هدایت شده از عکسنوشته فرهنگ و حجاب
"اگه روزی من نباشم تو بازم همین چادرو حجابت رو داری؟" با تعجب نگاهی به صورتش کردم و گفتم: "من به چادر افتخار می کنم، معلومه که همیشه با چادر می مونم .مگه از اول نداشتم؟" گفت :" دلم می خواد به یقین برسم، دلم می خواد خاطرم را جمع کنی، دلم می خواد مثل مرواریدی باشی که تو یه صدفه." گفتم: " مطمئن باش من همون جوری زندگی می کنم که تو بخوای." حرفاش به وصیت شبیه بود. بار آخری بود که از لاسجرد میرفتیم تهران. چند روز بعد از آن برای آخرین بار رفت جبهه و من را با یک وصیتنامه شفاهی تنها گذاشت.
همسر شهید اسماعیل معینیان
#شهید
#کوچه_شهید
#حجاب
#عفاف
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
۲۳ آذر ۱۳۹۸
۲۴ آذر ۱۳۹۸
۲۴ آذر ۱۳۹۸
🌺شهید محمدرضا بهاری🌺
فرزند اصغر
متولد:۱۳۳۹/۸/۹
محل تولد : مراغه
تاریخ شهادت:۱۳۶۰/۹/۲۳
محل شهادت : گیلانغرب
مذهب : شیعه
دین : اسلام
🌺وضعیت تاهل : متاهل🌺
تحصیلات : پنجم ابتدایی
🌺درجه : ستوانیکم🌺
استان سکونت : آذربایجان شرقی
شهر سکونت : آبش احمد
نوع استخدام : کمیته
زندگی نامه:
شهید محمد رضا بهاری در خانواده ای متوسط و متدین در شهرستان مراغه دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد لیکن او نیز مثل اکثر همرزمانش به علت فقر شدید مالی از ادامه تحصیل محروم شده وبا کار و تلاش فراوان به کمک خانواده شتافت. ✅او فرزندی صالح برای خانواده بود و عاشق اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود و همیشه در مساجد و هیئت ها و مراسم مذهبی و اخلاقی حضوری فعال داشت. شهید بهاری دارای اخلاقی خوب و پسندیده بود به طوری که خانواده و اطرافیانش همیشه از ❇️اخلاق و منش❇️ زیبای او به نیکی یاد مینمایند.
🕊🌼شهید در آذر ماه سال1360 با لبیک گفتن به ندای معبودش با پرو بالی خونین در منطقه گیلان غرب شهد شیرین شهادت را نوشیده و به سوی حق پرواز کرد.🌼🕊
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
۲۴ آذر ۱۳۹۸
۲۴ آذر ۱۳۹۸
۲۴ آذر ۱۳۹۸
سال 85 که رفتیم عقد کنیم یک دستخطی نوشت و خواست آن را امضا کنم📝. داخل کاغذ نوشته بود دلم نمیخواهد یک تار موی شما را نامحرمی ببیند☝️
من هم امضا کردم.
مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت این پسر خیلی سخت گیر است😒 اما من ناراحت نشدم چون فهمیدم میخواهد زندگی کند... و واقعا هم زندگی با او به من مزه می داد.☺️🌹
شهید مهدی قاضی خانی🌺
#حجاب
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
۲۴ آذر ۱۳۹۸
۲۴ آذر ۱۳۹۸
#کلام_شهید
💠از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد. انسان يک تذکر در هر 4 ساعت به خودش بدهد، بد نيست. بهترين موقع بعد از پايان نماز، وقتی سر به سجده می گذاريد، مروری بر اعمال از صبح تا شب خود بيندازد، آيا کارمان برای رضای خدا بود.
#شهید_ابراهیم_همت🌷
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
۲۴ آذر ۱۳۹۸
🌹خـــاطره شهــدایی #شهید_محمدتقی_حسینی
وعــده ی حضرت زهـرا(س)❤️
✍روزے کہ قرار بود محمدتقے را در امامزاده عقیل اسلامشهر دفن کنند،
خانمے همراه همسر خود وارد امامزاده شدوپرسید:این قبر را براے چہ کسے آماده میکنید؟
بہ او گفتند:در این قبر قرار است شهیدے دفن بشودباشنیدن این سخن آنها شروع بہ بیقرارے و گریہ نمودند😭علت را که جویا شدند،جواب دادند:دیشب خواب حضرت زهرا(س)را دیدیم که میفرمود:فردا شهیدے را که براے دفاع از دخترم بہ شهادت رسیده، به امامزاده عقیل خواهند آورد حتما بہ پیشوازش برو...!💔
#شهیـــد_مدافع_حــرم
#شهید_محمدتقی_حسینی🌹
لشکر سرافراز فاطمیون
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
۲۴ آذر ۱۳۹۸
شهیدی ک نماز نمیخواند🤔
تو گردان شایعه شد
نماز نمی خونه
گفتن ..
تو که رفیق اونی..بهش تذکر بده..
باور نکردم و گفتم ..
لابد می خواد ریا نشه..
پنهانی می خونه.☺️
وقتی دو نفری توی سنگر کمین جزیره ی مجنون.. بیست و چهار ساعت نگهبان شدیم
با چشم خودم دیدم که نماز نمی خواند! 😳توی سنگر کمین.. در کمینش بودم
تا سرحرف را باز کنم ..
گفتم بهش ک..
ـ تو که برای خدا می جنگی.. حیف نیس نماز نخونی…😁
لبخندی زد و گفت ..
یادم می دی نماز خوندن رو☺️
ـ بلد نیستی ؟😳
ـ نه..تا حالا نخوندم😢
همان وقت داخل سنگر کمین.. زیر آتش خمپاره ی شصت دشمن..تا جایی
که خستگی اجازه داد.. نماز خواندن را یادش دادم
توی تاریک روشنای صبح.. اولین نمازش را با من خواند. دو نفر نگهبان بعد با قایق پارویی که آمدند و جای ما را گرفتند. سوار قایق شدیم تا برگردیم. پارو زدیم و هور را شکافتیم
هنوز مسافتی دور نشده بودیم که خمپاره شصت توی آب هور خورد و پارو از دستش افتاد آرام که کف قایق خواباندمش.. لبخند کم رنگی زد.😔
با انگشت روی سینه اش صلیب کشید و چشمش به آسمان یکی شد . . .
و با لبخند به شهادت رسید.😔🌹
اری.. مسیحی بود که مسلمان شد و بعد از اولین نمازش به شهادت رسید...😓
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
۲۴ آذر ۱۳۹۸
۲۵ آذر ۱۳۹۸