eitaa logo
آیات الهی
49 دنبال‌کننده
58 عکس
16 ویدیو
0 فایل
سلام. با نام و یاد خدا. امید است خداوند منان بر ما منت گذارده و ما را در یادگیری و عمل به قرآن یاری فرماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ از اعمال عصر روز عرفه و شب عید قربان✨ 🌸 قبل از غروب روز عرفه، دعای عشرات بخوانید. اقبال، ص۴۱۶. 🌸و دعای: يَا رَبِّ إِنَّ ذُنُوبِي لاَ تَضُرُّكَ وَ إِنَّ مَغْفِرَتَكَ لِي لاَ تَنْقُصُكَ فَأَعْطِنِي مَا لاَ يَنْقُصُكَ وَ اِغْفِرْ لِي مَا لاَ يَضُرُّكَ. اقبال، ص۴۲۰. 🌸 و همچنین دعای: اَللَّهُمَّ لاَ تَحْرِمْنِی خَیْرَ مَا عِنْدَکَ لِشَرِّ مَا عِنْدِی‏ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنِی بِتَعَبِی وَ نَصَبِی فَلاَ تَحْرِمْنِی أَجْرَ الْمُصَابِ عَلَى مُصِیبَتِهِ‏. اقبال، ص۴۲۰. 🌸 و شب عید قربان را احیاء بدارید به عبادت و به نماز. اقبال، ص۴۲۱. 🌸 و این دعا را بخوانید: یَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیَّهِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّهِ یَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیَّهِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیْرِ الْوَرَى سَجِیَّهً وَ اغْفِرْ لَنَا یَا ذَا الْعُلَى فِی هَذِهِ الْعَشِیَّهِ. مصباح کفعمی، ص۶۴۷. 🌸 و زیارت اباعبدالله، اگر مقدور نشد، زیارتنامهء ایشان از راه دور. اقبال، ص۴۲۱. 🌸 روز عید قربان، نماز عید با کیفیت نماز عید فطر. زادالمعاد، ص۳۱۹. 🌸 و روز دهم و یازدهم، این تکبیر را تکرار کنید: اَللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، و للهِِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَکْبَرُ عَلى ما هَدانا؛ اَللهُ اَکْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاَْنعامِ; وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما أبْلانا. کافی، ج ۴، ص ۵۱۷.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا. نوح عرض کرد پروردگارا! آنها نافرمانی من کردند، و از کسانی پیروی نمودند که اموال و فرزندانشان چیزی جز زیانکاری بر آنها نیفزوده. ۲۱ نوح. ● کاش با انتخاب ما کسانی بر سر کار نیایند که اموال و فرزندانشان جز خسارت و زیان، چیزی برای ما ندارند.
🌺 حرکات امامان علیهم السلام برای تشکیل حکومت اسلامی. انسان ۲۵۰ ساله 🌺 ادامهء دوران امام باقر ( ۳ ) در پیغام دوم خواندیم، در اواخر عمر امام باقر، خلیفهء وقت، ایشان و امام صادق را به شام احضار کرد و جلسه ای آماده کرده بود برای تهمت و توهین به امام. در حقیقت، جلسه ای ترتیب داده بود میان رهبران دو جبهه. جبههء آل الله و جبههء متخاصم تا با دشنام و تندی، روحیهء امام باقر را تضعیف کند و رجال حکومتی شاهد این تحقیر باشند و قدرت خلیفه افزون شود و با نشر اخبار این نشست، بتواند یاران امام باقر را که قابل شناسائی نبودند، خشمگین و خلع سلاح کند. 💚 حضرت باقر وارد جلسه شد و بر خلاف رسم آنروز که باید خلیفه را امیرالمومنین خطاب می کرد رو کرد به حاضران و با دست آنها را نشان داد و گفت سلام علیکم و بلافاصله نشست. اولین آتش کینه در دل هشام روشن شد. هشام امام را خطاب کرده می گوید: شما اولاد علی همیشه میان مسلمانان رخنه و نفاق ایجاد کرده اید و از روی نابخردی، خود را پیشوا و امام خوانده اید. همه ساکت بودند. امام می ایستد و رو به امرا و رجال حکومتی با لحنی تحقیر آمیز سخن می گوید. 