eitaa logo
آیات غمزه
920 دنبال‌کننده
40 عکس
2 ویدیو
0 فایل
صفحه ی رسمی سایت آیات غمزه در شبکه اجتماعی ایتا ارتباط با مدیر: @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
بگو چگونه از این شهر صبح صادق رفت اعظم سعادتمند بگــــو برای من ای شعــــر از زمانـــه ی او کدام بیت مـــرا مـــی برد به خانــــه ی او شبـــی دلــم به هوای زیارت آمــده است مگــــر قــرار بگیـــرد در آستانـــــه ی او ... از او بپــرس به عقلـــــم نمــی رسد اصلا که چیست فلسفه ی عشق بی کرانه ی او خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد گذاشته است سرش را فقط به شانه ی او گذشته ها نگذشته است باقی است هنوز زبانــه مــــی کشد آتش از آشیانــــه ی او بگو چگونـــه از این شهر صبـــح صادق رفت بگــــو برای من از رفتـــن شبانـــــه ی او.. نه از غم است که من گریه می کنم امشب فقـــط به خاطـــر لبخند صادقانـــــه ی او... امام صادق علیه السلام @ayateghamze
از صبح بپرسید که صادق به چه معناست مهدی جهاندار بر گرده ی خود مثل علی نان و رطب داشت صادق همه صبح است چه در خلوت شب داشت شب تیره و تار و ظلمات است، پر از ظلم صد سال پر از ظلمت جهلی که عرب داشت می رفت که خاموش شود مشعل توحید اسلام ِ وَ أکملتُ لکُم رو به عقب داشت برخاست کسی مکّی و کوفی به فدایش آوازه چنان داشت که تا شام و حلب داشت در محضر او این همه شاگرد عجب نیست بر تیغ علی این همه زنگار عجب داشت! چون جابر حیّان کسی اسرار ندانست جز آن که به درگاه تو زانوی ادب داشت هفتاد و دو تا یارت اگر بود چه می شد تیغ تو و پستوی نهان خانه سبب داشت از صبح بپرسید که صادق به چه معناست با عشق بگویید که یارم چه لقب داشت امام صادق علیه السلام @ayateghamze
شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید هادی جانفدا جایی که کوه خضر به زحمت بایستد شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد نزدیک می‌شوم به تو چیزی نمانده است قلبم از اشتیاق زیارت بایستد بانو سلام کاش زمان با همین سلام در آستانه در ساعت بایستد و گردش نگاه تو در بین زائران روی من – این فتاده به لکنت – بایستد تا فارغ از تمام جهان روح خسته‌ام در محضر شما دو سه رکعت بایستد بانو اجازه هست که بار گناه من در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟ در این حرم هزار هزار آیه ی عذاب هم وزن با یک آیه ی رحمت بایستد باید قنوت حاجت بی‌انتهای ما زیر رواق‌های کرامت بایستد شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید طاقت نداشت تا به قیامت بایستد آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است در روز حشر هم به شفاعت بایستد تو خواهر امام غریبی و این غزل با بیت‌هاش در صف بیعت بایستد من واژه واژه عطر تو را پخش می‌کنم حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد این شعر مست تکیه زده بر ضریح تو مستی که روی پاش به زحمت بایستد حضرت معصومه سلام الله علیها @ayateghamze
به شوق مدینه به اینجا رسیدم سید محمدجواد شرافت به دریا رسیدم پس از جستجوها به دریای پهناور آرزوها به دریای محضی که این خاک سوزان گرفته از امواج او آبروها سلام ای که لطف کریمانه ی تو کشانده دلم را به این سمت و سو ها سلام ای که گشته شب بارگاهت به لطف نگاهت شب آرزوها شراب طهور است و تسنیم نور است که در این حرم می چکد از سبوها چه شعری چه شوری چه عطری چه نوری به جانم بتابان از این رنگ و بوها هیاهوی اشک است و آه و تبسم مرا غوطه ور کن در این های و هو ها به مدح تو گفتند و گفتیم اما تو هستی فراتر از این گفتگوها که موسی بن جعفر به وصف تو فرمود فداها ابوها فداها ابوها به شوق مدینه به اینجا رسیدم به زهرا رسیدم پس از جستجوها حضرت معصومه سلام الله علیها @ayateghamze
با سلام و عرض احترام عباس سودایی با سلام و عرض احترام آه حضرت رضا سلام آفتاب گرم بی دریغ! ماه کوچه های بامرام! روستایی ام مرا ببخش می زنم صدا تو را به نام تربت تو مسجد النبی! دیدن تو مسجد الحرام! هم تویی زمین کربلا هم تویی خرابه های شام روزگارتان چگونه است؟ باد روزگارتان به کام خنده ی سپیدتان شروع گریه ی کبودتان تمام حال من؟ گرفته و بد است مثل میوه ای همیشه خام گریه کرده ای بدون اشک؟ خوانده ای قصیده بی کلام؟ دست و پنجه نرم کرده ای پا به پای زخم و التیام؟ قطره قطره شعر گفته ای با ستاره های پشت بام؟ بیت های گرچه تند و تیز با خلوص دارد این پیام: لااقل سری به من بزن این من شکسته سر مدام راستی به جز برادر و مادر و عمو و عمه هام هم اتاقی ام رسانده است گرم خدمت شما سلام دست بوس تا ابد منم لطف آن جناب مستدام دوستدار حضرت شما شاعری غریب والسلام... نامه را کبوتری گرفت رو به سوی گنبد امام امام رضا علیه السلام @ayateghamze
ای تو حتی با کلوخ و سنگ و سیمان مهربان اعظم سعادتمند یک مسافرخانه‌ی بی رنگ و روی بی نشان از نفس افتاده در بین هتل‌های جوان سال‌های سال چشمانش به چشمت خیره بود صبح و ظهر و شب به اذنت داشت صدها میهمان خاطراتش از خیابان‌های مشهد می‌رسد تا نخستین خشت گوهرشاد تا تیموریان با نگاه گرم گنبد الفتی دیرینه داشت هم کلامش دسته دسته نامه‌برهای جهان حسرت یک لحظه چشم انداز او را داشتند نسل در نسل کبوترخانه‌های اصفهان ذکر کاشی‌کاشی‌اش یا نور یا شمس‌الشموس نقش بر روی جبین‌اش سرنوشت آهوان اینک اما بی‌امان در معرض ویرانی است یک مسافرخانۀ بی‌صاحب بی‌خانمان :: می شود از نوبسازی این دل فرسوده را ؟ ای تو حتی با کلوخ و سنگ و سیمان مهربان می‌شود کاری کنی که جان بگیرد باز هم این مسافرخانه در بین هتل‌های جوان امام رضا علیه السلام @ayateghamze
کسی به جز تو حواسش نیست سیده تکتم حسینی به این حواسِ پریشانم کسی به جز تو حواسش نیست دلم گرفته و می دانم کسی به جز تو حواسش نیست.. برای خشکیِ چشمانم کسی نماز نمی خواند به این‌که تشنه ی بارانم کسی به جز تو حواسش نیست نشان خانه‌ی آهو را کسی به جز تو نمی‌پرسد به من، منی که گریزانم، کسی به جز تو حواسش نیست منی که گم شده‌ام در خود میان این همه تنهایی به چشم های هراسانم کسی به جز تو حواسش نیست به من که غم به سرم آوار... که سر گذاشته بر دیوار.. نشسته گوشه ی ایوانم، کسی به جز تو حواسش نیست به من که چند صباحی هست بلیط سبز دعا در دست- در اشتیاق خراسانم، کسی به جز تو حواسش نیست چقدر بی کسم و رنجور، خودت مرا بطلب از دور به من امام رضا جانم، کسی به جز تو حواسش نیست امام رضا علیه السلام @ayateghamze
یه نفر تو کاروونمون از اون اصفونیاس مهدی جهاندار پرچمت بالای گنبد داره دس تکون می ده گنبدت داره چه جلوه ای به آسمون می ده کاشیای حرمت آدمو آروم می کنه چلچراغای رواقت به آدم جنون می ده گاهی وقتا با خودم فک می کنم امام رضا یه گوشه به کفترا نشسته آب و دون می ده دکترم درد دل گرفته مو نمی دونه برای خوب شدنش قرص فشار خون می ده یه نفر تو کارِوونمون از اون اصفونیاس یه ژتون گرفته هی به این و اون نشون می ده یا امام رضا به خادمت بگو چرا فقط شکلاتاشو به بچه های کاروون می ده یا امام رضا فروشگاه کنار حرمت جنساشو تازگیا یه کم داره گرون می ده خوش به حال اون که سربند امام رضا داره جون دادن برا امام رضا خدایی جون می ده اربعین یه موکبه توی مسیر کربلا که چاییش بوی گلاب ناب و زعفرون می ده امام رضا علیه السلام @ayateghamze
به شیشه های اتاقم دوباره ها کردم محمد خادم به شیشه های اتاقم دوباره "ها" کردم و از نوشتن اسمت بر آن حیا کردم به روی شیشه کشیدم شبیه یک گنبد به پای شیشه نشستم رضا رضا کردم در این اتاق که از هر طرف به دیوار است تو را برای رهایی خود صدا کردم آهای ضامن هفت آسمان! مرا دریاب که من فقط به هوای تو بال وا کردم همین که بوی تو پیچیده در نفسهایم به پر کشیدنِ در خویش اکتفا کردم نگاه کردم و بر شیشه جای گنبد نیست به شیشه های اتاقم دوباره ها کردم امام رضا علیه السلام @ayateghamze
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است رضا عابدین زاده هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است حتی فرشته ای که به پابوس آمده انگار بین رفتن و ماندن مردد است اینجا مدینه نیست نه اینجا مدینه نیست پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟! حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای اینجا برای عشق، شروعی مجدد است جایی که آسمان به زمین وصل می شود جایی که بین عالم و آدم زبانزد است هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید اینجا بهشت ـ شهر خدا ـ شهر مشهد است امام رضا علیه السلام @ayateghamze
دوس دارم صدات کنم سهیل محمودی دوس دارم صدات کنم، تو هم منُ نیگا کنی! من تو رو نیگا کنم، تو هم منُ صدا کنی! قربون چشات برم، از راه دوری اومدم جای دوری نمی ره، اگه به من نیگا کنی دل من زندونیه، تویی که تنها می تونی قفس و وا کنی و پرنده رو رها کنی! می شه کنج حرمت گوشه ی قلب من باشه؟ می شه قلب منُ مثل گنبدت طلا کنی؟ تو غریبی و منم غریبم، اما چی می شه دل این غریبه رو با خودت آشنا کنی؟ دوس دارم تو ایوون آینه ت از صُب تا غروب من با تو صفا کنم تو هم منُ دعا کنی! به وفای کفترای حرمت منم می خوام کفتری باشم که تنها تو منُ هوا کنی! دلمو گره زدم به پنجرت دارم می رم دوس دارم تا من میام زود گره ها رو واکنی! دوس دارم که از حالا تا صبح محشر همه شب من «رضا، رضا» بگم تو هم منُ رضا کنی! امام رضا علیه السلام @ayateghamze