ختم صلوات امروز به نیت :
🌷شهید مدافع حرم، #علی_امرایی
🍃 ولادت: ۶۴/۱۰/۱۲
🍂 شهادت: ۹۴/۴/۱
🕊 محل شهادت: سوریه، #شهر_درعا
🍁 نحوه شهادت: اصابت موشک به خودرو، همانند مقتدایش حضرت علی اکبر(علیه السلام) ارباًاربا میشود و با زبان روزه آسمانی میشود.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷اولین شهید مدافع استان بوشهر، شهید مدافع حرم، #محمد_احمدی_جوان
🌺 ولادت: ۶۸/۱۲/۵ (شب مبعث)
🍂 شهادت: ۹۴/۹/۱۳ (روز معراج پیامبر اکرم،ص،)
🕊 محل شهادت: سوریه، #حومه_شهر_حلب
🍁 نحوه شهادت: مورد اصابت ترکش قرار میگیرد و درحالی که دو چشم خود را از دست داده بود مجروح شده و پس از ۴۳ روز بستری شدن و تحمل درد های ناشی از جراحت های میدان نبرد در یکی از بیمارستان های تهران آسمانی شد.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷شهیدی که عراق ها برایش ختم گرفتند، شهید #عباس_صابری
🌺ولادت: ۵۱/۷/۸
🍂شهادت: ۷۵/۳/۵
🕊محل شهادت: منطقه عمومی #فکه، عملیات تفحص شهدا
🍁 نحوه شهادت: از جستجوگران نور بود و مسئولیت تخریب کمیته جستجوی مفقودین را بر عهده داشت. مصادف با ۷محرم ۱۴۱۷ طی انفجار مین در فکه آسمانی شد.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹 از زبان مادر محترمه شهید ⬇️
🌷۳ پسر به نامهای حسین، حسن و عباس دارم که پسرانم به شهادت رسیدند؛ حسینآقا شب اربعین سال ۱۳۴۱ به دنیا آمد و شب هفتم شهادتش در سال ۱۳۷۶ مصادف با شب اربعین بود. حسنآقا متولد ۱۳۴۹ بود که در عملیات بیتالمقدس ۲ به شهادت رسید. عباس آقا شب میلاد حضرت علیاکبر(علیه السلام) در سال ۱۳۵۱ به دنیا آمد و پیکرش در روز عاشوای ۱۳۷۵ تشییع و به خاک سپرده شد.
🌷پسرانم همدیگر را خیلی دوست داشتند، ندیدم برادرهایی این طور بوده باشند؛ عباس آقا و حسین آقا بعد از شهادت حسن آقا و حتی قبل از آن عشق و علاقهای به این دنیا نداشتند تا بالاخره دعوت حق را لبیک گفتند.
🌷مسجد نزدیک خانهمان بود و بچههایم را از کودکی به مسجد میبردم؛ وقتی که به ماه محرم نزدیک میشدیم، برای بچهها لباس مشکی میگرفتم و پای روضههای امام حسین(علیه السلام) مینشستیم؛ آنها هم خیلی ایام عزاداری برای اباعبدالله(علیه السلام) را دوست داشتند.
🌷عباس پسر سومم است؛ قبل از اینکه او به دنیا بیاید، در عالم خواب دیدم یک آقا به من گفت: نام این پسر شما عباس است. وقتی هم پسرم به دنیا آمد، اسم او را عباس گذاشتم. حدود یک ماه از تولد عباس میگذشت که به سختی بیمار شد؛ پس از مراجعه به چند دکتر، او را در بیمارستان بستری کردیم؛ او کاملاً بیهوش بود، بیتابی میکردم، دکترها هم مرا دلداری میدادند و میگفتند: این بچه خوب میشود و بزرگتر که شد دکتر میشود. اما طولی نکشید که عباس دچار خونریزی پوستی شد، دلم شکست و بدون هیچ اعتمادی به دکترها به امامزاده «سید نصرالدین» بازار که علمای بزرگی نیز در آنجا دفن شدهاند، رفتم؛ به حضرت ابوالفضل(علیه السلام) متوسل شدم وقتی به منزل بازگشتم، از بیمارستان تماس گرفتند تا پدرش برای عباس دارو ببرد. من هر لحظه منتظر خبر بودم وقتی آقا نصیر(پدر عباس) به خانه آمد، با خوشحالی گفت: عباس خوب شده؛ میگویند دیشب شفا پیدا کرده است.
پزشکی هم از آمریکا آمده بود و پس از معاینه گفت: او هیچ مشکلی ندارد و وضعیتش فرق کرده است. پنج ماه مراقب عباس بودم اما در این چند ماه تب هم نکرد؛ با اینکه دکتر خواسته بود تا ۱۶ سالگی تحت نظر باشد و کوچکترین خراشی هم به بدنش وارد نشود اما او در ۱۳ سالگی راهی جبهه شد و به کرامت آقا ابوالفضل العباس(علیه السلام) بهبودی کامل یافته بود.
🌷عباس آقا در سه ماه تابستان روزه میگرفت اما نمیگفت که روزه است. موقع اذان مغرب میآمد و میگفت: مامان، خوراکی چی داریم؟ میگفتم: چرا الان میگویی از صبح تا حالا نگفتی؟! بعد میفهمیدم که روزه بود. او شبها مخفیانه به پشتبام میرفت و پشت کولرها نماز شب میخواند.
🌷عباس آقا خیلی خوش اخلاق بود؛ او در دوران تفحص شهدا برای اینکه بتواند دل عراقیها را به دست بیاورد تا آنها در تفحص شهدا با او همکاری کنند، برای آنها هدیه میگرفت، لباس و میوه و سیگار میبرد و در مجموع با آنها با مهربانی رفتار میکرد؛ بعد از شهادتش عراقیها ۵۰ هزار تومان خرج کردند و برای عباس آقا مراسم ختم گرفتند. بعد از شهادت عباس آقا، حسین آقا همین رفتار را با عراقیها داشت؛ بعد از شهادت حسین آقا، عراقیهایی که آنجا بودند، میگفتند: ما دیگر تحمل اینجا ماندن را نداریم.
🍃🌹او از سال ۱۳۶۴ در حالی که ۱۳ سال بیشتر نداشت، به جبهه رفت و در عملیاتهای والفجر هشت، کربلای ۵، بیتالمقدس ۲، بیتالمقدس ۴، بیتالمقدس ۷، تک عراق در سال ۱۳۶۷ و عملیاتهای بحران در خلیج فارس مأمور در گردان مقداد در سال ۱۳۶۹ و برون مرزی با لشکر بدر(انتفاضه) در سال ۱۳۷۰ شرکت کرد.
🍃🌹 مزار شهید بزرگوار 👈قطعه۴۰، ردیف۳۵، شماره۲۳
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷شهید مدافع حرم،
#سردار_حاج_احمد_مجدی
🌺ولادت: ۴۶/۲/۱۵
🍂شهادت: ۹۴/۱۱/۱۳
🕊محل شهادت: سوریه، #حلب
🍁 نحوه شهادت: طراح و فرمانده عملیات ازادسازی حلب که با اصابت تیر به ریه به شهادت رسیدن. متاسفانه در بیمارستان متوجه این مسئله نشده بودن و تصور کرده بودن که تیر فقط به ناحیه دستشون اصابت کرده.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹با قرآن و مفاهیم آن بسیار مانوس بود و غیر خدا را به دل خود راه نمیداد. با همه مهربان بود و توجه ویژه ای به نیروهای خود داشت. اعتقاد داشت ڪه جبهههاي نبرد، مکانی مقدس است و انسان در اين مکان، به خدا تقرب پيدا میڪند. هميشه به رزمندگان سفارش می ڪرد ڪه به تزڪيه نفس و جهاد اڪبر بپردازند.
🍃🌹انسانی بود همیشه آماده به خدمت و پرتوان، ڪه علم روز نظامی را ڪاملا آشنا بود.
🍃🌹شجاعت ڪم نظیری داشت مجاهدت دائمی او برای خدا بود و هيچگاه اثر خستگی روحی در وجودش ديده نمیشد.
🍃🌹انسانی رئوف، آرام، مهربان و نمونه ای از بندگان صالح خداوند بود. از خود و مبارزات و درجه و تلاش های خويش سخنی نمی گفت. از ريا و خودنمايی به دور بود، هميشه به انجام تكليف الهی خود می انديشيد. با مسائل و مشكلاتی ڪه مواجه می شد، ازخود تحمل فراوانی نشان می داد. رفتارهايش بر روی ديگران، چه در داخل لشكر و چه در خارج آن، تاثير زيادی می گذاشت. به گونه ای رفتار می ڪرد ڪه عمل و اقدام او خود به خود تاثير فراوانی بر روی ڪسانی ڪه شاهد آن رفتار بودند، داشت. پیرو ولایت فقیه بود و راه سعادت را در پیروی از ائمه اطهار و معصومین و جانشینشان میدانست.
🍃🌹بسیار شوخ طبع و خنده رو بود و پیوسته لبخند دلنشینی بر لب داشت. نسبت به پدر و مادر بسیار متواضع بود. بسیار به همسر و فرزندانش علاقمند بود و در جمع آشنایان همیشه زبانزده بود. با این همه جهاد و دفاع از مظلومان را اولاتر می دید.در میان دوستان و اقوام و همرزمان او محبوب دلها بود. همه دوستش میداشتند و از دل و جان گوش به فرمان او بودند.
#التماس_دعا_سردار😔
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷شهیدی که بعد از ده سال قبرش را نبش و تعمیر نموده و دیدند که بدنش کاملا سالم و حتی خون تازه از آن می آید #عبدالنبی_یحیایی
🌻 ولادت: ۱۳۴۲
🍂 شهادت: ۶۲/۵/۸
🕊 محل شهادت: ارتفاعات حمزه کردستان عراق
🍁 نحوه شهادت: در عمليات والفجر 2 برای خاموش كردن آتش مسلسل يكی از سنگرهای دشمن نارنجكی برمیدارد و به طرف سنگر میرود. اما ميان خاكريز دشمن و نيروهای خودی مورد اصابت گلولههای دشمن قرار میگيرد و به شهادت میرسد. به دليل اينكه دشمن به منطقه تسلط داشته، جنازه عبدالنبی ۱۸ روز در همان جا میماند و پس از اين مدت او را به بوشهر انتقال میدهند و نهايتاً پس از 28 روز بدون آنكه جنازه فاسد شود، دفن میشود.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹از زبان پدر محترم شهید ⬇️
عبدالنبی هرچه داشت از #امام_حسين(علیه السلام) داشت.
🍃🌹از زبان مادر محترمه شهید ⬇️
🌷خواست خدا بود كه چنين بچه دل پاكی را به ما هديه بدهد. عبدالنبی ذات خوبی داشت و ما هم سواد آنچنانی نداشتيم كه بخواهيم روی تربيتش كار خاصی انجام دهيم. روستايی بوديم و غير از رزق حلال و انجام امور مذهبی خودمان چيزي نداشتيم كه به او ياد بدهيم. اما اين بچه از همان دوران كودكی اش به نماز و روزه اهميت زيادی میداد و با اينكه به مدرسه نرفته بود، سعی میكرد قرآن ياد بگيرد و آن را تلاوت كند.
🌷پسرم طور خاصی به ما احترام ميیگذاشت. از همان بچگی تا وقتي كه بزرگ شد به ياد ندارم خلاف حرف ما حرفی زده باشد.
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷شهید مدافع حرم #احمد_جلالی_نسب
🌻 ولادت: ۵۲
🍂 شهادت: ۹۵/۹/۲۲
🍃 ملقب به: ابوزینب
🕊 محل شهادت: #تدمر
✨پیکر مطهر امروز در قم تشییع میشود.
🍁 نحوه شهادت: با سمت معاون عملیات یگان امنیتی سپاه امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، بر اثر اصابت موشک کروز بر خودرویشان آسمانی شد.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹از زبان مادر محترمه شهید ⬇️
🌷با نرمی کلام، گفتار، رفتار و کردار خویش آموزههای دینی را به اطرافیانش متذکر میشد بهگونهای که صحبتهای از دلبرآمده او بر ضمیر دلهای تشنه مینشست و به باروری معرفت دینی آنان در این حیات دنیوی میانجامید. اهمیت حجاب و پوشش اسلامی را با زبانی کودکانه برای دختران کوچک اقوام و دوستان به نحوی بازگو میکرد که آنان با واژه حجاب مأنوس شده، بهگونهای که آن را جزء جداییناپذیر از زندگی خویش میدانند و همواره بر این مهم مقید و پایبندند. وجود بهتماممعنای خصایل علوی در وجود این مرد خدایی از #دلجویی_و_دستگیری_از_محرومان تا عطش عشق و دلدادگی به ائمه معصومین(علیه السلام) و مقیدات دینی او در این حیات دنیایی، متاعی جز شهادت نمیتوانست در پی داشته باشد.
🌷شیفتگی و دلدادگی به #رهبری و حریم ولایت در زندگی این شهید والامقام از اطاعت بیچونوچرا و عمل به دستورات ولی بدون هیچ قید و شرطی برای همگان کاملاً مشهود بود و پیوسته به همسر و فرزندانش پیروی از ولایت ائمه اطهار(علیه السلام) و ولی زمان خود حضرت امام خامنهای(دامت برکاته) را یادآور میشد.
🍃🌹از زبان همسر محترمه شهید ⬇️
🌷ما از همان ابتدا با هم عهد بسته بودیم. قرار من و همسرم بر این بود که یکدیگر را در کارهای مستحبی شریک کنیم. ایشان هر کار مستحبی انجام می داد ثوابش برای من هم نوشته می شد.
🌷همسرم آرزوی شهادت داشت اما اصلیترین هدفش دفاع از حرم اهل بیت(علیه السلام) بود.
🌷همسرم به خاطر تسلط بر کارهای زرهی و ادوات توپخانه توانست مسئولیت عملیات زرهی در خطوط نبرد سوریه را بر عهده بگیرد.
🍃🌹فرازی از وصیت نامه شهید ⬇️
اینجانب دفاع از حرم اهل بیت را با علم و آگاهی به اینکه وظیفه هر مسلمانی دفاع از حرم اهل بیت(علیه السلام) است که همان اجر و مزد رسالت نبی اکرم است که در قران کریم آمده، انتخاب نمودم. خدای را شاهد و ناظر میگیرم که مسائل مادی و هیچ نوع اجباری در این راه نبوده است
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷نخستین معلم شهید مدافع حرم کشور #مجید_عسگری_جمکرانی
🌻 ولادت: ۱۳۵۳
🍂 شهادت: ۱۳۹۶/۹/۶
🕊 محل شهادت: در جریان آزادسازی شهر #بوکمال
🍁 نحوه شهادت: بر اثر اصابت ترکشهای خمپاره.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
🇮🇷 @AXNEVESTESIYASI
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
🍃🌹 از زبان برادر شهید ⬇️
🌷همیشه میگفت من به عنوان معلم الگوی دانشآموزانم هستم. میگفت من به عنوان یک معلم وقتی به دانشآموزانم درس میدهم، وقتی از دوران دفاع مقدس صحبت میکنم، اگر بچهها از من بپرسند تو از دفاع مقدس و انقلاب حرف میزنی، چرا الان خودت به آن عمل نمیکنی چه جوابی دارم بدهم؟ من اگر زمان جنگ سن وسالی نداشتم و از دفاع مقدس خودمان جا ماندم، اینجا که میتوانم حضور داشته باشم.
🌷بجز معلمی، برادرم در سال هشتم خارج #طلبگی را بهصورت افتخاری درس میخواند، #خادم_افتخاری حرم حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمکران هم بود. در حلقه صالحین سه پایگاه بسیج هم فعال بود و مربی حلقه صالحین بود. یعنی از بحث بسیج و دفاع دور نبود و براساس همین اعتقادی که داشت تصمیم به رفتن گرفت.
🌷وقتی از موضوع اعزامش به سوریه باخبر شدم حقیقتش را بخواهید گفتم داداش شما سه تا بچهداری و از بین این سه تا یکی هم که روشندل است و احتیاج به حضور شما دارد. شرایط خاصی را که داشت برایش مرور کردم. اما برادرم با آرامش زیادی گفت، #مگر_بچههای_من_خدا_ندارند؟! اصلا همیشه ذکرش همین بود
🌷دوستانش میگفتند در زیارتی که به دمشق داشت از خدا دو چیز خواسته بود، اول از همه شهادت و دوم شفای چشمهای فرزندش محمدحسن را، که به خواسته اولش رسید و امیدواریم عنایتی بشود و آرزوی دومش هم تحقق پیدا کند.
🍃🌹 از زبان همسر محترمه شهید ⬇️
️همسرم میگفت ما نباید به مرگ طبیعی از دنیا برویم، میگفت دوست دارم شهید بشوم و شما هم شهیده، معتقد بود این دنیا هیچ ارزشی ندارد و واقعا هم به این اعتقاد پایبند بود و زندگی خیلی سادهای داشتیم. مجید اصلا اهل مال و منال دنیا نبود.
🍃🌹 از زبان پدر محترم شهید ⬇️
فرزندم معلم و دوست دانش آموزان بود و با عمل به شاگردان خود درس معنویت می داد، حتی برای رفتن به سوریه هم می گفت: من می روم تا درسی باشد برای شاگردانم تا نگویند معلم ما نشست و به حرف خود عمل نکرد. نماز برای مجید همه چیز بود و هر وقت صدای اذان را می شنید، عبای خود را به تن می کرد و به نماز می ایستد، همچنین به شرکت در نماز جمعه بسیار اهمیت می داد و شاگردان خود را با تشویق، همراه خود به مصلا می برد.
🍃🌹 از زبان مادر محترمه شهید ⬇️
فرزندم در تمام دوران زندگی خود بسیار فعال و در عین حال مظلوم بود، از همان کودکی بسیار علاقه داشت تا به دیگران کمک کند.
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
ختم صلوات امروز به نیت :
🌷رزمنده ای از پاکستان که شهید لشکر افغانستانی ها شد شهید #محمد_حسین_مومنی
🌻 ولادت: ۱۳۷۲، از اهالی کراچی پاکستان
🍂 شهادت: ۱۳۹۶/۱/۱۶
🕊 محل شهادت: سوریه، #حماه
🍁 نحوه شهادت: اصابت سه تیر به سینه
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#ختم_صلوات امروز به نیت :
🌷 شهید عطری قطعه 26 #سید_احمد_پلارک
🍃ولادت: 44/2/7
🍂شهادت: 66
🕊محل شهادت: عملیات کربلای 8، #شلمچه
🌻سمت شهید: فرمانده آرپی چی زنهای گردان عمار لشکر 27 محمد رسول
🍁نحوه شهادت: در حمله هوایی دشمن زیر آوار مدفون می شود.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
#سهم_هر_بزرگوار_5صلوات
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹 مثل یکی از سربازان پیامبر(ص)؛ #غسیل_الملائکه بوده است و به همین علت مزار او همیشه خوشبو و عطرآگین است.
🍃🌹 به عنوان یک سرباز معمولی همیشه مشغول #نظافت_توالت های آن پایگاه بود، به طوری که بوی بدی بدن او را فرا می گرفت. تا اینکه در سال 66 در یک حمله هوایی هنگامی که او به مانند سایر روزها در حال نظافت بود، موشکی به آنجا برخورد کرده و او شهید و در زیر آوار مدفون می شود. پس از این اتفاق هنگامی که امدادگران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه بوی شدید گلاب از زیر آوار می شوند، پس آوار را کنار زده و با پیکر پاک این شهید که غرق در بوی گلاب بود؛ مواجه می شوند. پیکر پاک شهید پلارک در بهشت زهرای تهران (قطعه 26، ردیف 32، شماره 22) به خاک سپرده شده است، اما نکته قابل توجه درباره این شهید که آن را از سایر شهدا متمایز می کند، بوی گلابی ست که از مزار مطهرش به مشام می رسد. همچنین سنگ قبر این شهید همواره نمناک بوده، به طوری که اگر سنگ قبر وی را خشک کنیم، از سمت دیگر خیس شده و از گلاب سرشار خواهد شد.
🍃🌹 یکی از آشنایان خواب را میبیند. او از شهید تقاضای شفاعت میکند. که شهید به او میگوید: من نمیتوانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی میتوانم شما را شفاعت کنم که شما #نماز_بخوانید و به آن توجه وعنایت داشته باشید. همچنین #زبانهایتان_را_نگه_دارید. در غیر اینصورت هیچ کاری از دست من برنمیآید.
🍃🌹 آخرین مسئولیت شهید فرماندگی دسته بود. در #والفجر_8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی میدانست که او مجروح شده است. اگر کسی درباره حضورش در جبهه سوال میکرد؛ طفره میرفت و چیزی نمیگفت. یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم، زمستان بود و هوا به شدت سرد. شهید رو به بقیه کرد و گفت: اگر یک نفر مریض بشود، بهتر از این است که همه مریض شوند. یکی یکی بچهها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده و پاهایش خونی شده بود.
🍃🌹از زبان خواهر شهید ⬇️
وقتی بر اثر مجروحیت در بیمارستان بستری شده بود، رفتم کنارش و به او گفتم: «احمدً آخر به ما حلوا ندادی.» در جوابم گفت: «آن قدر می روم و می آیم که یک آدم حسابی بشم.» هم رزمانش تعریف می کردند: قبل از محرم، بیرق ها را می شست، تمیز می کرد، بعد پاهایش را روی سنگ های داغ می گذاشت و می گفت: «لذت می برم! می خواهم این عذاب را تحمل کنم تا بفهمم مسئولیت چیه، نمی توانم جواب خدا را بدهم اگر کوتاهی کنم، میخواهم بفهمم یک ذره از عذاب جهنم را!»
🍃🌹 سید احمد رفت اما به دلیل #اخلاص، #اخلاق و #عباداتش ماندنی شد.
#یادش_با_صلوات
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA