eitaa logo
آیات الهی
47 دنبال‌کننده
56 عکس
15 ویدیو
0 فایل
سلام. با نام و یاد خدا. امید است خداوند منان بر ما منت گذارده و ما را در یادگیری و عمل به قرآن یاری فرماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا...... و در آنروز، جهنم رابر کافران آشکارا عرضه مى داریم. همان کسانبکه پرده اى چشمانشان را از یاد من پوشانده بود، و قدرت شنوایى نداشتند. ۱۰۰ و ۱۰۱ کهف. تفسیر: جهنم با عذابها و مجازات هاى مختلف دردناکش، در برابر کافران، کاملاً ظاهر و آشکار مى شود که همین مشاهده و ظهورش در برابر آنان، خود عذابى است دردناک و جانکاه، چه رسد به این که گرفتار آن شوند. ◾ کافران چه کسانی هستند؟ و چرا گرفتار چنان سرنوشتی مى شوند؟ 👈 در یک جملهء کوتاه آنها را چنین معرفى مى فرماید: همانها که چشم هایشان در پرده بود، و نتوانستند چهرهء حق را ببینند و به یاد من بیفتند. و همانها که گوش داشتند اما قدرت شنوائى نداشتند. در حقیقت، آنها مهمترین وسیلهء حق جوئى و درک واقعیات و آنچه عامل سعادت و شقاوت انسان مى شود، را از کار انداخته بودند، یعنى چشم هاى بینا و گوش هاى شنوا را بر اثر اندیشه هاى غلط و تعصب ها و کینه توزى ها و صفات زشت دیگر در حجابى سخت و سنگین فرو برده بودند. می فرماید: چشم هایشان در پوششى دور از یاد من قرار داشت، اشاره به اینکه چون در پوشش و حجاب غفلت بودند آثار خدا را ندیدند و چون حقیقت را ندیدند، خدا را فراموش کردند. صد البته که چهرهء حق آشکار است، و همه چیز این جهان با انسان سخن مى گوید، تنها یک چشم بینا و یک گوش شنوا لازم است و بس. به تعبیر دیگر، خدا چیزى نیست که با چشم دیده شود، آنچه دیده مى شود آثار اوست، و انسان باایمان با دیدن آثار پروردگار، به یاد او می افتد، مگر کسانیکه چشم و گوششان از دیدن و شنیدن حق، کور و کر شده باشد. 🌺 👈 حق یعنی خدا، حق یعنی کلام خدا، حق یعنی صراط مستقیم.
✨ وصف مومن ✨ 👈 هر آنچه در بارهء کافران گفته میشود، خلافش در بارهء مومنین است: 🌹🌹 أَفَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن يَتَّخِذُوا عِبَادِي مِن دُونِي أَوْلِيَاءَ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ نُزُلًا...... آیا کافران پنداشتند مى توانند بندگانم را به جاى من اولیاى خود انتخاب کنند؟ ما جهنّم را براى پذیرایى کافران آماده کرده ایم. بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ آنها که تلاش هایشان در زندگى دنیا گم شده، با اینحال، مى پندارند کار نیک انجام مى دهند. آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند، به همین جهت، اعمالشان نابود شد. از این رو روز قیامت، میزانى براى آنها برپا نخواهیم کرد. (آرى) این گونه است. کیفرشان دوزخ است، بخاطر آنکه کافر شدند، و آیات من و پیامبرانم را به سخریه گرفتند. ۱۰۲ تا ۱۰۶ کهف. تفسیر: آیا این بندگانى که معبود واقع شدند، مانند مسیح و فرشتگان، و یا هریک از دیگر بندگان خدا، هر قدر مقامشان والا باشد، از خود چیزى دارند که بتوانند از دیگران حمایت کنند؟ خود آنها هم هر چه داشتند از ناحیهء خدا بود، حتى خودشان نیز، نیازمند به هدایت او بودند؟ این حقیقتى است که کافران فراموشش کردند و در شرک فرو رفتند. جهنم براى منزلگاهشان آماده شده و از آنها در این منزل پذیرائى میشود. ◾ زیانکارترین مردم، کسانی نیستند که منافعى را از دست بدهد بلکه، کسانی هستند که سرمایه وجود را از کف میدهد. چه سرمایه اى برتر و بالاتر از عقل، هوش، نیروهاى خداداد، عمر، جوانى و سلامت؟ حالا اگر انسان بداند سرمایهء خویش را از دست داده، خسران خطرناکى نیست، چرا که با عبرت از این شکست، آنرا جبران میکند. اما امان از وقتیکه انسان سرمایه هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى، از دست بدهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوششها نتیجه اى برده، نه از زیانش درسى آموخته، و نه از تکرار این کار در امان است. ◾ أَخْسَرِینَ أَعْمالاً، بصورت جمع آورده شده، اشاره به اینست که آنها فقط با یک عمل، گرفتار زیان و خسران نشده اند، بلکه، گرفتار خسران در همهء برنامه هاى زندگى و تمام اعمال و کارهایشان شده اند. در ادامه می فرماید: آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان کافر شدند. و بعد از فراموش کردن خدا به معاد و لقاء اللّه نیز کافر گشتند. (این انحراف بصورت تدریجی رخ می‌دهد). 👈 تا ایمان به معاد در کنار ایمان به توحید قرار نگیرد، و انسان احساس نکند قدرتى مراقب اعمال اوست، و همه را براى یک دادگاه بزرگ، دقیق و سخت گیر حفظ و نگهدارى مى کند، روى اعمال خود حساب صحیحى نخواهد کرد، و اصلاح نخواهد شد. پس از آن اضافه مى فرماید: بخاطر همین کفر به مبدأ و معاد، اعمالشان حبط و نابود شده است. و چون آنها عملى که قابل سنجش و ارزش باشد ندارند، لذا روز قیامت وزن و میزانى براى آنان برپا نخواهیم کرد. چرا که توزین و سنجش مربوط به جائى است که، چیزى در بساط باشد، آنها که چیزى در بساط ندارند، چگونه توزین و سنجشى داشته باشند؟! ◾ این کوردلان، فقط به بی اعتقادی بسنده نکرده، پا را فراتر گذاشته و آیات الهی و پیامبران خدا را مسخره هم می کنند. کیفر آنها جهنم است. به این ترتیب آنها سه اصل اساسى مبدأ، معاد و رسالت انبیاء را انکار کرده و بالاتر از انکار، آنها را به باد مسخره گرفته اند.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا...... انسان مى گوید: آیا هنگامیکه مُردم، پس از آن، زنده (از قبر) بیرون آورده مى شوم؟! آیا انسان بخاطر نمى آورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالیکه چیزى نبود؟ سوگند به پروردگارت که همهء آنها را همراه با شیاطین (اعم از جن و انس)، در قیامت جمع مى کنیم، سپس همه را در حالیکه به زانو در آمده اند، گرداگرد جهنم حاضر مى سازیم. سپس از هر گروه و جمعیتى، کسانى را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش تر بوده اند، جدا مى کنیم. بعد از آن، ما به خوبى از کسانیکه براى سوختن در آتش سزاوارترند، آگاه تریم. ۶۶ تا ۷۰ مریم. تفسیر: در این آیات از کسانیکه تردید دربارهء قیامت دارند، تعبیر به انسان شده نه کافر. مفسران می گویند شاید از این روست که این سؤال در طبع هر انسانى در ابتدا کم و بیش نهفته است که، با شنیدن مسئلهء زندگى بعد از مرگ، این سوال در ذهن او ترسیم میشود. اما بلافاصله با همان لحن و تعبیر، به آن پاسخ مى گوید که آیا انسان این واقعیت را به یاد نمى آورد که ما او را پیش از این آفریدیم، و او ابداً چیزى نبود؟ در این آیه نیز به انسان اشاره شده و به این نکته اشاره دارد که انسان با آن استعداد و هوش خداداد نباید در برابر چنین سؤالى خاموش بنشیند، باید خودش با یادآورى خلقت نخستین، به آن پاسخ گوید و گرنه حقیقت انسانیت خود را به کار نگرفته است. این آیات مانند بسیارى از آیات مربوط به معاد، تکیه روى معاد جسمانى دارد، و الا اگر بنا بود فقط روح، باقى بماند و بازگشت جسم مطرح نباشد، نه آن سؤال جا داشت، و نه این پاسخ. 👈 روز قیامت همین جسمی که داریم با روح، محشور می‌شوند منتها جسم هر کس متناسب با اعمال اوست. بعضی نورانی و شاد، بعضی کبود و زشت و سیاه و مایوس. در آیهء بعد، با لحن بسیار قاطع، منکران معاد و گنهکاران بى ایمان را تهدید مى کند، و مى فرماید: قسم به پروردگارت که ما همهء آنها را با شیاطینى که آنان را وسوسه مى کردند، و یا معبودشان بودند، محشور مى کنیم. سپس همهء آنها را گرداگرد جهنم در حالیکه به زانو درآمده اند حاضر مى کنیم. این آیه نشان مى دهد دادگاه افراد بى ایمان و گنهکار در نزدیکى جهنم است. و از آنجا که اولویت ها در آن دادگاه، تعیین میشود، در آیهء بعد مى فرماید: ما اول به سراغ سرکش ترین و یاغى ترین افراد مى رویم، ما از هر گروه و جمعیتى افرادى را که از همه در برابر خداوند رحمان سرکش تر بودند جدا مى کنیم. همان بى شرمانى که حتى مواهب خداى رحمان را به دست فراموشى سپردند و در برابر ولى نعمت خود به گستاخى، طغیان و یاغى گرى برخاستند، اینها از همه، به آتش دوزخ سزاوارترند. (یاالله). و باز تأکید کرده مى فرماید: ما بخوبى از کسانیکه براى سوختن در آتش اولویت دارند آگاهیم، دقیقاً آنها را انتخاب مى کنیم و در این انتخاب هیچ گونه اشتباهى رخ نخواهد داد. (یاغفار).
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا...... آیا ندیدى که ما شیاطین را بسوى کافران فرستادیم تا آنانرا شدیداً تحریک کنند؟ پس دربارهء آنان شتاب مکن، ما آنها را به دقت شماره مى کنیم. در آنروز که پرهیزگاران را دسته جمعى بسوى خداوند رحمان محشور مى کنیم. و مجرمان را به جهنم مى رانیم. آنان هرگز مالک شفاعت نیستند، مگر کسیکه نزد خداوند رحمان عهد و پیمانى دارد. ۸۳ تا ۸۷ مریم. تفسیر: کافران بواسطهء اعمالشان، خود را سزاوار پیروی از شیطان میکنند و شیاطین آنچنان بر آنها مسلط مى شوند که در هر مسیر و به هر شکلى بخواهند آنانرا به حرکت در مى آورند، و زیر و رو مى کنند. 👈 تسلط شیاطین(اعم از جن و انس)، بر انسان یک تسلط اجبارى و ناآگاه نیست، بلکه این انسان است که به شیاطین اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى دهد، همانگونه که در آیهء ۱۰۰ سورهء نحل می فرماید: 🌹إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ: تسلط شیطان تنها بر کسانی است که ولایت او را پذیرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته اند. آنگاه خطاب به پیامبر می فرماید: دربارهء آنها عجله مکن ما تمام اعمال آنها را دقیقاً شماره و احصا مى کنیم و همه را براى آنروز که دادگاه عدل الهى تشکیل مى شود، ثبت و ضبط خواهیم کرد. 🌸امام صادق مى فرماید: پیامبر در تفسیر آیهء پرهیزکاران را بسوی خدای رحمان محشور می کنیم، فرمود: وَفْد، به کسانى مى گویند که سوار بر مرکب هستند. آنها افرادى هستند که تقوا و پرهیزگارى را پیشه ساختند، خدا آنها را دوست داشت و آنانرا مخصوص خود گردانید، و از اعمالشان خشنود شد، و نام متقین بر آنها گذارد. نورالثقلین، ج۳، ص۳۵۹. ✅ این پرهیزکاران، آنهایی هستند که در بالاترین مرتبهء بهشت جای دارند، چون در آیهء فوق مى فرماید: پرهیزگاران را بسوى خداى رحمان مى برد. نمی فرماید بسوی بهشت. ( دقت کنیم ). 👈 👈 اما مفهوم بخش آخر آیهء شریفه چیست؟ لایَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ، به این معنی که هیچکس نمی تواند شفاعت کند. مگر کسانیکه نزد خدا عهد دارند (إِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً). معنى عهد چیست؟ 🌸 از این حدیث پیامبر میتوان معنی عهد را فهمید، آنجا که فرمود: مسلمان باید در آستانهء مرگ چنین وصیت کند: پروردگارا! توئى که خالق آسمانها و زمین هستى، داناى پنهان و آشکارى، رحمان و رحیمى. من در این دنیا با تو پیمان مى بندم، و شهادت مى دهم که معبودى جز تو نیست، یگانه اى، شریکى ندارى، محمّد، بنده و فرستادهء توست، بهشت حق است، دوزخ حق است، رستاخیز و حساب، حق است، تقدیر و میزان سنجش اعمال حق است. دین همانگونه است که تو بیان کردى، و اسلام همانست که تو تشریع نمودى، و سخن همانست که تو گفته اى، قرآن همانگونه است که تو نازل کردى، تو خداوند حق و آشکارى. پروردگارا! محمّد را از ما به بهترین پاداشى پاداش ده و تحیت و سلام بر او و آلش بفرست. ( در آیهء ۲۳ سورهء شوری می خوانیم: من از شما پاداشی نمی خواهم جز مودت نزدیکانم ). پروردگارا! تو سرمایهء من در مشکلاتى و یار من در شدتها، تو ولىّ نعمت من هستی، تو معبود من و معبود پدران من هستی. به اندازهء یک چشم بر هم زدن، مرا به خود وامگذار که اگر واگذارى به بدیها نزدیک، و از نیکیها دور مى شوم. اى خداى من! تو مونس من در قبر باش. و براى من عهدى قرار ده که در روز قیامت آن را گشاده ببینم. سپس فرمود: بعد از اقرار به این حقایق، آنچه را که لازم مى بیند، وصیت مى کند و تصدیق این وصیت، آیهء ۸۷ سورهء مریم است. "آنها مالک شفاعت نیستند مگر کسیکه نزد خدای رحمان عهد و پیمانی دارد" اینست عهد و وصیت. مجمع البیان، ذیل همین آیات. ✔ قطعاً این فرمایشات پیامبر باید در قلب و جان مومن نفوذ کند، نه صرفاً بر زبان باشد.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹وَمَن يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَٰئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَىٰ......وَ ذلِکَ جَزاءُ مَنْ تَزَکّى. هر که با ایمان نزد او آید، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانى درجات عالى دارند. باغ هاى جاویدان بهشت، که نهرها از زیر درختانش جارى است، در حالیکه همیشه در آن خواهند بود، اینست پاداش کسیکه خود را پاک نماید. ۷۵ و ۶ طه. تفسیر: کسیکه در آن محضر بزرگ، با ایمان و عمل صالح، وارد شود، (هم ایمان و هم عمل صالح. نه هر یک به تنهایی. دقت کنیم)، درجات عالى در انتظار او است (وَ مَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصّالِحاتِ فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى). بهشت هاى جاویدانى که نهرها از زیر درختانش جارى ست، و جاودانه در آن خواهند ماند. و اینست پاداش کسیکه با ایمان و اطاعت پروردگار، خود را پاک و پاکیزه کند (وَ ذلِکَ جَزاءُ مَنْ تَزَکّى). پاک کردن خویش از گناهان، عادتهای بد، رفتارهای غلطی که با آنها تربیت شده و خو گرفته و..... . 👈 همان سن بلوغ فکری که در ماه مبارک رمضان در جزء بیست و هفتم، مفصل خواندیم. همهء انسانها در یک سنی به بلوغ فکری می رسند که البته در اشخاص مختلف، سن بلوغ فکری، متفاوت است. اما از آنجاییکه هدف خلقت، رشد و تکامل است، باید انسان، برای رسیدن به این کمال تلاش کند، و فرصتها را از دست ندهد بلکه برای این منظور، ایجاد فرصت کند. یعنی برنامهء زندگی خود را طوری بریزد که زمانی هم برای حسابرسی اعمال و اصلاح آنها از طریق توبه و جبران، و تهذیب نفس با مطالعهء کلام الله و ائمه معصومین قرار داده باشد. نباید به تعلیم و تربیتی که در معرض آن بوده ایم، بسنده کنیم و تمام عمر را طبق آن تعلیم و تربیت سپری کنیم. باید حالا پس از بلوغ فکر و اندیشه، خودمان را به مرحلهء دیگری از تعلیم و تربیت وارد کنیم و ...... 👈 فرموده هر که باایمان آید...... بنابراین انتخاب ایمان و یا مخالفت با آن، کاملا اختیاری است و مسئلهء جبر محیط، یک دروغ بیش نیست، انسان، فاعل مختار است و صاحب آزادى اراده، هر زمان تصمیم بگیرد مى تواند مسیر خود را از باطل به سوى حق تغییر دهد، هر چند تمام مردم محیط او غرق در گناه، و گرفتار انحراف باشند (۱۰۵ مائده). نمونهء بارز این تحول در انسان، ساحرانى هستند که سالیان دراز در حکومت فرعون در یک محیط شرک آلود، با ارادهء خودشان مرتکب شرک آمیزترین اعمال مى شدند، اما هنگامیکه تصمیم گرفتند، حق را پذیرا شوند و در راه آن عاشقانه ایستادگى کنند، از هیچ تهدیدى نترسیدند، و به هدف خود نائل شدند، و به گفتهء مفسر بزرگ مرحوم طبرسى: کانُوا أَوَّلَ النَّهارِ کُفّاراً سَحَرَةً وَ آخِرَ النَّهارِ شُهَداءً بَرَرَةً!: صبحگاهان کافر بودند و ساحر، اما شامگاهان شهیدان نیکوکار راه حق. مجمع البیان، جلد ۴، صفحهء ۴۶۴. / شرح حال این ساحران در آیات ۱۱۷ تا ۱۲۲ سورهء اعراف بیان شده است /
🌹🌹 مَا خَلْقُکُمْ وَلَا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ . آفرینش و زندگی مجدد همهء شما همانند یک فرد بیش نیست. ۲۸ لقمان. 👈 👈 👈 پس 🌹 يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟! ۶ انفطار.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ...... کسانیکه (صالح بودند و) از قبل، وعدهء نیک از سوى ما به آنها داده شده، از آن دور نگاهداشته مى شوند (از آتش دوزخ). آنها صداى آتش دوزخ را نمى شنوند، و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعم هستند. وحشت بزرگ، آنها را اندوهگین نمى کند، و فرشتگان به استقبالشان مى آیند، (و مى گویند) این همان روزى است که به شما وعده داده مى شد. ۱۰۱ و ۲ و ۳ انبیاء. تفسیر: هر وعده ای که از سوی خدا به مومنان داده شده، تحقق یافته و به آنها عمل خواهد شد. که یکى از آنها دور شدن از آتش دوزخ است. سپس در ادامه، چهار نعمت بزرگ الهى را که شامل حال این گروه سعادتمند است مى فرماید: 🍃 نخست اینکه آنها صداى آتش را نمى شنوند (لایَسْمَعُونَ حَسِیسَها). حَسِیس، به معنى صداى محسوس است، صدای حرکت چیزی یا صدائى که از آن حرکت برمى خیزد. آتش دوزخ که دائماً در آتشگیره هایش مشغول پیشروى است، داراى صداى مخصوصى است، این صدا از دو جهت وحشتناک است، از نظر اینکه صداى آتش است و از نظر اینکه صداى پیشروى است. مؤمنان راستین چون از جهنم دورند، هرگز این صداهاى وحشتناک به گوششان نمى خورد. 🍃 دیگر اینکه آنها در آنچه بخواهند و مایل باشند بطور جاودان متنعمند (وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ). یعنى آنجا محدودیت این جهان را ندارد که انسان آرزوى بسیارى از نعمتها را داشته باشد و به آنها دسترسى پیدا نکند. هر نعمت مادى و معنوى که بخواهد بدون استثناء در دسترس اوست، آنهم بطور جاویدان. 🍃 سوم اینکه فزع اکبر، آنها را غمگین نمى کند (لایَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الاْ َکْبَرُ). فَزَع اکبر، یعنی وحشت بزرگ، اشاره به وحشت هاى روز قیامت دارد که از هر وحشتى بزرگتر است. 🍃 و آخرین لطف خدا دربارهء کسانیکه در این آیات به آنها اشاره شده اینست که فرشتگان رحمت به استقبال آنها مى شتابند و به آنها تبریک و شادباش مى گویند و بشارت مى دهند این همان روزیست که به شما وعده داده مى شد. 🌷 در خطبهء ۱۸۳ نهج البلاغه، امیر مؤمنان على علیه السلام فرموده اند: به اعمال نیک مبادرت ورزید تا با همسایگان خدا در سراى او باشید، در جائى که پیامبران را رفیق آنها قرار داده، و فرشتگان را به زیارتشان مى فرستد، خدا آنچنان این گروه را گرامى داشته که حتى گوش هایشان صداى آتش دوزخ را نمى شنود. 🌹رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ. پروردگارا! آنچه را بوسیلهء پیامبرانت به ما وعده فرمودى، به ما عطا کن. و ما را در روز رستاخیز، رسوا مگردان زیرا تو هیچگاه از وعدهء خود، تخلف نمى کنى. ۱۹۴ آل عمران.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ...... کسانیکه کفهء ترازوهاى (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند. و آنان که وزنهء اعمالشان سبک باشد، کسانى هستند که سرمایهء وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند. شعله هاى سوزان آتش (همچون شمشیر) به صورتهایشان نواخته مى شود و در دوزخ چهره اى عبوس دارند. ۱۰۲ و ۳ و ۴ مومنون. تفسیر: بعد از قیام قیامت، نخستین مسئله، مسئلهء سنجش اعمال است، با میزان مخصوصى که در آنروز براى این کار تعیین شده. در آن زمان وزن اعمال گروهى، زیاد است که ترازوى اعمال را سنگین مى کند، اینان رستگارانند. موازین، جمع میزان، به معنى وسیله های سنجش وزن است. بطوریکه از روایات مختلف برمى آید، میزان سنجش اعمال انسانها و حتى خود انسانها در آنروز، پیشوایان بزرگ و انسان هاى نمونه اند. 🌷در حدیثى مى خوانیم: امیر مؤمنان على علیه السلام و امامان از دودمان ایشان میزان هاى سنجش اعمالند. بحار الانوار، ج۷، ص۲۵۱. بنابراین، انسانها و اعمالشان را با پیامبران بزرگ و اوصیاى آنها مقایسه مى کنند، و در این مقایسه، روشن مى شود تا چه اندازه با آنها شباهت دارند. هر یک از پیامبران و امامان، و بندگان خاص خدا به حکم شرائط زندگیشان در یک یا چند جهت الگو بودند و هر کدام در جنبه اى بطور آشکارترى مى درخشیدند، و به این ترتیب، هر یک میزان سنجشى در آن قسمت خواهند بود. ◾ اما آنها که بر اثر نداشتن ایمان و عمل صالح، میزان اعمالشان سبک (یا بى وزن) است کسانى هستند که سرمایهء وجود خود را از دست داده و زیان کردند و در جهنم جاودانه خواهند بود. خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ: یعنی جان و سرمایهء وجودشان را با زیان از دست داده اند. 👈 👈 👈 سرمایهء وجودی انسان بطور طبیعی از بین خواهند رفت. قلب تا زمانی می تپد که نیرو دارد، بعد از آن بدون اینکه حتی بیمار باشد از تپش خواهد ایستاد. و یا مغز و یا هر یک از اعضاء دیگر بدن..... . پس همهء انسانها این سرمایه ها را از دست خواهند داد، ولی همهء آنها گرفتار خسران نمیشوند. اینان کسانی هستند که سرمایه های وجودی خود را در سایهء ایمان به خدا و انجام اعمال صالح، در مسیر حق بکار می گیرند و در این راه صبور و پایدارند و هرگز دلسرد و ناامید و گرفتار انحراف نمیشوند. اما کسانیکه همین سرمایه های وجودی را در راه غیر خدا و صرفاً برای کسب دنیا بکار گیرند، این سرمایه ها را در حالی از دست میدهند که هیچ ذخیرهء قابل توجهی برای خود فراهم نکرده و بطور شگفت انگیزی فرصتها را از دست داده اند و حقیقتاً روز قیامت برای چنین افرادی یوم التغابن خواهد بود (روز حسرت. ۹ تغابن). عذاب الهى در قیامت و حتى در این جهان، متناسب با جرم هائى است که انجام مى گیرد و چنان نیست که هر نوع عذاب را نسبت به هر نوع مجرمى اعمال کنند. در آیات فوق، سوختگى شدید صورتها بر اثر شعله هاى آتش دوزخ تا آنجا که چهره ها در هم کشیده شود و عبوس و غمگین و دردآلود شوند، بعنوان مجازات براى اعمال افراد سبک وزن و بى ارزش و بى ایمان ذکر شده است، و با توجه به این معنى که آنها غالباً کسانى هستند که چهره هاى خود را از شنیدن آیات الهى در هم مى کشند، و گاه، بر آنها لبخند تمسخرآمیز مى زنند، و با استهزاء و سخریه مى نشینند، تناسب این مجازات با اعمال آنها روشن مى شود.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ..... (به اهل دوزخ گفته مى شود) آیا آیات من بر شما خوانده نمى شد، پس آنرا تکذیب مى کردید؟ مى گویند: پروردگارا! بدبختى ما بر ما چیره شد، و ما قوم گمراهى بودیم. پروردگارا! ما را از این (دوزخ) بیرون آر، اگر بار دیگر تکرار کردیم قطعاً ستمگریم (و مستحق عذاب). (خداوند) مى فرماید: دورشوید در دوزخ، و با من سخن مگوئید. (پس فراموش کرده اید) گروهى از بندگانم مى گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، ما را ببخش و بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانى! اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید تا (این عمل)، شما را از یاد من غافل کرد، و شما به آنان مى خندیدید! ولى من امروز آنها را بخاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم، آنها پیروز و رستگارند. ۱۰۵ تا ۱۱۱ مومنون. تفسیر: با من سخن نگوئید! آیا به اندازهء کافى آیات و دلائل روشن به وسیلهء پیامبرانم براى شما نفرستادم؟ آیا با شما اتمام حجت نکردم، و شما پیوسته راه انکار و تکذیب را پیش نمى گرفتید؟! تُتْلى و تُکَذِّبُونَ، هر دو فعل مضارع است و دلیل بر استمرار، یعنی اینگونه بندگان نالایق، همیشه هستند. آنها در پاسخ این سؤال اعتراف مى کنند و مى گویند: آرى چنین است اى پروردگار ما! ولى شقاوت و بدبختى ما، بر ما چیره شد، و ما قوم گمراهى بودیم. 👈 سعادت و شقاوت یک امر ذاتى نیست که همراه انسان متولد شود، و بر خلاف دعوت همهء انبیاء و تلاشهاى همهء راهنمایان و معلمان بشر است. اگر کسی تصور کند انتخاب سعادت و شقاوت بطور اجباری و بدون اختیار است، و بعضی خودبخود و بصورت ذاتی سعادتمند میشوند و بعضی شقاوتمند، سخت در اشتباه است. البته که محیط تربیتی، بسیار موثر است اما تا سن بلوغ فکری...... و در قیامت که درک و شعور انسانها بالا می رود، بخوبی قصور و کوتاهی خود را تشخیص می دهند و بر همین اساس، صریحاً اعتراف مى کنند که از ناحیهء خداوند اتمام حجت شد، اما ما به دست خودمان وسائل بدبختیمان را فراهم ساختیم و معترفیم که قوم گمراهى بودیم. و می گویند: پروردگارا! ما را از این آتش بیرون ببر! و به دنیا باز گردان تا عمل صالح انجام دهیم. اما سراى آخرت دار جزاست نه عمل، و باز گشت به دنیا امکان پذیر نیست. به همین دلیل، خداوند با قاطعیت تمام، به آنها مى فرماید: دور شوید و همچنان در دوزخ بمانید، خاموش شوید و با من سخن مگوئید (قالَ اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ). ■ جملهء اخسئوا، معمولاً براى دور کردن سگ به کار مى رود. 👈 👈 آنگاه دلیل این سخن را چنین بیان مى فرماید: آیا فراموش کرده اید که گروهى از بندگان من، مى گفتند: پروردگارا ما ایمان آوردیم، ما را ببخش بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانى، اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید و آن قدر در اینکار اصرار کردید که استهزا کردن آنها شما را به کلى از یاد من غافل کرد؟؟ (فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیّاً حَتّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی). و شما پیوسته به آنها مى خندیدید و بر سخنان، عقائد، رفتار و کردارشان پوزخند مى زدید (وَ کُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ). ولى امروز، بخاطر آن صبر، استقامت و پایمردى در مقابل آن همه استهزا و عدم تزلزل در برنامه هاى الهیشان آنها را پاداش دادم، آنها پیروز و رستگارند. 👈 و اما شما...، شما امروز در بدترین حالات و دردناکترین عذاب گرفتارید، کسى به فریادتان نمى رسد و باید هم، چنین باشید که مستحق این کیفرید. و به این ترتیب، در این چهار آیه، عامل اصلى بدبختى دوزخیان و عامل پیروزى و رستگارى بهشتیان با صراحت بیان شده است. ⚫ گروه اول که عوامل بدبختى و گمراهى را به دست خود فراهم ساختند با مسخره کردن یاران حق، و تحقیر عقائد پاک آنها به سرنوشتى گرفتار شدند که حتى درخور خطابى که به یک انسان مى شود نیستند. بله، آنها که مؤمنان را تحقیر کردند، باید گرفتار بدترین تحقیر شوند. 🟢 و اما گروه دوم بخاطر صبر و پایمردیشان در برابر دشمنان مغرور، از خودراضى و بى منطق، و استقامت در ادامهء راه اللّه، بزرگترین پیروزى را در پیشگاه خدا کسب کرده اند. 🌹 رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ. پروردگارا! شکیبایى و استقامت را بر ما فرو ریز. وقدمهاى ما را ثابت بدار. و ما را بر جمعیت کافران، پیروز گردان. ۲۵۰ بقره.
✨ وصف مومن ✨ 💚 عبادالرحمن ( ۱ ) 🌹🌹 وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا...... بندگان (خاصّ) خداوند رحمان، کسانى هستند که آرام و بى تکبر بر زمین راه مى روند. و هنگامى که جاهلان، آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مى گویند ( بزرگوارى مى کنند). همانهاکه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قیام مى کنند. و همانهاکه مى گویند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان، که عذابش سخت و پردوام است. مسلماً آن (جهنم)، بد جایگاه و بد محل اقامتى است. ۶۳ تا ۶۶ فرقان. تفسیر: نخستین توصیفى که از عباد الرحمان شده است، نفى کبر، غرور و خودخواهى است که در تمام اعمال انسان و حتى در کیفیت راه رفتن او آشکار مى شود، یعنی از چگونگى راه رفتن یک انسان، مى توان به قسمت قابل توجهى از اخلاق او پى برد. تواضع در راه رفتن به معنی گامهای سست و بى رمق نیست، بلکه، در عین تواضع و بی غرور، باید گام هائى محکم و حاکى از جدیت و قدرت برداشت. هنگامى که پیامبر اسلام راه مى رفتند، در عین اینکه عجولانه نبود، با سرعت گام برمى داشتند گوئى از یک سرازیرى پائین مى رفتند. تفسیر روح المعانی، ذیل همین آیه. 👈 عبادالله، متواضعند و تواضع، کلید ایمان است، در حالیکه غرور و کبر کلید کفر است، متکبر مغرور، کسی است که حاضر نیست به حرف حق گوش فرا دهد، و حقایق را به باد مسخره مى گیرد، و دید او فراتر از نوک بینیش نیست. 🌸 حدیثی از پیامبر در همین رابطه: روزى پیامبر از کوچه اى عبور مى کردند، جمعى از مردم را دیدند که به رفتارهای یک دیوانه می خندیدند. پیامبر، آنها را بسوى خود فرا خوانده فرمود: مى خواهید دیوانهء واقعى را بشما معرفى کنم؟ کسیکه با تکبر و غرور راه مى رود، پیوسته به دو طرف خود نگاه مى کند، پهلوهاى خود را با شانهء خود حرکت مى دهد، (یعنی وقتی می خواهد به اینطرف و آنطرف نگاه کند، از روی غرور، فقط گردنش را نمی چرخاند بلکه تمام بالاتنه را حرکت می دهد)، کسیکه مردم به خیر او امید ندارند، و از شرّ او در امان نیستند، دیوانهء واقعى اوست، اما این را که مى بینید تنها یک بیمار است. بحارالانوار، ج۶۷، ص۲۳۳. 👈 دومین وصف عبادالله، حلم و بردبارى است و گفتار جاهلان را با سلام پاسخ می گویند. سلامى که نشانهء بى اعتنائى، توأم با بزرگوارى است، نه ناشى از ضعف، سلامى که دلیل عدم مقابله به مثل، در برابر جاهلان و سبک مغزان است. نه سلام تحیت، که نشانهء محبت و پیوند دوستى است، سلامى که نشانهء حلم، بردبارى و بزرگوارى و حوصله است. که بدون حوصله، هیچ انسانى راه دشوار، و پر فراز و نشیب عبودیت و بندگى خدا را طى نخواهد کرد. (وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً). 👈 سومین وصف: در ظلمت شب، که همه در خوابند و جائى براى تظاهر و ریا وجود ندارد، خواب خوش را بر خود حرام کرده، و به خوش تر از آن که ذکر خدا و قیام و سجود در پیشگاه با عظمت اوست، مى پردازند. 👈 چهارمین صفت ویژهء آنان خوف و ترس از مجازات و کیفر الهى است. آنها کسانى هستند که پیوسته مى گویند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان که عذابش سخت، شدید و پر دوام است. (رَبَّنَا اصْرِفْ عَنّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً). چرا که جهنم بد جایگاه و بد محل اقامتى است. با اینکه آنها شبها به یاد خدا هستند و به عبادتش مشغول، و روزها در مسیر انجام وظیفه گام برمى دارند، باز هم قلوبشان مملو از ترس مسئولیتهاست. ◾ واژهء غرام، به معنى مصیبت و ناراحتى شدیدى است که دست از سر انسان برندارد. اطلاق این واژه بر جهنم، بخاطر آنست که عذابش شدید، پى گیر و پر دوام است. 🟢 نقطهء مقابل این آیه، آیهء ۷۶ همین سوره است که می فرماید: خالِدِینَ فِیها حَسُنَتْ مُسْتَقَرّاً وَ مُقاماً: مؤمنان جاودانه در غرفه هاى بهشتى مى مانند، چه جایگاه خوب و چه محل اقامت نیکوئى است.
✨ وصف مومن ✨ 💚 عبادالرحمن ( ۲ ) 🌹🌹 وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا...... (بندگان خاص خداوند)، کسانیکه هر گاه انفاق کنند، نه اسراف و زیاده روى مى نمایند و نه سختگیرى، بلکه در میان این دو، حد وسط دارند. و کسانیکه معبود دیگرى را با خداوند نمى خوانند، و انسانى را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز به حق نمى کشند، و زنا نمى کنند، و هر که چنین کند، مجازات سختى خواهد دید، عذاب او در قیامت مضاعف مى گردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند. مگر کسانیکه توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنانرا به حسنات مبدل مى کند، و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است. و کسیکه توبه کند و عمل صالح انجام دهد،بسوى خدا بازگشت مى کند. ۶۷ تا ۷۱ فرقان. تفسیر: از نظر بینش توحیدى، مالک اصلى خداست و ما امانتدار او هستیم. او نه اجازهء اسراف مى دهد و نه اجازهء بخل. بنابراین، وظیفهء بندگان، رعایت حدوسط، است. ✔ چهار ویژگی را در پیغام قرآنی روز گذشته خواندیم. 👈 پنجمین ویژگی: 🌸 هنگامیکه امام صادق این آیه را تلاوت فرمود، مشتى سنگ ریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت، فرمود: این همان سخت گیرى است، پس از آن چنان دست خود را گشود که همهء آن به روى زمین ریخت، فرمود: این اسراف است، سپس مشت دیگرى برداشت و کمى دست خود را گشود، به گونه اى که مقدارى فرو ریخت و مقدارى در دستش بازماند، فرمود: این همان قوام و میانه است. کافى، ج۴، ص۲۹. 👈 ششمین ویژگى عباد الرحمان، توحید خالص است که آنها را از هر گونه شرک و دوگانه و یا چند گانه پرستى، دور مى سازد. 👈 هفتمین صفت، پاکى آنها از آلودگى به خون بى گناهان است. تمام نفوس انسانى، محترمند و ریختن خون آنها ممنوع است، مگر عواملى پیش آید که این احترام ذاتى را تحت الشعاع قرار دهد، و مجوز ریختن خون گردد. مثل قصاص. 👈 هشتمین وصف آنها اینست که دامان عفتشان هرگز آلوده نمى شود و زنا نمى کنند. در حقیقت عبادالرحمن، بر سر دو راهى کفر و ایمان، ایمان را انتخاب مى کنند، و بر سر دو راهى امنیت و ناامنى جان ها، امنیت را، و بر سر دو راهى پاکى و آلودگى، پاکى را. آنها محیطى خالى از هر گونه شرک، ناامنى، بى عفتى و ناپاکى با تلاش و کوشش خود فراهم مى سازند. و براى تأکید می فرماید: و هر که یکى از این امور را انجام دهد، عقوبت و مجازاتش را خواهد دید. در آیات فوق، نخست از مسئلهء شرک، پس از آن قتل نفس، و سپس زنا سخن به میان آمده. این سه گناه، از نظر ترتیب اهمیت، به همین صورت که در آیه آمده اند، مى باشد. از آنجا که این سه گناه، نهایت اهمیت را دارد، باز در آیه بعد روى آن تکیه کرده، مى فرماید: کسانیکه مرتکب این امور شوند، عذاب آنها در قیامت مضاعف مى گردد، و با خوارى، جاودانه در عذاب خواهد ماند. 👈 👈 در اینجا دو سؤال پیش مى آید، نخست اینکه چرا عذاب اینگونه اشخاص مضاعف مى گردد؟ و چرا به اندازهء گناهشان مجازات نمیشوند؟ دیگر اینکه، در اینجا سخن از خلود و عذاب جاویدان است، در حالیکه خلود، تنها مربوط به کفار است، و از سه گناهى که در این آیه ذکر شده تنها گناه اول کفر مى باشد و قتل و زنا منجر به خلود نیست. پاسخ: در اینباره چند تفسیر بیان شده که منافاتی هم با هم ندارند. منظور از مضاعف شدن عذاب، اشد مجازات برای این گناهان است. دیگر اینکه بعضی گفته اند عذاب مضاعف برای کسانی است که هر سه گناه را انجام داده باشند. بعضی گفته اند منظور از عذاب مضاعف برای قتل و زنا، طولانی بودن آنست تا به مرحلهء بخشیده شدن برسند. 👈 و اما در پاسخ سؤال دوم مى توان گفت: بعضى از گناهان به قدرى شدید است که انسان بواسطهء انجام آنها، بى ایمان از دنیا می رود و بطور دائم در عذاب خواهد بود. 💚 ولى از آنجا که خداوند هیچگاه راه بازگشت را به روى مجرمان نمى بندد و گنهکاران را تشویق و دعوت به توبه مى کند، در آیهء بعد، چنین مى فرماید: مگر کسانیکه توبه کنند، ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهانشان را مى بخشد و سیئات اعمال آنها را تبدیل به حسنات مى کند، و خداوند آمرزنده و مهربان است. هر گنهکار پشیمانى، مى تواند بسوى خدا بازگردد، مشروط به اینکه توبه اش حقیقى باشد که نشانهء آن، انجام عمل صالح برای جبران است، و گرنه تنها استغفار به زبان، یا پشیمانى زودگذر به قلب، هرگز دلیل توبه نیست. 👈 و منظور از تبدیل سیئات به حسنات، نفس اعمالى که انسان انجام مى دهد نیست، بلکه آثار سوئى است که از آن بر روح و جان انسان نشسته، هنگامى که توبه کند و ایمان آورد، آن آثار سوء از روح و جانش برچیده مى شود، و تبدیل به آثار خیر مى گردد.
✨ وصف مومن ✨ عبادالرحمن ( ۳ ) 🌹🌹 وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا....... ( بندگان خاص خدا )، کسانی هستند که شهادت به باطل نمى دهند (و در مجالس باطل شرکت نمى کنند). و هنگامیکه با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى گذرند. و کسانیکه هر گاه آیات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، کر و کور روى آن نمى افتند. و کسانیکه مى گویند: پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایهء روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهیزگاران پیشوا و الگو گردان. آنها هستند که درجات عالى بهشت در برابر شکیبائیشان به آنان پاداش داده مى شود، و در آن، با تحیت و سلام روبرو مى شوند. در حالیکه جاودانه در آن خواهند ماند، چه قرارگاه و محل اقامت خوبى! ۷۲ تا ۷۶ فرقان. تفسیر: نهمین وصف 👈 در بارهء یَشْهَدُونَ الزُّور، دو تفسیر وجود دارد: شهادت به باطل، زیرا زور، در لغت به معنى تمایل و انحراف است، و از آنجا که دروغ، تهمت، غیبت و هر سخن باطلی از امور انحرافى است، به آن زور گفته مى شود. تفسیر دیگر اینکه شهادت، همان حضور است، یعنى بندگان خاص خدا در مجالس باطل، حضور پیدا نمى کنند. که در بعضى روایات، به مجلس غنا تفسیر شده، مجالس خوانندگى لهو، توأم با نواختن آلات موسیقى، یا بدون آن. بطور کلی هر تجمع لهو، که غنا یکى از مصادیق آنست. بهرحال، عباد الرحمان و بندگان خاص خدا، نه شهادت به باطل مى دهند، و نه در مجالس لهو و باطل و گناه حضور مى یابند. 👈 دهمین صفت اینست که، هنگامیکه با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى گذرند. لغو، شامل هر کاریست که هدف عاقلانه اى در آن نباشد، یعنی آنها در زندگى، همیشه هدف معقول، مفید و سازنده اى دارند، و از بیهودگی و بیهوده کاران دوری میکنند. 👈 یازدهمین توصیف، داشتن چشم بینا، و گوش شنوا به هنگام برخورد با آیات خداست. یعنی درک آگاهانه از مذهب، که همان بصیرت است. چرا که چشم و گوش بسته ها را، به آسانى مى توان فریب داد، و با تحریف مذهب از مسیر اصلى، منحرف ساخت، و آنها را به بى ایمانى و ضلالت کشاند. اینگونه افراد، آلت دست دشمنان و طعمهء خوبى براى شیطانند. تنها مؤمنان بصیر هستند که چون کوه، ثابت مى مانند و بازیچهء دست این و آن نمى شوند. 👈 دوازدهمین ویژگى اینست که توجه خاصى به تربیت فرزند و خانوادهء خویش دارند. آنها از درگاه خدا مى خواهند: پروردگارا! از همسران و فرزندان ما کسانى قرار ده که مایهء روشنى چشم ما گردد. این به آن معنا نیست که تنها در گوشه اى نشست و دعا کرد، بلکه چنین افرادى آنچه در توان دارند، در رشد و هدایت همسر و فرزندان به طریق درست و زندگی مطلوب، بکار می گیرند و آنجا که دیگر در توانشان نیست، دعا مى کنند. اصولاً، هر دعاى صحیحى باید همینگونه باشد: به مقدار توانائى، تلاش کنیم و الباقی را با دعا بسپاریم به خداوند که او از همه قدرتمندتر است (هرچند همان هم که در توانمان است، تنها با توکل به خداوند منان، به نتیجهء مطلوب می رسد). 👈 سیزدهمین وصف: آنها هرگز به این قانع نیستند که فقط خودشان راه حق را سپری کنند، بلکه می خواهند دیگران را نیز به این راه دعوت کنند، پس می گویند: پروردگارا! ما را امام و پیشواى پرهیزگاران قرار ده. باز توجه به این نکته لازم است که: آنها فقط دعا نمى کنند که تکیه بر جاى بزرگان زنند، بلکه در این راه سخت و دشوار، با علم کافی و ثبات قدم، گام برداشته و خود را بالا می کشند (البته رسیدن به این مقام، سخت است اما شدنی است). ✅ اصولا این آیات، صفات مؤمنان ممتاز را که در صف مقدم قرار دارند، تحت عنوان عباد الرحمان شرح مى دهد. آنها الگوها و اسوه هاى جامعه انسانى هستند. آنها سرمشق هائى براى پرهیزگاران محسوب مى شوند. بدون تردید ائمهء اهلبیت، از روشنترین مصداقهاى آیه مى باشند، اما این مانع از گسترش مفهوم آیه، نخواهد بود که مؤمنان دیگر هم امام و پیشواى دیگران باشند. 🍃 تقاضاى ریاست معنوى و الهى نه تنها مذموم نیست، بلکه مطلوب و مرغوب نیز هست. تفسیر فخر رازى، ج۲۴، ص۱۱۵ 🍃 بعد از بیان این اوصاف سیزده گانه، پاداش آنانرا می فرماید: درجات عالى بهشت در برابر صبر و استقامتشان. 🌷 در حدیث معروف حضرت امیر می خوانیم: الصَّبْرُ مِنَ الإِیمَانِ کَالرَأْسِ مِنَ الْجَسَدِ. صبر و استقامت نسبت به ایمان همچون سر است نسبت به تن. 👇 صبر در برابر انجام ندادن گناه، در برابر انجام کار خیر، در برابر مردم، صبر در مصیبت و صبر بر گذر زمان. ✅ سپس، می فرماید: در آن غرفه هاى بهشتى با تحیت و سلام روبرو مى شوند، و جاودانه در آن خواهند ماند. چه قرارگاه خوب و چه محل اقامتی! بهشتیان به یکدیگر تحیت و سلام مى گویند، و فرشتگان به آنها، و از همه بالاتر خداوند به آنها سلام و تحیت مى گوید: 🌹سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبّ رَحِیم: براى آنها سلامى است از سوى پروردگار رحیم. ۵۸ یس.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۖ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ...... هر انسانى مرگ را مى چشد. سپس بسوى ما باز گردانده مى شوید. و کسانیکه ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادند، آنانرا در غرفه هائى از بهشت جاى مى دهیم که نهرها در زیر آن جاریست، جاودانه در آن خواهند ماند، چه خوبست پاداش عمل کنندگان 👈 همانها که (در برابر مشکلات) صبر کردند و تنها بر پروردگارشان توکل مى کنند. ۵۷ و ۸ و ۹ عنکبوت. تفسیر: همهء انسانها خواهند مرد و این امریست اجتناب ناپذیر اما گمان نکنید، مرگ، پایان همه چیز است، مرگ، آغاز زندگى اصلى انسانهاست، چرا که همهء شما بسوى ما باز مى گردید، بسوى پروردگار بزرگ، و بسوى نعمتهاى بى پایانش. آیهء بعد، گوشه اى از این نعمتها را چنین شرح مى دهد: کسانیکه ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آنها را در غرفه هائى از بهشت جاى مى دهیم، که نهرها از زیر آن جاریست. آنها در قصرهائى که درختان بهشتى از هر سو احاطه اش کرده، و نهرهاى گوناگون از لابلاى آن درختان، و زیر این قصرها در جریان است، منزل مى کنند. غُرَف، جمع غرفه، به معنى ساختمان بلند است که بر اطراف خود مشرف باشد. امتیاز دیگر غرفه هاى بهشتى اینست که جاودانه در آن خواهند ماند. 🌸 پیامبر گرامى اسلام فرموده اند: در بهشت غرفه هائى است آنقدر شفاف، که بیرونش از درون، و درونش از بیرون، دیده مى شود. کسى برخاسته عرض کرد: این غرفه ها از آن کیست اى رسول خدا! فرمود: اینها براى کسى است که سخن خود را پاکیزه کند، گرسنگان را سیر نماید، و روزه بسیار بگیرد و در دل شب، هنگامیکه مردم در خوابند، براى خدا نماز بخواند. تفسیر قرطبى، ج۷، ذیل آیات مورد بحث. آیهء بعد، مهمترین اوصاف مؤمنان عامل (عاملان عمل صالح توام با ایمان)، را به اینصورت بیان مى کند: آنها کسانى هستند که در برابر مشکلات، صبر و استقامت به خرج مى دهند، و بر پروردگارشان توکل مى کنند. ✅ 👈 اینان علاوه بر صبر در برابر گناه، و در برابر انجام کار خیر، و در برابر بدی مردم، و در برابر مصیبت، صبر بر آزار دشمنان را به جان مى خرند، و برای حفظ ایمان خود، با دشمن جهاد می کنند که جهاد اصغر است. و همچنین در راه جهاد با نفس که جهاد اکبر است، از انواع مشکلات استقبال، و صبر مى کنند و دچار خستگی، سستی، ناامیدی و انحراف نمی شوند و مهمتر اینکه ملامت ملامت کنندگان، اثری در آنان ندارد. تنها این صبر و استقامت، رمز پیروزى آنها و عامل بزرگ افتخار آنانست، که بدون آن هیچ عمل مثبتى در زندگى، امکان پذیر نیست. ✅ 👈 از این گذشته، آنها نه بر اموالشان و نه بر دوستان و بستگان تکیه دارند، تکیه گاهشان تنها خدا، و توکلشان بر ذات پاک اوست. در حقیقت، ریشهء همهء فضائل انسانى همین صبر و توکل است، صبر، عامل استقامت در برابر موانع و مشکلات است، و توکل، انگیزهء حرکت در این راه پر فراز و نشیب. این به این معنی است که، براى انجام عمل صالح، باید از این دو فضیلت اخلاقى مدد گرفت، 👈 صبر و توکل 👉 که بدون این دو، انجام اعمال صالح در مقیاس وسیع هرگز امکان پذیر نیست.
🌹🌹یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا. ای کسانیکه ایمان آورده‏ اید تقوای الهی داشته باشید و سخن حق و درست بگوئید. ۷۰ ✅ 👈 نتیجهء سخن حق و درست چیست؟ 🌹یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا. تا خدا اعمال شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد، و هر که اطاعت خدا و رسولش کند به رستگاری عظیمی نائل شده است. ۷۱ احزاب. 👈 👈 👈 سخن درست، سخنی است که از هر گونه آلودگی پاک باشد. 🌺 علماى اخلاق گفته اند: زبان، پر برکت ترین عضو بدن، و مؤثرترین وسیلهء طاعت و هدایت و اصلاح است، و در عین حال، خطرناکترین و پر گناهترین عضو بدن محسوب مى شود، تا آنجا که بیش از سى گناه کبیره، از همین عضو کوچک صادر مى گردد (دقت کنیم). ۱) دروغ ۲)غیبت ۳)سخن چینى ۴) نفاق در سخن ( یعنی دوجور حرف زدن ) ۵) مدح بى جا ۶) بد زبانى و دشنام ۷)غنا و اشعار نادرست ۸) افراط در مزاح ۹) سخریه و استهزاء ۱۰) افشا اسرار دیگران ۱۱) وعده خلاف ۱۲) لعن نا بجا (لعن، یک دعای بد است، پس به آسانی دیگران را لعن نکنیم) ۱۳) خصومت و نزاع ۱۴) جدال و مِراء (مِراء یعنی کشاندن جدل تا جایی که ختم به توهین و دشنام و درگیری شود. یا درگیری لفظی و یا فیزیکی) ۱۵) گفتگو در امور باطل ۱۶) پر حرفى ۱۷) گفتگو در امورى که به انسان مربوط نیست ۱۸) وصف مجالس شراب و قمار و گناه ۱۹) سؤال و جستجو از مسائلى که از عهدهء درک انسان بیرون است ۲۰) تصنع و تکلف در سخن (سخت، حرف زدن) ۲۱) تهمت زدن ۲۲) شهادت باطل ۲۳) اشاعه فحشاء و نشر شایعات بى اساس ۲۴) خودستائى ۲۵) اصرار بیجا ۲۶) خشونت در سخن ۲۷) ایذاء و آزار با زبان ۲۸) مذمت از کسیکه مستحق ذم نیست ۲۹) کفران نعمت بوسیلهء زبان ۳۰) تبلیغ باطل ( یاالله. خدایا رحم کنید). 🌸 و در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام مى خوانیم: لایَسْتَقِیمُ إِیمَانُ عَبْد حَتّى یَسْتَقِیمَ قَلْبُهُ وَ لایَسْتَقِیمُ قَلْبُهُ حَتّى یَسْتَقِیمَ لِسَانُهُ: ایمان هیچ بنده اى از بندگان خدا به راستى نمى گراید، مگر اینکه قلبش مستقیم گردد، و قلبش مستقیم نمى شود مگر اینکه زبانش درست شود. بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۸۷. 🌸 👈 و در حدیثی جالب از امام سجاد علیه السلام می خوانیم: زبان هر انسانى همه روزه صبحگاهان از اعضاى دیگر احوالپرسى مى کند و مى گوید: کَیْفَ أَصْبَحْتُمْ؟!: چگونه صبح کردید؟ (حال شما چطور است؟). همهء آنها در پاسخ این اظهار محبت زبان، مى گویند: بِخَیْر اِنْ تَرَکْتَنا: حال ما خوب است اگر تو بگذارى!! سپس اضافه مى کنند: تو را به خدا سوگند ما را رعایت کن: إِنَّمَا نُثَابُ بِکَ وَ نُعَاقَبُ بِکَ: ما بوسیلهء تو ثواب مى بینیم و یا مجازات مى شویم. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۲۷۸.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ...... ( مومنان به هنگام سب )، پهلوهایشان از بسترها دور مى شود، و پروردگار خود را با بیم و امید می خوانند، و از آنچه به آنان روزى داده ایم انفاق مى کنند. هیچکس نمى داند چه پاداشهاى مهمى که مایهء روشنى چشمهاست براى آنها نهفته شده، این پاداش کارهائى است که انجام مى دادند. ۱۶ و ۱۷ سجده. تفسیر: مومنان به هنگام نیمه شب برای عبادات شبانه بخصوص نافلهء شب از بستر خواب دور میشوند. 👈 چرا نماز شب اینقدر سفارش شده؟ شب زمانیست که همگان در خوابند، و برنامه هاى عادى زندگى تعطیل است، و مشغله های فکرى به حداقل مى رسد، و آرامش و خاموشى، همه جا را گرفته و خطر آلودگى عبادت به ریا کمتر وجود دارد، و خلاصه، بهترین شرائط حضور قلب فراهم است. گروهی از مومنان از این شرایط بهره گرفته و از خواب بیدار شده و پروردگار خود را با بیم و امید مى خوانند. نه از غضب و عذاب او خود را ایمن می دانند، و نه از رحمتش مأیوس مى شوند. غلبهء خوف بر امید، انسان را به یأس و سستى مى کشاند. و غلبهء رجاء و طمع، انسان را به غرور و غفلت وا مى دارد. 🟢 بنابراین هم خوف داشته باشیم هم امید. و از آنچه به آنها روزى داده ایم انفاق مى کنند. نه تنها از اموال خویش، بلکه از علم و دانش، نیرو و قدرت، تجربه و اندوخته هاى فکرى خود، و همهء آنچه را که خدا به آنها روزی داده، از نیازمندان مضایقه نمی کنند. حتی در حد یک مشاورهء ساده. در حقیقت کانونى از خیر و برکتند، که محتاجان را به اندازهء توانائى خویش بى نیاز مى سازند. 👈 اوصاف آنها مجموعه اى است از عقیدهء محکم، ایمان قوى، عشق سوزان به اللّه، عبادت و اطاعت، کوشش و حرکت، و کمک در تمام ابعاد به بندگان خدا. و هیچکس نمى داند چه پاداشی برای این مومنان در نظر گرفته شده. تعبیر به قُرَّةِ أَعْیُن (آنچه مایهء روشنى چشمهاست) بیانگر عظمت بى حساب این مواهب و پاداشهاست. قُرَّة، از مادهء قُرّ به معنى سردى و خنکی است، از آنجا که اشک شوق، سرد و خنک، و اشک غم و حسرت داغ و سوزان است، قُرَّةِ أَعْیُن، یعنى با دیدن اینهمه مواهب، اشک شوق از دیدگانش جارى میشود. 🌸 پیامبر اکرم فرموده اند: خدا مى فرماید: من براى بندگان صالحم نعمت هائى فراهم کرده ام که هیچ چشمى ندیده، و هیچ گوشى نشنیده، و بر فکر کسى نگذشته است. مجمع البیان، ج۸، ص۳۳۱. 👈 در اینجا مفسر بزرگ مرحوم طبرسى در مجمع البیان سوالی مطرح کرده، و آن اینکه چرا این پاداش عظیم مخفى نگاهداشته شده است؟ سپس سه جواب را براى این سؤال ذکر مى کند: ۱) امور مهم و بسیار پر ارزش چنان است که با الفاظ و سخن، نمی توان حقیقت آنرا درک کرد. ۲) اصولاً، چیزى که مایهء روشنى چشمهاست آنقدر دامنه اش گسترده است که علم و دانش آدمى به تمام خصوصیات آن نمى رسد. ۳) چون این پاداش براى نماز شب است که مخفی است، متناسب اینست که جزاى عمل نیز، بزرگ و مخفى باشد. 🌸 امام صادق فرموده اند: هیچ عمل نیکى نیست، مگر اینکه ثواب روشنى در قرآن براى آن بیان شده، مگر نماز شب که خداوند بزرگ، ثواب آن را بخاطر اهمیت آن روشن نساخته، لذا فرموده است: هیچکس نمى داند چه ثواب هائى که مایهء روشنائى چشمان است براى آنها نهفته شده. همان مدرک فوق.
🌺 سلام، شبتان بخیر. استفاده از مطالب این کانال، به هر شکلی که شما مایل باشید بلامانع است. 🌺🌺
دست خود را روی قلبمان بگذاریم و خدا را تسبیح گوئیم. إن شاءالله تندرستی، رزقمان باشد.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹أَفَمَن كَانَ مُؤْمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا ۚ لَّا يَسْتَوُونَ. آیا کسیکه باایمان بوده همچون کسى است که فاسق بوده؟! نه، آنها برابر نیستند. ۱۸ سجده. تفسیر: فسق، مفهوم گسترده اى دارد که هم کفر را شامل مى شود، و هم گناهان دیگر را. این کلمه در اصل، از جملهء فَسَقَتِ الثَّمَرَةُ (یعنى میوه از پوستش خارج شد)، گرفته شده. میوه مادامى که در پوست خود قرار دارد، سالم است، همینکه از پوست خارج شد، فاسد مى شود، پس بدنبال فسق، فساد است. فاسق کسی است که از فرمان خالق سرپیچی میکند. بر اساس منطق، وقتی کسی چیزی را درست میکند و می آفریند، هیچکس بهتر از خود او نمیداند چه روشی برای آن وسیله خوب است و چه روشی خوب نیست. و اگر کسی به میل خودش و بدون در نظر گرفتن سفارشات سازنده از آن وسیله استفاده کند، قطعا خرابی به بار می آید و باز هیچکس بخوبی سازنده نمیتواند آنرا اصلاح کند. حالا با این مثال به عالم خلقت و خالق هستی نگاه کنیم. هیچکس به خوبی خالق نمی داند چه راه و روشی برای مخلوق بهتر است و اگر انسان بخواهد غیر از آنچه خداوند فرموده عمل کند قطعا خرابی به بار خواهد آمد و در اینصورت هم هیچکس به جز خالق نمی تواند امور را اصلاح کند. امروز بحث حجاب بسیار داغ شده، بنابراین ما هم اگر بخواهیم برای روشن شدن موضوع، به قانونی از قوانین خدا بپردازیم به قانون حجاب رجوع می کنیم 👇 حجاب یکی از قوانین خلقت است. حجاب چشم، حجاب گوش، حجاب زبان،....و حجاب تن. چه برای مرد و چه برای زن. ابتدا با قانون شکنی و فسق، حجاب رعایت نمیشود و پس از آن فساد و بی بندوباری حادث می گردد. و پس از آن اولین جامعه ای که آسیب می بیند خانواده است. اتفاقی که سالهاست در جوامع به اصطلاح پیشرفته شروع شده و کم کم شاهد آثار مخرب آن در خود آن جوامع و متاسفانه در افراد و جوامع پیرو، خواهیم بود. ✅ اما در آیهء بعد، نقطهء مقابل فاسق را معرفی فرموده: 🌹أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَىٰ نُزُلًا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ. اما کسانیکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، باغهاى جاویدان بهشتى از آن آنها خواهد بود، این وسیلهء پذیرایى (خداوند) از آنهاست به پاداش آنچه انجام مى دادند. ۱۸ سجده. 🍃 ایمان و عمل صالح. هر یک به تنهایی جایگاهی در پیشگاه خداوند ندارند. اگر این دو با هم و در کنار هم عمل کنند نتیجه بخش خواهد بود. 👈اما نُزُلاً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ، یعنی پذیرایی خداوند از مومنان بخاطر اعمالشان. 🌺 نُزُل به پذیرائى اولیه از مهمان گفته میشود، مثل چای یا شربت. یعنی جنات مأوى با تمام نعمتها و برکاتش، نخستین وسیلهء پذیرائى از این میهمانان الهى است، و به دنبال آن، مواهب و برکات دیگرى هست که هیچکس جز خدا نمى داند. 👈👈👈 حالا که همه جا صحبت از حجاب است و ما هم اشاره به آن کردیم، خالی از لطف نیست در روزهای آینده آیات حجاب را با هم بخوانیم که یکی از مهمترین اوصاف مومن است.
✨ وصف مومن ✨ آیات حجاب ( ۱ ) 🌹🌹 وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ. و اى آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید. و از هرجا که خواستید، بخورید! اما به این درخت نزدیک نشوید،که از ستمکاران خواهید بود. ۱۹ 🌹فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ. سپس شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد (یعنی اولین گام شیطان برای فریب انسان، ریختن حجاب اوست). و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت نهى نکرده مگر بخاطر اینکه (اگر از آن بخورید)، هر دو فرشته خواهید شد، (و جاودانه در بهشت) خواهید ماند. ۲۰ و برای آنها سوگند یاد کرد که من برای شما از خیرخواهانم. ۲۱ و به این ترتیب، آنها را با فریب (از مقامشان) فرود آورد. و هنگامیکه از آن درخت چشیدند، اندامشان بر آنها آشکار شد. و براى پوشاندن خود، از برگهاى (درختانِ) بهشتى جامه دوختند. و پروردگارشان آنها را ندا داد که: آیا شما را از آن درخت نهى نکردم، و نگفتم که شیطان براى شما دشمن آشکارى است؟! ۲۲ اعراف. تفسیر: آنها قبل از ارتکاب این خلاف، برهنه نبودند بلکه پوششى داشتند که در قرآن، نامى از چگونگى این پوشش برده نشده است. و پس از نافرمانی پروردگار، آن نعمت را از دست داده اند. بر خلاف آنچه در تورات تحریف شده آمده که آدم از ابتدا برهنه بوده است و منظور خدا از برهنه شدن آدم، لباس تکریم و احترام اوست!! در پاسخ باید گفت خداوند از ابتدای خلقت آدم، او را لباس پوشانید وگرنه چرا باید آنان پس از برهنه شدن خود را با برگ درختان بپوشانند؟ 👈 لازم است ترجمهء بعضی از کلمات را در آیهء ۲۰ بدانیم: ✔ليبدى یعنی《تا ظاهر كند》 ✔وورى یعنی《پوشيدن و مستور كردن》 ✔سوأتهما یعنی《چيزى كه آشكار شدنش ناپسند است》 👈👈👈 یعنی آن اندام در آدم و حوا که پوشیده بود، ظاهر شد و ظاهر شدنش ناپسند بود و این ظاهر شدن، به جهت فرمانبرداری از شیطان و نافرمانی خداوند اتفاق افتاد. این اندام ناپسند می تواند فقط شرمگاه باشد و یا بیشتر از آن، شاید هم وسعت این اندام در آدم و حوا متفاوت باشد. اشارهء مستقیم در این آیه نشده، اما در آیات دیگر حجاب، واضحتر بیان شده است. 👈 بهر حال، اولین نیت شیطان برای از راه بدر کردن انسان، برهنه کردن اوست‌ و مطلب دیگری که می‌توان از متن این آیهء شریفه درک کرد اینست که برهنگی، نتیجهء نافرمانی خداست و زینت پوشش و حجاب، به دلیل فرمانبرداری از خداوند است. / ادامه در پیغام فردا إن شاءالله/
✨ وصف مومن ✨ آیات حجاب ( ۲ ) 🌹🌹يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ. اى فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا اندامهایی که پوشیده بود ظاهر شد. چه این که او و طایفه اش شما را مى بینند از جایى که شما آنها را نمى بینید. (اما بدانید) ما شیاطین را اولیاى کسانى قرار دادیم که ایمان نمى آورند. ۲۷ اعراف. تفسیر: اولین فریبی که شیطان به انسان داد، باعث شد او از جایگاه والایی که در پیشگاه خدا داشت تنزل و سقوط کند و از نعمت بزرگ حجاب، محروم گردد. قدر حجابمان را بدانیم، فرقی نمی کند زن هستیم یا مرد و در حفظ آن کوشا باشیم. 👈 اما شیطان و همکارانش. حساب شیطان و همکارانش از سایر دشمنان جداست، او و همکارانش شما را مى بینند در حالیکه شما آنها را نمی بینید و به راستى باید در برابر چنین دشمن ناپیدائى که لحظات حملهء او را با دقت نمى توان پیش بینى کرد، همیشه آماده دفاع بود. با سلاح قدرتمند تقوا. 👈 👈 اما در پایان آیه جمله اى بیان مى کند که در حقیقت پاسخى است به یک ایراد مهم که ممکن است به ذهن آدمی برسد و آن اینکه: چگونه خداوند دادگر و مهربان، دشمنى را با این قدرت بر انسان مسلط ساخته؟ دشمنى که هیچگونه موازنهء قوا با او ندارد، به هر کجا بخواهد مى رود، بدون اینکه کسى حضورش را احساس کند، حتى طبق بعضى از روایات در درون وجود انسان همچون جریان خون در رگها حرکت مى کند. کافی، ج۲، ص۴۴۰. آیا این با عدالت پروردگار سازگار است؟! ✅ خداوند در پایان آیه در پاسخ به این سؤال احتمالى، مى فرماید: ما شیاطین را اولیاء و سرپرستان افراد بى ایمان قرار دادیم (إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لایُؤْمِنُونَ). یعنی گامهاى نخستین از طرف خود انسان برداشته مى شود، و اجازهء ورود شیاطین به روح از طرف خود انسان داده مى شود. بنابراین، کسانیکه دریچه هاى روح خود را به روى شیاطین ( اعم از انس و جن ) ببندند، آنها قدرت عبور از آنرا نخواهند داشت. آیات دیگر قرآن نیز شاهد همین حقیقت است: 🌹إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون. تسلط شیطان بر آنهاست که به او عشق می ورزند و او را سرپرست خود انتخاب کرده اند و کسانیکه او را پرستش مى کنند. ۱۰۰ نحل. 🌹إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ. تو بر بندگان من تسلط نخواهى داشت، مگر بر گمراهانى که از تو پیروى مى کنند. ۴۲ حجر. 🍃 👈 بنابراین درست است که ما شیطان و همکارانش را نمى بینیم، ولى رد پاى آنها را مى توانیم مشاهده کنیم: هر جا مجلس گناه است، در هر نقطه اى وسائل معصیت، آماده است، در هر موقع که پاى زرق و برق دنیا و تجمل پرستى به میان مى آید، به هنگام طغیان غرائز، و در موقع برافروخته شدن آتش خشم و غضب، حضور شیطان قطعى است. و امروزه هم که صفحات مجازی، بهترین جایی شده برای مانور او و یارانش از جن و انسان. ✅ و به یاد داشته باشیم هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست. هرچه ارتباطمان با خدا قویتر باشد، نیروهای شرور از انس و جن، و حسرتها و حسادتها و چشم زخم و هر نیروی شرور دیگری کمتر می توانند بر ما اثر کنند. 🟢 خواندن نماز در اول وقت، دائم الذکر بودن، قرائت روزانهء قرآن، چشم پاکی، رعایت حجاب و..... اینها همه به دفع شیاطین از انسان، کمک و یاری رسانند.
✨ وصف مومن ✨ آیات حجاب ( ۳ ) در آیات ۳۲و ۳۳ احزاب، همسران پیامبر مخاطبان خاص و عموم زنان باایمان مخاطبان عام خداوند هستند: 🌹🌹يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا. اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان نیستید (که با احکام دین آشنایی ندارد)، تقوا پیشه کنید. پس به گونه اى هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن، شایسته بگویید. ۳۲. 🌹وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا. و در خانه هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید. خداوند فقط مى خواهد پلیدى (گناه) را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد. ۳۳. تفسیر: الحمدالله رب العالمین در جامعه ای زندگی می کنیم که احکام دین مدام به گوشمان می رسد، پس مخاطب این آیه فقط زنان پیامبر نیستند، بلکه همهء زنان مومن مورد نظر خداوند هستند. حضور ضروری بانوان در سطح جامعه، مشاغلی است که الزاما باید بانوان آنرا انجام دهند و همچنین رسیدگی به ضروریتهای خانواده و فرزندان در بیرون از منزل. که البته یک بانوی باایمان در انجام این ضرورتها هم، هرگز نباید حدود اجتماعی خود را نادیده بگیرد. 👈 👈 👈 در عصر حاضر، حضور نداشتن در منزل، فقط به این معنی نیست که از منزل بیرون برویم. بلکه مشغول شدن به تمام اموری است که بانوان را از مسائل خانواده غافل میکند. اموری که در وقت نزول قرآن کریم نبوده ولی مصداق این آیهء شریفه است. مثل تماشای غیر ضروری برنامه ها و فیلمهای تلوزیون، تلفنهای طولانی و غیر ضروری و البته مهمتر از همه، سیر غیر ضروری در صفحات مجازی ◾ اما مهمترین رکن در رعایت حدود برای هر انسانی حفظ حجاب است. و حفظ حجاب اولین حافظ اوست از تمام خطرها. بخصوص ما مسلمانان که الحمدالله، رعایت حجاب در کتاب آسمانیمان بطور صریح و با جزئیات بیان شده. 👈 حجاب تن، حجاب ذهن، حجاب زبان و بطور کلی حجاب بر هر حرکتی که حدود محرم و نامحرم را از بین می برد. فی المثل همین گفتگوهای صمیمی و بی پرده که بعضا در بین خواهران و برادران در مجازی صورت می گیرد 👉 ⚫ اما در این آیهء شریفه، یک تعبیری وجود دارد از بعضی مردان!! فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ ◾ یعنی بانوان و دختران گرامی! اگر زیبایی های خدادادی خود را در معرض دید همگان قرار دهید، و اگر به گونه ای هوس انگیز سخن بگویید، و اگر مثل دوران جاهلیت، آرایش کنید و به خیابان‌ها بروید بخصوص فقط برای وقت گذرانی، مردانی که در دلهایشان بیماری است به شما طمع می کنند. مردانی که چشم پاک نیستند. ◾ خواهران و دختران عزیز ما! چرا زیباییهایی را که متعلق به شماست در معرض نگاه مردان بیمار دل، قرار می دهید تا شما را چشم چرانی کنند؟!! آیا هزینه می کنید و خود را می آرائید برای لذت چشم مردان بیماردل؟!! ⚫ 👈 هستند زنانی که دچار خلأها و کمبودهای شدید عاطفی باشند و بخواهند با خودنمایی و ارائهء تن خود به دیگران، عقده گشایی کنند. حساب اینان با کسانیکه از روی ناآگاهی خود را به نمایش می گذارند جداست. ⚫ 👈 و باز هستند زنانی که بطور عمد و بخاطر ساختارشکنی و توهین و تحقیر مؤمنان دست به خودآرایی و جلب توجه می زنند. حساب اینها هم از زنان ناآگاه جداست. 🟢 خواهرم! دخترم! حجاب یعنی من تصمیم می گیرم و تعیین میکنم که تو مرد چشم چران و بیماردل، چه مقدار از زیبایی‌های مرا ببینی.
✨ وصف مومن✨ آیات حجاب ( ۴ ) فرمان حجاب به مردان 👇👇 🌹🌹قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ. به مردان مؤمنان بگو چشم هاى خود را فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند، این براى آنان پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام مى دهند آگاه است. ۳۰ نور. تفسیر: مشخص نفرموده از چه چیز چشمان خود را فرو گیرند، بنابراین یعنى از مشاهدهء تمام آنچه نگاه به آنها حرام است چشم برگیرند. از نگاه هوس آلود به زنان چه در حضورشان، و چه در فیلمها یا عکسها. یا حتی در بارهء زن نامحرم حرف زدن یا گوش دادن و یا....... فکر کردن. 👈 انسان به هنگام نگاه کردن معمولاً منطقه وسیعى را زیر نظر مى گیرد، هر گاه زن نامحرمى در حوزه دید او قرار گرفت چشم را چنان فرو گیرد که آن زن از منطقهء دید او خارج شود یعنى به او نگاه نکند، اما راه و چاه خود را ببیند. غَضّ یعنی کاهش. یعنی نگاه خود را کاهش دهد. به این معنی که وسعت نگاه خود را طوری کم کند که زن نامحرم در دید او نباشد. 👈 یحفظوا فروجهم، در این آیه معنی گسترده ای دارد. یعنی حفظ خود از هرگونه بی عفتی. بی عفتی در دنیای واقعی یا مجازی. که بی عفتی در دنیای مجازی، به زنای مجازی تعبیر می‌شود. همچنانکه بی عفتی در ذهن، زنای ذهن است. 👈 👈 👈 و مفهوم دیگر یَحفَظوُا فُروجَهُم، حجاب ظاهری است. اگر می بینیم برای مردان، وسعت حجاب مشخص نشده به این دلیل است که مردان در صدر اسلام لباسی بر تن داشتند که هیچ قسمت از بدنشان نمایان نبود و کاملا پوشیده بود و لباس‌های تنگ و کوتاه و بدن نما به تن نمی کردند. اما از آنجائیکه ملت‌های مختلف، پوشش‌های متفاوت دارند نمی‌توان انتظار داشت لباس مردان صدر اسلام را بر تن کنند. اما بطور قطع لباسی باید پوشیده شود که هیچ قسمت از بدن، دیده نشود، بدن نما نباشد و جلب توجه کند. 👈 👈 آنگاه بعنوان اخطار، براى کسانیکه نگاه هوس آلود و آگاهانه به زنان نامحرم مى افکنند و گاه آنرا غیر اختیارى قلمداد مى کنند، مى فرماید: خداوند از آنچه انجام مى دهید مسلماً آگاه است.
✨ وصف مومن✨ آیات حجاب ( ۵ ) فرمان حجاب به زنان 👇👇 🌹🌹وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. و به زنان مومن بگوچشمهای خود را فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند (تا اینجا با فرمان حجاب به مردان، یکی است، بدون هیچ تفاوتی). 👈 از این قسمت، فرمان حجاب مخصوص زنان است: و زینت خود را آشکار ننمایند (اعم از زیباییهای خدادادی، آرایش، زینت آلات و لباسهای زینتی) جز آن مقدار که نمایان است (گردی صورت و مچ دست تا پایین بدون آرایش و زینت، که همانرا هم در مرتبه های بالای حجاب، می پوشانند). و روسریهای خود را بر سینهء خود افکنند بطوریکه روی سینه را بپوشاند ( جُیوُبِهِن ). و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدران شوهران، پسرانشان، پسران شوهران، برادرانشان، پسران برادران، پسران خواهران و زنان خود یا کنیزانشان یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند یا کودکانی که از زنان آگاهی ندارند. آنها (زنان مومن) هنگام راه رفتن چنان پاهای خود را بر زمین نزنند تا زینت پنهانشان آشکار شود (الان میتواند صدای پاشنهء کفش باشد) و همگی بسوی خدا توبه کنید تا رستگار شوید. ۳۱ نور. 🌸 ملاحظه کنید رعایت حجاب برای مردان و زنان هیچ تفاوتی با هم ندارد و با کلمات مثل هم بیان شده. فقط در مواردی که بین آقایان و خانمها، تفاوت در نوع خلقت آنها وجود دارد، بخاطر زیبائیهایی که به زن عطا فرموده، وسعت حجاب هم متفاوت میشود، بنابراین تفسیر بخش اول آیه، همانست که روز قبل در تفسیر فرمان حجاب به مردان خواندیم. در اینجا تکرار نمی کنیم 🌸 /قبل از تفسیر ادامهء آیه، ذکر این نکته لازمست که زن مومن در قرآن یعنی هر زنی که ایمان به اسلام دارد. یعنی زن مسلمان. بر خلاف تصور بعضی که فکر میکنن زن مومن، یعنی زنی که ایمان بالایی دارد و نتیجه می گیرند حجاب فقط برای آنهاست. خیر اینطور نیست. حجاب برای تمام زنان مسلمان است و هر چه ایمان، قوی تر باشد حجاب هم کاملتر خواهد بود. لذا در این آیه که حالت عمومی دارد سخنی از چادر برده نشده، دقت کنیم: چادر، کاملترین حجاب است/ تفسیر آیه: بر طبق این آیه، زنان مسلمان باید لباس مناسبی بپوشند که زیباییهای خدادادی نمایان نباشد یعنی تنگ و کوتاه نباشد و رنگ و طرح آن هم جلب توجه نکند، زیرا رنگ لباس، زینت آن است و کاملا باید پوشیده باشد. و آرایش و زینت آلات استفاده نکنند مگر برای گروههایی که ذکر شده، و سر و گردن و سینهء خود را هم با لباسی جداگانه بپوشانند. خِمار. خِمار پارچه ای بوده که زنان و مردان بر سر می انداخته اند احتمالا بخاطر اقلیم. اما فقط آنرا روی سر می انداخته اند بدون اینکه آنرا بسته نگه دارند. خداوند در این آیه خطاب به زنان فرموده است، آن خِمار را که روی سر می اندازید طوری ببندید که روی سینه را هم بگیرد. نه باز باشد و نه کوتاه. بسته باشد و بلند. ✅ بنابراین بر اساس این آیهء شریفه، دختران و بانوان مسلمان باید مو، گردن و سینه، و اندام خود را بپوشانند، آنهم با لباسی موقر و بدون جلب توجه. 👈 و یکی از گروههایی که بانوی مسلمان می تواند مقابل ایشان حجاب نداشته باشد، زنان خود است. زنان خود یعنی زنان مسلمان. یعنی بانوان مسلمان باید در مقابل زنان غیر مسلمان هم حجاب داشته باشند. چون زن غیر مسلمان بدون داشتن تعهدی ممکن است از ظاهر بدون حجاب زن مسلمان برای مردان نامحرم سخن بگوید. 👈 در ادامه، برای تکامل این حجاب، آیهء ۵۹، احزاب نازل شد که إن شاءالله فردا میخوانیم. در پیغام فردا خواهیم دید که از منظر قرآن، زنان بدون حجاب کامل، زنانی هستند که از نظر اجتماعی، دارای منزلت و جایگاه خوب و باارزشی نیستند.
✨ وصف مومن ✨ آیات حجاب ( ۶ ) پس از آیهء ۳۱ نور که در پیغام روز گذشته خواندیم، آیهء ۵۹ احزاب نازل شد برای تکمیل حجاب ۳۱ نور: 🌹🌹 يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا. ای پیامبر! به زنانت و دخترانت و زنان مومن بگو جلبابهای خود را نزدیک به خود، بر خویش فرو افکنند، اینکار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون کوتاهی کرده اند توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و مهربان است. تفسیر: قبلا گفتیم مخاطب آیات حجاب، همهء زنان مسلمان است. حجاب در آیهء ۳۱ نور، و یا حجاب با چادر. حالا ممکن است بانوی مسلمانی به اختیار خودش با فرمان حجاب مخالف باشد که در اینصورت هیچ هرجی بر او نیست اگر در اماکن خصوصی و مربوط به خودش نافرمانی کند. اما اگر در اماکنی که متعلق به عموم مردم جامعه است، بصورت علنی با این فرمان مخالفت کند و باعث آزار دیگران شود قابل توبیخ است. بی حجابی، هم از نظر علمی، هم شرعی و هم عرفی قبیح و زشت است. ادامهء تفسیر: بعضی از بانوان به حکم حجاب و پوششی که در آیهء ۳۱ نور نازل شده بود از روى ساده اندیشى، درست عمل نمی کردند، لذا آیهء فوق تأکید مى کند که در رعایت آن دقیق باشید. و از آنجا که نزول این حکم، جمعى از این زنان با ایمان را نسبت به گذشته پریشان ساخت، در پایان آیه مى فرماید: خداوند همواره غفور و رحیم است (وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِیماً). 👈 👈 جلباب در زبان عربی به معنی پارچهء بزرگ و مشکی است. که از همان زمان صدر اسلام بصورت چادر روی حجابی که در آیهء ۳۱ نور فرمان داده شده بود، می پوشیدند، و به مرور زمان تغییراتی در دوخت آن صورت گرفت و بصورت چادرهای امروز درآمد. هرچند همهء انواع چادرهایی که امروز بانوان بر سر دارند، حجاب کامل نیست. 👈 چرا رنگ چادر، مشکی سفارش شده؟ چون یکی از جنبه های زینتی لباس، رنگ آنست و رنگ مشکی، کمترین جلب توجه را دارد و ابهتی به زن می دهد که مزاحمتها را دفع می کند. در حقیقت این آیه، تکمیل کنندهء حجابی است که در آیهء ۳۱ نور فرمان داده شده. یعنی چادر، روی حجاب ۳۱ نور.و یُدنین یعنی، نزدیک به خود باشد، یعنی چادر، رها نباشد، به اصطلاح آنرا جمع نگه دارند نه باز. 👈 👈 👈 و آنجا که فرموده است حجاب داشته باشید تا شناخته شوید، دو تفسیر وجود دارد که منافاتی هم با هم ندارند. اول اینکه در صدر اسلام، کنیزان، بدون حجاب و یا با حجاب کم در جامعه حاضر می شدند. چون کنیز بودند و جایگاه و منزلت اجتماعی بالایی نداشتند و معمولا اخلاق را هم رعایت نمیکردند. البته نه به این معنی که آزار آنان آزاد بوده، ولی احکام اسلام در بارهء این دو گروه از زنان با هم متفاوت بوده است ( زنان آزاد و کنیز ). و دوم تفاوت زن مسلمان با ایمان از زنان بی بندوبار است. چون بی بندوبارها حتی اگر حجاب هم داشته باشند، قطعا آنچنان زننده است که موجب جلب توجه بیماردلان میشود. 👈 👈 👈 به این معنی که بانوانی که خود را بوسیلهء حجاب، حفاظت نمی کنند، ارزش و منزلت بالایی برای خودشان قائل نیستند. در واقع، کسیکه حجابش را رعایت نمی کند، آنقدر نادار است که هیچ چیز جز جسمش برای ارائه دادن و دیده شدن ندارد. و آنقدر از سطح شعور پائینی برخوردار است که تشخیص نمی دهد جسمش متعلق به خود اوست و باید در حفظ آن کوشا باشد. و در پاسخ بعضی که می گویند بی‌حجابی در کشورهایی که آنرا آزاد گذاشته اند باعث عادی شدن شده و دیگر نگاههای آزار دهنده وجود ندارد، باید گفت، گرایشهای جنسی هرگز عادی نمیشوند چون خالق، این گرایش را در نهاد انسان قرار داده. چیزی که در آن کشورها اتفاق افتاده، عادی شدن نیست، بی ارزش شدن است و زمانیکه این گرایش طبیعی بی ارزش شود، هرزگی بدنبال آنست. ابتدا گرایش به جنس مخالف حلال، بی ارزش میشود، سپس گرایش پیدا می کنند به جنس مخالف حرام، آنهم بی ارزش میشود و رو می آورند به همجنس، و از آنهم اشباع نمیشوند و روی می آورند به حیوانات و این بی ارزشی در تمام این مراحل، هرزگی است.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ. به یقین کسانیکه کتاب الهى را تلاوت مى کنند و نماز را برپا مى دارند و از آنچه به آنان روزى داده ایم پنهان و آشکار انفاق مى کنند، تجارتى (پرسود و) بى زیان و خالى از کساد را امید دارند. ۲۹ فاطر. تفسیر: تلاوت، به معنى قرائت سرسرى و خالى از تفکر و اندیشه نیست، خواندنى است که سرچشمهء فکر باشد، فکرى که سرچشمهء عمل صالح گردد، عملى، که از یکسو، انسان را به خدا پیوند دهد، که مظهر آن نماز است، و از سوى دیگر، به خلق خدا ارتباط دهد که مظهر آن انفاق است، انفاق از تمام آنچه خدا به انسان عطا فرموده، از علم، از مال و ثروت و نفوذ (به معنی گره گشایی از همهء مردم )، از فکر و نیرومندی، از اخلاق و تجربیات، و خلاصه، از تمام مواهب خدا دادى. این انفاق، گاهى مخفیانه صورت مى گیرد، تا نشانهء اخلاص کامل باشد و آبروی نیازمند به خطر نیفتد (سِرّاً). و گاه آشکارا، تا مشوق دیگران گردد و تعظیم شعائر شود (عَلانِیَةً). مراقب باشیم ریا نشود و آبروی کسی نریزد. 👈 البته منظور از انفاق آشکار، بیشتر از آنکه انفاق اموال باشد، انفاق علم است و گره گشایی از خلق. آیهء بعد، هدف مؤمنان راستین را از تلاوت قرآن و بپا داشتن نماز و انفاق از آنچه خدا به آنها روزی داده، چنین بیان مى فرماید: 🌹لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ ۚ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ. (آنها این اعمال صالح را انجام مى دهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر (پاداش) آنها بیفزاید که او آمرزندهو شکرگزار (و قدردان) است. ۳۰ فاطر. 👈 این جمله، در حقیقت اشاره به نهایت اخلاص آنهاست. که در اعمال نیک خود جز به پاداش الهى نظر ندارند، هر چه مى خواهند، از او مى خواهند، و براى ریا و تظاهر، تحسین و تمجید این و آن، گامى بر نمى دارند، چرا که مهمترین مسئله در اعمال صالح، همان نیت خالص است. أُجُور(جمع اجر) به معنى مزد است. یعنی خداوند در برابر اعمال صالح بندگان به آنها مزد می دهد. گوئى بندگان را در مقابل اعمال صالح، طلبکار خود مى داند، در حالیکه بندگان هر چه دارند، از اوست، حتى قدرت براى انجام اعمال صالح نیز از سوى او عطا شده. و از این تعبیر، محبت آمیزتر، جملهء وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ است که به آنان نوید مى دهد، علاوه بر پاداش معمولى، که گاهى صدها یا هزاران برابر عمل است، باز از فضل خود بر آن مى افزاید، و مواهبى که در هیچ فکرى نمى گنجد، و هیچکس در این جهان توانائى تصور آن را ندارد، از فضل گسترده اش به آنها مى بخشد. 🌸 پیامبر در تفسیر همین آیه فرموده اند: منظور مقام شفاعت است که به آنها داده مى شود، تا دربارهء کسانیکه در دنیا به آنها خوبى کرده اند، ولى بر اثر اعمالشان مستحق عذابند، شفاعت کنند. مجمع البیان، ذیل همین آیه. به این ترتیب، آنها نه تنها خود، اهل نجاتند، که براى دیگران نیز به فضل پروردگار مایهء نجات خواهند بود. 👈 در بسیارى از آیات قرآن، این جهان به تجارتخانه اى تشبیه شده، که تاجران آن، انسانها، مشترى پروردگار بزرگ، متاع آن عمل صالح، و بها بهشت و رحمت و رضاى اوست. 💚 آیهء ۱۰ سورهء صف، ۱۱۱ توبه، ۲۰۷ بقره و ۷۴ نساء. ✅ و این تجارت، عجیب ترین تجارت است، چراکه امتیازاتى دارد، که در هیچ تجارتى وجود ندارد: ۱) تمام سرمایه را خود خدا در اختیار فروشنده گذارده، سپس در مقام خریدارى بر مى آید! ۲) او خریدار است، در حالیکه هیچ نیازى به خریدارى این اعمال ندارد، چرا که خزائن همه چیز نزد اوست. فقط نفع بندگان، مدّ نظر خداست. ۳) او متاع قلیل را به بهاى گزاف مى خرد. ۴) حتى متاع بسیار ناچیز را خریدار است. 🌹فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ. ۷ زلزال. ۵) گاه، بها را هفتصد برابر و گاه افزونتر از آن مى دهد. ۲۶۱ بقره. ۶) علاوه بر پرداخت این بهاى عظیم، باز از فضل و رحمتش آنچه در فکر نمى گنجد بر آن مى افزاید: وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ(در آیهء مورد بحث). 💚 👈 تجلی این رفتار را گاها در انسانهای بزرگ می بینیم زمانیکه بطور ناشناس، سرمایه ای در اختیار فرد نیازمند قرار میدهند و خودشان آنرا خریداری می کنند. خداگونه باشیم.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا ۖ فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ. سپس این کتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزیدهء خود به میراث دادیم. ولى بعضى از آنان برخود ستم کردند، و بعضى از آنان میانه رو بودند، و بعضى به اذن خدا در نیکیها (از همه) سبقت گرفتند، و این، همان فضیلت بزرگ است. ۳۲ فاطر. تفسیر: ارث، به چیزى گفته مى شود که بدون زحمت بدست مى آید، و خداوند این کتاب بسیار بزرگ را به همین گونه در اختیار مسلمانان قرار داده است. 👈 زحمتها را پیامبر اکرم، حضرت زهرا و ائمهء اطهار کشیده اند. البته پیشوایانمان، روشنترین مصداق هستند و علماء و دانشمندان امت، و صالحان و شهدائى که در طریق پاسدارى از این کتاب آسمانى، و تداوم بخشیدن به دستورات آن تلاش و کوشش کردند نیز، بعنوان بندگان برگزیده خداوند میتوانند باشند. 👈 سپس این وارثان را به سه گروه تقسیم میکند: از میان آنها عده اى به خویشتن ستم کردند، و گروهى راه میانه را در پیش گرفتند، و گروهى به فرمان خدا در نیکیها بر دیگران سبقت گرفتند. کسانیکه شایستگی لازم را برای سبقت گرفتن در خیر داشته باشند، به فرمان و اجازهء خدا، به مقام سابقوالخیرات می رسند و آنها را بهترین نگهبابان قرآن قرار می دهد واین همان فضل بزرگ است. 👈 👈 خداوند پاسدارى قرآن را، بعد از پیامبرش بر عهدهء امت اسلامی گذاشته، امتى که برگزیدهء خداست، ولى در میان این امت، گروههاى مختلفى یافت مى شود. بعضى در پاسدارى از این کتاب، و عمل به احکامش کوتاهى کرده، و در حقیقت بر خویشتن ستم نمودند، اینها مصداق ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مى باشند. گروهى دیگر، به این وظیفهء پاسدارى و عمل به کتاب قیام نموده اند، اما لغزشها و نارسائى هائى در کار خود نیز دارند، اینها مصداق مُقْتَصِد (میانه رو) مى باشند. و بالاخره، گروه ممتازى وظائف سنگین خود را به نحو احسن انجام داده، و در این میدان مسابقهء بزرگ، بر همگان سبقت گرفته اند، این گروه، همانها هستند که در آیهء فوق از آنها به عنوان سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللّهِ تعبیر شده. یعنى از تمام امتهای مسلمان در انجام نیکیها پیش می افتند، در فراگیرى علم و دانش، در تقوا و پرهیزگارى، در عبادت و خدمت به خلق، در جهاد و کوشش، در نظم و حساب، و در ایثار و فداکارى، در همهء این امور پیشگام هستند. قطعاً حاملان چنان میراثى تنها چنین کسانى مى توانند باشند. ✔ در اینجا سؤالى مطرح است و آن اینکه: چرا نخست از گروه ظالمان، بعد میانه روان، و سپس سابقین بالخیرات سخن مى گوید، در حالیکه از جهاتى عکس آن اولى به نظر مى رسد؟! بعضى گفته اند: هدف، بیان ترتیب مقامات مردم در سلسلهء تکاملى است. از مرحلهء عصیان و غفلت(مرحلهء ظلم)، به مقام توبه و انابه(مرحلهء مقتصد)، و سرانجام توجه و قرب به خدا(سابقو الخیرات). مجمع البیان، ذیل همین آیه. بعضى هم گفته اند: این گروه بندی بخاطر فزونى و کمى افراد این سه گروه است، ظالمان اکثریت را تشکیل مى دهند، و مقتصدان در مرحله بعد، و سابقین بالخیرات که خاصان و پاکانند، از همه کمترند، هر چند از نظر کیفیت از همه بالاترند. تفسیر فی ظلال القرآن، ذیل همین آیه. 🌸 اما امام صادق فرموده اند: ظالم را از این نظر مقدم داشته تا از رحمتش مأیوس نگردد، و سابقین به خیرات را از این رو مؤخر نموده تا به عملشان مغرور نگردند. تفسیر ابوالفتح رازی، ج۹، ذیل همین آیه. ✅ البته هر سه معنى، منافاتی با هم ندارند.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ...... امروز به هیچکس کمترین ستمى نخواهد شد، و جز آنچه انجام مى دادید، جزا داده نمى شوید. بهشتیان، امروز (به نعمتهاى خدا) مشغول و مسرورند. آنها و همسرانشان در سایه ها بر تختها تکیه زده اند، براى آنها در بهشت میوهء لذت بخش است و هر چه بخواهند در اختیارشان خواهد بود. بر آنها سلام است، این سخنى است از سوى پروردگارى مهربان. ۵۴ تا ۵۸ یس. تفسیر: جزاى همهء انسانها، همان اعمال خودشان است. چه عدالتى از این بهتر و برتر؟! یعنی اعمال نیک و بدى که در این عالم انجام مى دهیم در آنجا همراه ما خواهد بود. همان اعمال، تجسم مى یابد، و در تمام مواقف محشر و بعد از پایان حساب، همدم و همنشین ماست. آیا محصولِ اعمال کسى را به او تحویل دادن، بر خلاف عدالت است؟ 👈 پاسخ یک شبهه: اگر جزای هرکس، مطابق با عملش می باشد، پس چرا جزای نیک، بیش از عمل است؟ ✅ انسان، متناسب با اعمالش، استحقاق پیدا می کند برای دریافت پاداش و یا کیفر. آنجا که انسان را بخاطر اعمال بدش، کیفر می کنند، فقط استحقاق است. اما آنجا که خداوند، براى مؤمنان از فضل و رحمتش هزاران هزار، بیفزاید، مسئلهء تفضّل است، نه فقط استحقاق. 🌸 👈 پس از آن به اولین نعمت مومنان در بهشت اشاره می فرماید که آن مسئلهء آرامش خاطر است: بهشتیان در آنروز چنان به نعمتهاى خدا مشغولند که از هر اندیشهء ناراحت کننده بر کنارند. یکى از آثار این اشتغال ذهن، فراموش کردن اوضاع محشر است. بعد از نعمت آرامش خاطر، که شرط استفاده از همهء مواهب است، به شرح نعمتهاى دیگر پرداخته شده. 🌸 أَزْواج به معنى همسران بهشتى، منظور یا همسران باایمانى است که در این دنیا داشته اند که از همه مطلوبتر است و یا مواردی که توضیحی داده نشده. مثلا در مورد زنان و مردان باایمانی که به هر دلیل در دنیا همسری انتخاب نکرده اند. 🌸 ظلال (سایه ها) اشاره به سایه هاى درختان بهشتى است که تختهاى بهشتیان در لابلاى آن قرار گرفته، و یا سایهء قصرهاى بهشتى، و همهء اینها نشان مى دهد در آنجا آفتاب وجود دارد ولى نه آفتابى آزاردهنده، بهشتیان در سایهء مطبوع درختان بهشتى، نشاط و سرور دیگرى دارند. 🌸 و براى آنها میوهء بسیار لذت بخشى است، و هر چه بخواهند در اختیار آنها خواهد بود. غذاى بهشتیان تنها میوه نیست، ولى تعبیر آیهء فوق نشان مى دهد که میوه های بهشتی، برترین غذاى بهشتیان است. حتى در این جهان نیز، میوه، به گواهى غذاشناسان بهترین و مناسبترین غذا براى انسان است. 🌸 🌸 اما مهمتر از همه، همان مواهب معنوى است که در آخرین آیهء مورد بحث به آن اشاره شده: براى آنها سلام و تهنیت الهى است، این سخنى است از ناحیهء پروردگار رحیم و مهربان (سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبّ رَحِیم). این سلام پروردگار، که نثار مؤمنان بهشتى مى شود، سلامى است مستقیم و بیواسطه، سلامی از ربّ و پروردگار، آن هم سلامى که از رحمت خاصهء اوست، یعنى مقام رحیمیتش، که تمام الطاف و کرامات در آن جمع است، (عجب نعمتى!). 👈 👈 👈 نکتهء مهمی که باید ذکر شود اینست که تمام نعمتهایی که برای بهشتیان بیان شده، هم برای مردان بهشتی است، هم برای زنان. ✅ إن شاءالله در پیغام فردا در بارهء سلام بهشتی، بیشتر خواهیم خواند.
✨ وصف مومن ✨ سلام بهشتی: 🌹🌹وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ. و خداوند به دارالسلام (سراى صلح و آرامش) دعوت مى کند. و هر که را بخواهد (و شایسته ببیند)، به راه راست هدایت مى نماید. ۲۵ یونس. تفسیر: اصولاً بهشت، دار السلام است. دنیا هم اگر تمام اصول شرافت و انسانیت در آن رعایت شود، دارالسلام خواهد شد، و فرامین خداوند، انسانها را به دارالسلام دعوت مى کند. اما سلام بهشتی 👇 🌸 گاه فرشتگان در بهشت به بهشتیان سلام می دهند 👇 🌹جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ ۖ وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ. باغهاى جاویدان بهشتى که همراه پدران و همسران و فرزندان صالحشان، وارد آن مى شوند. و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى گردند. ۲۳ رعد. 🌹سَلَامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ ۚ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ. ( و مى گویند) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام سراى جاویدان. ۲۴ رعد. 🌸 گاه، ساکنان اعراف، مومنان را صدا مى زنند و مى گویند 👇 🌹وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ. و در میان آن دو ( بهشتیان و دوزخیان )، حجابى است. و بر اعراف مردانى هستند که هر یک از آن دو گروه را از چهره هایشان مى شناسند. و بهشتیان را صدا مى زنند که: سلام بر شما باد! اما داخل بهشت نمى شوند، در حالیکه امید آنرا دارند. ۴۶ اعراف. 🌸 گاه، بهشتیان به یکدیگر سلام می دهند👇 🌹دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ ۚ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. گفتار (و دعاى) آنها در آنجا اینست که: خداوندا، منزهى تو! و تحیت آنها در آن جا سلام است و آخرین سخنشان اینست که: حمد و سپاس، مخصوصِ خداوندى است که پروردگار جهانیان است. ۱۰ یونس. 🌹وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ ۖ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ. و کسانى را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، به باغهاى بهشتى وارد مى کنند. باغهایى که نهرها از پاى درختانش جارى است. به اذن پروردگارشان، جاودانه در آن مى مانند. و تحیت آنها در آن، سلام است. ۲۳ ابراهیم. 🌸 و گاه، به هنگام قبض روح، این سلام از ناحیهء فرشتگان مرگ به آنها نثار مى شود 👇 🌹الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ ۙ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ. همان کسانیکه فرشتگان (مرگ) جانشان را مى گیرند در حالیکه پاک و پاکیزه اند. به آنها مى گویند: سلام بر شما! به پاداش آنچه انجام مى دادید، وارد بهشت شوید. ۳۲ نحل. 🌸 👈 👈 و بالاخره برتر و بالاتر از همهء اینها، سلام پروردگار است 👇 🌹سَلَامٌ قَوْلًا مِّن رَّبٍّ رَّحِيمٍ. سلام (بر آنها)، سخنى است از سوى پروردگارى مهربان. ۵۸ یس. 🌹تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ ۚ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا. تحیت آنان در روزى که به لقاى او مى رسند سلام است. و براى آنها پاداش پرارزشى فراهم ساخته است. ۴۴ احزاب. ✅ 👈 👈 خلاصه اینکه در آنجا نه سخن لغوى شنیده مى شود، و نه کلام بیهوده اى 👇 🌹لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا. در آنجا نه لغو و بیهوده اى مى شنوند نه سخنان گناه آلود. ۲۵ 🌹إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا. تنها سخنى که مى شنوند سلام است، سلام. ۲۵ و ۶ واقعه. 💚 سلام بر خدا. سلام بر پیامبران و برگزیدگان خدا. سلام بر زنان و مردانی که پرچم توحید را برافراشته اند. سلام بر شهیدان. سلام بر شرافت و انسانیت. و سلام بر تمام خوبیها.....
✨ توصیف مومن ✨ سورهء 《انسان》یا《هل أتی》 یا《دهر》 ( ۱ ) 🌸 ۱۸ آیه از این سوره در وصف حضرت امیر و صدّیقهء طاهره است. از آیهء ۵ تا ۲۲. این آیات بطور خاص در مورد این بزرگواران است و بطور عموم در بارهء همهء مومنین حقیقی 👇 ابن عباس مى گوید: حسن و حسین علیهما السلام، بیمار شدند پیامبر با جمعى از یاران به عیادتشان آمدند، و به على علیه السلام گفتند: اى ابوالحسن! خوب بود نذرى براى شفاى فرزندان خود مى کردى، ایشان و حضرت زهرا نذر کردند و سه روز، روزه گرفتند. 👈 در آن سالها مدینه بخاطر تحریمهای شدید اقتصادی، در فقر شدیدی بود، بخصوص مهاجران. نه شغلی داشتند و نه زمین زراعی. بخصوص امام علی که باید پا به پای پیامبر در امر رسالت، ایشان را یاری می کردند و در تمام جنگها هم کنار پیامبر بودند، به این ترتیب فرصت لازم برای تامین معیشت کافی برای خانواده نداشتند. بطوریکه آن بزرگواران بجز همان افطاری که برای خود آماده کرده بودند، غذای دیگری نداشتند که به نیازمندان بدهند لذا همان غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر که طی سه شب، به امیدی به درب خانهء اهل بیت آمده بودند، تقدیم کردند و خود گرسنه ماندند و کسی هم باخبر نشد (چه بزرگوارانه!!). 💚 شب اول روزه داری، مسکینی به درب منزل آن بزرگواران آمد به‌ امید اینکه اهل بیت پیامبر هستند و او را سیر می کنند. شب دوم یتیمی به همین امید به درب خانهء اهل بیت پیامبر آمد و شب سوم اسیری. 👈 در آنزمان زندانی برای نگهداری اسرای جنگی وجود نداشت و پیامبر آنها را برای نگهداری به مسلمانان می سپرد و خورد و خوراکشان هم بر عهدهء مسلمانان بود. شبی که یکی از مسلمانان، اسیر را به درب خانهء اهل بیت آورد تا او را سیر کنند، خودش هم چیزی برای خوردن نداشت لذا از خانوادهء پیامبر کمک خواست. پس از سه روز، روزه داری و غذا نخوردن، پیامبر بزرگوار، حضرت امیر و فرزندانشان را دیدند. ظاهر رنگ پریده و دستان لرزان آنان گویای گرسنگی شدید بود. جویای احوال شدند. حضرت امیر توضیح دادند و پیامبر به دیدار دخترشان رفتند‌ ایشان را هم در همان وضع پژمردگی و ناتوانی مشاهده کردند. در همین هنگام آیات مذکور توسط جبرئیل بر قلب پیامبر نازل شد. 👈 👈 بعضی منابع: الغدیر، ج۳، ص۱۰۷ تا ۱۱۱. و در کتاب احقاق الحق، ج۳، ص۱۵۷ تا ۱۷۱. حدیث فوق از ۳۶ نفر از دانشمندان و علماى اهل سنت با ذکر مأخذ نقل شده است. 💚💚 این اتفاق افتاد تا شرایط برای نزول وصف حال امیرالمومنین و زهرای مرضیه برای عموم مسلمانان فراهم شود، ضمن اینکه این شرایط سخت باعث رشد آن بزرگواران و ارتقاء به مرتبه ای بالاتر بود. 👈 پس لازم است در شرایط مختلف، آرامش خود را حفظ کنیم و طوری عمل کنیم و تصمیم بگیریم که آن سختی و گرفتاری، پلکان ترقی و رشدمان شود. مبادا رفتار و گفتاری داشته باشیم که در پیشگاه خداوند، نه رشد بلکه تنزل کنیم که همان خسرالدنیا و الآخرة، همین است. هم دچار سختی شویم و هم آن سختی موقعیت ما را در پیشگاه خدا، پائین بکشد. /إن شاءالله این آیات مهم و زیبا را فردا می خوانیم/
✨ فردا اول ذیقعده ✨ 🌸 بعد از آنکه خداوند دریا را برای حضرت موسی کلیم الله و بنی اسرائیل شکافت و آنها را از شر فرعونیان نجات داد، به او فرمان داد پیروانش را گذاشته و به مدت سی شب به کوه طور برود برای عبادت که خداوند اراده فرموده بود الواح تورات را بر پیامبرش نازل فرماید. آنروز، روز اول ذیقعده بود و آخر ماه ذیقعده، پایان سی شب، که خداوند به حضرت موسی فرمان داد ده شب دیگر هم بماند. و آن ده شب، دههء اول ذیحجه است. چلهء کلیمیه که از اول ذیقعده آغاز میشود و تا عید قربان به پایان می رسد، همین چهل شبی است که حضرت موسی برای عبادت به کوه طور رفت. و چلهء دوم که از بیستم ذیقعده آغاز و تا اول محرم به پایان می رسد برای کسانی است که توفیق چله نشینی کلیمیه را از دست داده اند و این فرصت جبران است. 💚 فرصت خوبی است برای ترک خصلتی بد و یا کسب خصلتی خوب. البته این چله نشینیها در روایات بطور صریح نیامده. اما بسیار فرموده اند ماه ذیقعده ماه عبادت است. 🌺 میلاد فاطمهء معصومه و روز دختر بر دختران سرزمینمان مبارک 🌺