✨ جزء بیست و هشتم ✨ ( ۱ )
تعداد سوره های کلام الله در جزءهای آخر زیاد است و انتخاب آیات، سخت. لذا باز هم علیرغم تلاش برای کوتاهی سخن، مطلب در دو پیغام آماده شد.
از التفات شما ممنونم.
🌹🌹لاتَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ.....
هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند. آنان کسانى هستند که خدا ایمان را بر صفحهء دلهایشان نوشته و با روحى از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهائى از بهشت وارد مى کند که نهرها از زیر درختانش جارى است، جاودانه در آن مى مانند، خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند. آنها حزب الله اند. بدانید حزب الله پیروزان و رستگارانند. ۲۲ مجادله.
تفسیر: جمع میان محبت خدا و محبت دشمنان خدا در یک دل ممکن نیست.
آنها که دم از هر دو مى زنند، یا ضعیف الایمانند، و یا منافق.
آیا کسیکه فرمانهای خدا را انجام نمی دهد و یا سهل انگار است و سستی می کند، و دیگران را هم تشویق به کاهلی و نافرمانی می کند، دشمن خدا نیست؟
آیا کسیکه در کتاب آسمانی و سیرهء پیامبر و کلام و سیرهء معصوم شبهه ایجاد می کند، دشمن خدا نیست؟
آیا کسیکه از کار خیر مثل جهاد یا انفاق و یا هر کار خیری در راه خدا، منع می کند دشمن خدا نیست؟
و آیا.......
👈 👈 در یک کلام: کسیکه خداوند، اولین اولویت اوست، دوست خداست اما کسانیکه خداوند را در اولویتهای پائینتر قرار می دهند، درجهء عشقشان به خدا کم میشود تا جایی که به دشمنی با او می رسند.
◾خداوند، این منافقان و افراد ضعیف الایمان را در آیهء ۱۶ حشر معرفی فرموده:
🌹کَمَثَلِ الشَّیْطانِ إِذْ قالَ لِلاِْنْسانِ اکْفُرْ فَلَمّا کَفَرَ قالَ إِنِّى بَرِىءٌ مِنْکَ إِنِّى أَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ.
کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت: کافر شو (تا مشکلات تو را حل کنم!) اما هنگامى که کافر شد گفت: من از تو بیزارم، من از خداوندى که پروردگار عالمیان است بیم دارم.
👈 یعنی این افراد، اگر در مسیر کج و معوجی که نشان داده اند نیاز به یاریشان باشد، پشت کرده و از یاری رساندن دوری می کنند.
✅ پس باید چه کنیم که جزء هیچیک از این دو گروه نشویم؟ چه آنها که باعث انحراف میشوند و چه آنها که گرفتار انحراف.
🌹🌹 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ.
اى کسانیکه ایمان آورده اید! تقواى الهى پیشه کنید. و هرکس باید بنگرد که براى فردایش چه چیز از پیش فرستاده. و تقواى الهى داشته باشید که خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است. ۱۸ حشر.
👈تعبیر به نَفس، به معنى یک نفر می باشد. یعنى هر انسانى باید به فکر فرداى خویش باشد.
آیهء بعد، تأکید بر یاد خدا کرده، چنین مى فرماید:
🌹 وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ.
و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار کرد. آنها فاسقانند. ۱۹ حشر.
اصولاً انسان ناسپاس، ارزشها، استعدادها و لیاقتهاى ذاتى خود را که خداوند برای به کمال رسیدن در او نهفته به دست فراموشى مى سپرد، و جز خواب و خوراک و شهوت به چیزی نمی پردازد.
و این خود فراموشى، بدترین مصداق فسق و خروج از طاعت خداست (أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ).
ادامه 👇👇
✨ جزء بیست و هشتم ✨ ( ۲ )
◾👈کسی دلش بحال ما نسوخته. وای بحال کسیکه آخرت خود را بخاطر دنیایش نابود میکند و صد وای بلکه هزاران وای بر کسیکه آخرت خود را بخاطر دنیای دیگران نابود میکند.
خود را فراموش نکنیم. ارزشهای خود را بشناسیم که کرامت الهی است و با پرداختن به کرامتهای الهی، آنها را ارتقاء دهیم و خداگونه شویم.
💚خود را از ضعف ایمان و نفاق و خودفراموشی دور کنیم و به تجارتی پرسود بپردازیم:
🌹🌹 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ...
اى کسانیکه ایمان آورده اید! آیا شما را به تجارتى (پرسود) راهنمایى کنم که شما را از عذاب دردناک رهایى مى بخشد؟! ۱۰ صف.
و آن معاملهء پرسود 👇
🌹 تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ.
به خدا و پیامبرش ایمان آورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید. این براى شما بهتر است اگر بدانید. ۱۱ صف.
👌دعوت به ایمان و جهاد.
👈 و اگر مى بینیم جهاد با مال، مقدم داشته شده، بخاطر این اینست که ابزار جهاد از طریق کمک هاى مالى فراهم مى گردد.
در آیهء بعد، حاصل این معامله را بیان فرموده است:
🌹 يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي...
(اگر چنین کنید) گناهانتان را مى بخشد و شما را در باغهایى بهشتی داخل مى کند که نهرها از پاى درختانش جارى است و در (قصرها و) مسکنهاى پاکیزه در باغهاى جاویدان بهشتى جاى مى دهد. و این رستگاری عظیم است. ۱۲ صف.
👈سوالی که در اینجا مطرح میشود اینست که آیا منظور از بخشیده شدن گناهان، حق الناس نیز هست؟
در پاسخ باید گفت بله، چون آیه، عمومیت دارد.
👈 چگونه؟
اگر حق الناسی بر ذمهء ما هست که شرایط عذرخواهی از ستمدیده را نداریم، مثلا او فوت شده یا حاضر به بخشش ما نیست، در این شرایط میتوانیم برای طلب عفو و جبران حق الناسی که بر گردنمان است به پیشگاه خدا رجوع کرده و نظر او را جلب کنیم که اگر خدا حق الناس ما را بخشید، خودش آنقدر به ستمدیده عطا میکند تا او راضی شود (إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً. یعنی خداوند، همهء گناهان را می بخشد).
💚💚بنا به این آیات، راهی که برای بخشش همهء گناهان، در پیش روی ما قرار داده شده، جهاد در راه خداست البته به شرط ایمان به خدا و پیامبر.
👈سپس علاوه بر بخشش گناهان و عطای بهشت، موهبت دیگری را به مومنان جهادگر معرفی می فرماید:
🌹 وَأُخْرَىٰ تُحِبُّونَهَا ۖ نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ.
و (موهبت) دیگرى که آنرا دوست دارید (به شما مى بخشد) و آن یارى خداوند و پیروزى نزدیک است. و مؤمنان را (به این پیروزى بزرگ) بشارت ده! ۱۳ صف.
✅ بخشش همهء گناهان و پیروزی بزرگ، در ازای ایمان به خدا و پیامبر و جهاد در راه او.
عجب معاملهء پرسودی!!
بخصوص جهاد نرم، جهادی آسان و کم هزینه.
✨ جزء بیست و نهم ✨ ( ۱ )
در این پیغام قرآنی به آیاتی از چند سوره در جزء بیست و نهم می پردازیم که بی ارتباط با یکدیگر نیستند.
🌹🌹وَقالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ.
(اهل دوزخ) مى گویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقل مى کردیم، در میان دوزخیان نبودیم! ۱۰ مُلک.
تفسیر: گوش شنوا یعنی گوشی که به حرف حق شنواست و با آن مخالفت نمی کند. حرف حق چیست؟ همان سخن پیامبران است که از طرف خالق هستی بر بشر نازل شده.
روى سخن قران در همه جا با أولو الالباب و أولو الابصار و اندیشمندان و دانشمندان است.
👈 اندیشمند و دانشمند، همان کسانی هستند که چشم و گوششان برای دیدن و شنیدن کلام حق آماده می کنند نه به معنی سواد بالا و تحصیلات عالی. آنان در این مسیر حتما و قطعا باید برای یادگیری دین و ارتقاء معنویت خود تلاش می کنند و مطالعهء کافی دارند.
تعقل هم بر میگردد به همینکه اگر عاقلانه عمل می کردیم، گوشمان کلام حق را می شنید و امروز اینطور گرفتار نمی شدیم.
👈 سپس در آیاتی از سورهء حاقه به بعضی دلائل دوزخی شدن اشاره فرموده است:
🌹خُذُوهُ فَغُلُّوهُ، ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ....
او را بگیرید و در بند و زنجیرش کنید!
سپس او را در دوزخ بیفکنید!
بعد او را به زنجیرى که هفتاد ذراع است ببندید.
چرا که او هرگز به خداوند بزرگ ایمان نمى آورد.
و هرگز مردم را بر اطعام مستمندان تشویق نمى نمود. ۳۰ تا ۳۴ حاقه.
👈ایمان به خدا اشاره به ایمانی کامل و فرمانبرداری همه جانبه از دستورات خداست.
سپس به یکی از مهمترین مسائل اخلاقی اشاره فرموده که دوزخیان، کمتر به آن اهمیت داده اند و آن اطعام مسکین است.
انسان باایمان نه تنها خودش در انجام این امر انسانی بخیل نیست بلکه دیگران را هم تشویق به این کار میکند تا اطعام مسکین جنبهء عمومی پیدا کند.
👌لازمهء رسیدن به این رتبه اینست که از نمازگزاران حقیقی باشیم:
🌹إِنَّ الإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً.....
به یقین انسان، حریص و کم طاقت آفریده شده است.
هنگامیکه بدى به او رسد بى تابى مى کند.
و هنگامیکه خوبى به او رسد مانع دیگران مى شود (و بخل می ورزد).
👈 مگر نمازگزاران.
آنها که پیوسته نمازها را بجا مى آورند.
و آنها که در اموالشان حق معلومى است.
براى سائل و محروم. ۱۹ تا ۲۵ معارج.
👈 سائل، نیازمندی است که تقاضای کمک می کند. اگر او را می شناسیم یا فرد یا سازمان مطمئنی او را تایید می کند که باید در رفع نیاز او بکوشیم.
و محروم، نیازمندی است که تقاضای کمک نمی کند و از روی ظاهر زندگی او نمیتوان به نیازش پی برد، به اصطلاح صورتش را با سیلی سرخ نگه می دارد. در اینحال هم نباید از آنان غافل باشیم. یا باید فردی قابل اعتماد او را معرفی کند یا باید خودمان او را بشناسیم و از آنجائیکه این گروه، بسیار آبرودار هستند و هرگز طلب نیاز نمی کنند باید مراقب باشیم طوری به آنان یاری رسانیم که به عزت نفس و شخصیتشان خدشه ای وارد نشود.
💚 و اصولا در دارایی خود باید مبلغی مشخص کنیم برای این منظور.
آنگاه در سورهء مزمل به بخشی از نماز اشاره فرموده که از اهمیت فراوانی برخوردار است:
🌹إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلاً....
مسلماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت تر است.
و تو در روز تلاش مستمر و طولانى(برای کسب معیشت) خواهى داشت.
و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند. ۶ و ۷ و ۸ مزمل.
👈 حتما و حتما بخشی از ساعات شب را برای طاعت و عبادت و تلاوت قرآن، البته با ترجمه قرار دهیم که در شب از آرامش لازم برخورداریم و از انجام امور روزمره فارغ هستیم.
سپس در آیاتی از سورهء مدثر، به ۴ گناه بزرگ از جمله ترک نماز اشاره فرموده است: 👇👇
✨ جزء بیست و نهم ✨ ( ۲ )
🌹کُلُّ نَفْس بِما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ....
هر کس در گرو اعمال خویش است.
مگر اصحاب یمین (که نامهء اعمالشان را به دست راستشان مى دهند).
آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى کنند.
از مجرمان.
چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت ؟!
مى گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
و اطعام مستمند نمى کردیم.
و پیوسته با اهل باطل همنشین و هم صدا بودیم.
و همواره روز جزا را انکار مى کردیم.
تا زمانى که مرگ ما فرا رسید.
از این رو شفاعت شفاعت کنندگان به حال آنها سودى نمى بخشد. ۳۸ تا ۴۸ مدثر.
⚫ چهار گناه بزرگ برای دوزخیان:
نماز گزار نیستند.
اطعام مسکین نمی کنند.
خوض در باطل می کنند.
و به قیامت ایمان ندارند و یا به اخبار آن شک دارند و در تردید هستند.
خوض در باطل، معنى وسیع و گسترده اى دارد که شامل ورود در مجالس کسانى مى شود که آیات خدا را به باد استهزا مى گیرند، تبلیغات ضد اسلامى مى کنند، یا ترویج بدعت مى نمایند، و یا شوخى هاى رکیک دارند، یا گناهانى را که انجام داده اند، بعنوان افتخار یا تلذذ نقل مى کنند، و همچنین شرکت در مجالس غیبت، تهمت، لهو، لعب و مانند آنها. و تعریف کردن اعمال زشت دیگران هم خوض در باطل است.
بطور کلی هر سخنی که باعث تضعیف دین و معنویت در خود یا دیگران شود، چه گفته شود چه شنیده شود، خوض در باطل است.
◼️👈 و با کمال تاسف و تاثر، شفاعت شافعان به حال اینان سودمند نیست.
نه شفاعت انبیاء و امامان، و نه شفاعت فرشتگان و صدیقین و شهداء و صالحین. چرا که شفاعت، نیاز به وجود زمینهء مساعد دارد، و اینها زمینه ها را بکلى از میان برده اند. شفاعت همچون آب زلالى است که بر پاى نهال ضعیفى ریخته مى شود، و بدیهى است اگر نهال بکلى مرده باشد این آب زلال، آنرا زنده نمى کند، و به تعبیر دیگر شخص شفاعت شونده قسمتى از راه را با پاى خود پیموده، و در فراز و نشیب هاى سخت وامانده، و شخص شفاعت کننده به او ضمیمه مى شود و او را یارى مى کند تا بقیه راه را بپیماید.
👈 سپس خداوند، متعجبانه سوال می فرماید که:
🌹فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ...
چرا آنها از تذکر ( از آیات قرآن ) روى گردانند؟! گوئى گورخرانى رمیده اند. که از شیرى فرار کرده اند! ۴۹ تا ۵۱ مدثر.
آیا مردمان از قیامت بیخبرند که اینطور خود را دوزخی می کنند؟ 👇
🌹کَلاّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ.
وَ تَذَرُونَ الآخِرَةَ.
چنین نیست بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید.
و آخرت را رها مى کنید. ۲۰ و ۲۱ قیامة.
👈 چنین نیست که دلائل معاد مخفى باشد و نتوانید به حقانیت آن پى ببرید، بلکه در حقیقت شما این دنیاى زود گذر را دوست دارید.
و به همین دلیل آخرت را رها مى کنید.
⚫ چه میشود که انسان آخرت را رها می کند با وجود اینکه اعتقاد به آن در فطرت او قرار داده شده!!
👈 او مغرور است و متکبرانه از کنار فرامین خالق هستی عبور می کند.
و خداوند در آیهء ۴۸ سورهء مرسلات با اشاره ای لطیف و زیبا آنرا بیان فرموده است:
🌹وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لا یَرْکَعُونَ.
و هنگامیکه به آنها گفته شود رکوع کنید رکوع نمى کنند. ۴۸ مرسلات.
🌸 بسیارى از مفسران گفته اند: این آیه دربارهء قبیلهء ثقیف نازل شد که پیامبر به آنها فرمودند:
نماز بخوانید آنها گفتند: ما هرگز در برابر کسى خم نمى شویم، و این براى ما عیب است! پیامبر فرمودند:
لا خَیْرَ فِى دِیْن لَیْسَ فِیْهِ رُکُوعٌ وَ لاْ سُجُودٌ: دینى که در آن رکوع و سجود نباشد ارزشى ندارد.
مجمع البیان ، جلد ۱۰، صفحه ۴۱۹.
✨جزء سی ام✨ ( ۱ )
جزء سی ام مشتمل است بر ۳۷ سوره.
میهمان آیاتی از چند سورهء جزء آخر قرآن مجید می شویم:
🌹🌹إِنَّ جَهَنَّمَ کانَتْ مِرْصاداً.
لِلطّاغِینَ مَآباً.
مسلماً جهنم کمینگاهى است بزرگ.
و محل بازگشتى براى طغیانگران. ۲۱ و ۲ نبأ.
◾👈 نماد طغیانگر در قرآن کیست؟
🌹فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ الاْ َعْلى....
و (فرعون) گفت: من پروردگار برتر شما هستم (یعنی حرف، حرف من است، یعنی هر چه من میگم همون باید بشه).
از این رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار ساخت.
در این، عبرتى است براى کسیکه (از خدا) بترسد. ۲۴ تا ۲۶ نازعات.
👈 حتما لازم نیست در راس حکومتی باشیم تا به جایگاه ستمگری فرعون نزول کنیم. کافیست اطرافیان خود را مورد ظلم قرار دهیم.
◾بعضی از ما فرعون خانهء خود هستیم، و بعضی فرعون محل کار.
قطعا همهء فرعونها با هم محشور میشوند....
👈🌹فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ؟
إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ.
پس به کجا مى روید؟!
این قرآن چیزى جز تذکر براى جهانیان نیست. ۲۶ و ۷ تکویر.
❗فرعونیان! آیا نه اینکه کتاب آسمانی فقط بشارت می دهد و انذار می کند؟
پس، روی از قرآن می گردانید که به کجا بروید؟!
👈 آیا نمی دانید:
🌹وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ.
کِراماً کاتِبِینَ.
یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ.
بى شک نگاهبانانى بر شما گمارده شده.
نویسندگان والا مقام.
که مى دانند شما چه مى کنید. ۱۰ تا ۱۲ انفطار.
⚫ یقینا یکی از فرعونیان، گرانفروشان و کمفروشان هستند:
🌹وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ......
واى بر کم فروشان!
آنانکه وقتى براى خود پیمانه مى کنند، حق خود را بطور کامل مى گیرند.
اما هنگامیکه مى خواهند براى دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم مى گذارند.
آیا آنها گمان نمى کنند که برانگیخته مى شوند. ۱ تا ۴ مطففین.
👈 این آیات فقط مربوط به کسبه نیست. در هر لباسی امکان کمفروشی و یا گرانفروشی هست.
پزشکی که حق ویزیت خود را کامل می گیرد اما وقت کافی برای بیمار نمی گذارد.
معلمی که حقوقش را کامل می گیرد اما در تعلیم و تربیت امانتهای مردم کم می گذارد.
🖤 حتی پدر و مادر....
پدرها و مادرهایی که در پرورش فرزندان، کم می گذارند و از همهء نعمتهایی که خداوند در اختیار آنان گذارده تا در راستای رشد فرزندان بهره بگیرند، استفاده نمی کنند. تبعیضها بین فرزندان، تبعیضها بین فرزندان خود و دیگران، تحقیر و تنبیه و تحریم آنها و............
‼ آیا این والدین، از فرعون نیستند؟!!
◾و بسیاری کمفروشیها و گرانفروشیهای دیگر.
👈 گوئی حواسشان نیست که:
🌹یا أَیُّهَا الاِْنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ.
اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مى روى و او را ملاقات خواهى کرد. ۶ انشقاق.
👌که اگر خود را از گناه و پلیدی دور نگه داشته باشی:
🌹فَأَمّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ.
فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً.
پس کسیکه نامهء اعمالش به دست راستش داده شود.
بزودى حساب آسانى براى او مى شود. ۷ و ۸ انشقاق.
💚 رستگاری همین است 👆 👇
🌹قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکّى.
وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّى.
به یقین آنکه بدنبال پاکی و تزکیه بود، رستگار شد.
و نام خدایش را یاد کرد سپس نماز خواند. ۱۴ و ۱۵ اعلی.
👌💚 باز هم نماز.
اول و آخر همهء سعادتمندیها و رستگاریها نماز است. یک نماز حقیقی از روی عشق و خلوص.
⚫ 👈 اما مقابل رستگاری و سعادتمندی:
🌹وَ أَمّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ....
و اما هنگامیکه براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مى گیرد، مى گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است.
چنان نیست، بلکه شما یتیمان را گرامى نمى دارید.
و یکدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمى کنید.
و میراث را (از راه مشروع و نامشروع) جمع کرده مى خورید.
و مال و ثروت را بسیار دوست دارید (و بخاطر آن گناه هم می کنید). ۱۶ تا ۲۰ فجر.
◾ البته قضاوت نمی کنیم.
ولی گاهی رزق تنگ، نتیجهء اعمال چهارگانه ای است که ذکر شد.
ادامه 👇👇
✨ جزء سی ام ✨ ( ۲ )
⚫ ناشکری.
یکی دیگر از نقاط سیاه در مقابل رستگاری، ناشکری و ناسپاسی است:
🌹لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ......
آیا براى او دو چشم قرار ندادیم؟
و یک زبان و دو لب؟!
و او را به راه خیر و شر هدایت کردیم. ۸ و ۹ و ۱۰ بلد.
‼👈 ولی او چه کرد؟
🌹فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ....
ولى او از آن گردنهء مهم نگذشت.
و تو چه مى دانى آن گردنه چیست؟!
آزاد کردن بنده اى.
یا غذا دادن در روز گرسنگى (و نداری).
(به) یتیمى از خویشاوندان.
یا (به) مستمندى خاک نشین (به اصطلاح امروز، کارتن خواب). ۱۱ تا ۱۸ بلد.
👈 فقط در بارهء 《بنده》 در عصر ما لازم به توضیح است که او مجبور است برای تأمین معیشت اولیهء خود و خانواده، تن به کارهای دور از شأن و گاهی دور از اخلاق بدهد. البته نه اینکه عمل زشت او قابل توجیه است، اما افراد متمکن، بی اثر در گناه او نیستند. ◾ بگذریم از افرادی که بی اخلاقی برایشان عادت شده.
👆 دقیقا در آیات ۴ تا ۱۰ لیل، توضیح فرموده است:
🌹وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الأُنْثى.....
(قسم) به آنکه جنس مذکر و مؤنث را آفرید.
که سعى و تلاش شما مختلف است.
اما آنکه انفاق کند و پرهیزگارى پیش گیرد.
و جزاى نیک (الهى) را تصدیق کند.
ما او را در مسیر آسانى قرار مى دهیم.
اما کسیکه بخل ورزد و بى نیازى طلبد.
و پاداش نیک را انکار کند.
بزودى او را در مسیر دشوارى قرار مى دهیم.
و در آن هنگام که سقوط مى کند، اموالش به حال او سودى نخواهد داشت. ۳ تا ۱۱ لیل.
⚫ پس خود را از حب دنیا دور بداریم:
🌹إِنَّ الإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ....
انسان در برابر نعمتهاى پروردگارش بسیار ناسپاس و بخیل است.
و او خود (نیز) بر این معنى گواه است.
و او علاقهء شدید به مال دارد. ۶ و ۷ و ۸ عادیات.
👈 و او بخاطر این علاقهء شدید به مال دنیا، مدام در حال افزون طلبی و فخرفروشی به دیگران است.
🌹أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ.
افزون طلبى، شما را به خود مشغول داشته است. ۱ تکاثر.
◾و آنقدر غرق در فخر فروشی اموال و اولاد و خانواده و فامیل خود میشوند که حتی در موردی به افزونی مردگان خود هم فخر فروشی کرده اند:
🌹حَتّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ.
تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و به آن قبور افتخار کردید). ۲ تکاثر.
💚 اما انسان برتر کسی است که:
🌹 بسم الله الرحمن الرحیم، وَ الْعَصْرِ....
به عصر سوگند.
که انسان ها همه در زیانند.
مگر آنانکه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، و یکدیگر را به حق و به صبر، توصیه می کنند.
⚫ اما مقابل او:
🌹وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَة لُمَزَة.....
واى بر هر عیبجوى هرزه زبان!
همانکه مال فراوانى جمع آورى کرده و می شمرد.
او گمان مى کند که اموالش او را جاودانه مى سازد.
چنین نیست، بزودى در حُطمه پرتاب مى شود.
و تو چه مى دانى حُطمه چیست؟!
آتش برافروختهء الهى است. ۱ تا ۶ همزه.
⚫ 👈 او با زبان، شخصیت دیگران را در هم می شکند: از غیبت و تهمت و استهزاء گرفته تا فحش و ناسزا و عیبجویی.
👈 حرف خوب:
بعضی خوب حرف می زنند و ممکن است حرفی را که می زنند خوب نباشد.
و بعضی حرف خوب می زنند و ممکن است این حرف خوب را خوب نگویند.
👈 👈 درست مثل صحبتهای اخیر حجت الاسلام پناهیان که حرف خوب را بد گفت. شاید خیلی بد. ولی از آن بدتر برخورد تند و خشن بعضی از بزرگان با ایشان بود. آیا بهتر نبود در خفا با ایشان برخورد میشد و او را توجیه می کردند که از کلمات خوبی استفاده نکرده؟ بعد از آن او از همه عذرخواهی میکرد؟ او که واقعا قصد جسارت به صاحت پیامبر بزرگوار و امیرالمومنین نداشت. فقط از کلمات خوبی استفاده نکرد.
آیا روشی که در برخورد با یکی از عاشقان امیرالمومنین اتخاذ شد، برگرفته از سیرهء رسول الله و جانشین ایشان بود؟!!
💚خوشابحال کسیکه حرف خوب را خوب می زند. به دل می نشیند، اثر می گذارد، راهنمایی می کند و نجات بخش است.
🌺 در پایان،
اگر پیغامها گاها طولانی بود بر اهمیت آنها ببخشید.
💚 مومنین عیدتان مبارک 💚
✨ وصف مومن ✨
👈 با آیهء ۳۷ فاطر که در بارهء موضوع بسیار مهمی سخن فرموده، باز میگردیم به آیات وصف مومن که پیش از ماه مبارک رمضان میهمانشان بودیم:
🌹 وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا...
آنها (کفران کنندگان) در دوزخ فریاد مى زنند: پروردگارا! ما را بیرون آور تا عمل صالحى انجام دهیم غیر از آنچه انجام مى دادیم. (به آنان گفته مى شود) آیا شما را به اندازه اى که هرکسیکه اهل تذکر است در آن متذکر مى شود، عمر ندادیم، و انذارکنندهء (الهى) بسراغ شما نیامد؟! اکنون بچشید که براى ستمکاران هیچ یاورى نیست! ۳۷ فاطر.
👈👈 بزرگترین کفران کنندهء نعمت، کسی است که زمان را هدر میدهد.
تفسیر: خداوند در برابر تقاضای کفران کنندگان، دو موهبت الهی را یادآور میشود که طول عمر و ناصحان الهی هستند.
✅ می فرماید به اندازهء کافى عمر به شما داده شد، و به مقدار لازم انذارکنندهء الهى بسراغ شما آمد، و دو رکن بیدارى و نجات، حاصل گشت (مهلت و مربی). بنابراین، عذر و بهانه اى براى شما وجود ندارد.
👈 در بارهء طول عمری که خداوند در این آیه به آن اشاره فرموده، به دو حدیث رجوع می کنیم:
🌸 پیامبر فرموده اند: هنگامى که روز قیامت شود، منادى ندا کند، انسانهاى شصت ساله کجا هستند؟ این همان عمرى است که خداوند دربارهء آن فرموده: آیا ما شما را به مقدارى که افراد، متذکر شوند، عمر ندادیم ؟!
تفسیر قرطبی و تفسیر درّ المنثور.
🌸 و در حدیث دیگرى از امام صادق: مقدار آن، هجده سال تعیین شده است.
مجمع البیان، ذیل همین آیه.
در این دو حدیث، حداقل و حداکثر سن تذکر بیان شده. به این معنی که هجده سالگی، زمان آغاز متذکرشدن به خود است که باید کاستیها و آموزشهای غلط در رفتار و گفتار، جبران شود، و برای این تذکر به خود، تا سن شصت سالگی فرصت هست، اما بعد از آن، تغییر، یا غیرممکن است و یا بسیار بسیار دشوار. آنقدر غیرممکن که اگر کسی در این سن، متحول شود، نام او در تاریخ خواهد ماند. مانند حر، که به کاروان عشق پیوست. و نمونهء دیگر، شهید حججی است که در پایین ترین سن، به بلوغ فکری رسیده و به خود، متذکر شده. به نظر می رسد او حتی قبل از هجده سالگی پرورش خود را آغاز کرده است. این را از نماز شبهای این جوان شهید میتوان فهمید که ترک نمیشده.
👈 به عادتهای غلط و به روشها و تفکرات اشتباهی که در ما شکل گرفته توجه کنیم.
🟢 خود را در معرض تعلیم و تربیت ثانوی قرار دهیم و به تعلیم و تربیت اولیه راضی نباشیم.
تعلیم و تربیت اولیه، همانست که از بدو خلقت، تحت فرمان دیگران می آموزیم.
اما خداوند منان موهبتی بزرگ در اختیار بندگانش قرار داده و آن بلوغ فکری است.
جمیع انسانها در یک سنی که بستگی به خودشان و محیط پیرامونشان دارد، به بلوغ فکری می رسند و خداوند قدرت و توانایی تشخیص به آنها عطا می فرماید.
انسان در اینزمان میتواند با مطالعه، تحقیق و مشورت، خود را در معرض تعلیم و تربیت ثانوی قرار دهد و رشد کند.
⚫ اما بیشتر انسانها از کنار این موهبت الهی عبور می کنند و حاضر به تغییر و بهتر شدن نیستند.
و به همان چیزی که هستند راضیاند.
و در آیهء بعد می فرماید:
🌹 إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ.
خداوند از غیب آسمانها و زمین آگاه است، و آنچه را در درون سینه هاست مى داند. ۳۸ فاطر.
این هشداری است به مؤمن که نیاتش خالص باشد، که اگر کمترین ناخالصى در نیت و انگیزهء او باشد، خدا که از همهء غیوب آگاه است، آنرا مى داند.
🌹🌹وَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ.
إِذا أُلْقُوا فِیها سَمِعُوا لَها شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ.
تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّما أُلْقِیَ فِیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ.
قالُوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللّهُ مِنْ شَیْء إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فِی ضَلال کَبِیر.
وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ.
و براى کسانیکه به پروردگارشان کافر شدند عذاب جهنم است، و بد فرجامى است.
هنگامیکه در آن افکنده شوند صداى وحشتناکى از آن مى شنوند، در حالیکه مى جوشد.
نزدیک است از شدت غضب پاره شود، هر زمان که گروهى در آن افکنده مى شوند، نگهبانان از آنها مى پرسند: مگر بیم دهنده الهى به سراغ شما نیامد؟!
مى گویند: چرا، بیم دهنده به سراغ ما آمد، ولى ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند هرگز چیزى نازل نکرده، و شما در گمراهى بزرگى هستید.
و مى گویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقل مى کردیم، در میان دوزخیان نبودیم. ۶ تا ۱۰ ملک.
گوش شنوا 《 یا 》 تعقل.
گوش شنوا به حرف حق، که حرف حق همان سخن خداست که از زبان بیم دهندگان جاری میشود ( شریعت ).
تعقل هم یعنی تفکر در خلقت و خالق و تشخیص اینکه تنها راه سعادتمندی گوش دادن به کلام خداست. که حتی اگر انسانی کلام خدا را هم در دسترس نداشته باشد، باز هم با تعقل میتواند خود را از عذاب دوزخ نجات دهد. اگرچه نتواند به مقامات عالی الهی دست پیدا کند.
👈 شریعت دارای دو معنی عام و خاص است.
در معنای عام، مترداف کلمهء دین است و گاهی به جای آن به کار میرود، مثلاً گفته میشود شریعت اسلام که منظور دین اسلام است. در معنای خاص، عبارتست از احکام و دستورها و عبادات و اخلاقیاتی که پیغمبران میآورند، مثلا احکام اسلام.
✅ سعادتمند واقعی کسی است که با تعقل به سخن حق گوش میکند.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ ۖ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنشُورًا.......
و هر انسانى، اعمالش را بر گردنش آویخته ایم. و روز قیامت، نامهء (اعمالش را) براى او بیرون مى آوریم که آنرا در برابر خود، گشوده مى بیند. (و به او مى گوئیم) کتابت را بخوان، کافى است که امروز، خود حسابگر خویش باشى. هر که هدایت شود، براى خود هدایت یافته، و آنکه گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است. و هیچکس بار گناه دیگرى را به دوش نمى کشد(مگر گمراه کنندگانی که باعث میشوند دیگران به گناه بیفتند. آیهء ۲۵ سورهء نحل). و ما هیچ قومی را مجازات نمی کنیم مگر انکه پیامبری برای آنها نازل کنیم.. ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ اسراء.
تفسیر: طائر به معنى پرنده است، ولى، در اینجا اشاره به چیزى است که در میان عرب معمول بوده، که به وسیلهء پرندگان، فال نیک و بد مى زدند، و از چگونگى حرکت آنها، نتیجه گیرى مى کردند.
👈 قرآن، در حقیقت، مى گوید: فال نیک و بد، و طالع سعد و نحس، چیزى جز اعمال شما نیست که به گردنتان آویخته است. یعنی اگر اتفاق شومی برایمان افتاد، نگوییم خانه ای در آن هستیم شوم است، یا بواسطهء وصلت با فلانی، دچار این اتفاق بد شده ایم! اینها همه خرافه است، باید بررسی کنیم ببینیم منشا این ناگواری کجاست؟ البته معاشرت با همسایهء حرامخوار، شرابخوار، دچار رفتارهای خلاف عفت و.... و یا وصلت با چنین افرادی، میتواند باعث گرفتاری شود، ولی این ربطی به شوم بودن خانه و شوم بودن آن فرد ندارد.
👈 آنگاه قرآن، اضافه مى کند: ما روز قیامت کتابى براى او بیرون مى آوریم که آنرا در برابر خود گشوده، مى بیند. منظور از کتاب، چیزى جز کارنامهء عمل انسان نیست، همان کارنامه اى که در این دنیا نیز وجود دارد، و اعمال او در آن ثبت مى شود، منتها در اینجا پوشیده و مکتوم است، و در آنجا گشوده و باز. و آنقدر نفس و واقعیت اعمال، واضح و آشکار است که نه جای حاشا و انکار باقی می ماند و نه جای اعتراض و مخالفت. و این یعنی هر کس حسابگر خویش است.
👈 مسئلهء دیگری که در این آیات به آن اشاره شده اینست که بى گناه و با گناه را با هم نمى سوزانند!
برعکس آنچه معروف است که مى گویند: خشک و تر با هم مى سوزند. در منطق عقل، و تعلیمات انبیاء(تشریع) هیچ بى گناهى به جرم گناه دیگرى مجازات نخواهد شد. اینکه گفته میشود فرزند تقاص بدی پدر را میدهد، اشتباه است. مگر فرزندی که با ظلمها و بدیهای والدینش موافق باشد و آنرا تایید کند.
👈 سپس می فرماید: ما هیچ شخص و قومى را مجازات نخواهیم کرد، مگر اینکه پیامبرى را براى آنها مبعوث کنیم تا وظائفشان را کاملاً تشریح و اتمام حجت کند.
عذاب در این آیه، مطلق است و هر نوع عذابی را شامل میشود، چه در دنیا، چه در آخرت.
👈 👈 آیهء آخر در بارهء هشدار به مترفین (ثروتمندان و سردمداران از خدا بیخبر)، قبل از وقوع عذاب است.
🌹وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا.
و هنگامیکه بخواهیم شهر و دیارى را هلاک کنیم، نخست اوامر خود را براى مترفین آن جا بیان مى داریم. سپس هنگامیکه به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدت در هم مى کوبیم. ۱۶ اسراء.
چهار مرحلهء مشخص، براى این برنامه بیان شده است:
اول) مرحلهء امر و نهى به مترفین.
دوم) مرحلهء فسق و مخالفت، و نافرمانی و قانون شکنی از طرف مترفین.
سوم) مرحلهء استحقاق مجازات.
و چهارم) مرحلهء هلاکت.
چرا امر شدگان تنها مترفین هستند؟
در بسیارى از جوامع، مترفین، سردمداران اجتماعند و دیگران تابع و پیرو آنها. به علاوه، سرچشمهء غالب مفاسد اجتماعى نیز ثروتمندان از خدا بى خبرى هستند که، در ناز، نعمت و عیش و هوس، غرقند. در واقع ریشهء اصلى فساد، همین گروهند، وگرنه، هم آنها مجازات میشوند و هم پیروان گناهکارشان.
به این ترتیب، آیهء فوق، هشدارى است به مومنین، که مراقب باشند، حکومت خویش را بدست مترفین و ثروتمندان دنیاپرست، ندهند و از آنها دنباله روى نکنند که جامعهء آنانرا سرانجام به هلاکت و نابودى مى کشانند.(قطعاً همینطور خواهد شد).
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا......
هر که زندگى زودگذر (دنیا) را مى طلبد، آن مقدار را که بخواهیم به هر که اراده کنیم، مى دهیم. سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش مى سوزد در حالیکه نکوهیده و راندهء (درگاه خدا) است. و آن کسیکه سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند، در حالیکه ایمان داشته باشد، سعى و تلاش او، پاداش داده خواهد شد. هر یک از این دو گروه را از عطاى پروردگارت، بهره و کمک مى دهیم، و عطاى پروردگارت هرگز (از کسى) منع نشده است. ببین چگونه بعضى را (در دنیا) بر بعضى دیگر برترى بخشیده ایم. درجات آخرت و برترى هایش، از این هم بیشتر است. ۱۸ تا ۲۱ اسراء.
تفسیر: خداوند دربارهء طالبان دنیا، دو قید قائل مى شود: اول اینکه همهء آنها به آنچه می خواهند نمی رسند، و دوم اینکه همانها هم که می رسند، همهء خواسته هایشان اجابت نمیشود و در قیامت، هر دو اهل دوزخند.
اما کسیکه آخرت را بطلبد و سعى و کوشش خود را در این راه به کار بندد، در حالیکه ایمان داشته باشد، خداوند، قدرشناس سعی او خواهد بود(سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً).
بنابراین، براى رسیدن به آخرتی آباد، سه امر اساسى شرط است:
۱) ارادهء انسان برای کسب آخرت.
۲) این اراده، محدود در محیط فکر و اندیشه نباشد، بلکه، انسان را به حرکت وادارد، و آخرین سعى و تلاش خود را به کار بندد(کلمه سَعْیَها یعنی چیزى فروگذار نکند).
۳) همهء اینها توأم با ایمان باشد.
خداوند در مورد پاداش طالبان آخرت نمى فرماید بهشت، بلکه می فرماید: سعى و تلاش آنها مورد تشکر و قدردانى پروردگار خواهد بود. چرا که تشکر و قدردانى هر کس به اندازهء شخصیت و سعهء وجودى اوست، نه به اندازهء عملى که طرف مقابل انجام داده، پس تشکر و قدردانى خدا متناسب با ذات بى پایان اوست. نه فقط بهشت بلکه انواع نعمتهاى مادى و معنوى و هر آنچه در تصور ما بگنجد و نگنجد در آن جمع است.
سپس می فرماید: ما هر یک از این گروه دنیا طلب و گروه آخرت طلب را از عطاى خود بهره مى دهیم و امداد مى کنیم. این اصل رحمانیت خداست.
اما در مورد آخرت طلبان، آن اندازه نعم دنیا را عطا میکند که مسیری را که انتخاب کرده اند، راحتتر و آسانتر طی کنند. نه اینکه به انحراف کشیده شوند.
و در آیهء بعد، می فرماید: تفاوت تلاشها در این دنیا باعث تفاوت در بهره گیرى هاست، در کارهاى آخرت نیز همین اصل، حاکم است، با این تفاوت که این دنیا محدود است و تفاوت هایش هم محدود، ولى آخرت نامحدود، و تفاوت هایش نیز نامحدود است، و در دنیا ممکن است کسی استحقاق چیزی را که بدست آورده نداشته باشد و یا برعکس، ممکن هم هست کسی به آنچه استحقاقش را دارد دست نیابد، اما در آخرت چنین نیست.
👈 👈 حالا ممکن است گفته شود افرادى را در این جهان مى بینیم که بدون تلاش و کوشش، بهره هاى وسیع مى گیرند!
شاید آنها مومنان سخاوتمندانی باشند که خداوند، رزق افرادی دیگر را در دست آنان قرار داده. شاید هم طبق آیات ۸۲ تا ۸۵ توبه، خدا می خواهد با عطای مال به منافقان، آنها را در دنیا عذاب کند.
بهرحال، تشخیص چرایی و چگونگی وضعیت مالی افراد مختلف فقط با خداست و هرگز نمی توانیم قضاوت صحیحی داشته باشیم. یک فرد باایمان فقط موظف است در مسیر خدا، برای کسب روزی تلاش کند و طبق آموزه های دین برای وسعت رزقش دعا کند و به آنچه خداوند، صلاح می بیند که در اختیارش بگذارد، راضی باشد.
👈 👈 پاسخ به یک دوگانگی ظاهری:
در بعضى از آیات، مال بعنوان خیر، معرفى شده(۱۸۰بقره)
و در جایی، مواهب مادى، فضل خداست (۱۰جمعه)
در جاى دیگر مى فرماید: همهء نعمتهاى روى زمین را براى شما آفریده است(۲۹بقره)
و در آیاتی دیگر، قویّاً دنیا را تحقیر می فرماید:
دنیا متاع فانى است(۹۴نساء)
دنیا مایهء غرور و غفلت است(۲۰حدید)
و در موردی دیگر آنرا وسیلهء سرگرمى و بازیچه معرفی میکند(۶۴عنکبوت)
این تعبیرات ظاهراً دوگانه به این معنی است که اگر مواهب جهان مادى، بعنوان وسیله اى براى رسیدن به سعادت و تکامل معنوى انسان، مورد بهره بردارى قرار گیرد، قابل تحسین است. اما اگر بعنوان یک هدف و نه وسیله، مورد توجه قرار گیرد، باعث میشود انسان از ارزشهاى معنوى و انسانى دور، و گرفتار غرور و غفلت و طغیان و سرکشى و ظلم گردد. اولی دنیای ممدوح، و دومی دنیای مذموم است.
✅ در حقیقت، مفهوم این آیات اینست که ضمن تلاش برای کسب معیشت حلال، اولا نباید از یاد خدا و انجام عبادات غافل شویم و دوم، نباید آنچنان دلبستهء آن شویم بطوریکه کسانی را که باید آنرا در اختیارشان قرار دهیم محروم کنیم، و یا اگر خسارتی به آن وارد شد، محزون و غمگین شویم.
به این ترتیب دنیا را وسیلهء کسب آخرت کنیم.
🌹🌹بِنَصْرِ اللّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ.
وَعْدَ اللّهِ لایُخْلِفُ اللّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُونَ.
يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ.
به سبب یارى خداوند، و او هر که را بخواهد یارى مى دهد، و او صاحب قدرت و رحیم است.
این وعده اى است که خدا فرموده، و خداوند هرگز از وعده اش تخلف نمى کند، ولى بیشتر مردم نمى دانند.
آنها فقط ظاهرى اززندگى دنیا را مى دانند، و از آخرت (و پایان کار) غافلند. ۵ و ۶ و ۷ روم.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ ۖ وَمَن يُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِهِ ۖ وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا ۖ مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا......
هر که را خدا هدایت کند، هدایت یافتهء (واقعى) اوست. و کسانى را که (به سبب اعمالشان) گمراه سازد، سرپرستان (هدایت کننده ای) غیر خدا براى آنها نخواهى یافت. و روز قیامت، آنها را بر صورتهایشان محشور می کنیم، در حالیکه نابینا و گنگ و کرند، جایگاهشان دوزخ است، هر زمان آتش آنان فرونشیند، شعلهء سوزانی بر آنان می افزاییم. این کیفر آنهاست، بخاطر اینکه نسبت به آیات ما کافر شدند و گفتند: آیا هنگامیکه ما استخوانهاى پوسیده و خاکهاى پراکنده اى شدیم، آیا بار دیگر آفرینش تازه اى خواهیم یافت؟! ۹۷ و ۸ اسراء.
تفسیر: تنها کسى هدایت مى یابد که، خدا نور هدایت را بر قلبش بیفکند اما آنها را که خدا (بخاطر اعمالشان) گمراهشان ساخته، هرگز اولیاء راهنما و سرپرستى جز خدا براى آنها نخواهى یافت و تنها راه اینست که، باز هم بسوى او بازگردند، و نور هدایت از او بطلبند.
👈 یک مثال:
تصور کنید ما افرادى را براى انجام یک کار خیر قابل توجه، دعوت کنیم، و با انواع استدلالات، اهمیت موضوع را گوشزد نمائیم، و اسباب و وسایلش را هم آماده کنیم تا انجام آن کار خیر، آسان شود. و برای انجام دهندگان، پاداش بزرگی هم در نظر بگیریم، اما عده اى بپذیرند، و عده اى مخالفت کنند. در اینجا تنها میشود بگوئیم: انجام چنین کار خیری، شایستگی و لیاقت می خواهد که در همه نیست. چون انجامش که سخت نبود، پاداش بزرگ هم که داشت، پس چیزی باقی نمی ماند مگر بی لیاقتی.
✅ حالا در نظر بگیریم خداوند چنین فرصتی را بارها و بارها برای افراد ایجاد می کند. و هر بار مخالفان، اعراض می نمایند. طبیعی است که دیگر راه هدایت به روی چنین افراد لجوج و منحرفی بسته شود. هر دلى لایق نور حق نیست.
👈 پس هدایت و ضلالت الهى، هرگز جنبهء جبرى ندارد، بلکه، اثر مستقیم اعمال و صفات خود انسان است. از جمله:
آنها که در راه خدا جهاد کنند، قطعاً به راههای خود هدایتشان می کنیم ۶۹ عنکبوت.
◾ و در بارهء آنها که با انجام گناه، شایستگى را در خود کشته اند، می فرماید:
خدا ستمکاران را گمراه میسازد ۲۷ ابراهیم.
خدا فاسقان را گمراه میسازد ۲۶ بقره.
خداوند، مُسْرِفٌ به معنی کسیکه از حدود الهی تجاوز می کند، و مُرْتابٌ، به معنی شک در احکام الهی، اینها را گمراه میسازد ۳۴ غافر.
◾ و این گمراهان در قیامت، به جاى اینکه مستقیم و ایستاده راه بروند فرشتگان عذاب، آنانرا به صورتشان بر زمین مى کشند.
بعضى نیز این احتمال را داده اند که، این گنهکاران چون در آنجا قادر به راه رفتن نیستند، همچون خزندگان بر صورت و سینه مى خزند، و با حالى دردناک و ذلت بار پیش مى روند.
و نیز آنها در حالتى که نابینا و لال و کر هستند به آن دادگاه بزرگ وارد مى شوند.
👈 اما در بعضی آیات از جمله، آیهء ۵۳ سورهء کهف مى خوانیم:
گنهکاران آتش دوزخ را مى بینند.
👈 👈 اما در آیات ۱۲ و ۱۳ سورهء فرقان مى خوانیم: مجرمان صدای وحشتناک آتش خشمگین را می شنوند. دوزخیان صداى خود را به واویلاه بلند مى کنند.
پس چگونه آیهء مذکور مى گوید: آنها کور و کر و لالند؟
مفسران در پاسخ این سؤال، تفسیرهاى متعددى ذکر کردند که بهتر از همه دو تفسیر زیر است:
تفسیر اول) مواقف و مراحل قیامت، مختلف است در بعضى از مراحل و مواقف آنها کور و کر و نابینا هستند، و این خود یک نوع مجازات براى آنهاست (چرا که این نعمتهاى بزرگ الهى را در دنیا مورد بهره بردارى صحیح قرار ندادند) ولى در مراحل دیگرى چشمشان بینا و گوششان شنوا و زبانشان باز مى شود، تا صحنه هاى عذاب را ببینند و سرزنش هاى سرزنش کنندگان را بشنوند و به ناله و فریاد و اظهار ضعف بپردازند.
تفسیر دوم) مجرمان از دیدن آنچه مایهء سرور است و از شنیدن آنچه مایهء نشاط، و از گفتن آنچه موجب نجات مى باشد، محرومند و به عکس، آنچه که مایهء زجر و ناراحتى است مى بینند و مى شنوند و سخن مى گویند.
و در پایان آیه، مى فرماید: جایگاه همیشگى آنها دوزخ است. اما گمان نکنید، آتشش همچون آتش هاى دنیا سرانجام به خاموشى مى گراید، نه، هر زمان التهاب آن فرونشیند، شعلهء تازه اى بر آنها مى افزائیم.
🌹 رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ ۖ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا.
پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، که عذابش سخت و پر دوام است ۶۵ فرقان.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا......
و در آنروز، جهنم رابر کافران آشکارا عرضه مى داریم. همان کسانبکه پرده اى چشمانشان را از یاد من پوشانده بود، و قدرت شنوایى نداشتند. ۱۰۰ و ۱۰۱ کهف.
تفسیر: جهنم با عذابها و مجازات هاى مختلف دردناکش، در برابر کافران، کاملاً ظاهر و آشکار مى شود که همین مشاهده و ظهورش در برابر آنان، خود عذابى است دردناک و جانکاه، چه رسد به این که گرفتار آن شوند.
◾ کافران چه کسانی هستند؟ و چرا گرفتار چنان سرنوشتی مى شوند؟
👈 در یک جملهء کوتاه آنها را چنین معرفى مى فرماید: همانها که چشم هایشان در پرده بود، و نتوانستند چهرهء حق را ببینند و به یاد من بیفتند.
و همانها که گوش داشتند اما قدرت شنوائى نداشتند.
در حقیقت، آنها مهمترین وسیلهء حق جوئى و درک واقعیات و آنچه عامل سعادت و شقاوت انسان مى شود، را از کار انداخته بودند، یعنى چشم هاى بینا و گوش هاى شنوا را بر اثر اندیشه هاى غلط و تعصب ها و کینه توزى ها و صفات زشت دیگر در حجابى سخت و سنگین فرو برده بودند.
می فرماید: چشم هایشان در پوششى دور از یاد من قرار داشت، اشاره به اینکه چون در پوشش و حجاب غفلت بودند آثار خدا را ندیدند و چون حقیقت را ندیدند، خدا را فراموش کردند.
صد البته که چهرهء حق آشکار است، و همه چیز این جهان با انسان سخن مى گوید، تنها یک چشم بینا و یک گوش شنوا لازم است و بس.
به تعبیر دیگر، خدا چیزى نیست که با چشم دیده شود، آنچه دیده مى شود آثار اوست، و انسان باایمان با دیدن آثار پروردگار، به یاد او می افتد، مگر کسانیکه چشم و گوششان از دیدن و شنیدن حق، کور و کر شده باشد.
🌺 👈 حق یعنی خدا، حق یعنی کلام خدا، حق یعنی صراط مستقیم.
✨ وصف مومن ✨
👈 هر آنچه در بارهء کافران گفته میشود، خلافش در بارهء مومنین است:
🌹🌹 أَفَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن يَتَّخِذُوا عِبَادِي مِن دُونِي أَوْلِيَاءَ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ نُزُلًا......
آیا کافران پنداشتند مى توانند بندگانم را به جاى من اولیاى خود انتخاب کنند؟ ما جهنّم را براى پذیرایى کافران آماده کرده ایم. بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ آنها که تلاش هایشان در زندگى دنیا گم شده، با اینحال، مى پندارند کار نیک انجام مى دهند. آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند، به همین جهت، اعمالشان نابود شد. از این رو روز قیامت، میزانى براى آنها برپا نخواهیم کرد. (آرى) این گونه است. کیفرشان دوزخ است، بخاطر آنکه کافر شدند، و آیات من و پیامبرانم را به سخریه گرفتند. ۱۰۲ تا ۱۰۶ کهف.
تفسیر: آیا این بندگانى که معبود واقع شدند، مانند مسیح و فرشتگان، و یا هریک از دیگر بندگان خدا، هر قدر مقامشان والا باشد، از خود چیزى دارند که بتوانند از دیگران حمایت کنند؟ خود آنها هم هر چه داشتند از ناحیهء خدا بود، حتى خودشان نیز، نیازمند به هدایت او بودند؟ این حقیقتى است که کافران فراموشش کردند و در شرک فرو رفتند. جهنم براى منزلگاهشان آماده شده و از آنها در این منزل پذیرائى میشود.
◾ زیانکارترین مردم، کسانی نیستند که منافعى را از دست بدهد بلکه، کسانی هستند که سرمایه وجود را از کف میدهد. چه سرمایه اى برتر و بالاتر از عقل، هوش، نیروهاى خداداد، عمر، جوانى و سلامت؟
حالا اگر انسان بداند سرمایهء خویش را از دست داده، خسران خطرناکى نیست، چرا که با عبرت از این شکست، آنرا جبران میکند. اما امان از وقتیکه انسان سرمایه هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى، از دست بدهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوششها نتیجه اى برده، نه از زیانش درسى آموخته، و نه از تکرار این کار در امان است.
◾ أَخْسَرِینَ أَعْمالاً، بصورت جمع آورده شده، اشاره به اینست که آنها فقط با یک عمل، گرفتار زیان و خسران نشده اند، بلکه، گرفتار خسران در همهء برنامه هاى زندگى و تمام اعمال و کارهایشان شده اند.
در ادامه می فرماید: آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان کافر شدند. و بعد از فراموش کردن خدا به معاد و لقاء اللّه نیز کافر گشتند. (این انحراف بصورت تدریجی رخ میدهد).
👈 تا ایمان به معاد در کنار ایمان به توحید قرار نگیرد، و انسان احساس نکند قدرتى مراقب اعمال اوست، و همه را براى یک دادگاه بزرگ، دقیق و سخت گیر حفظ و نگهدارى مى کند، روى اعمال خود حساب صحیحى نخواهد کرد، و اصلاح نخواهد شد.
پس از آن اضافه مى فرماید: بخاطر همین کفر به مبدأ و معاد، اعمالشان حبط و نابود شده است. و چون آنها عملى که قابل سنجش و ارزش باشد ندارند، لذا روز قیامت وزن و میزانى براى آنان برپا نخواهیم کرد. چرا که توزین و سنجش مربوط به جائى است که، چیزى در بساط باشد، آنها که چیزى در بساط ندارند، چگونه توزین و سنجشى داشته باشند؟!
◾ این کوردلان، فقط به بی اعتقادی بسنده نکرده، پا را فراتر گذاشته و آیات الهی و پیامبران خدا را مسخره هم می کنند. کیفر آنها جهنم است.
به این ترتیب آنها سه اصل اساسى مبدأ، معاد و رسالت انبیاء را انکار کرده و بالاتر از انکار، آنها را به باد مسخره گرفته اند.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا......
انسان مى گوید: آیا هنگامیکه مُردم، پس از آن، زنده (از قبر) بیرون آورده مى شوم؟! آیا انسان بخاطر نمى آورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالیکه چیزى نبود؟ سوگند به پروردگارت که همهء آنها را همراه با شیاطین (اعم از جن و انس)، در قیامت جمع مى کنیم، سپس همه را در حالیکه به زانو در آمده اند، گرداگرد جهنم حاضر مى سازیم. سپس از هر گروه و جمعیتى، کسانى را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش تر بوده اند، جدا مى کنیم. بعد از آن، ما به خوبى از کسانیکه براى سوختن در آتش سزاوارترند، آگاه تریم. ۶۶ تا ۷۰ مریم.
تفسیر: در این آیات از کسانیکه تردید دربارهء قیامت دارند، تعبیر به انسان شده نه کافر. مفسران می گویند شاید از این روست که این سؤال در طبع هر انسانى در ابتدا کم و بیش نهفته است که، با شنیدن مسئلهء زندگى بعد از مرگ، این سوال در ذهن او ترسیم میشود. اما بلافاصله با همان لحن و تعبیر، به آن پاسخ مى گوید که آیا انسان این واقعیت را به یاد نمى آورد که ما او را پیش از این آفریدیم، و او ابداً چیزى نبود؟
در این آیه نیز به انسان اشاره شده و به این نکته اشاره دارد که انسان با آن استعداد و هوش خداداد نباید در برابر چنین سؤالى خاموش بنشیند، باید خودش با یادآورى خلقت نخستین، به آن پاسخ گوید و گرنه حقیقت انسانیت خود را به کار نگرفته است.
این آیات مانند بسیارى از آیات مربوط به معاد، تکیه روى معاد جسمانى دارد، و الا اگر بنا بود فقط روح، باقى بماند و بازگشت جسم مطرح نباشد، نه آن سؤال جا داشت، و نه این پاسخ.
👈 روز قیامت همین جسمی که داریم با روح، محشور میشوند منتها جسم هر کس متناسب با اعمال اوست. بعضی نورانی و شاد، بعضی کبود و زشت و سیاه و مایوس.
در آیهء بعد، با لحن بسیار قاطع، منکران معاد و گنهکاران بى ایمان را تهدید مى کند، و مى فرماید: قسم به پروردگارت که ما همهء آنها را با شیاطینى که آنان را وسوسه مى کردند، و یا معبودشان بودند، محشور مى کنیم. سپس همهء آنها را گرداگرد جهنم در حالیکه به زانو درآمده اند حاضر مى کنیم. این آیه نشان مى دهد دادگاه افراد بى ایمان و گنهکار در نزدیکى جهنم است.
و از آنجا که اولویت ها در آن دادگاه، تعیین میشود، در آیهء بعد مى فرماید: ما اول به سراغ سرکش ترین و یاغى ترین افراد مى رویم، ما از هر گروه و جمعیتى افرادى را که از همه در برابر خداوند رحمان سرکش تر بودند جدا مى کنیم. همان بى شرمانى که حتى مواهب خداى رحمان را به دست فراموشى سپردند و در برابر ولى نعمت خود به گستاخى، طغیان و یاغى گرى برخاستند، اینها از همه، به آتش دوزخ سزاوارترند. (یاالله).
و باز تأکید کرده مى فرماید: ما بخوبى از کسانیکه براى سوختن در آتش اولویت دارند آگاهیم، دقیقاً آنها را انتخاب مى کنیم و در این انتخاب هیچ گونه اشتباهى رخ نخواهد داد. (یاغفار).
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا......
آیا ندیدى که ما شیاطین را بسوى کافران فرستادیم تا آنانرا شدیداً تحریک کنند؟ پس دربارهء آنان شتاب مکن، ما آنها را به دقت شماره مى کنیم. در آنروز که پرهیزگاران را دسته جمعى بسوى خداوند رحمان محشور مى کنیم. و مجرمان را به جهنم مى رانیم. آنان هرگز مالک شفاعت نیستند، مگر کسیکه نزد خداوند رحمان عهد و پیمانى دارد. ۸۳ تا ۸۷ مریم.
تفسیر: کافران بواسطهء اعمالشان، خود را سزاوار پیروی از شیطان میکنند و شیاطین آنچنان بر آنها مسلط مى شوند که در هر مسیر و به هر شکلى بخواهند آنانرا به حرکت در مى آورند، و زیر و رو مى کنند.
👈 تسلط شیاطین(اعم از جن و انس)، بر انسان یک تسلط اجبارى و ناآگاه نیست، بلکه این انسان است که به شیاطین اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى دهد، همانگونه که در آیهء ۱۰۰ سورهء نحل می فرماید:
🌹إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ:
تسلط شیطان تنها بر کسانی است که ولایت او را پذیرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته اند.
آنگاه خطاب به پیامبر می فرماید: دربارهء آنها عجله مکن ما تمام اعمال آنها را دقیقاً شماره و احصا مى کنیم و همه را براى آنروز که دادگاه عدل الهى تشکیل مى شود، ثبت و ضبط خواهیم کرد.
🌸امام صادق مى فرماید: پیامبر در تفسیر آیهء پرهیزکاران را بسوی خدای رحمان محشور می کنیم، فرمود: وَفْد، به کسانى مى گویند که سوار بر مرکب هستند. آنها افرادى هستند که تقوا و پرهیزگارى را پیشه ساختند، خدا آنها را دوست داشت و آنانرا مخصوص خود گردانید، و از اعمالشان خشنود شد، و نام متقین بر آنها گذارد. نورالثقلین، ج۳، ص۳۵۹.
✅ این پرهیزکاران، آنهایی هستند که در بالاترین مرتبهء بهشت جای دارند، چون در آیهء فوق مى فرماید: پرهیزگاران را بسوى خداى رحمان مى برد. نمی فرماید بسوی بهشت. ( دقت کنیم ).
👈 👈 اما مفهوم بخش آخر آیهء شریفه چیست؟
لایَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ، به این معنی که هیچکس نمی تواند شفاعت کند.
مگر کسانیکه نزد خدا عهد دارند (إِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً).
معنى عهد چیست؟
🌸 از این حدیث پیامبر میتوان معنی عهد را فهمید، آنجا که فرمود: مسلمان باید در آستانهء مرگ چنین وصیت کند: پروردگارا! توئى که خالق آسمانها و زمین هستى، داناى پنهان و آشکارى، رحمان و رحیمى. من در این دنیا با تو پیمان مى بندم، و شهادت مى دهم که معبودى جز تو نیست، یگانه اى، شریکى ندارى، محمّد، بنده و فرستادهء توست، بهشت حق است، دوزخ حق است، رستاخیز و حساب، حق است، تقدیر و میزان سنجش اعمال حق است.
دین همانگونه است که تو بیان کردى، و اسلام همانست که تو تشریع نمودى، و سخن همانست که تو گفته اى، قرآن همانگونه است که تو نازل کردى، تو خداوند حق و آشکارى.
پروردگارا! محمّد را از ما به بهترین پاداشى پاداش ده و تحیت و سلام بر او و آلش بفرست. ( در آیهء ۲۳ سورهء شوری می خوانیم: من از شما پاداشی نمی خواهم جز مودت نزدیکانم ).
پروردگارا! تو سرمایهء من در مشکلاتى و یار من در شدتها، تو ولىّ نعمت من هستی، تو معبود من و معبود پدران من هستی. به اندازهء یک چشم بر هم زدن، مرا به خود وامگذار که اگر واگذارى به بدیها نزدیک، و از نیکیها دور مى شوم.
اى خداى من! تو مونس من در قبر باش. و براى من عهدى قرار ده که در روز قیامت آن را گشاده ببینم.
سپس فرمود: بعد از اقرار به این حقایق، آنچه را که لازم مى بیند، وصیت مى کند و تصدیق این وصیت، آیهء ۸۷ سورهء مریم است.
"آنها مالک شفاعت نیستند مگر کسیکه نزد خدای رحمان عهد و پیمانی دارد" اینست عهد و وصیت.
مجمع البیان، ذیل همین آیات.
✔ قطعاً این فرمایشات پیامبر باید در قلب و جان مومن نفوذ کند، نه صرفاً بر زبان باشد.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹وَمَن يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَٰئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَىٰ......وَ ذلِکَ جَزاءُ مَنْ تَزَکّى.
هر که با ایمان نزد او آید، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانى درجات عالى دارند. باغ هاى جاویدان بهشت، که نهرها از زیر درختانش جارى است، در حالیکه همیشه در آن خواهند بود، اینست پاداش کسیکه خود را پاک نماید. ۷۵ و ۶ طه.
تفسیر: کسیکه در آن محضر بزرگ، با ایمان و عمل صالح، وارد شود، (هم ایمان و هم عمل صالح. نه هر یک به تنهایی. دقت کنیم)، درجات عالى در انتظار او است (وَ مَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصّالِحاتِ فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى).
بهشت هاى جاویدانى که نهرها از زیر درختانش جارى ست، و جاودانه در آن خواهند ماند. و اینست پاداش کسیکه با ایمان و اطاعت پروردگار، خود را پاک و پاکیزه کند (وَ ذلِکَ جَزاءُ مَنْ تَزَکّى).
پاک کردن خویش از گناهان، عادتهای بد، رفتارهای غلطی که با آنها تربیت شده و خو گرفته و..... .
👈 همان سن بلوغ فکری که در ماه مبارک رمضان در جزء بیست و هفتم، مفصل خواندیم.
همهء انسانها در یک سنی به بلوغ فکری می رسند که البته در اشخاص مختلف، سن بلوغ فکری، متفاوت است. اما از آنجاییکه هدف خلقت، رشد و تکامل است، باید انسان، برای رسیدن به این کمال تلاش کند، و فرصتها را از دست ندهد بلکه برای این منظور، ایجاد فرصت کند. یعنی برنامهء زندگی خود را طوری بریزد که زمانی هم برای حسابرسی اعمال و اصلاح آنها از طریق توبه و جبران، و تهذیب نفس با مطالعهء کلام الله و ائمه معصومین قرار داده باشد. نباید به تعلیم و تربیتی که در معرض آن بوده ایم، بسنده کنیم و تمام عمر را طبق آن تعلیم و تربیت سپری کنیم. باید حالا پس از بلوغ فکر و اندیشه، خودمان را به مرحلهء دیگری از تعلیم و تربیت وارد کنیم و ......
👈 فرموده هر که باایمان آید......
بنابراین انتخاب ایمان و یا مخالفت با آن، کاملا اختیاری است و مسئلهء جبر محیط، یک دروغ بیش نیست، انسان، فاعل مختار است و صاحب آزادى اراده، هر زمان تصمیم بگیرد مى تواند مسیر خود را از باطل به سوى حق تغییر دهد، هر چند تمام مردم محیط او غرق در گناه، و گرفتار انحراف باشند (۱۰۵ مائده). نمونهء بارز این تحول در انسان، ساحرانى هستند که سالیان دراز در حکومت فرعون در یک محیط شرک آلود، با ارادهء خودشان مرتکب شرک آمیزترین اعمال مى شدند، اما هنگامیکه تصمیم گرفتند، حق را پذیرا شوند و در راه آن عاشقانه ایستادگى کنند، از هیچ تهدیدى نترسیدند، و به هدف خود نائل شدند، و به گفتهء مفسر بزرگ مرحوم طبرسى:
کانُوا أَوَّلَ النَّهارِ کُفّاراً سَحَرَةً وَ آخِرَ النَّهارِ شُهَداءً بَرَرَةً!:
صبحگاهان کافر بودند و ساحر، اما شامگاهان شهیدان نیکوکار راه حق.
مجمع البیان، جلد ۴، صفحهء ۴۶۴.
/ شرح حال این ساحران در آیات ۱۱۷ تا ۱۲۲ سورهء اعراف بیان شده است /
🌹🌹 مَا خَلْقُکُمْ وَلَا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ .
آفرینش و زندگی مجدد همهء شما همانند یک فرد بیش نیست. ۲۸ لقمان.
👈 👈 👈 پس
🌹 يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟! ۶ انفطار.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ......
کسانیکه (صالح بودند و) از قبل، وعدهء نیک از سوى ما به آنها داده شده، از آن دور نگاهداشته مى شوند (از آتش دوزخ). آنها صداى آتش دوزخ را نمى شنوند، و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعم هستند. وحشت بزرگ، آنها را اندوهگین نمى کند، و فرشتگان به استقبالشان مى آیند، (و مى گویند) این همان روزى است که به شما وعده داده مى شد. ۱۰۱ و ۲ و ۳ انبیاء.
تفسیر: هر وعده ای که از سوی خدا به مومنان داده شده، تحقق یافته و به آنها عمل خواهد شد. که یکى از آنها دور شدن از آتش دوزخ است.
سپس در ادامه، چهار نعمت بزرگ الهى را که شامل حال این گروه سعادتمند است مى فرماید:
🍃 نخست اینکه آنها صداى آتش را نمى شنوند (لایَسْمَعُونَ حَسِیسَها).
حَسِیس، به معنى صداى محسوس است، صدای حرکت چیزی یا صدائى که از آن حرکت برمى خیزد. آتش دوزخ که دائماً در آتشگیره هایش مشغول پیشروى است، داراى صداى مخصوصى است، این صدا از دو جهت وحشتناک است، از نظر اینکه صداى آتش است و از نظر اینکه صداى پیشروى است.
مؤمنان راستین چون از جهنم دورند، هرگز این صداهاى وحشتناک به گوششان نمى خورد.
🍃 دیگر اینکه آنها در آنچه بخواهند و مایل باشند بطور جاودان متنعمند (وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ).
یعنى آنجا محدودیت این جهان را ندارد که انسان آرزوى بسیارى از نعمتها را داشته باشد و به آنها دسترسى پیدا نکند. هر نعمت مادى و معنوى که بخواهد بدون استثناء در دسترس اوست، آنهم بطور جاویدان.
🍃 سوم اینکه فزع اکبر، آنها را غمگین نمى کند (لایَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الاْ َکْبَرُ).
فَزَع اکبر، یعنی وحشت بزرگ، اشاره به وحشت هاى روز قیامت دارد که از هر وحشتى بزرگتر است.
🍃 و آخرین لطف خدا دربارهء کسانیکه در این آیات به آنها اشاره شده اینست که فرشتگان رحمت به استقبال آنها مى شتابند و به آنها تبریک و شادباش مى گویند و بشارت مى دهند این همان روزیست که به شما وعده داده مى شد.
🌷 در خطبهء ۱۸۳ نهج البلاغه، امیر مؤمنان على علیه السلام فرموده اند:
به اعمال نیک مبادرت ورزید تا با همسایگان خدا در سراى او باشید، در جائى که پیامبران را رفیق آنها قرار داده، و فرشتگان را به زیارتشان مى فرستد، خدا آنچنان این گروه را گرامى داشته که حتى گوش هایشان صداى آتش دوزخ را نمى شنود.
🌹رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ.
پروردگارا! آنچه را بوسیلهء پیامبرانت به ما وعده فرمودى، به ما عطا کن. و ما را در روز رستاخیز، رسوا مگردان زیرا تو هیچگاه از وعدهء خود، تخلف نمى کنى. ۱۹۴ آل عمران.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ......
کسانیکه کفهء ترازوهاى (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند. و آنان که وزنهء اعمالشان سبک باشد، کسانى هستند که سرمایهء وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند. شعله هاى سوزان آتش (همچون شمشیر) به صورتهایشان نواخته مى شود و در دوزخ چهره اى عبوس دارند. ۱۰۲ و ۳ و ۴ مومنون.
تفسیر: بعد از قیام قیامت، نخستین مسئله، مسئلهء سنجش اعمال است، با میزان مخصوصى که در آنروز براى این کار تعیین شده. در آن زمان وزن اعمال گروهى، زیاد است که ترازوى اعمال را سنگین مى کند، اینان رستگارانند.
موازین، جمع میزان، به معنى وسیله های سنجش وزن است. بطوریکه از روایات مختلف برمى آید، میزان سنجش اعمال انسانها و حتى خود انسانها در آنروز، پیشوایان بزرگ و انسان هاى نمونه اند.
🌷در حدیثى مى خوانیم: امیر مؤمنان على علیه السلام و امامان از دودمان ایشان میزان هاى سنجش اعمالند.
بحار الانوار، ج۷، ص۲۵۱.
بنابراین، انسانها و اعمالشان را با پیامبران بزرگ و اوصیاى آنها مقایسه مى کنند، و در این مقایسه، روشن مى شود تا چه اندازه با آنها شباهت دارند.
هر یک از پیامبران و امامان، و بندگان خاص خدا به حکم شرائط زندگیشان در یک یا چند جهت الگو بودند و هر کدام در جنبه اى بطور آشکارترى مى درخشیدند، و به این ترتیب، هر یک میزان سنجشى در آن قسمت خواهند بود.
◾ اما آنها که بر اثر نداشتن ایمان و عمل صالح، میزان اعمالشان سبک (یا بى وزن) است کسانى هستند که سرمایهء وجود خود را از دست داده و زیان کردند و در جهنم جاودانه خواهند بود. خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ: یعنی جان و سرمایهء وجودشان را با زیان از دست داده اند.
👈 👈 👈 سرمایهء وجودی انسان بطور طبیعی از بین خواهند رفت. قلب تا زمانی می تپد که نیرو دارد، بعد از آن بدون اینکه حتی بیمار باشد از تپش خواهد ایستاد. و یا مغز و یا هر یک از اعضاء دیگر بدن..... .
پس همهء انسانها این سرمایه ها را از دست خواهند داد، ولی همهء آنها گرفتار خسران نمیشوند. اینان کسانی هستند که سرمایه های وجودی خود را در سایهء ایمان به خدا و انجام اعمال صالح، در مسیر حق بکار می گیرند و در این راه صبور و پایدارند و هرگز دلسرد و ناامید و گرفتار انحراف نمیشوند.
اما کسانیکه همین سرمایه های وجودی را در راه غیر خدا و صرفاً برای کسب دنیا بکار گیرند، این سرمایه ها را در حالی از دست میدهند که هیچ ذخیرهء قابل توجهی برای خود فراهم نکرده و بطور شگفت انگیزی فرصتها را از دست داده اند و حقیقتاً روز قیامت برای چنین افرادی یوم التغابن خواهد بود (روز حسرت. ۹ تغابن).
عذاب الهى در قیامت و حتى در این جهان، متناسب با جرم هائى است که انجام مى گیرد و چنان نیست که هر نوع عذاب را نسبت به هر نوع مجرمى اعمال کنند.
در آیات فوق، سوختگى شدید صورتها بر اثر شعله هاى آتش دوزخ تا آنجا که چهره ها در هم کشیده شود و عبوس و غمگین و دردآلود شوند، بعنوان مجازات براى اعمال افراد سبک وزن و بى ارزش و بى ایمان ذکر شده است، و با توجه به این معنى که آنها غالباً کسانى هستند که چهره هاى خود را از شنیدن آیات الهى در هم مى کشند، و گاه، بر آنها لبخند تمسخرآمیز مى زنند، و با استهزاء و سخریه مى نشینند، تناسب این مجازات با اعمال آنها روشن مى شود.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ.....
(به اهل دوزخ گفته مى شود) آیا آیات من بر شما خوانده نمى شد، پس آنرا تکذیب مى کردید؟ مى گویند: پروردگارا! بدبختى ما بر ما چیره شد، و ما قوم گمراهى بودیم. پروردگارا! ما را از این (دوزخ) بیرون آر، اگر بار دیگر تکرار کردیم قطعاً ستمگریم (و مستحق عذاب). (خداوند) مى فرماید: دورشوید در دوزخ، و با من سخن مگوئید. (پس فراموش کرده اید) گروهى از بندگانم مى گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، ما را ببخش و بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانى! اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید تا (این عمل)، شما را از یاد من غافل کرد، و شما به آنان مى خندیدید! ولى من امروز آنها را بخاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم، آنها پیروز و رستگارند. ۱۰۵ تا ۱۱۱ مومنون.
تفسیر:
با من سخن نگوئید!
آیا به اندازهء کافى آیات و دلائل روشن به وسیلهء پیامبرانم براى شما نفرستادم؟ آیا با شما اتمام حجت نکردم، و شما پیوسته راه انکار و تکذیب را پیش نمى گرفتید؟!
تُتْلى و تُکَذِّبُونَ، هر دو فعل مضارع است و دلیل بر استمرار، یعنی اینگونه بندگان نالایق، همیشه هستند.
آنها در پاسخ این سؤال اعتراف مى کنند و مى گویند: آرى چنین است اى پروردگار ما! ولى شقاوت و بدبختى ما، بر ما چیره شد، و ما قوم گمراهى بودیم.
👈 سعادت و شقاوت یک امر ذاتى نیست که همراه انسان متولد شود، و بر خلاف دعوت همهء انبیاء و تلاشهاى همهء راهنمایان و معلمان بشر است. اگر کسی تصور کند انتخاب سعادت و شقاوت بطور اجباری و بدون اختیار است، و بعضی خودبخود و بصورت ذاتی سعادتمند میشوند و بعضی شقاوتمند، سخت در اشتباه است. البته که محیط تربیتی، بسیار موثر است اما تا سن بلوغ فکری......
و در قیامت که درک و شعور انسانها بالا می رود، بخوبی قصور و کوتاهی خود را تشخیص می دهند و بر همین اساس، صریحاً اعتراف مى کنند که از ناحیهء خداوند اتمام حجت شد، اما ما به دست خودمان وسائل بدبختیمان را فراهم ساختیم و معترفیم که قوم گمراهى بودیم. و می گویند: پروردگارا! ما را از این آتش بیرون ببر! و به دنیا باز گردان تا عمل صالح انجام دهیم.
اما سراى آخرت دار جزاست نه عمل، و باز گشت به دنیا امکان پذیر نیست.
به همین دلیل، خداوند با قاطعیت تمام، به آنها مى فرماید: دور شوید و همچنان در دوزخ بمانید، خاموش شوید و با من سخن مگوئید (قالَ اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ).
■ جملهء اخسئوا، معمولاً براى دور کردن سگ به کار مى رود.
👈 👈 آنگاه دلیل این سخن را چنین بیان مى فرماید: آیا فراموش کرده اید که گروهى از بندگان من، مى گفتند: پروردگارا ما ایمان آوردیم، ما را ببخش بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانى، اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید و آن قدر در اینکار اصرار کردید که استهزا کردن آنها شما را به کلى از یاد من غافل کرد؟؟ (فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیّاً حَتّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی).
و شما پیوسته به آنها مى خندیدید و بر سخنان، عقائد، رفتار و کردارشان پوزخند مى زدید (وَ کُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ).
ولى امروز، بخاطر آن صبر، استقامت و پایمردى در مقابل آن همه استهزا و عدم تزلزل در برنامه هاى الهیشان آنها را پاداش دادم، آنها پیروز و رستگارند.
👈 و اما شما...، شما امروز در بدترین حالات و دردناکترین عذاب گرفتارید، کسى به فریادتان نمى رسد و باید هم، چنین باشید که مستحق این کیفرید.
و به این ترتیب، در این چهار آیه، عامل اصلى بدبختى دوزخیان و عامل پیروزى و رستگارى بهشتیان با صراحت بیان شده است.
⚫ گروه اول که عوامل بدبختى و گمراهى را به دست خود فراهم ساختند با مسخره کردن یاران حق، و تحقیر عقائد پاک آنها به سرنوشتى گرفتار شدند که حتى درخور خطابى که به یک انسان مى شود نیستند. بله، آنها که مؤمنان را تحقیر کردند، باید گرفتار بدترین تحقیر شوند.
🟢 و اما گروه دوم بخاطر صبر و پایمردیشان در برابر دشمنان مغرور، از خودراضى و بى منطق، و استقامت در ادامهء راه اللّه، بزرگترین پیروزى را در پیشگاه خدا کسب کرده اند.
🌹 رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ.
پروردگارا! شکیبایى و استقامت را بر ما فرو ریز. وقدمهاى ما را ثابت بدار. و ما را بر جمعیت کافران، پیروز گردان. ۲۵۰ بقره.
✨ وصف مومن ✨
💚 عبادالرحمن ( ۱ )
🌹🌹 وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا......
بندگان (خاصّ) خداوند رحمان، کسانى هستند که آرام و بى تکبر بر زمین راه مى روند. و هنگامى که جاهلان، آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مى گویند ( بزرگوارى مى کنند). همانهاکه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قیام مى کنند. و همانهاکه مى گویند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان، که عذابش سخت و پردوام است. مسلماً آن (جهنم)، بد جایگاه و بد محل اقامتى است. ۶۳ تا ۶۶ فرقان.
تفسیر: نخستین توصیفى که از عباد الرحمان شده است، نفى کبر، غرور و خودخواهى است که در تمام اعمال انسان و حتى در کیفیت راه رفتن او آشکار مى شود، یعنی از چگونگى راه رفتن یک انسان، مى توان به قسمت قابل توجهى از اخلاق او پى برد.
تواضع در راه رفتن به معنی گامهای سست و بى رمق نیست، بلکه، در عین تواضع و بی غرور، باید گام هائى محکم و حاکى از جدیت و قدرت برداشت. هنگامى که پیامبر اسلام راه مى رفتند، در عین اینکه عجولانه نبود، با سرعت گام برمى داشتند گوئى از یک سرازیرى پائین مى رفتند.
تفسیر روح المعانی، ذیل همین آیه.
👈 عبادالله، متواضعند و تواضع، کلید ایمان است، در حالیکه غرور و کبر کلید کفر است، متکبر مغرور، کسی است که حاضر نیست به حرف حق گوش فرا دهد، و حقایق را به باد مسخره مى گیرد، و دید او فراتر از نوک بینیش نیست.
🌸 حدیثی از پیامبر در همین رابطه:
روزى پیامبر از کوچه اى عبور مى کردند، جمعى از مردم را دیدند که به رفتارهای یک دیوانه می خندیدند.
پیامبر، آنها را بسوى خود فرا خوانده فرمود:
مى خواهید دیوانهء واقعى را بشما معرفى کنم؟ کسیکه با تکبر و غرور راه مى رود، پیوسته به دو طرف خود نگاه مى کند، پهلوهاى خود را با شانهء خود حرکت مى دهد، (یعنی وقتی می خواهد به اینطرف و آنطرف نگاه کند، از روی غرور، فقط گردنش را نمی چرخاند بلکه تمام بالاتنه را حرکت می دهد)، کسیکه مردم به خیر او امید ندارند، و از شرّ او در امان نیستند، دیوانهء واقعى اوست، اما این را که مى بینید تنها یک بیمار است.
بحارالانوار، ج۶۷، ص۲۳۳.
👈 دومین وصف عبادالله، حلم و بردبارى است و گفتار جاهلان را با سلام پاسخ می گویند.
سلامى که نشانهء بى اعتنائى، توأم با بزرگوارى است، نه ناشى از ضعف، سلامى که دلیل عدم مقابله به مثل، در برابر جاهلان و سبک مغزان است. نه سلام تحیت، که نشانهء محبت و پیوند دوستى است، سلامى که نشانهء حلم، بردبارى و بزرگوارى و حوصله است. که بدون حوصله، هیچ انسانى راه دشوار، و پر فراز و نشیب عبودیت و بندگى خدا را طى نخواهد کرد.
(وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً).
👈 سومین وصف: در ظلمت شب، که همه در خوابند و جائى براى تظاهر و ریا وجود ندارد، خواب خوش را بر خود حرام کرده، و به خوش تر از آن که ذکر خدا و قیام و سجود در پیشگاه با عظمت اوست، مى پردازند.
👈 چهارمین صفت ویژهء آنان خوف و ترس از مجازات و کیفر الهى است. آنها کسانى هستند که پیوسته مى گویند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان که عذابش سخت، شدید و پر دوام است. (رَبَّنَا اصْرِفْ عَنّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً).
چرا که جهنم بد جایگاه و بد محل اقامتى است.
با اینکه آنها شبها به یاد خدا هستند و به عبادتش مشغول، و روزها در مسیر انجام وظیفه گام برمى دارند، باز هم قلوبشان مملو از ترس مسئولیتهاست.
◾ واژهء غرام، به معنى مصیبت و ناراحتى شدیدى است که دست از سر انسان برندارد. اطلاق این واژه بر جهنم، بخاطر آنست که عذابش شدید، پى گیر و پر دوام است.
🟢 نقطهء مقابل این آیه، آیهء ۷۶ همین سوره است که می فرماید: خالِدِینَ فِیها حَسُنَتْ مُسْتَقَرّاً وَ مُقاماً:
مؤمنان جاودانه در غرفه هاى بهشتى مى مانند، چه جایگاه خوب و چه محل اقامت نیکوئى است.
✨ وصف مومن ✨
💚 عبادالرحمن ( ۲ )
🌹🌹 وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا......
(بندگان خاص خداوند)، کسانیکه هر گاه انفاق کنند، نه اسراف و زیاده روى مى نمایند و نه سختگیرى، بلکه در میان این دو، حد وسط دارند. و کسانیکه معبود دیگرى را با خداوند نمى خوانند، و انسانى را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز به حق نمى کشند، و زنا نمى کنند، و هر که چنین کند، مجازات سختى خواهد دید، عذاب او در قیامت مضاعف مى گردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند. مگر کسانیکه توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنانرا به حسنات مبدل مى کند، و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است. و کسیکه توبه کند و عمل صالح انجام دهد،بسوى خدا بازگشت مى کند. ۶۷ تا ۷۱ فرقان.
تفسیر: از نظر بینش توحیدى، مالک اصلى خداست و ما امانتدار او هستیم. او نه اجازهء اسراف مى دهد و نه اجازهء بخل. بنابراین، وظیفهء بندگان، رعایت حدوسط، است.
✔ چهار ویژگی را در پیغام قرآنی روز گذشته خواندیم.
👈 پنجمین ویژگی:
🌸 هنگامیکه امام صادق این آیه را تلاوت فرمود، مشتى سنگ ریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت، فرمود: این همان سخت گیرى است، پس از آن چنان دست خود را گشود که همهء آن به روى زمین ریخت، فرمود: این اسراف است، سپس مشت دیگرى برداشت و کمى دست خود را گشود، به گونه اى که مقدارى فرو ریخت و مقدارى در دستش بازماند، فرمود: این همان قوام و میانه است.
کافى، ج۴، ص۲۹.
👈 ششمین ویژگى عباد الرحمان، توحید خالص است که آنها را از هر گونه شرک و دوگانه و یا چند گانه پرستى، دور مى سازد.
👈 هفتمین صفت، پاکى آنها از آلودگى به خون بى گناهان است.
تمام نفوس انسانى، محترمند و ریختن خون آنها ممنوع است، مگر عواملى پیش آید که این احترام ذاتى را تحت الشعاع قرار دهد، و مجوز ریختن خون گردد. مثل قصاص.
👈 هشتمین وصف آنها اینست که دامان عفتشان هرگز آلوده نمى شود و زنا نمى کنند.
در حقیقت عبادالرحمن، بر سر دو راهى کفر و ایمان، ایمان را انتخاب مى کنند، و بر سر دو راهى امنیت و ناامنى جان ها، امنیت را، و بر سر دو راهى پاکى و آلودگى، پاکى را. آنها محیطى خالى از هر گونه شرک، ناامنى، بى عفتى و ناپاکى با تلاش و کوشش خود فراهم مى سازند.
و براى تأکید می فرماید: و هر که یکى از این امور را انجام دهد، عقوبت و مجازاتش را خواهد دید.
در آیات فوق، نخست از مسئلهء شرک، پس از آن قتل نفس، و سپس زنا سخن به میان آمده. این سه گناه، از نظر ترتیب اهمیت، به همین صورت که در آیه آمده اند، مى باشد. از آنجا که این سه گناه، نهایت اهمیت را دارد، باز در آیه بعد روى آن تکیه کرده، مى فرماید: کسانیکه مرتکب این امور شوند، عذاب آنها در قیامت مضاعف مى گردد، و با خوارى، جاودانه در عذاب خواهد ماند.
👈 👈 در اینجا دو سؤال پیش مى آید، نخست اینکه چرا عذاب اینگونه اشخاص مضاعف مى گردد؟ و چرا به اندازهء گناهشان مجازات نمیشوند؟
دیگر اینکه، در اینجا سخن از خلود و عذاب جاویدان است، در حالیکه خلود، تنها مربوط به کفار است، و از سه گناهى که در این آیه ذکر شده تنها گناه اول کفر مى باشد و قتل و زنا منجر به خلود نیست.
پاسخ:
در اینباره چند تفسیر بیان شده که منافاتی هم با هم ندارند.
منظور از مضاعف شدن عذاب، اشد مجازات برای این گناهان است.
دیگر اینکه بعضی گفته اند عذاب مضاعف برای کسانی است که هر سه گناه را انجام داده باشند.
بعضی گفته اند منظور از عذاب مضاعف برای قتل و زنا، طولانی بودن آنست تا به مرحلهء بخشیده شدن برسند.
👈 و اما در پاسخ سؤال دوم مى توان گفت: بعضى از گناهان به قدرى شدید است که انسان بواسطهء انجام آنها، بى ایمان از دنیا می رود و بطور دائم در عذاب خواهد بود.
💚 ولى از آنجا که خداوند هیچگاه راه بازگشت را به روى مجرمان نمى بندد و گنهکاران را تشویق و دعوت به توبه مى کند، در آیهء بعد، چنین مى فرماید:
مگر کسانیکه توبه کنند، ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهانشان را مى بخشد و سیئات اعمال آنها را تبدیل به حسنات مى کند، و خداوند آمرزنده و مهربان است.
هر گنهکار پشیمانى، مى تواند بسوى خدا بازگردد، مشروط به اینکه توبه اش حقیقى باشد که نشانهء آن، انجام عمل صالح برای جبران است، و گرنه تنها استغفار به زبان، یا پشیمانى زودگذر به قلب، هرگز دلیل توبه نیست.
👈 و منظور از تبدیل سیئات به حسنات، نفس اعمالى که انسان انجام مى دهد نیست، بلکه آثار سوئى است که از آن بر روح و جان انسان نشسته، هنگامى که توبه کند و ایمان آورد، آن آثار سوء از روح و جانش برچیده مى شود، و تبدیل به آثار خیر مى گردد.