#ختم_صلوات امروز به نیت :
🌷 شهید مدافع حرم #سیدجواد_اسدی
🍃ولادت: 59/7/18
🍂 شهادت: 95/2/17
🍁 محل شهادت : سوریه، کربلای #خان_طومان
🕊 نحوه شهادت :
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
#سهم_هر_بزرگوار_5صلوات
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🌷 راوی : همسر محترمه شهید ⬇️
🌹🍃 سید از کوچکی دوست داست مثل داداشش خیرالله شهید بشه. حتی موی سرشو مثل اون شونه میزد.
🌹🍃 به بچه های کوچکتر #قرآن یاد می داد. #تعزیه_خوانی هم می کرد. همیشه عباس خوان تعزیه ها بود.
🌹🍃 #برخورد_اجتماعی_اش خیلی خوب بود. در #سلام_کردن پیشقدم بود. اصلا فکر منفی نداشت. اهل #غیبت نبود. در کمک کردن پیشقدم بود؛ می گفت تا جایی از دستم بر می آید به دیگران کمک میکنم. #احترام فوق العاده ای به #پدر_و_مادرش می گذاشت. دغدغه اش اجازه مادرش بود؛ مادرش گفت تو را سپردم به حضرت زینب. همیشه #خنده_به_لب داشت و با خوشرویی با همه رفتار می کرد با پسرش سید احمد خیلی صمیمی بود در کارهای خانه کمکم می کرد با اینکه بیشتر ماموریت بود اما همان قدر که منزل بود به کارمان می رسید.
🌹🍃 قبل از اعزام هرچه لازم بود گفت، گفت #نماز_اول_وقت را فراموش نکن به سید احمد مهربانی کن. گفت حدیث دو چیز می گویم یک چیز #نماز _اول_وقت و دیگری #حجاب و هر کدام را ۳ بار تکرار کرد. خیلی مقید به نماز بود همیشه بعد از نماز امکان نداشت دعا نکند آخرین دعایش این بود خدایا مرگم را #شهادت قرار بده.
#ختم_صلوات امروز به نیت :
🌷شهید تازه مسلمان #گانتی_لاواتلی_کنت_لوکا
🍃ولادت: 1955
🍂شهادت: 1386/1/13
🕊محل شهادت: توسط صهیونیستها به شهادت رسید و پیکرش را زیر پل #گاریبالدی رم پیدا کردند
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
#سهم_هر_بزرگوار_5صلوات
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #گاتنی لاواتلی کنت لوکا🌹
پسر سلطان شراب که بخاطر عقائدش به شهادت رسید
🌹🍃 لوكا از زمان كودكی از دوستان #ادواردو_نيلی بود. وی در سال 1988 به همراه ادواردو آنيلی به ايران آمد. در آن زمان ادواردو از طرف شبكه يك تلويزيون ايتاليا مسئول تهيه يك فيلم مستند در مورد ايران شده بود. ادواردو با اعمال نفوذ خود توانسته بود مجوز ساخت چنين برنامه مستندی را بگيرد. او خود مسئوليت ساخت مستند را بر عهده گرفت تا مستندي متفاوت و مبتني بر حقايق #جنگ_و_ايران بسازد؛ فيلمی كه بعداً از تلويزيون پخش شد.
🌹🍃 در اين سفر ادواردو دوست خود، لوكا را با خود به ايران آورد. لوكا در اين سفر به عنوان #فيلمبردار به ايران آمده بود. در اين سفر ادواردو به دوستان ايرانی خود گفته بود كه با لوكا در مورد #اسلام صحبت كرده و او را تا مرز اسلام آورده است اما نتوانسته او را مسلمان كند. اما بر اين باور بود كه يك هُل برای اسلام آوردن او كافی بود و از آنها می خواهد كه با لوكا صحبت كند.
🌹🍃 یكی از دوستان ادواردو در جلسهای به مدت دو ساعت با لوكا در هتل آزادی (اوين) صحبت ميكند و اين جلسه منجر به اسلام آوردن وی و پذيرش تشیيع میشود. سپس به اتفاق هم به منزل آيتالله سيد علي گلپايگانی واقع در يوسفآباد میروند و آنجا مراسم تشرف لوكا به تشيیع برگزار ميگردد.
🌹🍃 لوكا در اين سفر به همراه ادواردو به #مناطق_جنگی سفر میكند. البته اين در زمانی است كه آتشبس بين ايران و عراق برقرار شده بود.
🌹🍃 لوكا ناچار بود بين ثروت و عقيده يكی را انتخاب كند و او نيز مثل ادواردو #عقيده را برگزيده بود.
#زندگی ساده و شغل فيلمبرداری را بر توليد مشروب و فعاليت در امور مستهجن را ترجيح داده بود و به خاطر عقايدش توسط خانواده منزوی و مترود شده بود. او به خانوادهاش گفته بود كه بين عقيده و ثروت عقيده را ترجيح ميدهد.
🌹🍃 دوستان ايرانب لوكا میگويند در سفری كه سالها قبل بعد از اسلام آوردن لوكا به ايتاليا داشتهاند به منزل او رفته بودند و مشاهده كردهاند كه لوكا عكس #امام_خمينی را در اطاق خود نصب كرده است.
#ختم_صلوات امروز به نیت :
🌷 شهیدی که حاضر شد سرش بریده شود ولی عملیات #فتح_المبین را لو ندهد، #عباسعلی_فتاحی
🍃ولادت:
🍂شهادت: 61/1/2
🕊 نحوه شهادت: 6 روز بعد از عملیات فتح المبین در رودخانه دوویرج و زیرپل پیکرش را که سر در بدن نداشت پیدا کردند.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
#سهم_هر_بزرگوار_5صلوات
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
💠 راوی: آقای محمد احمدیان از بچه های تفحص
🌹🍃 بچه دولت آباد اصفهان بود، سال #60 به #شش_زبان زنده دنیا تسلط داشت، #تک_فرزند خانواده هم بود، زمان جنگ اومد و گفت : مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم.
🌹🍃 عباس اومد جبهه، خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم #گردان_تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند : آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه. بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
🌹🍃 یه روز #شهید_خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن #پل_چهل_دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود. پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی فتاحی بود. قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: به هیچ وجه با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره و تخریبچی ها رفتند.
🌹🍃یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته. اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد. زمزمه #لغو_عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه عباسعلی فتاحی توی شکنجه ها لو بده. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما #خیلی_مَرده، سرش بره زبونش باز نمیشه. برید عملیات کنید. عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم.
🌹🍃 اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته. اونا هم زنده زنده #سرش_رو_بریدند😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین. گفتن مادر بیخیال. نمیشه. مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط ….. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم. مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه #دیگه_حرف_نزد😔