eitaa logo
آیات غمزه
909 دنبال‌کننده
40 عکس
1 ویدیو
0 فایل
صفحه ی رسمی سایت آیات غمزه در شبکه اجتماعی ایتا ارتباط با مدیر: @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
رود است علی، پاک و زلال است و روان کوه است علی که استوار است و گران من رود ندیده ام چنین پا برجا من کوه ندیده ام چنین در جریان از: پادشهر @ayateghamze http://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/740/categoryId/123
هر میدان شعبه... هر خیابان شعبه... این شعبه ی اوست بدتر از آن شعبه از ثروت ما چه برج ها ساخته است این حرمله با تیر هزاران شعبه از: تماشایی @ayateghamze https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/245239/
انداخته گوشواره ای در گوشش پوشانده به جدّ و جهد، با تن پوشش ایهام گزنده ای ست از عصر مدرن انسان که سگی گرفته در آغوشش از: تماشایی @ayateghamze https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/245240ش
شعله باش اما چنین بر آشیان خود مزن دود کن خود را ولی در دودمان خود مزن از گلوی دشمنانت تیغ اگر برداشتی لااقل آن را به قلب دوستان خود مزن رحم کن ای صاعقه! گیرم زمین را سوختی رحم کن، سیلی به گوش آسمان خود مزن در بیابان کی بدون ما به منزل می رسی؟ راهزن هستی اگر، از کاروان خود مزن عزت ما را به نانی پیش از این ها داده ای بعد از این دیگر دم از نام و نشان خود مزن جنگ برده با رشادت های تو مغلوبه شد عارمان از توست، حرف از آرمان خود مزن از: تماشایی @ayateghamze https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/245290
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده یک خاطره، انسانِ فراموش شده در خانه، جماعتی پی معجزه‌ها بر طاقچه، قرآن فراموش شده :: در این همه رنگ، آنچه می خواهی نیست در این همه راه، غیر گمراهی نیست در شهر خیابان به خیابان گشتم آنقدر که آگهی ست آگاهی نیست :: در اوج، خدا را سر ساعت خواندند ما را به تماشای قیامت خواندند از کوچ پرندگان سخن گفتی و من دیدم که نمازی به جماعت خواندند :: آن مست همیشه با حیا چشم تو بود آن آینه ی رو به خدا چشم تو بود دنیا همه شعر است به چشمم اما شعری که تکان داد مرا چشم تو بود :: ما سینه زدیم بی صدا باریدند از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند.. @ayateghamze https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/245380
«نامه‌ای از بهشت» برای آرتین در جمعه‌ٔ تلخی که به خانه بازگشت... آرتین! خوش‌آمدی! ما چشم‌انتظار بودیم بهتر شده‌ست دستت؟ ما بی‌قرار بودیم یادت میاید آرتین؟ در آن حرم درآن شب مثل ستاره‌های دنباله‌دار بودیم آن شب قطاری از نور سوی بهشت می‌رفت ما را تو خوب دیدی، در آن قطار بودیم آرتین! بگو به خواهر، در جشن ازدواجش پای قرار هستیم، پای قرار بودیم آرشام، در بهشت است اما هنوز باتو همبازی‌است و همراه، ما ماندگار بودیم ما را خدا صدا کرد رفتیم سمت دریا ما رود رود رفتیم ما آبشار بودیم بر روی تخت وقتی از ما سؤال کردند دیدیم بغض کردی، ما آن‌ کنار بودیم آرتین! ببین برایت باران شده‌ست ایران ما نیز گریه‌های بی‌اختیار بودیم آرتین! گلم! از امشب تو مرد خانه هستی محکم بمان عزیزم! ما استوار بودیم آرتین! برای ایران، سردار دیگری باش ما عاشقانه یک‌عمر با این دیار بودیم بهتر شده‌ست دستت؟ بهتر شده ست حالت؟ آرتین خوش‌آمدی، ماچشم انتظار بودیم کانال شاعر: @erfanpoor @ayateghamze https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/247751
جمهوری اسلامی ایران حرم است میلاد عرفانپور دیدار بهاری من و گنجشکان آرامش جاری من و گنجشکان من این طرف میزم و آنها آن سو صبحانه ی کاری من و گنجشکان :: گر سر برود ز سر هوایت نرود تأثیر طلسم چشم هایت نرود فرشی ز دل شکسته انداخته ام آهسته بیا، شیشه به پایت نرود :: بی تو همه ی خاطره ها خاک شده ست از شهر نشان عشق ما پاک شده ست چندی ست که گل فروشی کوچه ی ما بنگاه معاملات املاک شده ست :: می میری اگر مرگ ببینی تب را تاریک تفأل بزنی کوکب را خورشید اگر سری برآری زنده ست آنقدر نگو شب که بسازی شب را :: از پشت تو رود پشت سد می گرید دریا هنگام جزر و مد می گرید باران یعنی که آسمان مدت هاست وقتی به تو فکر می کند می گرید :: می سوزد و می تابد و می افروزد از نور برای خود قبا می دوزد از شرم و حیاست هر چه دارد خورشید چشمی که به او خیره شود می سوزد :: سرو است و به ایستادگی متهم است از شش جهت آماج هزاران ستم است شعرم همه ارزانی این یک مصراع جمهوری اسلامی ایران حرم است شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعرخوانی @ayateghamze
تویی بهشت که بی تو جهنم است زمین میلاد عرفانپور تویی بهشت که بی تو جهنم است زمین علی اگر که تویی ابن ملجم است زمین تو پایه های زمینی سرت سلامت باد که بی وجود تو آواری از غم است زمین پرندگان به هوای چه اوج می گیرند؟ برای درک بلندای تو کم است زمین حسین اگر پسر توست با اشاره ی او سیاهپوش عزای محرم است زمین کجایی ای پسر خاک و مونس دل چاه؟ یتیم مانده و محتاج همدم است زمین چقدر بی تو دل کوچه های کوفه پر است چقدر بی تو پریشان و درهم است زمین نداشت طاقت عدل تورا کسی افسوس علی اگر که تویی ابن ملجم است زمین شعر علوی @ayateghamze
دست و پا می زنند خونخواران میلاد عرفانپور غزه در خون خویش ‌غلتان است دادگاه بزرگ وجدان است دل من بود زیر بمباران... سوخت جانم، چه جای کتمان است؟ هر طرف نعش طفلی افتاده دل من مثل کودکستان است آی دنیا نگاه کن! دل من مثل این خانه‌هاست ویران است مثل آن مادرِ پسرمرده زلف لالایی‌اش پریشان است دل من بس‌که خون از او رفته‌ست زرد مانند برگ‌ریزان است نیست باریکه‌ای غریب... ببین غزه دیگر برای من جان است پرچمی زنده، باد را لرزاند شک ندارم زمان طوفان است دل من، رنگ انتقام بزرگ رنگ خونخواهی شهیدان است دست و پا می زنند خونخواران عمر این ظلم رو به پایان است هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه دادگاه بزرگ وجدان است @ayateghamze
خبر رسیده کجایید محشر آمده است میلاد عرفانپور به جز دریغ، چه از دست من برآمده است؟! مرا به غزه ببر، طاقتم سرآمده است هنوز داغِ خبرهای پیش از این، تازه‌ست خبر رسیده، خبرهای دیگر آمده‌است خبر رسیده... خبر، کودکی‌ست در آوار که زار زار پی نعش ‌مادر آمده است خبر رسیده... خبر، بی‌قراری پدری‌ست که لرزه بر تنش از سوگ دختر آمده است خبر رسیده، خبر، ضجه‌ی پرستاری‌ست که از تنفس گل‌های پرپر آمده است خبر رسیده... ولی خواب برده دنیا را خبر رسیده : کجایید؟! محشر آمده است مرا به غزه ببر تا نماز بگذارم که صبح صادقِ الله اکبر آمده است بیا به غزه ببر، شعر خون چکان مرا که آفتاب زده ...تیغ‌ها برآمده است بگو به حرمله‌، در چله تیر مگذارد بگو که دوره‌ی کودک‌کشی سرآمده است از این نبرد مبادا که جابمانم من که حیدر است پی فتح خیبر آمده است ▪️ نه! کارساز نشد شعر... کارزار کجاست؟ مرا به غزه ببر طاقتم سرآمده است پرونده ی طوفان الاقصی در آیات غمزه @erfanpoor @ayateghamze
ببین این صف اولی‌ها، به آغوش مولا رسیدند میلاد عرفانپور سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند از این حسرت روزمره، کشیدندشان ذره ذره که بی‌حاشیه، بی‌تکلف، به متن و به معنا رسیدند من المؤمنین رجالٌ... که دنیا شب قدرشان بود شنیدند «من ینتظرْ...» را، به «قرآن»، به «احیا» رسیدند به تاریکِ شب، هدیه دادند درخشیدن اشکشان را از آن تیرگی‌ها گذشتند، به این روشنی‌ها رسیدند به دل، زخم و بر لب، تبسم... همهْ دردشان درد مردم به آغوش گرم شهادت برای مداوا رسیدند پس از سالها رنج دنیا، نیفتاده بودند از پا مقام رضا رزقشان شد، به لبخند زهرا رسیدند دریغا و دردا که ماندیم، عجب سهمگین است ماندن چه جانانه از جان گذشتند، شگفتا چه زیبا رسیدند نه از مدعی‌ها نبودند، گرفتار دنیا نبودند ببین این صف اولی‌ها، به آغوش مولا رسیدند @erfanpoor @ayateghamze