💚 👈 پس از حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر می فرماید: ای مردم! به کجا می روید؟! و چه سرانجامی برایتان در نظر گرفته اند؟ بوسیلهء ما بود که خداوند، گذشتگان شما را هدایت کرد و بدست ما نیز مُهر پایان زده خواهد شد. اگر امروز شما دولت مستعجل دارید، ما را دولت دیرنده خواهد بود و پس از دولت ما کسی را دولت نیست. مائیم اهل عاقبت که خدا فرمود: عاقبت متعلق است به اهل تقوا. این خطاب امام باقر، متوجه عالی ترین مقامات دولتی است که در چنین مجلس با عظمتی گرد خلیفه را گرفته اند. امام باقر با این نطق کوتاه آنان را از ادامهء مجلسی که آماده کرده بودند منصرف کرد. آنها دیدند اگر نتیجهء این دیدار به گوش همگان برسد، هر شنونده ای را به حقانیت امام باقر وا می‌دارد، ضمن اینکه امراء خلیفه، قدرت پاسخگویی به امام را نداشتند، و برای دستگاهی که دهها سال خود را از تبلیغات علوی دور نگاه داشته بود، قطعا پخش این نشست عواقب خوبی نداشت، لذا خلیفه، عکس العمل خشونت را پیش گرفت و امام و همراهانشان را به زندان انداخت. سپس دستور می‌دهد بدون سر و صدا امام باقر را به خانه اش برگردانید. آنها را سوار بر اسبهای تندرو کرده و بدون هیچ توقفی راهی مدینه کردند. پس از سه شبانه روز، ذخیرهء آب و نان آنها تمام شد و در این زمان به شهر مدین رسیده بودند. طبق فرمان، اهل شهر دروازه ها را بسته و توشه ای به آنها ندادند. یاران امام از گرسنگی و تشنگی به ستوه آمده بودند. امام باقر بر بلندی رفته و مردم شهر را خطاب قرار داده، به آنان نهیب می زند و می فرماید: ای مردم شهر ستم پیشگان! منم ذخیرهء خدا که خدا در بارهء آن گفته است: ذخیرهء خدا برای شما بهتر است اگر مومن باشید. (بقیة الله خیر لکم إن کنتم مومنین. ۸۶ هود). در اینزمان مردی از اهل شهر به همشهریان فریب خورده هشدار می‌دهد که: این همان نهیبی است که شعیب به گمراهان زمان خود زد. دروازه ها را باز می‌کنند و پذیرای امام باقر و یارانشان میشوند. خبر به هشام می رسد. دستور قتل مرد مدینی را می دهد. اما برخورد امام باقر با این حادثه و امثالهم چگونه بوده است؟ / ادامه فردا إن شاءالله/
🌺 حرکات امامان علیهم السلام برای تشکیل حکومت اسلامی. انسان ۲۵۰ ساله 🌺 ادامهء دوران امام محمد باقر علیه السلام ( ۴ ) روز گذشته خواندیم هشام دستور قتل مردی را از اهل مدین داد که مردم شهر را هوشیار کرد که به امام باقر و یارانشان یاری رسانند. 👈 اما موضع امام: امام از پیکار رویاروی اجتناب ورزیده و دست به شمشیر نمی برند. و دستهایی را هم که قبضهء شمشیر را می فشرند، آرام کرده و به موقعیت شناسی وا می‌دارند. برادرشان زید را که در تنگنای غلیان احساسات، رخصت قیام می خواهد، به آرامش دعوت می‌کنند. بیشترین تکیه امام باقر بر فعالیت‌های فکری و فرهنگی بود و تقیه سیاسی. ایشان برای آرام دل یارانشان و نوید آیندهء دلخواه، آرمان بزرگ شیعی را برای آنان مطرح می فرمود و ایجاد نظام اسلامی و حکومت علوی را بشارت می داد. بشارت آینده ای که دور نیست. 👈 یکی از نمونه های این بشارتها را اینطور نقل کرده اند: خانهء امام باقر از دوستدارانشان پر بود. پیرمردی وارد شد و پس از عرض ادب و ارادت به پسر رسول خدا عرض کرد: من امر و نهی شما را پذیرنده ام و انتظار می کشم که زمان پیروزی شما کی فرا خواهد رسید. اکنون آیا برای من امیدی دارید؟ امام او را کنار خود نشانید و فرمود: از پدرم علی بن الحسین هم همین سوال را پرسیدند. پدرم فرمود: اگر در این انتظار بمیری، بر پیامبر و بر علی و بر حسن و حسین و علی بن الحسین وارد خواهی شد و دلت خنک و جانت کامیاب و چشمت روشن خواهد شد و همراه گزاره نویسان خداوند در آغوش آسایش و گشایش جای خواهی گرفت. و اگر زنده بمانی در همین جهان، روزگاری را خواهی دید که چشمت روشن شود و با ما و در کنار ما برترین جایگاه را خواهی پیمود. پیرمرد می رفت و امام به او می نگریست و می فرمود: هر که می خواهد به مردی از اهل بهشت بنگرد، به این مرد نگاه کند. بحارالانوار، ج ۴۶، ص۳۶۱. 👈 ابوحمزه ثمالی می گوید: از امام باقر شنیدم که فرمود: خداوند تشکیل حکومت علوی را سال ۷۰ معین کرده بود. چون حسین کشته شد، خداوند بر خاکیان خشم گرفت و آن سال را تا ۱۴۰ به تاخیر انداخت. ما این موعد را به دوستان نزدیک گفتیم و آنها آنرا افشا کردند و پردهء استتار گشوده شد. پس از آن خدا دیگر موعدی معین نساخت. ( اگر هم فرموده، امامان آنرا به کسی نگفته اند). الکافی، ج۱، ص۳۶۸. 💚 ۱۹ سال امامت امام باقر، همه تلاش است و مبارزه و عبور از سنگلاخی صعب العبور. و سرانجام، دستگاه اموی تصمیم به حذف ایشان گرفت. تصور کرد که با به شهادت رساندن امام باقر، نفس راحتی کشیده و به گرفتاریهای داخلی و مرزها خواهد رسید، اما با تدبیری از امام مواجه شد که برای بعد از شهادت خود اندیشیده بود. امام به فرزندشان امام صادق دستور دادند بخشی از دارائی مرا بمدت ۱۰ سال صرف عزاداری و گریستن بر من کن. مکان و زمان عزاداری را هم تعیین فرمود. صحرای منا در موسم حج. اگر پیامی بود که باید به همهء جهان اسلام می رسید، فرصتی از این مناسب تر نبود. و چرا صحرای منا؟ چون حاجی در بازگشت از سفر عرفات، ۳ شب آنجا اتراق می کند و این فرصت زیادی است. پس بطور طبیعی همهء حاضران، گذرشان به مجلس عزایی که ۳ شبانه روز برپاست می افتد. کم کم همه پرسیدند: مگر مرگ او طبیعی نبوده؟ چه کسی او را کشته؟ او را مسموم کرده اند؟ چرا؟ آیا خطری برای خلیفه بوده؟ و دهها استفهام و ابهام و پرسش، و پاسخ صاحبان عزا که در انبوه جمعیت پراکنده اند. یک شبکهء تبلیغاتی عظیم در آن روزگار. و اینست نقشهء موفق امام باقر و جهاد پس از شهادتشان.
✨ وصف مومن ✨ فتح آشکار ( ۱ ) 🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا.... بنام خداوند بخشنده مهربان. ما براى تو پیروزى آشکارى را فراهم ساختیم. تا خداوند گناهان گذشته و آینده اى را که به تو نسبت مى دادند ببخشد (و حقانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید. و پیروزى شکست ناپذیرى نصیب تو کند. ۱ و ۲ و ۳ فتح. تفسیر: بعضی از مفسران، این فتح عظیم را فتح مکه می دانند و بعضی دیگر، صلح حدیبیه. إن شاءالله این صلحنامه را در پیغام فردا می خوانیم. اما بهرحال، فتح عظیمی که در این آیات بیان شده، فتحی است بی نظیر در تاریخ اسلام که هم در زمان خودش و هم برای آینده، نقش مهمی در بسط اسلام و مسلمین داشته است. 💚 خداوند چهار موهبت عظیم در سایهء این فتح، نصیب پیامبرش فرمود: مغفرت، تکمیل نعمت، هدایت، و نصرت. 👈 سوالاتی در بارهء این آیات: ۱) منظور از پاک شدن گناهان پیغمبر چیست؟ ۲) چه ارتباطى میان این فتح آشکار و آمرزش گناهان وجود دارد؟ ۳) منظور از جملهء ما تَأَخَّرَ، به معنی گناهان آینده چیست؟ ✅ پاسخ: هنگامیکه مکتبى راستین ظاهر مى شود، و قد می کشد، مخالفانی که موجودیت خود را در خطر مى بینند، هر گونه تهمت و نسبت ناروا به آن مى بندند، شایعه ها مى سازند، دروغ ها مى پردازند، گناهان مختلف براى او مى شمرند و در انتظارند ببینند سرانجام، کارش به کجا مى رسد؟ حال تصور کنیم در بارهء یک انسان الهی که تمام حرفش، توحید و ظلم ستیزی و مبارزه با قدرت طلبی و ثروت اندوزی بوده، چه برخوردی می کردند! 👈 👈 در مورد پیامبر اسلام، این نسبت هاى ناروا و گناهان پندارى، بسیار فراوان بود، او را جنگ طلب، آتش افروز، بى اعتنا به سنت هاى راستین، غیر قابل تفاهم، و مانند آن مى شمردند. ✅ صلح حدیبیه یا فتح مکه بخوبى نشان داد آئین پیامبر، بر خلاف آنچه دشمنان مى پندارند، یک آئین پیشرو و الهى است، و آیات قرآنش ضامن تربیت نفوس انسان ها و پایانگر ظلم و ستم و جنگ و خونریزى است. 💚 او به خانهء خدا احترام مى گذارد، هرگز بى دلیل به قوم و جمعیتى حمله نمى کند، اهل منطق و حساب است، پیروانش به او عشق می ورزند، او به راستى همهء انسانها را بسوى محبوبشان اللّه دعوت مى کند، و اگر دشمنانش جنگ را بر او تحمیل نکنند، او طالب صلح و آرامش است. به این ترتیب، فتح عظیم، تمام گناهانى که قبل از هجرت، و بعد از هجرت، یا تمام گناهانى که قبل از این ماجرا، و حتى در آینده ممکن بود به او نسبت دهند، همه را شست و نابود کرد. ✔ نتیجه اینکه این گناهان، گناهان واقعى نبود، بلکه گناهانى بود، پندارى، در افکار مردم و در باور آنها. مشرکان مکه، چه قبل از هجرت، و چه بعد از آن، ذهنیات نادرستى دربارهء اسلام و شخص پیامبر داشتند، که پیروزى هاى بعد بر همهء آنها خط بطلان کشید و در ادامه، اسلام بسرعت گسترش یافت، قلوب آماده را تسخیر کرد، عظمت تعلیمات آن بر همگان آشکار شد، سمپاشى ها را خنثى نمود، نعمت خداوندى را کامل کرد، و راهى مستقیم، بسوى پیروزى هاى عظیم هموار ساخت. 🟢 و همهء کسانیکه به ایشان و پیروانشان افترا بسته و تهمتها می زدند، شاهد این حجم از درستکاری و راستگویی و پیروزیهای الهی بودند. آیندگان هم اگر در بارهء پیامبر بزرگوار اسلام و دین ایشان مطالعه کنند، ایشان را بعنوان انسان برتر، و دین اسلام را بعنوان کاملترین قوانین الهی به بشر خواهند شناخت. سپس از آرامشی میفرماید که بر دل مومنین نازل فرمود: 🌹هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ المُومِنیِن..... او کسى است که آرامش را در دلهاى مؤمنان نازل کرد تا ایمانى بر ایمانشان بیفزایند. و لشکریان آسمانهاو زمین از آنِ خداست، و خداوند دانا و حکیم است. ۴ فتح. این سکینه و آرامش، اطمینان خاطری بود به مومنین که بدانند همیشه پیروز هستند. و به ایمان و اعتمادشان به خداوند افزوده شود. 👈 سپس هدف دیگر این فتح مبین را می فرماید: 🌹لِّيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي... هدف (دیگر) این بود که مردان و زنان با ایمان را (به سبب فداکارى هایشان) در باغهاى بهشتى وارد کند که نهرها از پاى درختانش جارى است، در حالیکه جاودانه در آن مى مانند، و گناهانشان را ببخشد، و این نزد خدا پیروزى و رستگارى بزرگى است. ۵ فتح. به این معنی که خداوند شرایط پیروزی و بهشتی شدن را برای مومنینی فراهم می کند که ثابت قدم در مسیر حق می ایستند و بدون کمترین خستگی و یا سستی و یا انحراف از آیات الهی، قدم در مسیر جهاد با دشمنان خدا و دشمنان دین و پیامبر خدا می گذارند و با اعتماد و اتکا به قدرت خداوند منان و با امید و اطمینان به پیروزی، از همه چیز خود در راه حق و حقیقت می گذرند.
