گذاشتن امری حرام است. یڪی از این بدعت‌های غلط بازدید جهاز دختر است. ڪه باعث رو شدن فقرِ فقرا ‌می‌شود. ڪسی ڪه بتواند این بدعت‌ها را به نوبه خود بشڪند و در عروسی خود ڪسی را به دیدن جهاز خود دعوت نڪند، یقین به عنوان مبارز با بدعت، یڪ جهادگر است و طبق احادیث جایگاه معنوی بزرگی دارد. 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
۲۰۳۰ در حال اجرا اخبار متواتر مردمی حاکی از ابلاغ وزارت آموزش‌‌ و‌ پرورش به مدارس مبنی بر اجرای بخش فرهنگی و آموزشی سند توسعه پایدار موسوم به سند ۲۰۳۰ است. در صورت صحت (به اطلاعتان خواهم رساند) جرم محرز صورت گرفته و تمامی مسببان باید به دادگاه کشانده شوند. نمایندگان مجلس کجا هستند؟ علی‌اکبر رائفی پور⁦ ۲۰۳۰ 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
سه دقیقه در قیامت 67.mp3
32.35M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه شصت و هفتم * اهمیت تشکیل خانواده * محبوب و مقدس بودن خانواده نزد خدا * فیض و رحمت خدا از طریق خانواده * این قسمت رو مجردها زیادتر گوش کنند * فرهنگ بیماری تمسخر خانواده و ازدواج * افرادی که مطمئناً گرفتاری برزخی شدیدی دارند * مهم‌ترین بخش روابط انسانی * آثار فوق‌العاده برای خیر رساندن به دیگران * حق‌الناس بدحجابی و راه جبران آن * باطن تزویج دنیوی * پیامدهای ناخوشایند برای کسی که بین زن و شوهر تفرقه می‌اندازد * نقد جدی به تولیدات رسانه‌ای در جهت تضعیف جایگاه خانواده * جاذبه و دافعه خدا * اصل مبارزه با نفس خانم‌ها * راه هموار بهشت و جهنم رفتن خانم‌ها * نکته‌ای در مورد کسانی که پوشش متفاوتی دارند * قابل توجه پدران و مادران که برای ازدواج فرزندشان کاری نکردند * یکی از ملاک‌های سن ازدواج * حق دختر و پسر بر گردن پدر * توقع امام زمان عج از شیعیان 📅99/05/31 ⏰ مدت زمان: ۱:۲۹:۴۹ 🔔 @Aminikhaah_Media 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت نود و چهارم دکتر چهار تا قرص لوموتیل به دستم داد و به سرباز گفت: اخذوها.(بریدش) وقتی به سلول برگشتم خواهرها خیلی نگران شده بودند. بلافاصله فاطمه پرسید: حالت خوبه؟ درمانگاه بیرون از اینجا بود؟ با ماشین بردنت؟ گفتم: نه پشت همین سیاهچاله ها یک عمارت آینه کاری درست کرده‌اند که هیچ شباهتی به درمانگاه ندارد و برای بازجویی از مریض و مجروحین آنجا نشسته بودند. این امامزاده شفا که نمی دهد کور هم می کند. اسم داروها را در همان مدت کوتاهی که در مرکز امداد جبهه (مدرسه کودکان استثنایی) با خانم عباسی کار می کردم، یاد گرفته بودم اما باز هم از فاطمه پرسیدم: این قرص ریز ها همان لوموتیل است؟ نفری یکی از اینها را بخوریم. گفت: اینها که آبنبات نیست تقسیمش می کنی، تمام آب بدنت رفته، باید هر چهارتا را با هم بخوری. بدون آب چهار تا قرص را خوردم. خواهرها به هر شکل بود تا صبح مرا تحمل کردند و من با همان شرایط نماز خواندم. روشنی صبح در در این سیاهچال ها پیدا نبود اما گذر زمان نشان از سپیدی صبح داشت. دو نگهبان در را باز کردند و گفتند: گومن اطلعن برا (بلند شید بیایید بیرون) چشمهایم را آماده بستن کرده بودم اما این بار ما را بدون عینک از سلول بیرون بردند. نسیم صبحگاهی صورتم را نوازش می داد. بادهای پاییزی چند درخت نخلی را که در مسیر ما بودند تکاند و چند خرمای خشک (دیری) را بر زمین انداخت. به آن خرمای خشک لبخندی زدم. خرما تنها عنصر آشنای آن حیات بیگانه بود که نتوانستم بی تفاوت از کنارش عبور کنم. بی اعتنا به لوله تفنگی که به کمرم کوبیده می‌شد خم شدم و یک چنگ خرما از روی زمین برداشتم. همزمان با خم شدن من یکی از سربازهای بعثی گفت: امشن ذبی هم (راه بیفت، بندازشون) اعتنا نکردم شمردم؛ در چنگ من به اندازه ی شش تا خرما بود. به هر کدام از بچه ها یکی دادم و دو تا را هم به دو سرباز عراقی دادم که با اسلحه ما را بدرقه می کردند. حلیمه می گفت: هیچ وقت مزهی خرما را اینقدر خوب احساس نکرده بودم. این خردانه های خرما تا بیست و چهار ساعت مرا نگه داشت. برای اینکه دوباره چیزی را از زمین بر نداریم عینک های امنیتی را آوردند و روی چشممان گذاشتند. تمام مسیر هر چهار نفر مان دست های یکدیگر را گرفته بودیم و تلو تلو خوران می رفتیم. البته با هر مانعی به زمین می خوردیم. سوار ماشین آمبولانس تویوتای نویی شدیم که هنوز روکشهای صندلی آن را جدا نکرده بودند. عراق با همه تجهیزات رزمی و بهداری کامل و مجهز پا به جنگ گذاشته بود. برخلاف مسیر تنومه به بصره، کسی پشت ننشست. راننده و یک سرنشین جلو نشستند. بصره مانند آبادان شهر مرزی بود. گاهی عینک امنیتی را بالا و پایین می کردیم تا چیزی ببینیم. هیچ خبری از سر و صدای توپ و خمپاره و بمباران هواپیماها نبود. مردم در شرایط عادی زندگی می‌کردند. حتی بچه های مدرسه با کیف و کتاب و روپوش مرتب در مسیر مدرسه بودند. نبض زندگی مردم عادی می زد. هیچ نگاهی مضطرب و هیچ چهره‌ای پریشان نبود. هیچ خانه ای بر سر اهل و عیال صاحب خانه آوار نشده بود. خانه‌ها سنگر بندی نشده بود... پایان قسمت نود و چهارم 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق علیه‌السلام فرمودند لاَ تَزَالُ شِيعَتُنَا فِي حُزْنٍ حَتَّى يَظْهَرَ وَلَدِيَ اَلَّذِي بَشَّرَ بِهِ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شیعیان ما دچار غم همیشگی هستند تا زمانی که فرزندم که پیامبر صل الله علیه و آله مژده ظهورش را داده ظهور کند. 🔸خدایا این غم را با ظهور حضرت حجت ارواحنا فداه ازین امت دور کن و توفیق صبر در زمان غیبت را به ما بده و مارا ازمنتظران حقیقی و شیعیان واقعی حضرت قرار بده. دوران رهایی، صفحه ۲۱۰ @Emamkhobiha 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاخص انسانیت.mp3
2.65M
🎙 🔸چرا تقویت عزم اهمیت دارد؟ 📌برگرفته شده از جلسات @Aminikhaah 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB