فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ را مشاهده کنید و برای مرحوم هاشمی رفسنجانی طلب مغفرت کنید!!
❗️مراقب باشید من و شما هم در این فاجعه سهیم نباشیم!
#بحران_جمعیت
#نفوذی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
بسم الله الرحمن الرحیم
من زندهام
قسمت شصت و ششم
با بهت و حیرت به آنها خیره شده بودم. نه راننده می خواست فرمان ماشین را ول کند و پیاده شود، و نه سرنشین جلو و نه ما که عقب نشسته بودیم.
نمیتوانستیم هیچ حرفی بزنیم. فقط دوروبرمان را نگاه می کردیم.
چقدر تانک! چقدر خودرو نظامی!
خوب که دقت کردم آرم سپاه پاسداران را روی لباس شان دیدم اما انگار یادشان رفته بود که کلاه قرمز نیروهای بعثی را از سرشان بردارند. از راننده پرسیدم: چی شد؟
گفت: اسیر شدیم.
-اسیر کی؟
- اسیر عراقی ها.
- اینجا مگه آبادان نیست؟ تو ما را دادی دست عراقی ها؟
- الله اکبر،خواهر! همه مون اسیر شدیم.
سربازهای عراقی سریع خودشان را به ماشین ما رساندند. من که کنار پنجره بیحرکت نشسته بودم، شیشه ماشین را بالا کشیده، سریع قفل در ماشین را زدم اما آنها شیشه ی ماشین را با قنداق تفنگ شکستند. از ترس خودم را روی خواهر بهرامی انداختم.
تعدادی از سربازهای عراقی شیشه پنجره سمت خواهر بهرامی را هم شکستند. راننده فرمان ماشین را رها کرد و پیاده شد. سرنشین هم نفر بعدی بود که پیاده شد. اما من و خواهر بهرامی مقاومت میکردیم و نمیخواستیم پیاده شویم.
رادیوی کوچکی که در دستم بود، از دستم پرتاب شد. هنوز نمی دانستم چه اتفاقی افتاده، با ضربه ی تفنگ سرباز عراقی که در ماشین را باز کرد، به خود آمدم که می گفت: گومی، گومی یالا بسرعه (بلند شو، زود باش بلند شو)
وقتی پیاده شدیم مثل مورو ملخ از کمینگاه های خود در آمدند و دور ماشین جمع شدند و آن راننده و سرنشین را مثل کیسه ی شن به پایین جاده پرتاب کردند.
دو دختر هفده و بیست و یک ساله یکی خواهر بهرامی با روپوش سرمه ای و مقنعه طوسی روشن و کفش های سفید پرستاری و من با روپوشی خاکی رنگ و مقنعه ای قهوهای و پوتین کی کرز در مقابلشان ایستاده بودیم و آنها دور ما حلقه زده بودند.
یک نفر لباس شخصی که از عربهای خوزستان بود و زبان فارسی می دانست به نام جواد به عنوان مترجم، آنها را همراهی می کرد. یکی از آنها که لباس پلنگی تکاورها را پوشیده بود جلو آمد که ما را تفتیش بدنی کند. خودم را به شدت عقب کشیدم و فریاد زدم: به من دست نزنید، خودم جیب هایم را خالی می کنم.
بعثی ها که از عکس العمل ناگهانی من جا خورده بودند، چند متر عقب پریدند و در حالی که لوله تفنگ هایشان را به سمت ما نشانه گرفته بودند جواد را صدا زدند و خواستند ترجمه کند:
اش ما عدچ اسلحه سلمی ها (هر اسلحه ای که داری تحویل بده)
- اسلحه ندارم
- سلموا کل ما عدکم. سلموا قنابلکم الیدویه (هرچه دارید بدهید. نارنجک هایتان را تحویل بدهید)
- نارنجک ندارم.
دستهایم را روی لباسهایم کشیدم. مقنعه ام را تکان دادم. به جیب هایم اشاره کردند. آستر جیب هایم را بیرون کشیدم. وقتی دست هایم را از جیبم در آوردم، در حالی که حکم مأموریت فرمانداری را در یک مشتم و یادداشت "من زندهام" را در مشت دیگرم پنهان کرده بودم، شروع به تکان دادن جیبم کردم.
افسر عراقی متوجه کاغذها شد و اشاره کرد "مشتت را باز کن". با خنده ای زیرکانه انگار که به کشف بزرگی رسیده است هر دو کاغذ را از من گرفت. مترجم راصدا کرد. جواد خواند: من زندهام.
با نگاهی مشکوک به من گفت: هذی شفره (این یک رمز است)
جواد نگاهی به من انداخت و سپس به برگه ی دوم چشم دوخت .میل نداشت بخواند یک نگاه به من می کرد و یک نگاه به برگه اما چاره ای نداشت. سرانجام خواند:
معصومه آباد؛ نماینده ی فرماندار آبادان. مأموریت انتقال بچه های پرورشگاه به شیراز ...
پایان قسمت شصت و ششم
#نهضت_کتابخوانی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
امیرالمومنین علی علیهالسلام میفرمایند:
کسی که دینش را از قرآن و سنت پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم بگیرد، کوهها از جای خود دور میشوند قبل از اینکه چنین کسی از جای خود دور شود!!
(یعنی در دینش از کوه پابرجاتر و ثابتتر میشود) و کسی که دینش را از دهان رجال (مردم) بگیرد ، همان رجال او را باز میگردانند و مرتد میکنند ...
الکافی ، جلد۱ ، صفحه ۶
#سلام_امام_مهربانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
🦋 ۱۳ روز تا عرفه 🦋
🌼امروز به نیت
❣شهید رضا رحیمی❣
قرائت
☘ ۱۵۰۰۰ مرتبه ذکر استغفار ☘
✨ان شاءالله عمل گفته شده را انجام دهیم تا شفاعت شهید شامل حالمان شود✨
#الهی_عاقبتمون_ختم_به_شهادت
سه دقیقه در قیامت 30.mp3
34.26M
#شرح_کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت 0⃣3⃣
"تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم"
* ادامه بحث حقالناس
* روایات و مصادیق آزار رساندن به همسایه
* از بوی بهشت محروم میشود کسی که....
* استرس و ترس عاقلانه
* معنای بهتان و اثم چیست؟
* توسعه وجودی امام کاظم علیه السلام
* آینه، ماجرای ما و خدا
* در حقالناس مراقب شیطان باشیم
* بشارت به کسانیکه در راه خدا آزارها را تحمل میکنند
* جلوههای حقیقت جهنم در عالم
* مباهات ملائکه به چه معناست؟
* علامت تقوا
#استاد_امینی_خواه
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
امروز قرارگاه امام حسین علیه السلام ایران است...
فرازی از وصیتنامه شهید سلیمانی:
🌹خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
🌺امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی صلوات الله علیه و آله و سلم.
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
امروزه مردان کشورهای ثروتمند با استثمار جسم زنان، بخش اعظم صنعت توریسم جنسی را در دست دارند.
گردانندگان مراکز عیاشی و هرزگی حتی رویدادهای بزرگ ورزشی مانند المپیک و جام جهانی با ارائه خدمات زن اجاره ای روسپیان اسکورت و ... سودهای کلانی از این راه بدست می آورند.
جواهرانه، ص ۵۴
#تمدن_نکبت_غرب
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃معادن ارزشمند و عظیم ایران مقدس
وۻۅگِڔِفٺَݩۺَہیدحُجَجۍ
دَڔحَڔَݥاِݥاݥڔِۻا😭
#شهیدحججی
#حرمامامرضا
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
اینم نیروگاه برق ویتفیلد در ایالت ایندپانای
#یکی_بزنی_ده_تا_میخوری
آخرین باری که در تاریخ یکی به آمریکا حمله کرد ژاپن بود که با آمریکا با بمب اتم جوابشو داد
اما جلوی ایران خفه خون گرفتن و وایسادن تماشا
#افول_امریکا
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
بسم الله الرحمن الرحیم
من زنده ام
قسمت شصت و هفتم
فکر کردند یکی از مهره های مهم نظامی ایران را به دام انداخته اند. در حالی که از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند، پشت سر هم به عربی جملاتی می گفتند و من با کنجکاوی حرکات و حرفهای آنها را گوش می دادم و دوروبرم را می پاییدم اما هرچه بیشتر گوش می دادم کمتر می فهمیدم.
کلمه ی بنات الخمینی و ژنرال را در هر جمله و عبارتی می شنیدم. بلافاصله بیسیم زدند و خبر را ارسال کردند. از جواد پرسیدم: چی داره میگه؟
گفت: می گه ما دو ژنرال زن ایرانی را اسیر کردهایم. گفتم :ما مددکار هلال احمریم.
نظامی بعثی کلمه ی هلال احمر را فهمید و گفت: هلال احمر بنات الخمینی
رو به خواهر بهرامی کرد و پرسید: شنو اسمچ؟ (اسمت چیه؟)
قبل از اینکه او دهان باز کند گفتم: مریم، ما هر دو خواهریم.
کوچک ترین حرکت ما را زیر نظر داشتند و با فریاد می گفتند: اتحر کن (راه بیفتید)
اصرار داشتند دست هایمان را پشت سرمان بگیریم. با این حرکت مقنعه ام بالا میرفت و این موضوع آزارم می داد.
فریاد زدم: من این کار را نمیکنم.
جواد که پا به پای ما میآمد، با لهجه ی عربی و فارسی دست و پا شکسته گفت: خواهر تو اسیر آنها شدی، آنها که از زیر تو نیستند. دستور را اطاعت کن. اینها فکر میکنند تو زیر مقنعه ات نارنجک بستی. میگویند زن های کردستان هم از این مقنعه ها می پوشند و زیرش نارنجک می بندند.
مقنعه ام را دوباره تکاندم و دست های کاملا خالی ام را نشان دادم تا خیالشان راحت شود که زیر مقنعه ام چیزی ندارم.
گویا تا حدودی پذیرفته بودند که پوشش خواهر بهرامی مربوط به هلال احمر است. ولی با شک و تردید به کفش و لباس من نگاه می کردند. حتی اگر با انگشت بینی ام را میخاراندم، قیافه شان عوض میشد و اسلحه شان را می جنباندند.
پایین جاده، داوطلبان اعزامی ایرانی را می دیدم که به دام عراقیها افتاده بودند. از اینکه این همه نیروی نظامی و تازه نفس به این راحتی اسیر شده بودند، به شدت ناراحت بودم. نیروهای بعث عراقی از کجا خودشان را به اینجا رسانده بودند؟
من که تا آخرین لحظه، موقعیت نیروها و جنگ را از رادیو رصد میکردم یک جمله مبنی بر اینکه عراقیها توانسته اند از رود کارون عبور کنند و کارخانه شیر پاستوریزه، کشتی سازی اروندان، صابون سازی، روستای مارد و روستایی سلمانیه را به تصرف درآورند تا خود را به جاده اصلی آبادان-ماهشهر برسانند، نشنیده بودند. آنها مثل راهزن هایی که یکباره از زیر زمین بیرون می آیند بهترین نیروهای مخلص و داوطلب ما را شکار می کردند و بر جاده مسلط شده بودند.
همچنان حاضر نبودم دست هایم را پشت سرم نگاه دارم. آنها هم در بیابان به دنبال سیم یا طنابی می گشتند که دست هایم را با آن ببندند. اما برادرها دستهایشان باز بود. به جواد گفتم: دست مردها که باز است، چرا میخواهند دستهای ما را ببندند؟
ترجمه کرد و افسر عراقی گفت: نسوان الایرانیات اخطر من الرجال ایرانیین (زن های ایرانی از مردهای ایرانی خطرناک ترند).
از اینکه دو دختر ایرانی در نظر آنها اینقدر با ابهت و خطرآفرین بودند احساس غرور و استقامت بیشتری می کردم. بعد از این که در آن بیابان چیزی برای بستن دست هایمان پیدا کردند یکی از سربازها بند پوتینش را باز کرد و با آن دست های ما را بستند..
پایان قسمت شصت و هفتم
#نهضت_کتابخوانی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
او غیبتی طولانی خواهد داشت که در آن (غیبت) هیچ کس نجات نمی یابد، مگر کسی که خدای تعالی او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعا به تعجیل فرج، موفق سازد.
بحارالانوار، جلد ۹۰، صفحه ۱۴۹
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌸 @alborzmahdaviat
4_5830397849254233907.mp3
1.98M
ویژگیهای منحصر بهفرد دختران از نگاه امام صادق علیه السلام
استاد پناهیان
ویژگیهای دختران از زبان امام صادق (ع)
🍃دخترها پر برکت هستند
🍃دخترها پرتلاشند
🍃دخترایی که خیلی باوقارند مصداق همین صحبت امام صادق (ع)هستند
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
🦋 ۱۲ روز تا عرفه 🦋
🌼امروز به نیت
❣شهید امید اکبری❣
قرائت
☘ ۱۵۰۰۰ مرتبه ذکر صلوات ☘
✨ان شاءالله عمل گفته شده را انجام دهیم تا شفاعت شهید شامل حالمان شود✨
#الهی_عاقبتمون_ختم_به_شهادت
نصیحتهای شهید ابراهیم هادی به مردی که حجاب همسرش برایش مهم نبود:
دوست عزیز! همسر شما برای خود شماست، نه برای نمایش دادن جلوی دیگران!
