eitaa logo
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
15 فایل
🌷 اینجا با شهدایی آشنا میشی که حتی اسمشونم نشنیدی کانال های دیگر ما سیاسی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/302448687Cd7ee6e0c16
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید #ادواردو آنیلی 🌹
🌹🍃 او مسلمان بی تفاوتی نبود. همیشه دغدغه مسائل را داشت تا جایی که می‌خواست بخاطر ارتباطاتش در مدیریت باشگاه یوونتوس و با توجه به علاقه پسر قذافی به این باشگاه، سرنوشت را پیگیری کند. 🌹🍃 از زبان خود شهید ⬇️ 🌷 تک است چیزی دارد که سایر ادیان ندارند و آن وابستگی به ولایت اهل بیت(علیه السلام) است. 🌷مراقب باشید که را تنها با نام (علیه السلام) بشناسند. 🌹🍃 او گهگاه در مصاحبه‌هایش علیه سیاست‌های یا کارخانه فیات حرف می‌زد و در مقابل از طبقات جامعه حمایت می‌کرد و حتی عدم تمایل خود را برای به ارث بردن مجموعه فیات بیان می‌داشت و در عوض علاقه خود را در ادامه مطالعاتش در زمینه اعلام کرده بود. بلیندا راچمن یکی از هم دانشگاهی‌های او می‌گوید: ادواردو . مادرش از یک خانواده سلطنتى و پدرش یکى از موفق ترین و پولدارترین سوداگران جهان بود در حقیقت ادواردو شاهزاده ایتالیا بود اما در طرز تفکر و برخوردش نشانى از خود برتر بینى اى که معمولا در انسانهاى پولدار وجود دارد به چشم نمی آمد. ادواردو دوستان صمیمى و نزدیک نداشت. . بسیار بسیار €طبع و بود. هیچ زمانى را در زندگیم به خاطر ندارم که به اندازه وقتى با ادواردو بودم از ته دل خندیده باشم. بسیار بذله گو و و در عین حال آرام بود، اکثر اوقات آرام و ساکت بود.
🌹🍃 ادواردو دانشجوی در دانشگاه معروف "پرینستون ” نیویورک بود. خودش هم متولد نیویورک بود. او انجیل و تورات را خوانده، اما اینها او را قانع نکرده بود. در 20 سالگی برحسب اتفاق در کتابخانه چشمش به افتاده و چند آیه از آن را میخواند و احساس میکند این نمیتواند کلام بشر باشد. قرآن را کامل میخواند و تصمیم میگیرد مسلمان شود؛ بدون اینکه نیاز به مشورت با کسی را احساس کند. به یک مرکز اسلامی در نیویورک میرود و آنجا میگوید من میخواهم مسلمان شوم، شهادتین را میگوید و آنجا نامش را میگذارند. ادواردو پس از سفر به ایران شیعه شد و توانست با (ره) دیدار کند. 🌹🍃 ادواردو که پس از ایمان به رسول خدا و اهلبیت همچون (آقازاده مشهور که اسلام را بر ثروت و قدرت خانوادگی ترجیح داد تا به مقام شهادت رسید.) در تاریخ مسلمانان جهان به یادگار ماند. کسی که از هر فرصتی برای تبلیغ اسلام بین دوستانش استفاده می‌کرد تا جایی که با تلاش و راهنمایی او، دوست نزدیکش پسر ایتالیا مسلمان شد و عجیب اینکه سرنوشتشان با هم شبیه بود و هر دو بطرز مشکوکی به شهادت رسیدند. 🌹🍃 ادواردو با اعمال نفوذی که داشت، کانال یک تلویزیون ایتالیا را قانع کرد که یک راجع به کشورهای اسلامی بسازد و تهیهکنندگی فیلم را نیز خودش بر عهده گرفت. در این راستا به ایران هم آمد و بعد هم این فیلم را در تلویزیون به نمایش گذاشت. بعد از نمایش آخرین قسمت با "ایگور من" خبرنگار روزنامه "لاستامپا" درباره اسلام به مناظره نشست. همچنین وقتی منتشر شد، یک ناشر ایتالیایی تصمیم گرفت آن را منتشر کند. ادواردو با شنیدن این خبر به دیدن او رفت و به او به خاطر انتشار این کتاب اعتراض کرد. 🌹🍃 دکتر قدیری ابیانه درباره فعالیت های وی می گوید: او میگفت که نمیتوانم ببینم به من توهین شود و من هیچ حرفی نزنم. وی همچنین در برابر در فلسطین طاقت نمیآورد و به نخستوزیر و رییسجمهوری و حتی سران کشورهای دیگر زنگ میزد و خواستار جلوگیری از این اقدامات میشد که من به او گفتم داری با این کارها شهادتت رو جلو میاندازی. صهیونیستها دست از سر تو بر نخواهند داشت، از این کارها پرهیز کن.
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷 شهید مدافع حرم 🌻 ولادت: ۱۳۳۸ 🍂 شهادت: ۱۳۹۳/۱۰/۱۶ 🕊محل شهادت : کاظمین ✨ ملقب به : ابومریم 🍁نحوه شهادت : پس از اقامه نماز ظهر عملیاتی به نام «محمد رسول ا…» آغازمی شود و با تعدادی از نیروهای رزمنده برای یاری رساندن به همرزمانش پیشروی می کند و بعد از رشادت بسیار مورد اصابت گلوله تک تیر انداز داعشی قرار می گیرد و بعد از اینکه به همرزمانش وصیت می کندکه عقب نروید و نگذارید زحمات بچه ها هدر برود و بعد از طلبیدن حلالیت به شهادت می رسد . 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #سید حمید تقوی فر🌹 شهیدی که جان رهبر را نجات داد😍
🌹🍃 زندگی آن‌ها با مهر و محبت و گه‌گاه نیز با ترس و وحشت سپری شد. مهر و عطوفت بی‌نهایت شهید تقوی به خانواده در کنار تهدید او به ترور و انفجار نارنجک در منزل. او همیشه خود را یک کشاورز و کشاورززاده می‌دانست. در سال‌های اخیر، شهید تقوی مؤسس یکی از گردان‌های حشدالشعبی عراق (نیروهای مردمی) و فرمانده گردان مقاومت مردمی «سرایا‌الخراسانی» عراق بود . 🌹🍃 از زبان همسر شهید ⬇️ حاج حمید معمولاً بعد از نماز صبح به روستا می‌رفت و تا غروب کار می‌کرد و غروب از روستا برمی‌گشت. یک روز که می‌خواستیم از روستا برگردیم پسربچه‌ای از اهالی روستا از حاج حميد پرسید که دوباره کی به روستا می‌آید چون دارد یک سوره از قرآن حفظ می‌کند و می‌خواهد برای حاج حمید بخواند. حاج حمید خوشحال شد و با خنده گفت حتی اگر شده به‌خاطر تو هم می‌آیم فقط تلاش کن سوره قرآن را به خوبی حفظ کنی. پسربچه هم با خوشحالی قول داد. وقتی در حال ترک روستا بودیم حاج حمید به من گفت چند روز پیش به چند تا از بچه‌های روستا به‌خاطر حفظ قرآن هدیه دادم. خوشحالم که این موضوع موجب شد تا بچه‌های دیگر هم به‌فکر حفظ قرآن بیفتند. 🌷 حاج حمید سال ۹۱ بعد از اینکه بازنشسته شد وقتش را به سه قسمت تقسیم کرد. یک ماه یا بیست روز را در عراق و بیست روز را در تهران و دو هفته را در اهواز می‌گذراند. او برای تشکیل نیروی مردمی (حشد شعبی) برای مبارزه با داعش به عراق رفت‌وآمد داشت. به اهواز هم برای سرکشی به مادرش و تبدیل خانه پدری به مرکز فرهنگی و حسینیه در رفت و آمد بود. 🌷 او به معنای واقعی کلمه به مال دنیا بی‌اعتنا بود . به مردم خیلی اهمیت می‌داد . 🌷 همیشه طوری رفتار می‌کرد که من و بچه‌ها فکر می‌کردیم یک کوه پشت ما ایستاده است . 🌷 تواضع، یکی از خصوصیات بارز او بود. یک شب حاج حميد روی مبل نشسته بود و مشغول خواندن كتاب بود. من هم تلويزيون را روشن كردم و كنار حاج حميد نشستم. تلويزيون داشت خاطرات جبهه مقام معظم رهبری را پخش می‌کرد، آقای خامنه‌ای(دامت برکاته) فرمودند : ما در مهلکه‌‌ایی گیر افتاده بودیم، که بنده خدایی آمد و با ماشین ما را از مهلکه نجات داد. حاج حمید همین‌طور که سرش در کتاب بود و با همان مظلومیت همیشگی گفت: « .» 🌷 پدر او در سال ۶۲ و در عملیات خیبر و برادر حاج حمید در سال ۶۴ در عملیات آزادسازی فاو در جزیره مجنون به شهادت رسیدند. پدرش قبل از شهادت می‌گفت: حاج حمید مشوق من برای رفتن به جبهه است .
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷 شهید امر به معروف و نهی از منکر 🌻 ولادت: ۱۳۷۱ 🍂 شهادت: ۱۳۹۳/۱/۳ 🕊محل شهادت : در ۲۵تیرماه سال ۹۰، در منطقه تهرانپارس و در چهارراه سیدالشهدا مجروح شد 🍁نحوه شهادت : احسان شاه‌قاسمی و دوستانش در خودرو شخصی‌شان در حال گوش دادن به موسیقی «غیرمجاز» با صدای بلند بودند که علی خلیلی در راستای امر به معروف و نهی از منکر به آن‌ها تذکر داد. مشاجرهٔ لفظی آنان شدت گرفت و به درگیری فیزیکی منتهی شد و شاه‌قاسمی با وارد کردن ضربات چاقو به گردن خلیلی او را مجروح کرد. خود خلیلی علت تذکر را تعرض شاه‌قاسمی و دوستانش به دو زن اعلام کرده بود که در دادگاه اثبات نشد. فردای همان روز شاه‌قاسمی دستگیر و بعداً به سه سال حبس و پرداخت دیه محکوم شد، اگرچه در نهایت پس از پرداخت دیه با رضایت خلیلی و پدرش از زندان آزاد شد. خلیلی پس از چند جراحی و مدتی بستری از بیمارستان مرخص شد و با پای پیاده به کربلا رفت. اما تقریباً سه سال بعد در ۴ فرودین ۱۳۹۳ در اثر عفونت ریوی درگذشت. به تشخیص پزشکی قانونی مرگ او مرتبط با جراحات گذشته بوده‌است. شاه‌قاسمی دوباره دستگیر و این بار به قتل متهم و به قصاص محکوم شد. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #علی خلیلی 🌹 شهید دفاع از ناموس
🌹🍃 علی معتقد بود که اسم کارش را امر به معروف نمی‌گذارد بلکه آن اقدام را  می‌داند و به گفته وی دفاع از ناموس بر هر مسلمانی واجب است. 🌹🍃 جز خدا هیچ کسی پشت آدم نیست، من آن موقع هم که رفتم با آن افراد درگیر شدم به کسی امید ندوخته بودم به خاطر رفتم و دفاع کردم. 🌹🍃 از زبان یکی از دوستانش⬇️ رسم خوبی داشتیم، ماه رمضون ها بعضی شب ها چند تا از مربی ها جمع میشدیم افطاری میرفتیم خونه دانش آموزا. یه بار تو یکی از شبا تو ترافیک گیر کردیم اذان گفتند. علی گفت: وحید بریم نماز بخونیم؟ وقت نمازه. من گفتم پنج دقیقه بیشتر نمونده علی جان بزار بریم اونجا میخونیم. نشون به اون نشون که یک ساعت و نیم بعد رسیدیم به خونه بنده خدا! از ماشین که پیاده شدیم زد رو شونمو گفت: کاری که موقع نماز اول وقت انجام بشه ابتر میمونه!!!! 🌹🍃 پدر شهید ⬇️ ایشان هر وقت به خانه وارد می شد بر دستان من بوسه می زد و احترام بالایی برای خانواده قائل بودند . فرزندم گفت برایم دعا کن شهید شوم . 🌹🍃 مادر شهید ⬇️ روح بزرگی داشت و در هر جمعی قرار می گرفت اطرافیان را جذب خصوصیات اخلاقی پسندیده خود می کرد. خدمت به اطرافیان در هر شرایطی، اخلاص و تلاش برای رفع مشکلات دیگران از ویژگی های بارز فرزندم بود و من در این ۲۱ سال حتی یک پرخاشگری و ناهنجاری اخلاقی از او ندیدم و این شاید برای این دوره و زمانه خیلی عجیب باشد. 🌹🍃 در قطعه ۲۴ بهشت زهرا به خاک سپرده شد. 🌹🍃 کتاب شرح خاطرات و زندگی‌نامه شهید است که از سوی انتشارات تقدیر منتشر و روانه بازار کتاب شد.
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷 شهید مدافع حرم 🌻 ولادت: ۱۳۷۳/۱/۶ 🍂 شهادت: ۱۳۹۴/۱/۴ 🕊محل شهادت : سوریه، 🍁نحوه شهادت : اصابت ۳تیر به چشم چپ،گونه راست و همان کتفی که در فتنه ۸۸ مصدوم شده بود . به دلیل موقعیت بد حضور وی در سنگلاخ، دندان ها و استخوان پایش نیز هنگام سقوط به زمین شکسته و پیکر وی چند  ساعتی تا برگشت به نیروهای خودی بر زمین مانده بود. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #حسین معزغلامی🌹 دو نکته مهم در وصیت نامه شهید ۲۳ساله...
🌹🍃 در سال های ابتدایی حدود ۲ سال بطور آزاد درس حوزوی در محضر اساتیدی که از محضر آیت الله مجتهدی تلمذ می کردند، میخواند. 🌹🍃 فتنه ۸۸ و دیدن گریه های سید مظلوم امام خامنه ای، حسین را که تنها ۱۵ سال داشت جذب بسیج کرد و در درگیری با عناصر فتنه در همان سال از ناحیه کتف آسیب دید که هرگز قابل درمان نبود. 🌹🍃 از زبان یکی از همسایگان ⬇️ به او گفتم تو از تمکن مالی خوبی برخوردار هستی و همه امکانات مادی برایت فراهم است و در رفاه زندگی می کنی، چطور می توانی این دنیا با آن همه زیبایی و تفریح را رها کنی و خانواده با محبتت را بگذاری و بروی، در جواب من فقط لبخند زد و پاسخی نداد ! 🌹🍃 حجت الاسلام پناهیان در تحلیل وصیت نامه وی به دو نکته شاخص وصیت این جوان ۲۳ ساله اشاره کردند ⬇️ ✨اول اینکه حسین تاکید داشته در شهادتش هیچ نهاد و ارگانی را مقصر ندانیم و این یعنی او صرفا برای ایران و مردمش و جمهوریت و اسلامیت ایران به دستور ولایت رفته است. ✨ دوم اینکه می نویسد در شرایط بد اجتماعی و اقتصادی نیز رهبر عزیزمان را تنها نگذارید که این نشاندهنده دلواپسی شهید برای ولایت، مردم و انقلابش است . 🌹🍃 از زبان پدر شهید ⬇️ هر زمان که می‌خواهم آرامش روحی کسب کنم، از خداوند آرامش روح حسین و محشور شدنش را با شهدا می‌خواهم. حسین شب‌های جمعه حتما به مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی می‌رفت. هر مکانی که بوی شهدا را می‌داد حسین به آن مکان علاقه ویژه‌ای نشان می‌داد. در میان خانواده و اقوام هم علاقه ویژه‌ای به که در سال 1363 در منطقه کمین منافقین کردستان به همراه 10تن از شهدای مظلوم جهاد سازندگی به شهادت رسید، داشت. او به قدری با عموی شهید خود انس گرفته بود که به دنبال ثبت و بازسازی زندگیش بود. 🌹🍃 از زبان مادر شهید ⬇️ حسین بسیجی بود؛ از آن بچه بسیجی‌های پای کار. این اواخر بیشتر وقت‌اش را صرف تربیت نوجوان‌ها می‌کرد. دوستان و یارانش در جبهۀ دفاع از حرم پر کشیدند. شهادت رفقا به ویژه آتش دلش را بیشتر کرد، جواد یک سال پیشتر از او در جبهۀ دفاع از اسلام، حاجت روا شده بود. با اینکه وضع مالی خانواده‌ خوب بود ولی حسین دلبستگی به مال دنیا نداشت. برای ترویج فرهنگ انقلابی در جامعه خیلی تلاش می‌کرد، رعایت حلال و حرام و توجه به مسائل شرعی برای شخصیتی مثل حسین چیز عجیبی نیست.
امروز به نیت : 🌷شهیدی که در شب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد 🍃ولادت: خرداد ماه 1338 🍂شهادت: 1363 🍁نحوه شهادت: در عملیات کربلای 5 با سمت فرمانده گردانهای لشکر 41 ثارالله آسمانی شد. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #حاج علی محمدی پور 🌹 شهیدی که در شب عملیات به تک تک رزمندگان گفت که سرنوشتشان چه خواهد شد !!!
🌹🍃 از زبان پدر شهید ⬇️ علی بچۀ بود. نگاه کردن به صورتش شگون داشت. صبح که از خواب بیدار می شدیم اگر توی صورتش نگاه می کردیم، آن روز، برای ما روز خوبی می شد، روزی که در آن کارها روبراه می شد و مشکلات انگار خود به خود حل می شدند.از وقتی که علی به دنیا آمد روزگار ما شروع کرد به بهتر شدن. تنگناها کم کم از بین می رفتند و دیگر فقر مثل گذشته به ما فشار نمی آورد. 🌹🍃 نحوه ی شهادت خودش را هم گفت⬇️ بچه های گردان دور حاج علی جمع شده اند و او دارد سرنوشت بچه ها را بیان می کند : حسین برادرم،‌چه بخواهد و چه نخواهد، شهید خواهد شد. نجمیان،سید کاظم و برادرش،مهدی امراللهی و غلام نهویی هم شهید می شوند. جواد کامرانی و عباس علیزاده زخمی می شوند. رضا قربانی،محمود حسن زاده دو دوست با وفا، با هم شهید می شوند. ثمره نه شهید می شود و نه مجروح. همۀ پیش بینی های حاج علی درست از کار در آمد.او حتی نحوه شهادت خودش را هم گفت. این عملیات برای من آخرین عملیات خواهد بود. من دیگر بر نمی گردم. 🌹🍃 شفا دادن برادر ⬇️ شهادت علی خیلی برایمان سنگین بود. همه ما او را بیش از حد دوست داشتیم شهادت او، برادرش کاظم را از پا انداخت، کاظم مریض شد و داشت از دست می رفت. او را برداشتیم و به رفسنجان بردیم، فایده ای نداشت. بردیمش یزد باز هم بی فایده بود بردیمش تهران، انگار نه انگار! کاظم داشت از دست می رفت، رنگش زرد شده و گونه هایش بیرون زده بود از دکترها کاری ساخته نبود از هیچ کس کاری ساخته نبود کاظم لب به غذا نمی زد. یاد علی افتادم فقط او می توانست کمکش کند. به مادر بچه ها گـفـتـم : راه حل را پیدا کـردم، می دانم چطوری کاظم را خوب کنم ! گفت : چطوری؟ گفتم : تو چکار داری من کاری می کنم که کاظم دوباره غذا بخورد و چاق شود. گفت : خدا از دهانت بشنود خسته شدیم از بس او را پیش دکتر بردیم. تکه پنبه ای از روز شهادت حاج علی باقی مانده بود، آنرا برای یادگاری نگه داشته بودم، امیدم به آن بود صـبـح بلند شدم، وضو گرفتم، پنبه را برداشتم رو کردم به درگاه خداوند و گفتم: خدایا این مریض برادر علی است و این پنبه یادگار اوست. به روح علی قسمت می دهم که برادرش را شفا بدهی . آمدم بالای سر کاظم پنبه را مالیدم به سرو صورتش، نیم ساعتی نگذشته بود که کاظم بیدار شد و گفت ام. مادرش با تعجب گفت " من گوید گرسنه ام ، انگار دارد خوب می شود گفتم : غذا خواهد خورد هر چی خواست به او بده. کاظم اولین کسی بود که علی شفایش داد. مردم به علی معتقدند. الان هم افراد زیادی هستند که به روح علی متوسل می شوند. 🌹🍃 کتاب پیرامون خاطرات و زندگی سردار عارف شهید حاج علی محمدی پور می باشد .
امروز به نیت : 🌷شهید مدافع حرم 🍃ولادت: ۶۹/۱۱/۷ 🍂شهادت: ۹۵/۱/۲۱ 🕊محل شهادت: 🍁نحوه شهادت: بعد از شکنجه های زیاد با تیر خلاص به شهادت رسیدند 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #محسن قوطاسلو 🌹
🌹🍃 بهترین محســن، ایجاد بین بود . تلاش میکرد بین دوستــان، کوچکترین مشکلی پیش نیاید، محسن تمام کمالـات را به کمال رسانـــد. اعتقاد بسیاری به داشت. دوری او بـرای ما سخـت است ولی محسن به آرزویش رسید. 🌹🍃 یکی از های زیبای حاج محسن بی نظیر ایشون بود که همیشه زبون زد همه بچه ها چه تو بسیـج و چه تو هیئـت بود؛ برای مثال همیشه برای ماها که افتخـار رفاقـــت باهاش رو داشتیم باعث غـرور بود که رفیقمون از تڪاورای تیپ 65 ؛ اما آقا محسـن هم با اینکه غـــرور خاصی رو نسبت به ارتش داشت، هر وقت که تو جمع بسیجی هـا بود خودش رو می دونست و اگر کسی تو جمعی که بچه بسیجی ها بودن ایشون رو با القـــاب نظامیش خطاب میکرد شدیدا ناراحـــت میشد و مـےگفت: من اگر هم الان تو ارتـشم به برکت حضورم تو بسیـــج و دستگاه اهل بیت. 🌹🍃 حاج محسن به (علیه السلام) و شهید علاقه خاصی داشتند و تاریخ ۲ تا شهید دقیقا 1 روز شده است.
امروز به نیت : 🌷 شهید 🍃 ولادت : 1334/12/3 🌷 اسارت : 1363/12/22 🍂 شهادت : 1375/5/20 🌹 نحوه شهادت : برای انجام مأموریت در روز پاسدار راهی زاهدان شد. افراد نا‌شناس خودرو حامل او را چندبار از مسیرش منحرف کردند سرانجام با واژگون شدن خودرو شهید شد. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #محمد شهسواری 🌹 شهیدی که در محاصره دشمن مرگ بر صدام گفت😳
🌹🍃 سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی 👈 ما افتخار می‌کنیم شهید (محمد) مال ما بود و با دست‌های بسته، با صلابت و در محاصره دشمن، فریاد زد: . 🌹🍃 از زبان شهید 👈 لحظه ای که این شعار را دادم، عکس العمل های متفاوتی را شاهد بودم، یکی میزد توی سرم، یکی میخواست تیربارانم کند و… مرا سوار تانک کردند و البته وقتی شعار میدادم کسانی که کنارم بودند می گفتند نگو نگو، مگه از جون خودت سیر شدی؟ در صورتی که اون لحظه فکر میکردم در کرمان هستم و درراهپیمایی شعار میدهم و اصلا فکر نمی کردم که در دل دشمن هستم. 🌹🍃 از زبان مادر شهید 👈 دو ماه از اسارت محمّد بیشتر نگذشته بود، هنوز به سختی‌ها عادت نکرده بودیم، درست زمانی که به مرهم نیاز داشتیم، خدا قسمت کرد دست بوس امام رفتیم. آقا با آن عظمتش شربت از دست خادم گرفت. گفت: می‌خواهم با دست خودم از مادر محمّد پذیرایی کنم. 🌹🍃 مقام معظم رهبری(دامت برکاته)👈 یكى مثل شهيد محمد شهسوارى آزاده‌ سرافراز جيرفتى به يك چهره‌ ماندگار در كشور تبديل مى‌شود؛ نه به خاطر اين‌كه وابسته‌ به يك قشر برتر است؛ نه، او يك و يك جوان برخاسته‌ى از قشرهاى پايين اجتماع است؛ اما و او، او را در چشم مردم ايران عزيز مى‌كند. آن روزى كه ماها پاى تلويزيون نشسته بوديم و ديديم اين جوان در چنگ دژخيمان رژيم بعثى صدام و زير شلاق و تازيانه‌ آنها فرياد مى‌زند: "مرگ بر صدام، ضد اسلام"، نمى‌دانستيم ايشان جيرفتى است؛ نه اسمى از او شنيده بوديم و نه خصوصيتى از او مى‌دانستيم؛ اما همه‌ وجود ما غرق تعظيم و تجليل از اين جوان آزاده شد. بعد هم بحمداللَّه به ميان مردم و كشور ما برگشت؛ امروز هم به عنوان يك شهيد نامدار و نام‌آور در ميان ملت ما مشهور است. 🌹🍃 از زبان فرزند شهید 👈 بابا اصلاً دنبال دنیا نبود، شاید باورتان نشود بعد از آزادی تا ۴ سال سوار دوچرخه می‌شد و با آن رفت و آمد می‌کرد، فقط سال آخر موتور ۱۰۰ خرید، یعنی ‌‌نهایت زندگیش موتور ۱۰۰ بود.
امروز به نیت : 🌷شهید مدافع حرم 🌻 ولادت: ۱۳۵۵ 🍂 شهادت: ۹۴/۸/۱۸ 🕊محل شهادت: سوریه، 🍁نحوه شهادت: اصابت گلوله به پهلو 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #علی تمام زاده 🌹
🌹🍃 از زبان همسر شهید ⬇️ 🌷 بی پروا بودن در مقابله با انحراف و دارا بودن روحیه انقلابی و شجاعت بی نظیر علی آقا موجب شده بود، ایشان به عنوان یک شخصیت جریان ساز و خط شکن معرفی شود . 🌷 ایشان بعد از شهادت به نماد و شهرت یافتند، چرا اخلاص ایشان از خداشناسی و توحیدش نشات می گرفت. وی موحد و بنده خالص خدا بود.خدا را خوب شناخته بود و تمام کارها را برای رضای خدا انجام دادن همان اخلاص بدون هیچ چشم داشت مادی از بندگان خدا ، فقط برای رضای خدا ، خیلی جاها ایشان فعالیتهای فرهنگی مختلفی داشتند . همیشه می گفتند : اگر کار برای باشد خداوند برکتش را در تمام لحظات زندگی جاری می کند . ، اش، ایشان، ، های_طولانی بعد از هر نمازش از خصوصیات برجسته ایشان بود . 🌷 با سربند (س) از ناحیه پهلو تیر خورد و به شهادت رسید. در معراج شهدا که دیدم‌اش، صورتش نیلی بود. این موارد برای من جالب بود چون معمولاً شهدا به هر معصومی که ارادت داشته باشند، مثل او شهید می‌شوند . 🌹🍃 مستاجر بود . بای تامین زندگی زیر بار خیلی از شغل ها که موجب گرفته شدن حریتش میشد نرفت! وقتی هم دستش خالی بود به میدان کارگران شهر میرفت و بعنوان کارگر بنایی سرکار میرفت! گاهی لباس روحانیت به تن داشت و دست‌هایش اثر کچ کاری!! جمله سردار ذوالنور در مراسم وداع با پیکر شهید علی تمام زاده تعبیر زیبایی بود : "گردی از دنیا بر دامن این شهید ننشسته بود"