eitaa logo
عکسنوشته فرهنگ و حجاب
687 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق علیه‌السلام فرمودند لاَ تَزَالُ شِيعَتُنَا فِي حُزْنٍ حَتَّى يَظْهَرَ وَلَدِيَ اَلَّذِي بَشَّرَ بِهِ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شیعیان ما دچار غم همیشگی هستند تا زمانی که فرزندم که پیامبر صل الله علیه و آله مژده ظهورش را داده ظهور کند. 🔸خدایا این غم را با ظهور حضرت حجت ارواحنا فداه ازین امت دور کن و توفیق صبر در زمان غیبت را به ما بده و مارا ازمنتظران حقیقی و شیعیان واقعی حضرت قرار بده. دوران رهایی، صفحه ۲۱۰ @Emamkhobiha 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ⭕️ برای کاهش جمعیت جایزه گرفتیم و پز دادیم که پدر مردم را درآوردیم! 🎙 (مشاور عالی وزارت بهداشت): 🔻 در نظام بهداشت و درمان اگر خانم ۴۰ ساله‌ای تصمیم به باروری بگیرد، نظامِ بهداشتِ بنده به غلط پدرِ او را در می‌آورند که چرا تصمیم به بارداری گرفته‌ای؟ 🔻 غربالگری کار غلطی است ولی ما به زور به مردم حقنه کردیم. مدیران مملکت در کلیه‌ی دولت‌ها و مجلس شورای اسلامی نفهمیدند که جمعیت سرمایه‌ی اصلیِ ماندگاری و بالندگیِ کشور است. 🔻 ما برای کاهش جمعیت جایزه گرفتیم و پز دادیم که پدر مردم را درآوردیم و به این امر مفتخر شدیم! در زمان حاضر هنوز هم برخی مقامات اصلی مملکت می‌گویند وضعیت جمعیت اورژانسی نیست! 🆔 @takhribchi110 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
🔸من كه از داغ حسين غرق ملال و مَحَنَم 🔹من مسلمان شده ی دست امام حسنم 🔸من گدای کرم گُل پسر ِ فاطمه ام 🔹حسنی ام بنویسید به روی کفنم ⭕️حلال بفرمایید به جای سوره حدید سوره یس قرائت شود ❇️سلام و عرض ادب. عزاداری هاتون قبول حق، الحمدالله تا الان ۵۸نفر سهیم شدند... تو روزهای پایانی ماه صفر خیلی التماس دعا... معلوم نیست سال بعد ماه محرم و صفر باشیم....
لذت عقلی.mp3
3.66M
🎙 🔸چه کسی از نماز لذت می‌برد؟ 📌برگرفته شده از جلسات @Aminikhaah 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
برگزاری کووید پارتی و کرونا پارتی در انگلیس با حضور کرونایی‌ها دانشجویان دانشگاه Beleaguered  در منچستر در اقدامی نامتعارف با حضور کرونایی‌ها و کسانی که آزمایش کووید 19 آنها مثبت شده، پارتی برگزار کردند. 🔻این در حالی است که وضعیت کرونایی دانشگاه‌ها در انگلیس بدتر شده و از ۸۰ دانشگاه کشور انگلیس حداقل ۵۰۰۰ مورد ابتلا به کرونا در بین دانشجویان و کارکنان دانشگاه ها گزارش شده 🌐منبع:https://www.dailymail.co.uk/news/article-8813691/Students-Manchester-hold-Covid-Positive-parties.html 🏴 @hejabuni 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
08 Namaze Khandani -Namaze Khastani (1395- 7-19) Tehran.mp3
15.72M
🔈 🔊 جلسه هشتم * رابطه نماز اول وقت با شهوات * دو دسته آدم * خدا با کسی که خواسته خود را به خواسته خدا ترجیح بدهد چه رفتاری می‌کند؟ * اهمیت مرحوم حق شناس به نماز اول وقت * ترجیح کار خدا نسبت به کار خود چه آثاری دارد؟ * آثار اهتمام به نماز اول وقت * باطن ناری و نوری عالم * تقابل باطن شهوات و نماز 📆 1395/07/19 ⏰ مدت زمان: ۳۷:۵۵ 🔔 @Aminikhaah_Media 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🔴 وقتی جان آدم ها مهم نیست وقتی تمام خبرگزاری‌ها و کانال‌ها مشغول اطلاع‌رسانی لحظه‌ای از پیکر شجریان بودند یک جوان ایرانی امروز به شهادت رسید ولی کسی خبری از آن شهید کار نکرد😔 سرباز وظیفه "علی بیرامی" از پارس‌آباد مغان، عصر امروز حین پاسداری و تامین امنیت مرزهای شمال غربی میهن اسلامی به دست گروهک تروریستی پژاک به درجه رفیع شهادت نائل گردید. نشر با ذکر 🌹 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت صد و سی و هفتم این پتوها تحمل شدت بادهای سرد گزنده را نداشت. همه گرمایی که سال‌ها از خورشید سوزان و گرمای ۵۰ - ۶۰ درجه ی آبادان در تنمان جمع کرده بودیم، خیلی زود به پایان رسید. هر چهار نفر در گوشه ای از سلول مچاله شده بودیم. حتی نمی‌توانستیم یک کلمه حرف بزنیم. از مرگ نمی ترسیدم اما آرام و بی صدا در سردخانه ای غریب مردن برایم وحشت آور بود. حالا دیگه مثل اسکیموها در یک صندوقچه ی یخی بدون هیچ گونه و صیتی فقط گاه گاهی به هم نگاه می کردیم. کاری از دست هیچ کدام مان ساخته نبود. ظهر شد، وقت دادن کاسه غذا رسید. دریچه که باز شد انبوهی از بخار گرم بر کوران سرمای داخل صندوقچه ریخته شد. اگرچه جهت وزش بادهای سرد دریچه به گوشه سلول بود اما همه جای سلول یخبندان شده بود. حاضر بودیم خشک شویم و جنازه‌های ما را از آنجا بیرون ببرند اما از بعثی ها چیزی تقاضا نکنیم. پاهایمان توان حرکت نداشت. نشسته یا روی چهار دست و پا تکان می خوردیم تا شاید این تکان ها در بدنمان تولید گرما کند. حلیمه گفت: به ظهر های گرم مرداد ماه آبادان فکر کنید. - تا شب زنده نمی مانیم. - تا اینجاش هم قاچاقی زنده مانده ایم. نگاه هایی که معصومانه از یکدیگر طلب بخشش و وداع می کرد. حکایتی تلخ از سرنوشت نامعلوممان داشت. گاهی هر چهار نفرمان به سوراخ های دریچه خیره می ماندیم به این امید که بتوانیم برای جنگیدن با غول سرما، غولی که بی صدا به صندوقچه ما آمده بود راهی پیدا کنیم. برای اینکه گرم تر شویم هر چهار نفر زیر پتو هایمان شریکی چمباتمه زدیم و زانوهایمان را به هم نزدیک و سفت نگه داشتیم. پرسیدم: ما داریم پیش خدا می رویم یا خدا پیش ما آمده است؟ - خدا سر جایش است، ما داریم به او نزدیک می شویم. می دانستیم تا روز تمام نشده و با این چند رگه نوری که بر ما می تابد، حداقل باید کاری کنیم. اگر به شرط برسیم و خورشید برود، حتما غول سرما، ما را با خود می برد. تصمیم گرفتیم به جنگ غول برویم. او حق نداشت ما را تسلیم خواسته خود کند. در حالیکه هر چهار نفر زیر پتو زانوهایمان را به بغل گرفته بودیم و مشاممان از بوی سوختن مغز استخوانمان پر شده بود. حالا یکی باید داوطلب جنگ با دیو سرما می شد و آن تکه های خمیر را به دهانش می تپاند. دوباره با تلاش‌های زیاد خودمان را به زیر دریچه رساندیم. مثل حلزون در خودمان گرد شده بودیم. نان‌ها را در خورشتی که ظهر برایمان آورده بودند خیس کردیم و از آن خمیری نرم درست شد تا برای جنگ با غول سرما، سلاح ما شود. فاطمه دولا می‌شد حلیمه از کول او بالا می‌رفت. خمیر را در دهان غول می‌ ریخت. سپس من دولا می‌شدم و مریم از کول من بالا می‌رفت. خمیرهای نان را به سختی در سوراخ‌های دریاچه فرو کردیم. در گوشه ای به خودمان می لرزیدیم. نیم نگاهی به کاشی های منقش به نام ساکنین قبلی صندوقچه انداختم؛ ساکنینی که سالیان درازی توانسته بودند با این غول و با این شپش ها و کک ها و بوها زندگی کنند و در پایان زندگی از خود یادگاری بنویسند تا رهگذر ولی آنها را بشناسند. اما از ماندن و بودن ما در آنجا فقط یک پاییز می‌گذشت. نگهبان بعثی هر چند وقت یکبار که دریچه را باز می‌کرد، باد سرد از داخل چنان به صورتش می وزید که موهایش تکان می‌خورد اما قهقه می‌زد و می‌گفت: الهوا مو بارد، تشاقن.(هوا سرد نیست شوخی می‌کنید) ... پایان قسمت صد و سی و هفتم 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا