eitaa logo
عکسنوشته فرهنگ و حجاب
684 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎗 فرزند انقلاب چرا دکتر عباسی از آلمان به ایران برگشت؟ 🎗سوابق مدیریت دکتر علیرضا عباسی چه بود؟ 🎗پاسخ‌های پرفسور کرمی درباره جزئیات زندگی علیرضا عباسی 🆔 @alirezaabbasi_ir 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
تو اتوبوس به خانمی که شالش را روی شانه اش انداخته بود گفتم: خانم شالتون افتاده. گفت: می دانم. گفتم: سرت کن. گفت: به تو مربوط نیست. گفتم مربوطه. در خونتون را نزدم و بگم چرا حجاب نداری ، اتوبوس مکان عمومیه. .... موقع پیاده شدن از اتوبوس، بعد از ناسزا گفتن، گفت: تو برو شوهرتو جمع کن که سه تا سه تا صیغه می کنه! گفتم: امثال تو رو صیغه می کنه دیگه، برای همین می گم روسریتو سرت کن، بی تربیت! 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
بسمه تعالی السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْن وعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْن و عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🏴امسال محرم رنگ و بوی غربت مولایمان را میدهد.. ❤پویش چله عاشورا همراه با کاروان عمه سادات (۱۳۹۹/۰۶/۲۰) نیات👇 🌾🕊تعجیل در فرج مولا 🌾🕊سلامتی حضرت آقا 🕊🌾به نیابت از شهدا میخوانیم 🌾🕊دفع بلایا از تمامی مسلمین جهان 🌾🕊شادی روح همه اموات، معلوم نیست سال بعد ماه محرم باشیم یانه؟! 🌾🕊عاقبت بخیریمون 🌾🕊حاجت روایی همه حاجتمندان 🌾🕊مختص حاجت روایی بزرگواران ذیل ⬇⬇⬇⬇ ۱)بزرگوار مادرسادات سلام علیک ۲)بزرگوار لیلا وکیلی ۳)بزرگوار بهارک شریفی ۴)بزرگوار عباس جباری ۵)بزرگوار خدیجه نصراللهی ۶)بزرگوار کلنا عباسک یامهدی ۷)بزرگوار قربان نژاد ۸)بزرگوار مهناز اکبری ۹)بزرگوار سکینه نصیری ۱۰)بزرگوار زهرا سازنده ۱۱)بزرگوار مریم مرادی ۱۲)بزرگوار رحمان اکبر بیگلو ۱۳)بزرگوار حسن قاسمی ۱۴)بزرگوار معصومه ابراهیمی ۱۵)بزرگوار شبنم مشکات ۱۶)بزرگوار سارا ۱۷)بزرگوار نیکا ۱۸)بزرگوار علی ایزد خوانیان صالح ۱۹)بزرگوار فرحروز ۲۰)بزرگوار حوریه ۲۱)بزرگوار s.p شمسی: پنجشنبه - 20 شهریور 1399 قمری: 21 محرم 1442
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به حرکات این پسر بچه ی معصوم نگاه کنید، یاد چه چیزی می افتید؟ شما را نمی دانم ولی بنده یاد عروسک های خیمه شب بازی افتادم. حالا درآوردن این حرکات نامفهوم و بی معنی چرا باید سبب حسرت بشود، الله اعلم! 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
جنگ جمعیت علیه ایران نایل فرگوسن، استراتژیست ارشد آمریکایی: قدرت فوق العاده انقلاب ایران از حجم بالای زاد و ولد در سال‌های اولیه انقلاب است و همین مسئله باعث شد تا غرب به سرعت وارد عمل شده و این رشد جمعیت که باعث قدرت روزافزون ایران در منطقه و جهان شده بود را کنترل نماید. ✍استراتژی‌ «فرزند کمتر زندگی بهتر» حاصل تفکر و دست های پنهان چه کسانی است؟ 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
✳️قاعده ی امتحان های الهی خدا چگونه بندگانش را امتحان می کند؟ خداوند امتحان نمی‌گیرد که ما چیزی را بروز دهیم و نمره بدهد. خدا امتحان می‌گیرد تا ما چیزی را بروز بدهیم که رشد کنیم. مانند زمانی که کسی می‌خواهد بدنی را پرورش دهد. یک سری کمالات در او بالقوه وجود دارد که باید بالفعل شود. 📌فرمول امتحان خدا ⭕️ خدا واقعیت ها را مخفی می کند؛ برای مثال فردی ولی خداست. باطن او خیلی نورانی است. خدا باطن او که واقعیت است را مخفی می کند و جذابیت ظاهری او را هم می گیرد. بعد به شما میگوید به این آدم اعتقاد پیدا کن. میگویی خدایا من چیزی نمیبینم،جذابیت ندارد.میگوید من واقعیت را طوری قرار میدهم که جذابیت نداشته باشد. 🔸 آن کار شیطان است که وقتی در جایی واقعیت نیست جذابیت می گذارد. 🔹یک روایت فوق العاده ای وجود دارد که میگوید: ما هیچ شهری در بین شهرهای عالم(غیر از کربلا) مانند قم نداریم. در روایات از هیچ شهری مثل قم تعریف نشده است. گفته اند از ۷ در بهشت ، ۳ در آن به روی قم باز می شود. و در آخر الزمان دنیا به واسطه ی قم دینشان را یاد می گیرند. مِنهُ یُفیضُ العِلم الی سائرالبلاد.گفته شده قم کل شهر حرم اهل بیت است. پس یک واقعیتی پشت این شهر است. آیت الله بهجت می فرمود اگر پادشاه چین می دانست در قم چه خبر است پادشاهی را رها می کرد می آمد ولو اینجا سبزی فروش شود. ▫️ در روایت می فرماید خدا آب و هوای شهر قم را بد قرار داد؛ تا منافقین از آن دل بکنند و بروند. منافق دنبال جذابیت است و قم جذابیت ظاهری ندارد. 🔸اولیای خدا مثلا آیت الله بهجت جذابیت ظاهری نداشتند بخاطر واقعیتی که درون او بود به سراغش می رفتند. 🔹در قرآن ماجرایی هست که مردم دستور پیدا کردند حج بروند. در ان برهه مردم هم به شدت در اوج مشکل اقتصادی قرار داشتند. کسانی با پیامبر بودند که سال به سال گوشت گیرشان نمی آمد. دستور نازل شد حج که می روید شکار حرام است. این ها همینطور گرسنه بودند کلی راه رفته اند رسیده اند و محرم شده اند دستور رسیده که شکار نکنید. حالا خدای متعال میگوید من به هر حیوانی که میشود خورد دستور داده ام بیاید و دور خیمه های شما بچرخد.يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُٓ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ (سوره مائده ایه ۹۴) با دست می توانستند آهو را بگیرند . خدایا چرا؟می خواهم بدانم چه کسی ایمان دارد. ⭕️ خدا دستور می دهد این کار را نکن بعد جذابش می کند. 🔸فرد میرود می گوید خدایا اگر این دختر مصلحت من نیست دیگر نبینمش از فردا روزی ۱۰ بار میبیند. بعد می گوید خب پس مثل اینکه مصلحت من است. بعد میرود و ازدواج می کند و بدبخت می شود.فرمول را نمی داند. اصلا تو می روی به خدا می گویی خدا برود ، خدا می گویدپس بماند. ◀️میخواهم ببینم تو چکار می کنی؟ هرچه مصلحت است بیاورم هرچه مصلحت نیست ببرم،پس تو چه کاره ای؟ من جلویت میگذارم میگویم دست نزن ببینم تو چه کاره ای؟ امتحان های خدا اینگونه است. 🏴 محرم ۹۸ ✅ @Aminikhaah
نوبل حجاب ‏ترامپ نامزد دریافت جایزه ‎صلح نوبل شده! از بالا دارن میگن ‎مصی هم در آستانه‌ی برنده شدن جایزه حجاب و عفاف اسلامیه 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت نود و سوم ناگهان سربازی در میان فریادها در را باز کرد، به جای یک نفر، هر چهار نفر بیرون پریدیم، یکباره با صدای نکره اش که بی شباهت به صدای آدمی بود همراه با قفل ها و گیره های آهنی در سلول را به هم پیچید و ما را توی سلول انداخت و در را بست. پشت هم می‌گفت: بالصبح بالصبح افتح الباب (صبح در را باز می‌کنم) به ساعت نگاه کردم، تا صبح چهار ساعت دیگر مانده بود. ثانیه ها مثل کوه بر دوشم سنگینی می کرد. چطور چند ساعت را تاب بیاورم و دوباره سناریوی فریاد و به در کوبیدن را شروع کردیم. از پشت در فریاد زد: بس نفر واحد. (فقط یک نفر) بلاخره پایم را از آن خراب شده بیرون گذاشتم. عینک امنیتی در چشمانم گذاشت و با زور و فشار اسلحه مرا در مسیر راهنمایی کرد. از سلول تا آنجایی که رفتم حدود ۲۰۰ قدم فاصله داشت. چشم بند بر چشمانم بود اما بازهم سرم را به این طرف و آن طرف می چرخاندم تا شاید چیزی ببینم.اگرچه از پشت عینک جز تاریکی مطلق چیزی پیدا نبود. یک لحظه تصمیم گرفتم برای رهایی از این کوری خودم را از شهر عینک خلاصی کنم اما بیماری ترس بدتر از کوری بود. ترس از اینکه قبل از مقصد دوباره به مبدا برگردانده شوم، ترس از مقصدی که نامعلوم و ناشناس بود، ترس از سربازی که نگهبان من بود. بوی تند و تیز مدفوع باران خورده نزدیک شدن به مقصد را خبر می داد. درست می شنیدم؟ این بوی تعفن با زمزمه حزین و دلنشین دعای توسل همراه بود. این صدای یک ایرانی بود. نزدیک تر که شدم سعی کردم باسرفه او را متوجه ی حضور خود کنم اما آنجا مقصد نبود. با هر قدمی که برمی داشتم روی کپه های نرمی پا می گذاشتم که مقصد را مفهوم و معلوم می کرد. پاهایم در فاضلاب فرو رفته بود. می خواستم از تقاضایم صرف نظر کنم اما وضع مزاجی ام هم اصلاً خوب نبود. بی‌صدا عینک را از روی چشمانم برداشتم. مثل آدم کوری بودم که فقط تاریکی و روشنایی را تشخیص می‌دهد. سرباز گفت:روحی (برو) گفتم: کجا بروم، اینجا کجاست؟ توی یک راهرو کاملاً تاریک با دو ردیف سلول که ظاهراً یکی از سلولها مقصد مورد نظر بود. هیچ قدمی نمی‌توانستم بردارم اما از آن عینک لعنتی خلاص شده بودم. بی حرکت مانده بودم تا شاید چشمانم به تاریکی عادت کند و بتوانم راه و مسیر را پیدا کنم. به سمت صدا وارد راهرو شدم نگهبان چراغ قوه را روی یکی از درها انداخت. در نیمه باز بود و کف سلول مملو از کثافت و فاضلاب. یک پا به جلو می گذاشتم اما ناامیدتر به عقب برمی گشتم. از اتاقکی بدون تعبیه سنگ توالت برای قضای حاجت استفاده می‌شد که تمامی کف آن پر از کثافت بود. پایم روی هر نرمی که می رفت انگار ادکلنی بود که می شکفت. گویی وارد جهنم گناهکاران شده بودم.چرک و خون و مدفوع؛ سنگ مستراحی به بزرگی کف سلول بود. وقتی از آن اتاق کثیف به سلولم برگشتم نفس راحتی کشیدم. سلول برایم کاخ شده بود. آن شب دو بار این راه را به اجبار رفتم. بار دوم هنوز زمزمه ی دعا شنیده می‌شد. مطمئن شدم صاحب صدا ایرانی است. برای اینکه او را متوجه ایرانی بودنم کنم از سر باز پرسیدم: اینجا چراغ نداره، خیلی تاریکه؟... پایان قسمت نود و سوم 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB
روضه حضرت رباب.mp3
6.31M
🔉 🔸روضه حضرت رباب سلام‌الله‌علیها 🔔 @Aminikhaah_Media 🏴 @AXNEVESHTEHEJAB