🌹🌹 در پیغام قرآنی روز گذشته در آیات ۱ تا ۵ سورهء فتح خواندیم خداوند، وعدهء فتح بزرگ را به پیامبر و مومنین داد که بعضی از مفسران، آنرا صلحنامهء حدیبیه می دانند و بعضی، فتح مکه ( ۲ ) 👈 صلح حدیبیه: در ماه ذیقعدهء سال ششم هجرت، پیغمبر و جمع کثیری از مسلمانان به قصد حج، بسوى مکه حرکت کردند، این جمعیت، که در حدود یک هزار و چهارصد نفر بودند، لباس احرام بر تن داشتند، و جز شمشیر، که اسلحهء مسافران بود، هیچ سلاح جنگى با خود نداشتند. هنگامیکه به عسفان در نزدیکى مکه رسیدند، با خبر شدند که قریش تصمیم گرفته از ورودشان به مکه جلوگیرى نماید، پیامبر به حدیبیه رسید (حدیبیه، روستائى است در بیست کیلومترى مکه). حضرت فرمود: همین جا توقف کنید. قریش، سهیل بن عمرو، را براى گفتگو خدمت پیامبر فرستاد، و تأکید کرد که امسال، به هیچ وجه ورود مسلمانان به مکه ممکن نیست. بعد از گفتگوهاى زیاد، پیمان صلحى منعقد شد که، یکى از موادش این بود که مسلمانان، آن سال را از حج چشم بپوشند، و سال آینده به مکه بیایند، مشروط بر اینکه بیش از سه روز نمانند، و سلاحى جز سلاح مسافر، با خود نیاورند، و مواد متعدد دیگرى دائر بر امنیت جانى و مالى مسلمانانى که از مدینه وارد مکه مى شوند، همچنین ۱۰ سال متارکهء جنگ میان مسلمین و مشرکین، و آزادى مسلمانان مکه در انجام فرائض مذهبى، در آن گنجانیده شد و این دستاورد بسیار بزرگی بود. پیامبر به حضرت على، دستور داد بنویس: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیْم. سهیل بن عمرو که نمایندهء مشرکان بود، گفت: بنویس بِسْمِکَ اللّهُمَّ. پیامبر قبول کرد. آنگاه فرمود: بنویس: این چیزى است که محمد رسول اللّه با سهیل بن عمرو مصالحه کرده. سهیل گفت: تنها اسم خودت، و اسم پدرت را بنویس. پیغمبر قبول کرد. از مفاد دیگر عهدنامه این بود که، هر که از قریش بدون اجازهء ولیش نزد پیامبر بیاید (و مسلمان شود) او را بازگردانند، و هر که از آنها که با پیامبر هستند اگر نزد قریش بازگردد، بازگرداندن او نزد پیامبر لازم نیست (این مادهء از صلحنامه، مدتی بعد به ضرر مشرکان تمام شد و ناچار به حذف آن شدند. این ماده چگونه به ضرر مشرکان تمام شد؟ 👈 کسانیکه از مکه بسوی پیامبر مهاجرت می کردند پس از بازگرداندن آنها به مکه از دشمنان سرسخت مشرکان می‌شدند. و در طرف مقابل، کسانیکه از اطراف پیامبر بسوی مشرکان مهاجرت می کردند، باز گردانده نمی‌شدند و اینگونه اطراف پیامبر از مخالفان و منافقان خالی میشد ). ادامهء مفاد صلحنامه: همهء قبائل آزادند، هر که مى خواهد، در پیمان پیامبر وارد شود، و هر که مى خواهد در پیمان قریش. طرفین متعهدند نسبت به یکدیگر خیانت نکنند (و جان و مال یکدیگر را محترم بشمارند). و قرار شد سال آینده قریش به مدت سه روز از مکه بیرون بروند تا یاران پیامبر به زیارت بیایند، اما بیش از سه روز توقف نکنند (مراسم عمره را انجام دهند و بازگردند). و دیگر اینکه اسلام در مکه باید آشکار باشد، و کسى را در انتخاب مذهب مجبور نکنند و اذیت و آزارى به مسلمانان نرسانند. بر این عهدنامه گروهی از مسلمانان و مشرکان گواهی دادند و امیرالمومنین، کاتب آن بود. 👈 👈 بر اساس این صلحنامه، قریش براى اولین بار، اسلام و مسلمین را به رسمیت شناخت. بعد از صلح حدیبیه، مسلمانان به راحتى مى توانستند همه جا رفت و آمد کنند، و جان و مالشان محفوظ بود، رفت و آمدی که نتیجه اش، شناخت بیشتر اسلام از سوى مشرکان می شد. راه براى نشر اسلام در سراسر جزیرهء عرب گشوده شده و آوازهء صلح طلبى پیامبر، اقوام مختلفى را که برداشت غلطى از اسلام و شخص پیامبر داشتند، به تجدید نظر وادار کرد، و امکانات وسیعى از نظر تبلیغاتى به دست مسلمانان افتاد. همچنین راه را براى گشودن خیبر و بر چیدن این غدهء سرطانى یهود، که خطر مهمى براى اسلام و مسلمین محسوب مى شد، هموار ساخت ( اگر معاهده ای با دشمن منعقد می کنیم باید مثل معاهدهء حدیبیه، به نفع اسلام و مسلمین باشد و قاطعانه از آنها دفاع کند). بعد از ماجراى حدیبیه، پیامبر نامه هاى متعددى به سران کشورهاى بزرگ ایران، روم، حبشه و پادشاهان بزرگ جهان، نوشت، و آنها را بسوى اسلام دعوت کرد. ◾ پس از گذشت مدتی، قریشیان، پیمان نامه را نقض کردند و گروهی از مسلمانان را به قتل رساندند. ابوسفیان وارد مدینه شد و خواست بواسطهء دخترش که همسر پیامبر بود، با پیامبر دیدار و مذاکره کند و نقض پیمان نامه را توجیه نماید. اما دختر ابوسفیان به دستور پیامبر، پدرش را به حضور نپذیرفت. سپس پیامبر، با شجاعت و قدرت و صلابت، سپاهی عظیم از مسلمانان تدارک دید و در سال هشتم هجرت، با شکوه تمام بدون هیچ خونریزی، مکه را فتح کرد. 👈 اینست برخورد یک مسلمان شجاع با نقض پیمان از سوی دشمن. نه اینکه با تحقیر خود و سرکوب مومنین، حق را به دشمن دهد و تصور کند برای ادامهء مسیر، راهی جز برقراری ارتباط با آنان وجود ندارد.
🌹🌹 در آیات ۱ تا ۵ سورهء فتح، خواندیم خداوند، پیامبر را به فتح المبین بشارت داد که بواسطه آن، همهء نسبتهای ناروایی که به پیامبر و اسلام و مومنین می دادند، محو و نابود شد. و مومنین با این پیروزی بزرگ، دلهایشان آرامش گرفت و با اعتماد به نفس بالا و اطمینان خاطر از پیروزی و موفقیت، به سمت نشر و گسترش اسلام، گامهای بزرگی برداشتند. هدف دیگر اعطای این پیروزی بزرگ، این بود که شرایطی برای مردان و زنان مومن فراهم شود تا آنها راحتتر بتوانند به بهشت دست پیدا کنند ( ۳ ) 👈 و در ادامه می فرماید: 🌹 وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا. و (هدف دیگر اینکه) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد مى برند مجازات کند. (و) حوادث ناگوارى (که براى مؤمنان انتظار مى کشند) تنها بر خودشان فرود آید. خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را براى آنان آماده کرده. و چه بد سرانجامى است. ۶ فتح. تفسیر: زمانیکه پیامبر و گروهی از مسلمانان برای انجام عمره، از مدینه بسمت مکه خارج شدند که منجر شد به صلحنامهء حدیبیه، و همچنین زمانیکه بعد از نقض همین پیمان از سوی دشمن، پیامبر اسلام، مسلمانان را تجهیز کرد برای مقابله با ناقضان پیمان و بسمت مکه حرکت کردند، منافقان گمان داشتند که پیامبر و مسلمانانی که ایشان را همراهی می کنند، هرگز سالم به مدینه باز نخواهند گشت. همچنین مشرکان، نیز گمان داشتند که پیامبر با این جمع کم از مسلمانان، سالم به مدینه باز نخواهد گشت، و ستارهء اسلام به زودى افول خواهد کرد. اما هم منافقان و هم مشرکان شاهد پیروزی بزرگ پیامبر و مسلمانان بودند و شاهد سربلندی اسلام. 👈 سپس، تحت چهار عنوان، عذابی که در انتظار منافقان و مشرکان است را شرح مى دهد: ■ حوادث و پیش آمدهاى سوء، تنها بر این گروه نازل مى شود (عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ). دائِرَة در لغت به معنى حادثه و رویدادى است که براى انسان پیش مى آید، اعم از خوب و بد، ولى، در اینجا با ذکر کلمهء سوء، منظور حوادث نامطلوب است. ■ دیگر اینکه، خداوند بر آنها غضب می کند (وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ). ■ و نیز خداوند آنها را از رحمت خود دور می سازد (وَ لَعَنَهُمْ). ■ و بالاخره، جهنم را براى آنها، از هم اکنون، فراهم ساخته، و چه بد سرانجامى است (وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِیراً). 👈 👈 👈 یک نکتهء مهم: در صحنهء این پیروزی بزرگ، غالباً مردان مسلمان حضور داشتند، و در نقطهء مقابل نیز مردان منافق و مشرک. ولى در آیات فوق، قرآن زنان و مردان را در آن فوز عظیم، و این عذاب الیم، مشترک شمرده است. این بخاطر آنست که مردان با ایمان که در میدان نبرد حاضر مى شوند، بدون پشتیبانى زنان با ایمان، و مردان منافق بدون همکارى زنان منافق، به اهداف خود نائل نمى شوند. 👈 اصولاً اسلام دین مردان نیست که شخصیت زنان را نادیده بگیرد، و لذا در هر مورد که عدم ذکر نام زنان، مفهوم انحصارى به کلام مى دهد، آنها را صریحاً مطرح مى کند، تا معلوم شود اسلام، متعلق به همهء انسانهاست. 👈 در حقیقت، عدم حضور میدانی زنان بخاطر تفاوت‌های فردی که با مردان دارند، باعث نمی شود ایمان، و یا نفاق و شرک آنان نادیده گرفته شود. همانطور که قبلا اشاره شد گرچه زن و مرد بخاطر خصوصیات فردی و تفاوتهایی که در خلقت دارند، هرگز با هم مساوی نیستند اما حقوقشان در پیشگاه خداوند، مساوی است.
💚💚💚💚💚
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا. به یقین ما تو را گواه (بر اعمال آنها) و بشارت دهنده وبیم دهنده فرستادیم. ۸ فتح. تفسیر: توصیف بزرگ و سه مقام برجسته، از مهم ترین مقامات پیامبر: گواه بودن و بشیر و نذیر بودن. گواه بر تمام امت اسلام، بلکه گواه بر همهء امتها. چنانکه در آیهء ۴۱ نساء آمده است: 🌹فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ شَهِيدًا؟ حال آنها چگونه است هنگامیکه از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى  آوریم، و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد؟! ۴۱ نساء. و در آیهء ۱۰۵ سورهء توبه، مى فرماید: 🌹وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ... بگو: عمل کنید! خداوند و فرستادهء او و مؤمنان، اعمال شما را مى بینند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشکار، بازگردانده مى شوید. و شما را به آنچه عمل مى کردید، خبر مى دهد! ۱۰۵ توبه. 👈 اصولاً هر انسانى گواهان زیادى دارد، و قبل از هر کسی خداوند ناظر بر همهء اعمال و نیات ماست. بعد از او، فرشتگان، مأمور ضبط اعمال آدمى هستند. 🌹چنانکه در آیهء ۲۱ سورهء ق اشاره شده است: و هر انسانى (به محشر) مى آید در حالیکه فرشته اى او را مى راند و گواهى همراه اوست. 🌹سپس اعضاى پیکر آدمى و حتى پوست تن او گواهی می دهند: در آنروز زبانها و دستها و پاهایشان بر ضد آنها به اعمالى که مرتکب مى شدند گواهى مى دهد. ۲۴ نور. 🌹زمین نیز جزء گواهان است. در سورهء زلزال آمده: یَوْمَئِذ تُحَدِّثُ أَخْبارَها. 👈 طبق بعضى از روایات، زمان نیز در آنروز در صف گواهان است. 🌷امام علی فرمود: هیچ روزى بر فرزند آدم نمى گذرد، مگر اینکه به او مى گوید: من روز تازه اى هستم، و دربارهء تو گواهى مى دهم. در من کار نیک کن، و عمل خیر به جا آور، تا روز قیامت به نفع تو گواهى دهم. چرا که بعد از این هرگز مرا نخواهى دید. نورالثقلین، ج۵، ص۱۱۲. ✅ بدون شک، گواهى خداوند به تنهائى کافیست، ولى تعدد گواهان، هم اتمام حجت بیشترى است، و هم اثر تربیتى قوى ترى در انسانها دارد. به هر حال، قرآن مجید در این آیه، سه مأموریت مهم پیامبر را که شهادت، بشارت و انذار است، بعنوان سه وصف عمده بیان فرموده است، تا مقدمه اى باشد براى وظائفى که در آیهء بعد بر مردم نهاده است. 👈 👈 در آیهء بعد، پنج دستور مهم، به پیروان حضرت رسول داده شده است: 🌹لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا. تا (شما) به خدا و پیامبرش ایمان بیاورید و از او دفاع کنید و او را بزرگ دارید، و خدا را صبح و شام تسبیح گویید. ۹ فتح. هدف اینست که ایمان به خداوند و رسولش بیاورید، و از او در برابر دشمنان دفاع نمائید، او را بزرگ دارید، و خدا را صبح و شام تسبیح و تقدیس کنید. 👈 ضمیرهائى که در تُعَزِّرُوهُ و تُوَقِّرُوهُ آمده، به شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) باز مى گردد. یعنی به رسالت پیامبر عظیم الشأن ایمان داشته باشیم و در راه دفاع از ایشان و بزرگداشت آن حضرت تلاش کنیم.
🌹🌹إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا. ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم. تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنى. و از کسانى مباش که از خائنان حمایت نمایى. ۱۰۵ نساء. 🌹وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا. و از خداوند، طلب آمرزش نما، که خداوند، آمرزنده و مهربان است. ۱۰۶ نساء. 🌹وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا. و از آنها که به خود خیانت کردند، دفاع مکن. زیرا خداوند، افراد خیانت پیشهء گنهکار را دوست ندارد. ۱۰۷ نساء. 🌹يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَىٰ مِنَ الْقَوْلِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا. (آنها زشتکارى خود را) از مردم پنهان مى دارند. اما از خدا پنهان نمى دارند. و هنگامیکه در مجالس شبانه، سخنانى که خدا راضى نبود مى گفتند، خدا با آنها بود. خدا به آنچه انجام مى دهند، احاطه دارد. ۱۰۸ نساء. 🌹هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا. شما کسانى هستید که در زندگى این جهان، از آنان دفاع کردید. اما کیست که در برابر خداوند، در روز رستاخیز از آنها دفاع کند؟! یا چه کسى است که حامى آنها باشد؟! ۱۰۹ نساء. 👈 👈 ملاک اصلح، رضایت خدا و مومنین باشد. به کارنامهء هر یک از کاندیداها مراجعه کنیم و دقت کنیم چه کسانی آنها را برای رسیدن به هدف، یاری می کنند. امید به اینکه خداوند، بهترین را انتخاب فرماید.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ... (بخاطر بیاورید) هنگامى را که دو فرشتهء راست و چپ که ملازم انسانند اعمال او را دریافت مى دارند. انسان هیچ سخنى را بر زبان نمى آورد مگر اینکه، فرشته اى مراقب و آماده براى (ضبط) آنست. ۱۷ و ۱۸ ق. تفسیر: علاوه بر احاطهء علمى خداوند به ظاهر و باطن انسان، دو فرشته نیز مأمور حفظ و نگهدارى حساب اعمال او هستند، که از طرف راست و چپ از او مراقبت مى کنند، پیوسته با او هستند و لحظه اى جدا نمى شوند. تَلَقّى به معنى دریافت و اخذ و ضبط است، و مُتَلَقِّیان، دو فرشته اى هستند که مأمور ثبت اعمال انسان مى باشند. 🌸 در روایات ائمه آمده: فرشتهء اول فرماندهء فرشتهء دوم است، هنگامیکه انسان عمل نیکى انجام دهد، فرشتهء سمت راست ده برابر مى نویسد، و هنگامیکه عمل بدى از او سر زند، و فرشتهء سمت چپ مى خواهد آنرا بنویسد، فرشتهء اول مى گوید: عجله مکن. لذا او هفت ساعت به تأخیر مى اندازد، اگر پشیمان شد و توبه کرد، چیزى نمى نویسد، و اگر توبه نکرد، تنها یک گناه براى او مى نویسد ( و این فرمان خدای مهربان است ). مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۴. 👈 در این آیه، فقط روی ثبت سخنان آدمی تاکید شده، این بخاطر اهمیت فوق العاده و نقش مؤثرى است که گفتار، در زندگى انسانها دارد، وگرنه تمام اعمال بدون هیچ کم و کاستی ثبت و ضبط میشود. 👈 چنانچه در آیاتی از سورهء انفطار فرموده است: 🌹وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ، کِراماً کاتِبِینَ، یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ. و بى شک نگاهبانانى بر شما گمارده شده. والامقام و نویسنده (اعمال شما). که مى دانند شما چه مى کنید. ۱۰ و ۱۱ و ۱۲ انفطار. پس از آن، در آیهء ۱۹ سورهء ق از حادث شدن مرگ می فرماید: 🌹وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ۖ ذَٰلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ. و سرانجام، سکرات مرگ، حقیقت را (پیش چشم او) مى آورد (و گفته مى شود) این همان چیزى است که تو از آن مى گریختى. ۱۹ ق. مرگ، واقعیتى است که غالب افراد از آن مى گریزند. بخاطر اینکه آنرا فنا مى دانند، نه دریچه اى به عالم بقاء، و یا بخاطر علائق و پیوندهاى شدیدى که با دنیا و مواهب مادى دارند، و نمى توانند از آن دل بر کنند، و یا بخاطر تاریکى نامهء اعمالشان. 👈 در اغلب انسانها سکرهء مرگ، حالتی است شبیه به مستى که بر اثر فرا رسیدن مقدمات مرگ، هیجانی به انسان دست مى دهد، و گاه بر عقل او چیره مى گردد، و او را در اضطراب و نا آرامى شدیدى فرو مى برد. حتى انبیاء و اولیاء الهی که در لحظهء مرگ از آرامش کاملى برخوردارند، از مشکلات و شدائد این لحظهء انتقالى، غافل نیستند، چنانکه در حالات پیامبر بزرگوار اسلام آمده است که در لحظات آخر عمر مبارکشان، دست خود را در ظرف آبى مى بردند، به صورت مى کشیدند، و لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ مى گفتند و مى فرمودند: اِنَّ لِلْمَوْتِ سَکَرات: مرگ سکراتى دارد. روح البیان، ج۹، ص۱۱۸. 🌸 امام سجاد فرموده اند: مرگ براى مؤمن، مانند کندن لباس چرکین و پر از حشرات است، و گشودن غل و زنجیرهاى سنگین، و تبدیل آن به فاخرترین لباسها، و خوشبوترین عطرها، و راهوارترین مرکبها و مناسب ترین منزلهاست. و براى کافر، مانند کندن لباسى است فاخر، و انتقال از منزل هاى مورد علاقه، و تبدیل آن به چرک ترین و خشن ترین لباسها، و وحشتناک ترین منزلها و بزرگ ترین عذاب. بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۵. /ادامه فردا إن شاءالله/