هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
#یاصاحب_الزمان_عج💚
اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان
هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان
خورشید تابه کی به پس ابرها نهان
عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام امام زمانم ✨
🌹🍃🌹🍃
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید_محمد_حسن_اعلایی
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🌹🍃شهید محمد حسن اعلایی (۱۳۴۷ نکا _ ۱۳۶۷ سرپل ذهاب) متولد روستای زیبای خانه سر شهرستان شهید پرور نکا استان مازندران است. محمد حسن اعلایی در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد، مادرش فاطمه حسین زاده و پدرش یدالله نام داشت
🌹🍃محمد حسن اعلایی در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع پنجم ابتدایی با موفقیت پایان رسانید.شهید بزرگوار مجرد و فرزند چهارم خانواده بود.
🌹🍃محمد حسن اعلایی سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و در لشکر۸۱زرهی به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۷/۰۴/۳۱ هجری شمسی در منطقه سرپل ذهاب شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. شهید اعلایی جاویدالاثر هستند.
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
﴾﷽﴿ 🌙چهل شب تا محرم 🌻شروع چله 👈 امروز ۱۰تیر 🌻پایان چله 👈 ۱۸ مرداد 📚آیتالله میرزا عبدالکریم حق
°•﷽•°
السلام علیڪ یا اباعبدالله الحسیـن
قرائتـــ زیارت عــاشـورا #روز_بیست_و_دوم(۳۱تیر)
بہ نیابتـــ شهیــد « محسن حججی »
#چله_زیارت_عاشورا
#چله_عشق_شد_آغاز_مدد_کن_ارباب
#گناه_یعنی_خداحافظ_حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوابت رو دیدم بابا...
#شهید_ضرغام_پرست
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
✨خاطرات شهدا✨
رفتار همسرم با همه خوب بود. توجه به مسائل دینی و صداقت از او انسان خاصی ساخته بود به گونهای که تمام افراد خانوادهام از عبدالرحمان راضی بودند و دوستش داشتند.
پدرم عبدالرحمن را همچون پسرش دوست داشت و همین ارتباط موجب شده بود بدون هیچ دغدغه و مشکلی در کنار هم در عین رضایتمندی و خوشبختی زندگی کنیم.
هرچند نبودش بزرگترین ضربه را به زندگی من و فرزندم زده است اما از اینکه میدانم همسرم در مسیر هدفش حرکت و در همین راه نیز جان پاکش را فدا کرد، برای من و پسر چهار سالهاش افتخار بزرگی است.
امروز هم بعد از همسر و همنفسم تنها با این امید زنده ام و در هوای بدون او نفس میکشم که پسرمان را به گونهای تربیت کنم که مانند پدرش به نهاد مقدس سپاه بپیوندد و این بزرگترین آرزو و افتخار من خواهد بود
🌙به روایت همسر شهید
#شهید_عبدالرحمن_خالدی🍃
#یازده_ستاره
#شهدای_پایگاه_دری💫
✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨
همسرم گاهی دلش بدجوری هوای گلزار شهدا را میکرد.
حدود یک سال قبل از شهادتش، یک بار همراهیش میکردم. در میان مزارهای شهدا که رد میشدیم همسر شهیدی را دیدم که در گوشه مزار شهیدش اشک میریخت و با شهید نجوا میکرد.
صورتش را در میان چادر قایم کرده بود ولی مطمن بودم جوان است این را از روی سن شهیدش که روی سنگ مزار نوشته شده بود فهمیدم.
من محو تماشای آن زن بودم و عبدالرحمن نیز مرا نگاه میکرد رد که شدیم سکوتی عجیب بینمان حاکم شده بود متعجب از سکوت عبدالرحمن نگاهش کردم گفت« آن زن را سر آن قبر شهید دیدی؟ خودت بودی»
از این گفته عبدالرحمن متعجب شده بودم. پرسیدم متوجه نمیشوم
گفت« من نیز همین روزها شهید خواهم شد و تو دقیقا مانند همین همسر شهید کنار قبرم خواهی نشست و اشک خواهی ریخت»
آن روز زیاد حرفش را باور نکردم یعنی دلم نمیخواست باور کنم .
تجربه چند سال زندگی مشترک با عبدالرحمن به من نشان داد بود که هیچ حرفی را بیدلیل نمیگوید ولی آن لحظه آرزو کردم این حرف عبدالرحمن تنها شوخی بوده باشد.
الان که به آن روز فکر میکنم میفهم که عبدالرحمن از آنچه قرار بود برایش اتفاق بیفتد مطلع بود او میدانست شهید میشود و با این آمدن و رفتنها در مزار شهدا سعی داشت مرا برای آن روزها آماده کند
🌙به روایت همسر شهید
#شهید_عبدالرحمن_خالدی🍃
#یازده_ستاره
#شهدای_پایگاه_دری💫
✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨
عبدالرحمن در لباس خدمت بیهیچ ادعایی برای خدمت به زائران شهدا در پادگان سنگ تمام میگذاشت.
شهید عبدالرحمان بعد از انجام ماموریتهای روزانه تا اخرین لحظه از شب و دادن شام و اسکان کامل زائران دست از کار نمیکشید.
🌙به روایت دایی شهید
#شهید_عبدالرحمن_خالدی🍃
#یازده_ستاره
#شهدای_پایگاه_دری💫
✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨
ساعت 12 شب قبل از شهادتش با خانه تماس تلفنی داشت و بعد از خوش و بشهای همیشگی از ایهان پرسید، گفتم خوابیده است
گفت: « راحت بخوابید خودم نگهبانتان هستم»
این اخرین کلامهایی بود که بین من و همسرم رد و بدل شد
🌙به روایت همسر شهید
#شهید_عبدالرحمن_خالدی🍃
#یازده_ستاره
#شهدای_پایگاه_دری💫
✍️چاو به ره
✨خاطرات شهدا✨
با وجود جراحاتی که روی پیکر پاکش بود گویی به خوابی آرام فرو رفته بود و در همان حین لبخند می زد.
🌙به روایت دایی شهید
#شهید_عبدالرحمن_خالدی🍃
#یازده_ستاره
#شهدای_پایگاه_دری💫
✍️چاو به ره