✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ ۖ وَمَن يُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِهِ ۖ وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا ۖ مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا......
هر که را خدا هدایت کند، هدایت یافتهء (واقعى) اوست. و کسانى را که (به سبب اعمالشان) گمراه سازد، سرپرستان (هدایت کننده ای) غیر خدا براى آنها نخواهى یافت. و روز قیامت، آنها را بر صورتهایشان محشور می کنیم، در حالیکه نابینا و گنگ و کرند، جایگاهشان دوزخ است، هر زمان آتش آنان فرونشیند، شعلهء سوزانی بر آنان می افزاییم. این کیفر آنهاست، بخاطر اینکه نسبت به آیات ما کافر شدند و گفتند: آیا هنگامیکه ما استخوانهاى پوسیده و خاکهاى پراکنده اى شدیم، آیا بار دیگر آفرینش تازه اى خواهیم یافت؟! ۹۷ و ۸ اسراء.
تفسیر: تنها کسى هدایت مى یابد که، خدا نور هدایت را بر قلبش بیفکند اما آنها را که خدا (بخاطر اعمالشان) گمراهشان ساخته، هرگز اولیاء راهنما و سرپرستى جز خدا براى آنها نخواهى یافت و تنها راه اینست که، باز هم بسوى او بازگردند، و نور هدایت از او بطلبند.
👈 یک مثال:
تصور کنید ما افرادى را براى انجام یک کار خیر قابل توجه، دعوت کنیم، و با انواع استدلالات، اهمیت موضوع را گوشزد نمائیم، و اسباب و وسایلش را هم آماده کنیم تا انجام آن کار خیر، آسان شود. و برای انجام دهندگان، پاداش بزرگی هم در نظر بگیریم، اما عده اى بپذیرند، و عده اى مخالفت کنند. در اینجا تنها میشود بگوئیم: انجام چنین کار خیری، شایستگی و لیاقت می خواهد که در همه نیست. چون انجامش که سخت نبود، پاداش بزرگ هم که داشت، پس چیزی باقی نمی ماند مگر بی لیاقتی.
✅ حالا در نظر بگیریم خداوند چنین فرصتی را بارها و بارها برای افراد ایجاد می کند. و هر بار مخالفان، اعراض می نمایند. طبیعی است که دیگر راه هدایت به روی چنین افراد لجوج و منحرفی بسته شود. هر دلى لایق نور حق نیست.
👈 پس هدایت و ضلالت الهى، هرگز جنبهء جبرى ندارد، بلکه، اثر مستقیم اعمال و صفات خود انسان است. از جمله:
آنها که در راه خدا جهاد کنند، قطعاً به راههای خود هدایتشان می کنیم ۶۹ عنکبوت.
◾ و در بارهء آنها که با انجام گناه، شایستگى را در خود کشته اند، می فرماید:
خدا ستمکاران را گمراه میسازد ۲۷ ابراهیم.
خدا فاسقان را گمراه میسازد ۲۶ بقره.
خداوند، مُسْرِفٌ به معنی کسیکه از حدود الهی تجاوز می کند، و مُرْتابٌ، به معنی شک در احکام الهی، اینها را گمراه میسازد ۳۴ غافر.
◾ و این گمراهان در قیامت، به جاى اینکه مستقیم و ایستاده راه بروند فرشتگان عذاب، آنانرا به صورتشان بر زمین مى کشند.
بعضى نیز این احتمال را داده اند که، این گنهکاران چون در آنجا قادر به راه رفتن نیستند، همچون خزندگان بر صورت و سینه مى خزند، و با حالى دردناک و ذلت بار پیش مى روند.
و نیز آنها در حالتى که نابینا و لال و کر هستند به آن دادگاه بزرگ وارد مى شوند.
👈 اما در بعضی آیات از جمله، آیهء ۵۳ سورهء کهف مى خوانیم:
گنهکاران آتش دوزخ را مى بینند.
👈 👈 اما در آیات ۱۲ و ۱۳ سورهء فرقان مى خوانیم: مجرمان صدای وحشتناک آتش خشمگین را می شنوند. دوزخیان صداى خود را به واویلاه بلند مى کنند.
پس چگونه آیهء مذکور مى گوید: آنها کور و کر و لالند؟
مفسران در پاسخ این سؤال، تفسیرهاى متعددى ذکر کردند که بهتر از همه دو تفسیر زیر است:
تفسیر اول) مواقف و مراحل قیامت، مختلف است در بعضى از مراحل و مواقف آنها کور و کر و نابینا هستند، و این خود یک نوع مجازات براى آنهاست (چرا که این نعمتهاى بزرگ الهى را در دنیا مورد بهره بردارى صحیح قرار ندادند) ولى در مراحل دیگرى چشمشان بینا و گوششان شنوا و زبانشان باز مى شود، تا صحنه هاى عذاب را ببینند و سرزنش هاى سرزنش کنندگان را بشنوند و به ناله و فریاد و اظهار ضعف بپردازند.
تفسیر دوم) مجرمان از دیدن آنچه مایهء سرور است و از شنیدن آنچه مایهء نشاط، و از گفتن آنچه موجب نجات مى باشد، محرومند و به عکس، آنچه که مایهء زجر و ناراحتى است مى بینند و مى شنوند و سخن مى گویند.
و در پایان آیه، مى فرماید: جایگاه همیشگى آنها دوزخ است. اما گمان نکنید، آتشش همچون آتش هاى دنیا سرانجام به خاموشى مى گراید، نه، هر زمان التهاب آن فرونشیند، شعلهء تازه اى بر آنها مى افزائیم.
🌹 رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ ۖ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا.
پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، که عذابش سخت و پر دوام است ۶۵ فرقان.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا......
و در آنروز، جهنم رابر کافران آشکارا عرضه مى داریم. همان کسانبکه پرده اى چشمانشان را از یاد من پوشانده بود، و قدرت شنوایى نداشتند. ۱۰۰ و ۱۰۱ کهف.
تفسیر: جهنم با عذابها و مجازات هاى مختلف دردناکش، در برابر کافران، کاملاً ظاهر و آشکار مى شود که همین مشاهده و ظهورش در برابر آنان، خود عذابى است دردناک و جانکاه، چه رسد به این که گرفتار آن شوند.
◾ کافران چه کسانی هستند؟ و چرا گرفتار چنان سرنوشتی مى شوند؟
👈 در یک جملهء کوتاه آنها را چنین معرفى مى فرماید: همانها که چشم هایشان در پرده بود، و نتوانستند چهرهء حق را ببینند و به یاد من بیفتند.
و همانها که گوش داشتند اما قدرت شنوائى نداشتند.
در حقیقت، آنها مهمترین وسیلهء حق جوئى و درک واقعیات و آنچه عامل سعادت و شقاوت انسان مى شود، را از کار انداخته بودند، یعنى چشم هاى بینا و گوش هاى شنوا را بر اثر اندیشه هاى غلط و تعصب ها و کینه توزى ها و صفات زشت دیگر در حجابى سخت و سنگین فرو برده بودند.
می فرماید: چشم هایشان در پوششى دور از یاد من قرار داشت، اشاره به اینکه چون در پوشش و حجاب غفلت بودند آثار خدا را ندیدند و چون حقیقت را ندیدند، خدا را فراموش کردند.
صد البته که چهرهء حق آشکار است، و همه چیز این جهان با انسان سخن مى گوید، تنها یک چشم بینا و یک گوش شنوا لازم است و بس.
به تعبیر دیگر، خدا چیزى نیست که با چشم دیده شود، آنچه دیده مى شود آثار اوست، و انسان باایمان با دیدن آثار پروردگار، به یاد او می افتد، مگر کسانیکه چشم و گوششان از دیدن و شنیدن حق، کور و کر شده باشد.
🌺 👈 حق یعنی خدا، حق یعنی کلام خدا، حق یعنی صراط مستقیم.
✨ وصف مومن ✨
👈 هر آنچه در بارهء کافران گفته میشود، خلافش در بارهء مومنین است:
🌹🌹 أَفَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن يَتَّخِذُوا عِبَادِي مِن دُونِي أَوْلِيَاءَ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ نُزُلًا......
آیا کافران پنداشتند مى توانند بندگانم را به جاى من اولیاى خود انتخاب کنند؟ ما جهنّم را براى پذیرایى کافران آماده کرده ایم. بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ آنها که تلاش هایشان در زندگى دنیا گم شده، با اینحال، مى پندارند کار نیک انجام مى دهند. آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند، به همین جهت، اعمالشان نابود شد. از این رو روز قیامت، میزانى براى آنها برپا نخواهیم کرد. (آرى) این گونه است. کیفرشان دوزخ است، بخاطر آنکه کافر شدند، و آیات من و پیامبرانم را به سخریه گرفتند. ۱۰۲ تا ۱۰۶ کهف.
تفسیر: آیا این بندگانى که معبود واقع شدند، مانند مسیح و فرشتگان، و یا هریک از دیگر بندگان خدا، هر قدر مقامشان والا باشد، از خود چیزى دارند که بتوانند از دیگران حمایت کنند؟ خود آنها هم هر چه داشتند از ناحیهء خدا بود، حتى خودشان نیز، نیازمند به هدایت او بودند؟ این حقیقتى است که کافران فراموشش کردند و در شرک فرو رفتند. جهنم براى منزلگاهشان آماده شده و از آنها در این منزل پذیرائى میشود.
◾ زیانکارترین مردم، کسانی نیستند که منافعى را از دست بدهد بلکه، کسانی هستند که سرمایه وجود را از کف میدهد. چه سرمایه اى برتر و بالاتر از عقل، هوش، نیروهاى خداداد، عمر، جوانى و سلامت؟
حالا اگر انسان بداند سرمایهء خویش را از دست داده، خسران خطرناکى نیست، چرا که با عبرت از این شکست، آنرا جبران میکند. اما امان از وقتیکه انسان سرمایه هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى، از دست بدهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوششها نتیجه اى برده، نه از زیانش درسى آموخته، و نه از تکرار این کار در امان است.
◾ أَخْسَرِینَ أَعْمالاً، بصورت جمع آورده شده، اشاره به اینست که آنها فقط با یک عمل، گرفتار زیان و خسران نشده اند، بلکه، گرفتار خسران در همهء برنامه هاى زندگى و تمام اعمال و کارهایشان شده اند.
در ادامه می فرماید: آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان کافر شدند. و بعد از فراموش کردن خدا به معاد و لقاء اللّه نیز کافر گشتند. (این انحراف بصورت تدریجی رخ میدهد).
👈 تا ایمان به معاد در کنار ایمان به توحید قرار نگیرد، و انسان احساس نکند قدرتى مراقب اعمال اوست، و همه را براى یک دادگاه بزرگ، دقیق و سخت گیر حفظ و نگهدارى مى کند، روى اعمال خود حساب صحیحى نخواهد کرد، و اصلاح نخواهد شد.
پس از آن اضافه مى فرماید: بخاطر همین کفر به مبدأ و معاد، اعمالشان حبط و نابود شده است. و چون آنها عملى که قابل سنجش و ارزش باشد ندارند، لذا روز قیامت وزن و میزانى براى آنان برپا نخواهیم کرد. چرا که توزین و سنجش مربوط به جائى است که، چیزى در بساط باشد، آنها که چیزى در بساط ندارند، چگونه توزین و سنجشى داشته باشند؟!
◾ این کوردلان، فقط به بی اعتقادی بسنده نکرده، پا را فراتر گذاشته و آیات الهی و پیامبران خدا را مسخره هم می کنند. کیفر آنها جهنم است.
به این ترتیب آنها سه اصل اساسى مبدأ، معاد و رسالت انبیاء را انکار کرده و بالاتر از انکار، آنها را به باد مسخره گرفته اند.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا......
انسان مى گوید: آیا هنگامیکه مُردم، پس از آن، زنده (از قبر) بیرون آورده مى شوم؟! آیا انسان بخاطر نمى آورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالیکه چیزى نبود؟ سوگند به پروردگارت که همهء آنها را همراه با شیاطین (اعم از جن و انس)، در قیامت جمع مى کنیم، سپس همه را در حالیکه به زانو در آمده اند، گرداگرد جهنم حاضر مى سازیم. سپس از هر گروه و جمعیتى، کسانى را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش تر بوده اند، جدا مى کنیم. بعد از آن، ما به خوبى از کسانیکه براى سوختن در آتش سزاوارترند، آگاه تریم. ۶۶ تا ۷۰ مریم.
تفسیر: در این آیات از کسانیکه تردید دربارهء قیامت دارند، تعبیر به انسان شده نه کافر. مفسران می گویند شاید از این روست که این سؤال در طبع هر انسانى در ابتدا کم و بیش نهفته است که، با شنیدن مسئلهء زندگى بعد از مرگ، این سوال در ذهن او ترسیم میشود. اما بلافاصله با همان لحن و تعبیر، به آن پاسخ مى گوید که آیا انسان این واقعیت را به یاد نمى آورد که ما او را پیش از این آفریدیم، و او ابداً چیزى نبود؟
در این آیه نیز به انسان اشاره شده و به این نکته اشاره دارد که انسان با آن استعداد و هوش خداداد نباید در برابر چنین سؤالى خاموش بنشیند، باید خودش با یادآورى خلقت نخستین، به آن پاسخ گوید و گرنه حقیقت انسانیت خود را به کار نگرفته است.
این آیات مانند بسیارى از آیات مربوط به معاد، تکیه روى معاد جسمانى دارد، و الا اگر بنا بود فقط روح، باقى بماند و بازگشت جسم مطرح نباشد، نه آن سؤال جا داشت، و نه این پاسخ.
👈 روز قیامت همین جسمی که داریم با روح، محشور میشوند منتها جسم هر کس متناسب با اعمال اوست. بعضی نورانی و شاد، بعضی کبود و زشت و سیاه و مایوس.
در آیهء بعد، با لحن بسیار قاطع، منکران معاد و گنهکاران بى ایمان را تهدید مى کند، و مى فرماید: قسم به پروردگارت که ما همهء آنها را با شیاطینى که آنان را وسوسه مى کردند، و یا معبودشان بودند، محشور مى کنیم. سپس همهء آنها را گرداگرد جهنم در حالیکه به زانو درآمده اند حاضر مى کنیم. این آیه نشان مى دهد دادگاه افراد بى ایمان و گنهکار در نزدیکى جهنم است.
و از آنجا که اولویت ها در آن دادگاه، تعیین میشود، در آیهء بعد مى فرماید: ما اول به سراغ سرکش ترین و یاغى ترین افراد مى رویم، ما از هر گروه و جمعیتى افرادى را که از همه در برابر خداوند رحمان سرکش تر بودند جدا مى کنیم. همان بى شرمانى که حتى مواهب خداى رحمان را به دست فراموشى سپردند و در برابر ولى نعمت خود به گستاخى، طغیان و یاغى گرى برخاستند، اینها از همه، به آتش دوزخ سزاوارترند. (یاالله).
و باز تأکید کرده مى فرماید: ما بخوبى از کسانیکه براى سوختن در آتش اولویت دارند آگاهیم، دقیقاً آنها را انتخاب مى کنیم و در این انتخاب هیچ گونه اشتباهى رخ نخواهد داد. (یاغفار).
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا......
آیا ندیدى که ما شیاطین را بسوى کافران فرستادیم تا آنانرا شدیداً تحریک کنند؟ پس دربارهء آنان شتاب مکن، ما آنها را به دقت شماره مى کنیم. در آنروز که پرهیزگاران را دسته جمعى بسوى خداوند رحمان محشور مى کنیم. و مجرمان را به جهنم مى رانیم. آنان هرگز مالک شفاعت نیستند، مگر کسیکه نزد خداوند رحمان عهد و پیمانى دارد. ۸۳ تا ۸۷ مریم.
تفسیر: کافران بواسطهء اعمالشان، خود را سزاوار پیروی از شیطان میکنند و شیاطین آنچنان بر آنها مسلط مى شوند که در هر مسیر و به هر شکلى بخواهند آنانرا به حرکت در مى آورند، و زیر و رو مى کنند.
👈 تسلط شیاطین(اعم از جن و انس)، بر انسان یک تسلط اجبارى و ناآگاه نیست، بلکه این انسان است که به شیاطین اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى دهد، همانگونه که در آیهء ۱۰۰ سورهء نحل می فرماید:
🌹إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ:
تسلط شیطان تنها بر کسانی است که ولایت او را پذیرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته اند.
آنگاه خطاب به پیامبر می فرماید: دربارهء آنها عجله مکن ما تمام اعمال آنها را دقیقاً شماره و احصا مى کنیم و همه را براى آنروز که دادگاه عدل الهى تشکیل مى شود، ثبت و ضبط خواهیم کرد.
🌸امام صادق مى فرماید: پیامبر در تفسیر آیهء پرهیزکاران را بسوی خدای رحمان محشور می کنیم، فرمود: وَفْد، به کسانى مى گویند که سوار بر مرکب هستند. آنها افرادى هستند که تقوا و پرهیزگارى را پیشه ساختند، خدا آنها را دوست داشت و آنانرا مخصوص خود گردانید، و از اعمالشان خشنود شد، و نام متقین بر آنها گذارد. نورالثقلین، ج۳، ص۳۵۹.
✅ این پرهیزکاران، آنهایی هستند که در بالاترین مرتبهء بهشت جای دارند، چون در آیهء فوق مى فرماید: پرهیزگاران را بسوى خداى رحمان مى برد. نمی فرماید بسوی بهشت. ( دقت کنیم ).
👈 👈 اما مفهوم بخش آخر آیهء شریفه چیست؟
لایَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ، به این معنی که هیچکس نمی تواند شفاعت کند.
مگر کسانیکه نزد خدا عهد دارند (إِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً).
معنى عهد چیست؟
🌸 از این حدیث پیامبر میتوان معنی عهد را فهمید، آنجا که فرمود: مسلمان باید در آستانهء مرگ چنین وصیت کند: پروردگارا! توئى که خالق آسمانها و زمین هستى، داناى پنهان و آشکارى، رحمان و رحیمى. من در این دنیا با تو پیمان مى بندم، و شهادت مى دهم که معبودى جز تو نیست، یگانه اى، شریکى ندارى، محمّد، بنده و فرستادهء توست، بهشت حق است، دوزخ حق است، رستاخیز و حساب، حق است، تقدیر و میزان سنجش اعمال حق است.
دین همانگونه است که تو بیان کردى، و اسلام همانست که تو تشریع نمودى، و سخن همانست که تو گفته اى، قرآن همانگونه است که تو نازل کردى، تو خداوند حق و آشکارى.
پروردگارا! محمّد را از ما به بهترین پاداشى پاداش ده و تحیت و سلام بر او و آلش بفرست. ( در آیهء ۲۳ سورهء شوری می خوانیم: من از شما پاداشی نمی خواهم جز مودت نزدیکانم ).
پروردگارا! تو سرمایهء من در مشکلاتى و یار من در شدتها، تو ولىّ نعمت من هستی، تو معبود من و معبود پدران من هستی. به اندازهء یک چشم بر هم زدن، مرا به خود وامگذار که اگر واگذارى به بدیها نزدیک، و از نیکیها دور مى شوم.
اى خداى من! تو مونس من در قبر باش. و براى من عهدى قرار ده که در روز قیامت آن را گشاده ببینم.
سپس فرمود: بعد از اقرار به این حقایق، آنچه را که لازم مى بیند، وصیت مى کند و تصدیق این وصیت، آیهء ۸۷ سورهء مریم است.
"آنها مالک شفاعت نیستند مگر کسیکه نزد خدای رحمان عهد و پیمانی دارد" اینست عهد و وصیت.
مجمع البیان، ذیل همین آیات.
✔ قطعاً این فرمایشات پیامبر باید در قلب و جان مومن نفوذ کند، نه صرفاً بر زبان باشد.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹وَمَن يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَٰئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَىٰ......وَ ذلِکَ جَزاءُ مَنْ تَزَکّى.
هر که با ایمان نزد او آید، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانى درجات عالى دارند. باغ هاى جاویدان بهشت، که نهرها از زیر درختانش جارى است، در حالیکه همیشه در آن خواهند بود، اینست پاداش کسیکه خود را پاک نماید. ۷۵ و ۶ طه.
تفسیر: کسیکه در آن محضر بزرگ، با ایمان و عمل صالح، وارد شود، (هم ایمان و هم عمل صالح. نه هر یک به تنهایی. دقت کنیم)، درجات عالى در انتظار او است (وَ مَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصّالِحاتِ فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى).
بهشت هاى جاویدانى که نهرها از زیر درختانش جارى ست، و جاودانه در آن خواهند ماند. و اینست پاداش کسیکه با ایمان و اطاعت پروردگار، خود را پاک و پاکیزه کند (وَ ذلِکَ جَزاءُ مَنْ تَزَکّى).
پاک کردن خویش از گناهان، عادتهای بد، رفتارهای غلطی که با آنها تربیت شده و خو گرفته و..... .
👈 همان سن بلوغ فکری که در ماه مبارک رمضان در جزء بیست و هفتم، مفصل خواندیم.
همهء انسانها در یک سنی به بلوغ فکری می رسند که البته در اشخاص مختلف، سن بلوغ فکری، متفاوت است. اما از آنجاییکه هدف خلقت، رشد و تکامل است، باید انسان، برای رسیدن به این کمال تلاش کند، و فرصتها را از دست ندهد بلکه برای این منظور، ایجاد فرصت کند. یعنی برنامهء زندگی خود را طوری بریزد که زمانی هم برای حسابرسی اعمال و اصلاح آنها از طریق توبه و جبران، و تهذیب نفس با مطالعهء کلام الله و ائمه معصومین قرار داده باشد. نباید به تعلیم و تربیتی که در معرض آن بوده ایم، بسنده کنیم و تمام عمر را طبق آن تعلیم و تربیت سپری کنیم. باید حالا پس از بلوغ فکر و اندیشه، خودمان را به مرحلهء دیگری از تعلیم و تربیت وارد کنیم و ......
👈 فرموده هر که باایمان آید......
بنابراین انتخاب ایمان و یا مخالفت با آن، کاملا اختیاری است و مسئلهء جبر محیط، یک دروغ بیش نیست، انسان، فاعل مختار است و صاحب آزادى اراده، هر زمان تصمیم بگیرد مى تواند مسیر خود را از باطل به سوى حق تغییر دهد، هر چند تمام مردم محیط او غرق در گناه، و گرفتار انحراف باشند (۱۰۵ مائده). نمونهء بارز این تحول در انسان، ساحرانى هستند که سالیان دراز در حکومت فرعون در یک محیط شرک آلود، با ارادهء خودشان مرتکب شرک آمیزترین اعمال مى شدند، اما هنگامیکه تصمیم گرفتند، حق را پذیرا شوند و در راه آن عاشقانه ایستادگى کنند، از هیچ تهدیدى نترسیدند، و به هدف خود نائل شدند، و به گفتهء مفسر بزرگ مرحوم طبرسى:
کانُوا أَوَّلَ النَّهارِ کُفّاراً سَحَرَةً وَ آخِرَ النَّهارِ شُهَداءً بَرَرَةً!:
صبحگاهان کافر بودند و ساحر، اما شامگاهان شهیدان نیکوکار راه حق.
مجمع البیان، جلد ۴، صفحهء ۴۶۴.
/ شرح حال این ساحران در آیات ۱۱۷ تا ۱۲۲ سورهء اعراف بیان شده است /
🌹🌹 مَا خَلْقُکُمْ وَلَا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ .
آفرینش و زندگی مجدد همهء شما همانند یک فرد بیش نیست. ۲۸ لقمان.
👈 👈 👈 پس
🌹 يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟! ۶ انفطار.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ......
کسانیکه (صالح بودند و) از قبل، وعدهء نیک از سوى ما به آنها داده شده، از آن دور نگاهداشته مى شوند (از آتش دوزخ). آنها صداى آتش دوزخ را نمى شنوند، و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعم هستند. وحشت بزرگ، آنها را اندوهگین نمى کند، و فرشتگان به استقبالشان مى آیند، (و مى گویند) این همان روزى است که به شما وعده داده مى شد. ۱۰۱ و ۲ و ۳ انبیاء.
تفسیر: هر وعده ای که از سوی خدا به مومنان داده شده، تحقق یافته و به آنها عمل خواهد شد. که یکى از آنها دور شدن از آتش دوزخ است.
سپس در ادامه، چهار نعمت بزرگ الهى را که شامل حال این گروه سعادتمند است مى فرماید:
🍃 نخست اینکه آنها صداى آتش را نمى شنوند (لایَسْمَعُونَ حَسِیسَها).
حَسِیس، به معنى صداى محسوس است، صدای حرکت چیزی یا صدائى که از آن حرکت برمى خیزد. آتش دوزخ که دائماً در آتشگیره هایش مشغول پیشروى است، داراى صداى مخصوصى است، این صدا از دو جهت وحشتناک است، از نظر اینکه صداى آتش است و از نظر اینکه صداى پیشروى است.
مؤمنان راستین چون از جهنم دورند، هرگز این صداهاى وحشتناک به گوششان نمى خورد.
🍃 دیگر اینکه آنها در آنچه بخواهند و مایل باشند بطور جاودان متنعمند (وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ).
یعنى آنجا محدودیت این جهان را ندارد که انسان آرزوى بسیارى از نعمتها را داشته باشد و به آنها دسترسى پیدا نکند. هر نعمت مادى و معنوى که بخواهد بدون استثناء در دسترس اوست، آنهم بطور جاویدان.
🍃 سوم اینکه فزع اکبر، آنها را غمگین نمى کند (لایَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الاْ َکْبَرُ).
فَزَع اکبر، یعنی وحشت بزرگ، اشاره به وحشت هاى روز قیامت دارد که از هر وحشتى بزرگتر است.
🍃 و آخرین لطف خدا دربارهء کسانیکه در این آیات به آنها اشاره شده اینست که فرشتگان رحمت به استقبال آنها مى شتابند و به آنها تبریک و شادباش مى گویند و بشارت مى دهند این همان روزیست که به شما وعده داده مى شد.
🌷 در خطبهء ۱۸۳ نهج البلاغه، امیر مؤمنان على علیه السلام فرموده اند:
به اعمال نیک مبادرت ورزید تا با همسایگان خدا در سراى او باشید، در جائى که پیامبران را رفیق آنها قرار داده، و فرشتگان را به زیارتشان مى فرستد، خدا آنچنان این گروه را گرامى داشته که حتى گوش هایشان صداى آتش دوزخ را نمى شنود.
🌹رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ.
پروردگارا! آنچه را بوسیلهء پیامبرانت به ما وعده فرمودى، به ما عطا کن. و ما را در روز رستاخیز، رسوا مگردان زیرا تو هیچگاه از وعدهء خود، تخلف نمى کنى. ۱۹۴ آل عمران.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ......
کسانیکه کفهء ترازوهاى (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند. و آنان که وزنهء اعمالشان سبک باشد، کسانى هستند که سرمایهء وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند. شعله هاى سوزان آتش (همچون شمشیر) به صورتهایشان نواخته مى شود و در دوزخ چهره اى عبوس دارند. ۱۰۲ و ۳ و ۴ مومنون.
تفسیر: بعد از قیام قیامت، نخستین مسئله، مسئلهء سنجش اعمال است، با میزان مخصوصى که در آنروز براى این کار تعیین شده. در آن زمان وزن اعمال گروهى، زیاد است که ترازوى اعمال را سنگین مى کند، اینان رستگارانند.
موازین، جمع میزان، به معنى وسیله های سنجش وزن است. بطوریکه از روایات مختلف برمى آید، میزان سنجش اعمال انسانها و حتى خود انسانها در آنروز، پیشوایان بزرگ و انسان هاى نمونه اند.
🌷در حدیثى مى خوانیم: امیر مؤمنان على علیه السلام و امامان از دودمان ایشان میزان هاى سنجش اعمالند.
بحار الانوار، ج۷، ص۲۵۱.
بنابراین، انسانها و اعمالشان را با پیامبران بزرگ و اوصیاى آنها مقایسه مى کنند، و در این مقایسه، روشن مى شود تا چه اندازه با آنها شباهت دارند.
هر یک از پیامبران و امامان، و بندگان خاص خدا به حکم شرائط زندگیشان در یک یا چند جهت الگو بودند و هر کدام در جنبه اى بطور آشکارترى مى درخشیدند، و به این ترتیب، هر یک میزان سنجشى در آن قسمت خواهند بود.
◾ اما آنها که بر اثر نداشتن ایمان و عمل صالح، میزان اعمالشان سبک (یا بى وزن) است کسانى هستند که سرمایهء وجود خود را از دست داده و زیان کردند و در جهنم جاودانه خواهند بود. خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ: یعنی جان و سرمایهء وجودشان را با زیان از دست داده اند.
👈 👈 👈 سرمایهء وجودی انسان بطور طبیعی از بین خواهند رفت. قلب تا زمانی می تپد که نیرو دارد، بعد از آن بدون اینکه حتی بیمار باشد از تپش خواهد ایستاد. و یا مغز و یا هر یک از اعضاء دیگر بدن..... .
پس همهء انسانها این سرمایه ها را از دست خواهند داد، ولی همهء آنها گرفتار خسران نمیشوند. اینان کسانی هستند که سرمایه های وجودی خود را در سایهء ایمان به خدا و انجام اعمال صالح، در مسیر حق بکار می گیرند و در این راه صبور و پایدارند و هرگز دلسرد و ناامید و گرفتار انحراف نمیشوند.
اما کسانیکه همین سرمایه های وجودی را در راه غیر خدا و صرفاً برای کسب دنیا بکار گیرند، این سرمایه ها را در حالی از دست میدهند که هیچ ذخیرهء قابل توجهی برای خود فراهم نکرده و بطور شگفت انگیزی فرصتها را از دست داده اند و حقیقتاً روز قیامت برای چنین افرادی یوم التغابن خواهد بود (روز حسرت. ۹ تغابن).
عذاب الهى در قیامت و حتى در این جهان، متناسب با جرم هائى است که انجام مى گیرد و چنان نیست که هر نوع عذاب را نسبت به هر نوع مجرمى اعمال کنند.
در آیات فوق، سوختگى شدید صورتها بر اثر شعله هاى آتش دوزخ تا آنجا که چهره ها در هم کشیده شود و عبوس و غمگین و دردآلود شوند، بعنوان مجازات براى اعمال افراد سبک وزن و بى ارزش و بى ایمان ذکر شده است، و با توجه به این معنى که آنها غالباً کسانى هستند که چهره هاى خود را از شنیدن آیات الهى در هم مى کشند، و گاه، بر آنها لبخند تمسخرآمیز مى زنند، و با استهزاء و سخریه مى نشینند، تناسب این مجازات با اعمال آنها روشن مى شود.
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ.....
(به اهل دوزخ گفته مى شود) آیا آیات من بر شما خوانده نمى شد، پس آنرا تکذیب مى کردید؟ مى گویند: پروردگارا! بدبختى ما بر ما چیره شد، و ما قوم گمراهى بودیم. پروردگارا! ما را از این (دوزخ) بیرون آر، اگر بار دیگر تکرار کردیم قطعاً ستمگریم (و مستحق عذاب). (خداوند) مى فرماید: دورشوید در دوزخ، و با من سخن مگوئید. (پس فراموش کرده اید) گروهى از بندگانم مى گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، ما را ببخش و بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانى! اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید تا (این عمل)، شما را از یاد من غافل کرد، و شما به آنان مى خندیدید! ولى من امروز آنها را بخاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم، آنها پیروز و رستگارند. ۱۰۵ تا ۱۱۱ مومنون.
تفسیر:
با من سخن نگوئید!
آیا به اندازهء کافى آیات و دلائل روشن به وسیلهء پیامبرانم براى شما نفرستادم؟ آیا با شما اتمام حجت نکردم، و شما پیوسته راه انکار و تکذیب را پیش نمى گرفتید؟!
تُتْلى و تُکَذِّبُونَ، هر دو فعل مضارع است و دلیل بر استمرار، یعنی اینگونه بندگان نالایق، همیشه هستند.
آنها در پاسخ این سؤال اعتراف مى کنند و مى گویند: آرى چنین است اى پروردگار ما! ولى شقاوت و بدبختى ما، بر ما چیره شد، و ما قوم گمراهى بودیم.
👈 سعادت و شقاوت یک امر ذاتى نیست که همراه انسان متولد شود، و بر خلاف دعوت همهء انبیاء و تلاشهاى همهء راهنمایان و معلمان بشر است. اگر کسی تصور کند انتخاب سعادت و شقاوت بطور اجباری و بدون اختیار است، و بعضی خودبخود و بصورت ذاتی سعادتمند میشوند و بعضی شقاوتمند، سخت در اشتباه است. البته که محیط تربیتی، بسیار موثر است اما تا سن بلوغ فکری......
و در قیامت که درک و شعور انسانها بالا می رود، بخوبی قصور و کوتاهی خود را تشخیص می دهند و بر همین اساس، صریحاً اعتراف مى کنند که از ناحیهء خداوند اتمام حجت شد، اما ما به دست خودمان وسائل بدبختیمان را فراهم ساختیم و معترفیم که قوم گمراهى بودیم. و می گویند: پروردگارا! ما را از این آتش بیرون ببر! و به دنیا باز گردان تا عمل صالح انجام دهیم.
اما سراى آخرت دار جزاست نه عمل، و باز گشت به دنیا امکان پذیر نیست.
به همین دلیل، خداوند با قاطعیت تمام، به آنها مى فرماید: دور شوید و همچنان در دوزخ بمانید، خاموش شوید و با من سخن مگوئید (قالَ اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ).
■ جملهء اخسئوا، معمولاً براى دور کردن سگ به کار مى رود.
👈 👈 آنگاه دلیل این سخن را چنین بیان مى فرماید: آیا فراموش کرده اید که گروهى از بندگان من، مى گفتند: پروردگارا ما ایمان آوردیم، ما را ببخش بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانى، اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید و آن قدر در اینکار اصرار کردید که استهزا کردن آنها شما را به کلى از یاد من غافل کرد؟؟ (فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیّاً حَتّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی).
و شما پیوسته به آنها مى خندیدید و بر سخنان، عقائد، رفتار و کردارشان پوزخند مى زدید (وَ کُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ).
ولى امروز، بخاطر آن صبر، استقامت و پایمردى در مقابل آن همه استهزا و عدم تزلزل در برنامه هاى الهیشان آنها را پاداش دادم، آنها پیروز و رستگارند.
👈 و اما شما...، شما امروز در بدترین حالات و دردناکترین عذاب گرفتارید، کسى به فریادتان نمى رسد و باید هم، چنین باشید که مستحق این کیفرید.
و به این ترتیب، در این چهار آیه، عامل اصلى بدبختى دوزخیان و عامل پیروزى و رستگارى بهشتیان با صراحت بیان شده است.
⚫ گروه اول که عوامل بدبختى و گمراهى را به دست خود فراهم ساختند با مسخره کردن یاران حق، و تحقیر عقائد پاک آنها به سرنوشتى گرفتار شدند که حتى درخور خطابى که به یک انسان مى شود نیستند. بله، آنها که مؤمنان را تحقیر کردند، باید گرفتار بدترین تحقیر شوند.
🟢 و اما گروه دوم بخاطر صبر و پایمردیشان در برابر دشمنان مغرور، از خودراضى و بى منطق، و استقامت در ادامهء راه اللّه، بزرگترین پیروزى را در پیشگاه خدا کسب کرده اند.
🌹 رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ.
پروردگارا! شکیبایى و استقامت را بر ما فرو ریز. وقدمهاى ما را ثابت بدار. و ما را بر جمعیت کافران، پیروز گردان. ۲۵۰ بقره.
✨ وصف مومن ✨
💚 عبادالرحمن ( ۱ )
🌹🌹 وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا......
بندگان (خاصّ) خداوند رحمان، کسانى هستند که آرام و بى تکبر بر زمین راه مى روند. و هنگامى که جاهلان، آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مى گویند ( بزرگوارى مى کنند). همانهاکه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قیام مى کنند. و همانهاکه مى گویند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان، که عذابش سخت و پردوام است. مسلماً آن (جهنم)، بد جایگاه و بد محل اقامتى است. ۶۳ تا ۶۶ فرقان.
تفسیر: نخستین توصیفى که از عباد الرحمان شده است، نفى کبر، غرور و خودخواهى است که در تمام اعمال انسان و حتى در کیفیت راه رفتن او آشکار مى شود، یعنی از چگونگى راه رفتن یک انسان، مى توان به قسمت قابل توجهى از اخلاق او پى برد.
تواضع در راه رفتن به معنی گامهای سست و بى رمق نیست، بلکه، در عین تواضع و بی غرور، باید گام هائى محکم و حاکى از جدیت و قدرت برداشت. هنگامى که پیامبر اسلام راه مى رفتند، در عین اینکه عجولانه نبود، با سرعت گام برمى داشتند گوئى از یک سرازیرى پائین مى رفتند.
تفسیر روح المعانی، ذیل همین آیه.
👈 عبادالله، متواضعند و تواضع، کلید ایمان است، در حالیکه غرور و کبر کلید کفر است، متکبر مغرور، کسی است که حاضر نیست به حرف حق گوش فرا دهد، و حقایق را به باد مسخره مى گیرد، و دید او فراتر از نوک بینیش نیست.
🌸 حدیثی از پیامبر در همین رابطه:
روزى پیامبر از کوچه اى عبور مى کردند، جمعى از مردم را دیدند که به رفتارهای یک دیوانه می خندیدند.
پیامبر، آنها را بسوى خود فرا خوانده فرمود:
مى خواهید دیوانهء واقعى را بشما معرفى کنم؟ کسیکه با تکبر و غرور راه مى رود، پیوسته به دو طرف خود نگاه مى کند، پهلوهاى خود را با شانهء خود حرکت مى دهد، (یعنی وقتی می خواهد به اینطرف و آنطرف نگاه کند، از روی غرور، فقط گردنش را نمی چرخاند بلکه تمام بالاتنه را حرکت می دهد)، کسیکه مردم به خیر او امید ندارند، و از شرّ او در امان نیستند، دیوانهء واقعى اوست، اما این را که مى بینید تنها یک بیمار است.
بحارالانوار، ج۶۷، ص۲۳۳.
👈 دومین وصف عبادالله، حلم و بردبارى است و گفتار جاهلان را با سلام پاسخ می گویند.
سلامى که نشانهء بى اعتنائى، توأم با بزرگوارى است، نه ناشى از ضعف، سلامى که دلیل عدم مقابله به مثل، در برابر جاهلان و سبک مغزان است. نه سلام تحیت، که نشانهء محبت و پیوند دوستى است، سلامى که نشانهء حلم، بردبارى و بزرگوارى و حوصله است. که بدون حوصله، هیچ انسانى راه دشوار، و پر فراز و نشیب عبودیت و بندگى خدا را طى نخواهد کرد.
(وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً).
👈 سومین وصف: در ظلمت شب، که همه در خوابند و جائى براى تظاهر و ریا وجود ندارد، خواب خوش را بر خود حرام کرده، و به خوش تر از آن که ذکر خدا و قیام و سجود در پیشگاه با عظمت اوست، مى پردازند.
👈 چهارمین صفت ویژهء آنان خوف و ترس از مجازات و کیفر الهى است. آنها کسانى هستند که پیوسته مى گویند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان که عذابش سخت، شدید و پر دوام است. (رَبَّنَا اصْرِفْ عَنّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً).
چرا که جهنم بد جایگاه و بد محل اقامتى است.
با اینکه آنها شبها به یاد خدا هستند و به عبادتش مشغول، و روزها در مسیر انجام وظیفه گام برمى دارند، باز هم قلوبشان مملو از ترس مسئولیتهاست.
◾ واژهء غرام، به معنى مصیبت و ناراحتى شدیدى است که دست از سر انسان برندارد. اطلاق این واژه بر جهنم، بخاطر آنست که عذابش شدید، پى گیر و پر دوام است.
🟢 نقطهء مقابل این آیه، آیهء ۷۶ همین سوره است که می فرماید: خالِدِینَ فِیها حَسُنَتْ مُسْتَقَرّاً وَ مُقاماً:
مؤمنان جاودانه در غرفه هاى بهشتى مى مانند، چه جایگاه خوب و چه محل اقامت نیکوئى است.
✨ وصف مومن ✨
💚 عبادالرحمن ( ۲ )
🌹🌹 وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا......
(بندگان خاص خداوند)، کسانیکه هر گاه انفاق کنند، نه اسراف و زیاده روى مى نمایند و نه سختگیرى، بلکه در میان این دو، حد وسط دارند. و کسانیکه معبود دیگرى را با خداوند نمى خوانند، و انسانى را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز به حق نمى کشند، و زنا نمى کنند، و هر که چنین کند، مجازات سختى خواهد دید، عذاب او در قیامت مضاعف مى گردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند. مگر کسانیکه توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنانرا به حسنات مبدل مى کند، و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است. و کسیکه توبه کند و عمل صالح انجام دهد،بسوى خدا بازگشت مى کند. ۶۷ تا ۷۱ فرقان.
تفسیر: از نظر بینش توحیدى، مالک اصلى خداست و ما امانتدار او هستیم. او نه اجازهء اسراف مى دهد و نه اجازهء بخل. بنابراین، وظیفهء بندگان، رعایت حدوسط، است.
✔ چهار ویژگی را در پیغام قرآنی روز گذشته خواندیم.
👈 پنجمین ویژگی:
🌸 هنگامیکه امام صادق این آیه را تلاوت فرمود، مشتى سنگ ریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت، فرمود: این همان سخت گیرى است، پس از آن چنان دست خود را گشود که همهء آن به روى زمین ریخت، فرمود: این اسراف است، سپس مشت دیگرى برداشت و کمى دست خود را گشود، به گونه اى که مقدارى فرو ریخت و مقدارى در دستش بازماند، فرمود: این همان قوام و میانه است.
کافى، ج۴، ص۲۹.
👈 ششمین ویژگى عباد الرحمان، توحید خالص است که آنها را از هر گونه شرک و دوگانه و یا چند گانه پرستى، دور مى سازد.
👈 هفتمین صفت، پاکى آنها از آلودگى به خون بى گناهان است.
تمام نفوس انسانى، محترمند و ریختن خون آنها ممنوع است، مگر عواملى پیش آید که این احترام ذاتى را تحت الشعاع قرار دهد، و مجوز ریختن خون گردد. مثل قصاص.
👈 هشتمین وصف آنها اینست که دامان عفتشان هرگز آلوده نمى شود و زنا نمى کنند.
در حقیقت عبادالرحمن، بر سر دو راهى کفر و ایمان، ایمان را انتخاب مى کنند، و بر سر دو راهى امنیت و ناامنى جان ها، امنیت را، و بر سر دو راهى پاکى و آلودگى، پاکى را. آنها محیطى خالى از هر گونه شرک، ناامنى، بى عفتى و ناپاکى با تلاش و کوشش خود فراهم مى سازند.
و براى تأکید می فرماید: و هر که یکى از این امور را انجام دهد، عقوبت و مجازاتش را خواهد دید.
در آیات فوق، نخست از مسئلهء شرک، پس از آن قتل نفس، و سپس زنا سخن به میان آمده. این سه گناه، از نظر ترتیب اهمیت، به همین صورت که در آیه آمده اند، مى باشد. از آنجا که این سه گناه، نهایت اهمیت را دارد، باز در آیه بعد روى آن تکیه کرده، مى فرماید: کسانیکه مرتکب این امور شوند، عذاب آنها در قیامت مضاعف مى گردد، و با خوارى، جاودانه در عذاب خواهد ماند.
👈 👈 در اینجا دو سؤال پیش مى آید، نخست اینکه چرا عذاب اینگونه اشخاص مضاعف مى گردد؟ و چرا به اندازهء گناهشان مجازات نمیشوند؟
دیگر اینکه، در اینجا سخن از خلود و عذاب جاویدان است، در حالیکه خلود، تنها مربوط به کفار است، و از سه گناهى که در این آیه ذکر شده تنها گناه اول کفر مى باشد و قتل و زنا منجر به خلود نیست.
پاسخ:
در اینباره چند تفسیر بیان شده که منافاتی هم با هم ندارند.
منظور از مضاعف شدن عذاب، اشد مجازات برای این گناهان است.
دیگر اینکه بعضی گفته اند عذاب مضاعف برای کسانی است که هر سه گناه را انجام داده باشند.
بعضی گفته اند منظور از عذاب مضاعف برای قتل و زنا، طولانی بودن آنست تا به مرحلهء بخشیده شدن برسند.
👈 و اما در پاسخ سؤال دوم مى توان گفت: بعضى از گناهان به قدرى شدید است که انسان بواسطهء انجام آنها، بى ایمان از دنیا می رود و بطور دائم در عذاب خواهد بود.
💚 ولى از آنجا که خداوند هیچگاه راه بازگشت را به روى مجرمان نمى بندد و گنهکاران را تشویق و دعوت به توبه مى کند، در آیهء بعد، چنین مى فرماید:
مگر کسانیکه توبه کنند، ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهانشان را مى بخشد و سیئات اعمال آنها را تبدیل به حسنات مى کند، و خداوند آمرزنده و مهربان است.
هر گنهکار پشیمانى، مى تواند بسوى خدا بازگردد، مشروط به اینکه توبه اش حقیقى باشد که نشانهء آن، انجام عمل صالح برای جبران است، و گرنه تنها استغفار به زبان، یا پشیمانى زودگذر به قلب، هرگز دلیل توبه نیست.
👈 و منظور از تبدیل سیئات به حسنات، نفس اعمالى که انسان انجام مى دهد نیست، بلکه آثار سوئى است که از آن بر روح و جان انسان نشسته، هنگامى که توبه کند و ایمان آورد، آن آثار سوء از روح و جانش برچیده مى شود، و تبدیل به آثار خیر مى گردد.