میدانی چقدر از جوانان با دیدن همسر بیحجاب شما به گناه میافتند؟
#غیرت
#کوچه_شهید
#حجاب
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعدام نکنید فقط با استدلالهای مهران غفوریان!😂
#حامیان_سارقان_مسلح
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
سه دقیقه در قیامت 31.mp3
35.14M
#شرح_کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت 1⃣3⃣
"تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم"
* داستان اعجاز اشک
* میزان اعمال، حقانیت است
* تفاوت در ارزشگذاری
* خط قرمز خدا
* تفاوت معین و ناصر
* فلان کار اجر صد شهید دارد به چه معناست؟
* غیبت را خیلی شوخی گرفتیم!!!
* جایگاه اشک
* گریه حقانی و گریه ظلمانی
* اشک و اتصال به حقیقت
* بکاء مومن و منافق
* سیر و سلوک اشک میآورد اما هر اشکی علامت سیر و سلوک نیست.
* مومن و حب گناه!!! محال است.
#استاد_امینی_خواه
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فرقی نمیکنه کجا باشی و چطور بجنگی! برای اسلام چه شمشیر بزنی، چه درمان کنی، چه خونت ریخته بشه چه نَفَسِت بند بیاد در هر صورت میتونی به اعلی علیین برسی...
این مدت چندین نفر از دوستان پرستارمون به شهادت رسیدن و یکی دو نفر حالشون خوب نیست.
دیشب هم یکی از دوستان خوب انقلابی و تشکیلاتیمون، نجمه قاسم زاده رو از دست دادیم و امروز دوتا دختر کوچولوش با مادر عزیز و جوانشون خداحافظی کردن💔
"شهیده نجمه" مزد زحمات ۶ ماهه ازین بیمارستان به اون بیمارستان رفتن و پر کردن جای خالی پزشکان محبوس در خانه و جهادش رو به بهترین وجه گرفت.
دل او با دیدار حضرت زهرا سلام الله علیها بزرگ بانوی پرستار جنگهای صدر اسلام شاد میشه و دل ما از رفتن و از دست دادنش غمگین...
در راه انقلاب همچنان به جهاد ادامه میدیم و متوقف نمیشیم ولی لطفا ماسک بزنید و رعایت کنید!
برای سلامتی همه ی همرزمانمون در سنگرِ دفاعیِ سلامت، به ویژه خواهران عزیز پرستار و پزشکمون در گروه که در خط مقدم هستن دعا میکنیم🤲
بچه ها خداقوت و در پناه خدا باشید
دعای آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بدرقه راهتون
#مدافعان_سلامت
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
باورتون میشه؟!
کلیپ درست کردن از عکس های دخترای چادری بعد روش این مداحی رو گذاشتن:
یادم نرفته میگفتی که برای زن این بهترینه که چشم هیچ نامحرمی اونو نبینه! اسمش هم گذاشتن تبلیغ حجاب!😧😳🤯
الان ینی تو فضای مجازی کلا نامحرم وجود نداره؟!🤔
یا نامحرما تو فضای مجازی همه محرم میشن؟!🤭
یا مطمئنید که حتی یک درصد احتمال نداره یه نامحرمی چشمش به این کلیپ بیوفته؟!🤨
یا چی؟! واقعا من درک نمیکنم!!!🧐🤯
جا داره بگیم! چرا منو صحنه سازی مینکنید؟! فقط بذارید برم من!🚶♂
🖤دلخسته و بی شکیب بودن سخت است
🍃هم صحبت نانجیب بودن سخت است
🖤هر مرد غریب مأمنش خانه اوست
🍃در خانه خود غریب بودن سخت است
💠شهادت امام جواد(علیه السلام) رو به محضر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف) و شما همسنگران بزرگوار تسلیت عرض میکنیم. بیایید از ته دل به امام جواد علیه السلام متوسل شویم و پدر بزرگوارشان را بحق پسرشان قسم دهیم تا برای رفع بلای کرونا و بهبود وضعیت معیشت مردم عنایتی کنند.
✳️وعده ما: ۹۲مرتبه صلوات
✨مهلت قرائت: تا فردا غروب
🦋در صورت حضور بسم الله
@shahid_ahmadali_nayeri
#دسته_جمعی_دعا_کنیم
#رسانه_باشید
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB