#این_بود_خلاصه_ی_خبرها
#مهدی_جهاندار
قرآن به نی و به نیزه سرها
این بود خلاصهی خبرها
دیروز پدر فدا شد، امروز
برخورد به غیرت پسرها
شد نرخ شهید بسکه ارزان
در چرتکهی حسابگرها!
سرباز مدافع حرم رفت
مردانه میان مردترها
برخاست و زینبانه برخاست
در مجلس زورها و زرها
افتاد و چه پرغرور افتاد
لب تشنه کنار همسفرها
برگشت و چه باشکوه برگشت
در حیرت و بُهت رهگذرها
سرباز مدافع حرم شد،
روشن کن ِ چشم بی بصرها
سرباز مدافع حرم شد،
مشروح تمامی خبرها
#غزل
#مدافعان_حرم
#پایداری
@mehdi_jahandar
@ayateghamze
#ما_اگر_گم_گشته_ی_راهیم_عیب_از_جاده_نیست
#حسین_مودب
ما اگر گمگشته ی راهیم عیب از جاده نیست
جاده ها جا میگذارند آنکه را آماده نیست
آب و نان از آن ِ دونان ، آسمان از آن ِ ما
این قفس سقف نگاه مردم آزاده نیست
پیش پای دوست سر افتاد ، اما سربلند
پیش پا افتاده اما پیش پا افتاده نیست
از وضو با خون ِ دل این "گونه" گل انداخته...
خنده ی مستانه ی این زخم ها از باده نیست
ساده از این کوچه ها ، این نام ها رد می شویم
رد شدن از معبر خون شهیدان ساده نیست
#غزل
#پایداری
#شعرخوانی_در_محضر_رهبر_حکیم_انقلاب
#رمضان_المبارک_1397
@ayateghamze
https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/245364
#این_خانه_بعد_رفتن_تو_سنگر_من_است
#عالیه_مهرابی
روی اجاق، قوری شبنم گذاشتم
دمنوش خاطرات تو را دم گذاشتم
شد آخرین لباس تنت، دستمال اشک
این روضه را برای محرم گذاشتم
گفتی که صبر پیشه کن ای باغ مریمم
هر روز ختم سورهی مریم گذاشتم
هر بار روی خون تو قیمت گذاشتند
غمهای تازهای به روی غم گذاشتم
هرگز تکان شانهی دل را کسی ندید
من داغ لرزه را به دل بم گذاشتم
تو در رکاب حضرت زینب قدم زدی
من بر رکاب صبر تو، خاتم گذاشتم
حالا من و یتیمی گلهای باغ تو
قابی که روی چادر بختم گذاشتم
این خانه بعد رفتن تو سنگر من است
این گونه پا به خطّ مقدّم گذاشتم
#غزل
#پایداری
#مدافعان_حرم
#سبک_زندگی
@ayateghamze
https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/245365/
#به_ما_هم_رسم_این_رفتن_بیاموز
#سید_علی_موسوی_گرمارودی
شهید زنده ای جانباز نستوه
صلابت در تنت پیچیده چون کوه
گل خورشید باغ انقلابی
معمای شکفتن را جوابی
شبی رفتی و بی پا آمدی روز
به ما هم رسم این رفتن بیاموز
به جانبازی سند از پیش دادی
به راه دوست دست خویش دادی
کدر آیینه ی چشمان شکستی
چو چشم دل گشادی دیده بستی
فرو پوشیده ای از این جهان چشم
ز دل بگشوده ای بر آسمان چشم
چراغ سر تو را گر یافت سرپوش
دل خورشیدی ات کی گشت خاموش
گر اقیانوس آرامی به اندام
دلت دریاست کی می گیرد آرام
اگر ساکن فتادی صخره آسا
زبونی را فلج کردی سراپا
نگاهت برج بی تاب رهایی ست
دلت طوفان بحر آشنایی ست
تویی سرچشمه، نتوانی نجوشی
تویی خور، کی توانی رخ بپوشی
تو سرو باغ جانی، سبز رو باش
زبان دل تویی، در گفتگو باش
بگو! بخروش! بشکف! راهبر شو
برآ! بفشان! بروی و با ثمر شو
پرند سیمگون بر روی شب، کش
درافکن در دل افسرده آتش
جهان را سوی رادی رهنمون باش
چراغ افروز راه عشق و خون باش
#مثنوی
#پایداری
#جانباز
@ayateghamze
https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/245366
#با_عشق_اهلبیت_گره_خورده_هست_ما
#قادر_طهماسبی
شعر اول:
پیمان شکست دشمن شیطان پرست ما
نابود باد خصم سیه روی پست ما
از مسند غرور هیاهوی غرب را
پائین کشید همت یزدان پرست ما
هرکس که گشت حاکم کاخ سپید مُرد
در آرزوی دیدن روز شکست ما
ما وارث ولایت عشقیم کز ازل
با عشق اهل بیت گره خورده هست ما
ما هسته را به عشق ولایت شکافتیم
تا دور باد از خطر هسته هست ما
شعر دوم:
عاشقان را گر هزاران جان دهند
جمله را گر صحبت جانان دهند
اهل دل را دادن جان مشکل است
اهل دل جان را ولی آسان دهند
ما زجان آسان و خندان بگذریم
هر زمان مولای ما فرمان دهد
وقت آن شد گوشمالی سهمگین
فارسان بر لشکر شیطان دهند
این گرازان گریزان تا به کی
در بهشت قدس ما جولان دهند
ای فلسطین استقامت پیشه کن
تا به آزادی تو را امکان دهند
صبح آن روز درخشان دیر نیست
تا تو را آزادی از حرمان دهند
#غزل
#حماسی
#فلسطین
#ضد_امپریالیسم
#پایداری
#شعرخوانی_در_محضر_رهبر_حکیم_انقلاب
#رمضان_المبارک_1397
@ayateghamze
https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/245368
#چه_آرامند_روی_دامن_مولایشان_سرها
#فاطمه_عارف_نژاد
شکسته بالِ نوپروازها، زخمی شده پرها
بمیرم من، چه بهتی هست در چشم کبوترها!
گلوله رد شده بی اِذن، هنگام اَذان از صحن
ترک خوردهست آیینه، پریده رنگ مرمرها
ببین! روی مفاتیح پدرها لاله روییده
ببین! بوی شقایق میدهد مُهر برادرها
سر سجاده، جایی در میان سجدۀ آخر
هوای گریه دارد چادر زخمی مادرها
چه بی لالایی و بی سرصدا خوابیدهاند آرام
عروسکهای خونآلود در آغوش دخترها
یکی سقا شده، آبی رسانده دست مجروحین
یکی تنها شده، روضه گرفته بین پیکرها
چه زیبایند این پروانههای شمعدرآغوش
چه آرامند روی دامن مولایشان سرها
تو شاعر! از علیاکبر بخوان در گوش اشعارت
تو مداح! از علیاصغر بگو بالای منبرها
اگر فتنه، اگر غوغا، اگر آشوب، اگر بلوا
بمان در قلعۀ ایمان و در باروی باورها
خدایا! از تو و پیغمبرت در مکتب تکفیر
برای قتل ما پاداش میخواهند کافرها
شهادت سیب سرخی بود روی شاخۀ تقدیر
که افتاد از قضا در دامن باآبروترها
#غزل
#پایداری
#شهدای_ترور
@ayateghamze
https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/247753
#آه_ای_خنده_ی_سیاه_و_سفید
#سعید_بیابانکی
نوزده سال مثل برق گذشت
نوزده سال از نیامدنت
کوچه مشتاق گام هایت ماند
خانه چشم انتظار در زدنت
مثل این که همین پریشب بود
آمدی با پسرعموهایت
خنده هایت درست یادم هست
بس که آشفته بود موهایت
رو به من... رو به دوربین با شوق
ایستادید سر به زیر و نجیب
آخرین عکس یادگاری تان
بین این قاب ها چقدر غریب...
هیچ عکاس عاقلی جز من
دل به این عکس ها نمی بندد
تازه آن هم به عکس ساده ی تو
که سیاه و سفید می خندد
دور تا دور این مغازه پُر است
از هزاران هزار عکس جدید
تو کجایی؟ کجا؟ نمی دانم!
آه ای خنده ی سیاه و سفید
تو از این قاب ها رها شده ای
دوستانت اسیرتر شده اند
تو جوان مانده ای، رفیقانت
نوزده سال پیرتر شده اند
صبح شنبه، چه صبح تلخی بود
از خودم پاک نا امید شدم
قاب عکس تو بر زمین افتاد
به همین سادگی شهید شدم
#نامه_های_کوفی
#چارپاره
#پایداری
@ayateghamze
https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/100045
#هنوز_شاعرت_ای_سرزمین_حُسن_نمرده_ست
#میلاد_حبیبی
چگونه صبر کنم این عمود باز بیفتد
تبر به جان تو ای سرو سرفراز بیفتد
هنوز شاعرت ای سرزمین حُسن، نمرده ست
که دُور دست قشون زبان دراز بیفتد
چقدر نام تو طبع مرا به ذوق می آرَد
چنان که چشم نوازنده ای به ساز بیفتد
حرامیان همه بیزار از تو اند و چه بهتر
خوشا به کعبه که از چشم بی نماز بیفتد
به غارت تو طمع کرده اند و داد از آن روز
که گنج، مفت به دست قمارباز بیفتد
در این زمان صراحت بدا به طبع روانی
که در اسارت لفافه و مجاز بیفتد
هزار بار بیفتم به خاک کاش و نبینم
که پرچم تو زمانی از اهتزاز بیفتد
#غزل
#ملی_میهنی
#پایداری
@ayateghamze
https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/247756
#نشست_روی_زمین_پهن_کرد_دریا_را
#اکرم_هاشمی
نشست روی زمین، پهن کرد دریا را
کشید پارچه را، متر کرد پهنا را
درست از وسط آب، قایقی رد شد
شبیه قیچی مادر، شکافت دریا را
صدای تَقتَتَتَق... تیر بود میبارید
صدای تِقتِتِتِق... دوخت چتر خرما را
کنار قایق بابا که خورد خمپاره
بلند کرد و تکان داد خُرده نخها را
فرو که رفت در انگشت مادرم سوزن
کسی دقیق نشانه گرفت بابا را
وَ آب از کف قایق سریع بالا رفت
و تند مادر هی کوک زد همانجا را
بریده شد نخ و از بین قاب بابا دید
میان دامن خود چرخ میزند سارا
#غزل
#پایداری
#اجتماعی
@ayateghamze
https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/246233
پریدن به آغوش فصلی دگرگون
فاطمه عارف نژاد
افقهای باز و کرانهای تازه
زمینهای نو، آسمانهای تازه
پر از شوق کشف است منظومههامان
پر از حیرت کهکشانهای تازه
پریدن به آغوش فصلی دگرگون
دویدن به سوی زمانهای تازه
به مرز علوم: اکتشافات بیحد
به بام فنون: نردبانهای تازه
رصد کردهاند آن طرفتر هدف را
سر برجها دیدهبانهای تازه
اگر چاه و چالهست در راه مقصد...
اگر ترس و شک و گمانهای تازه...
اگر خار در چشم و صبر است دستور...
اگر در گلو استخوانهای تازه...
ببین هفتخان را گذشتهست و حالا
رسیدهست رستم به خانهای تازه
وطن لشکری آرش آورده با خود
مسلح به تیر و کمانهای تازه
تویی وارث پهلوانهای پیشین
تویی نسلی از قهرمانهای تازه
بیا و بخوان دست افسانهها را
بیا و بگو داستانهای تازه..
به شوق صدور جهانبینی نور
بخوان صبح را با زبانهای تازه
کمی مشق کن لذت سادگی را
اگر سخت شد امتحانهای تازه
شهیدان میآیند و دارند بر تن
از آن عهد دیرین نشانهای تازه
که جادهست و این تکسوارانِ غیرت
که دشت است و این ارغوانهای تازه
به بذری که باور در این خاکدان کاشت
پدید آمده بوستانهای تازه
و خواهد رسید آخر آن صبح موعود
که ماییم و فتح جهانهای تازه
#فاطمه_عارف_نژاد
#غزل
#پایداری
#ملی_میهنی
@ayateghamze
سرخ و سفید و سبز بر قله
زهرا سپهکار
مثل شروع نمنم باران
بر تشنهگلدان لب ایوان
قدر تمام لحظهها جاری
قدّ تمام موجها طوفان
مثل اذان لحظۀ افطار
مثل سرور نیمۀ شعبان
چون بوی دستان پدر وقتی
در لای سفره میگذارد نان
گرچه کمی اینروزها دلتنگ
امّا به این برکت قسم خندان
امن و امان چون چادر مادر
وقتی پناه بیکسیهامان...
چون متن یک اعلامیه پر شور
مثل شعاری در دل میدان
مثل شکوفه آخر بهمن
تقویمها را کرده سرگردان
مثل شهیدان در تب تشییع
بر شانهها سنگین ولی رقصان
چون رود مرزی بر خودش حسّاس
با غرّشِ بیگانه در طغیان
سرخ و سفید و سبز بر قلّه
سرخ و سفید و سبز در جولان
ای روزهای خوبِ پیش از این
ای روزهای نابِ بعد از آن
ای سروِ سرسبز چهلساله
گنجشکها بر شاخهات مهمان
آزادیات چون صحن آزادی
آرامشت لبخند دربانان
اینسوی پرچم یاحسین، آنسو
جمهوری اسلامی ایران
#زهرا_سپهکار
#غزل
#پایداری
#ایران_اسلامی
کانال شاعر:
@zahra_sepahkar
@ayateghamze
آهسته در گوشم کسی گفت اسم شب صبح است
محمدمهدی سیار
ای تیغ! سرسنگین مشو با ما سبکسرها
دست از دل ما برمدارید آی خنجرها!
رودیم و أشهد گفتن ما بر لب دریاست
ننگ است ما را مرگ در مرداب بسترها
پیشانی ما خط به خط، خط مقدم بود
ما را سری دادند سرگردان سنگرها
آهسته در گوشم کسی گفت: اسم شب صبح است!
ناگاه روشن شد دو عالم از منورها
روشن برآمد دستمان تا در گریبان رفت
از سینه سوزان برآوردیم اخگرها
مشت اسیران زمین را باز خواهد کرد
سنگی که می افتد به دنبال کبوترها
خواب غریبی دیده ام، خواب ستاره... ماه...
خوابی برایم دیده اید آیا برادرها؟!
#محمدمهدی_سیار
#غزل
#پایداری
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402
فیلم شعرخوانی
@ayateghamze
در جهان بی علی ماندن نمی آید به من
حسن خسروی وقار
من شرابم شادی ام شیون نمی آید به من
رودی از روحم سراب تن نمی آید به من
هر قبایی را که خیاط تعلق دوخته ست
تن زدم اما سر سوزن نمی آید به من
شهر خاک خانه ها را بر سر خود ریخته است
کوچ، همراهم بیا مسکن نمی آید به من
در شب تاریک و بیم راه و داد بی کسی
غیر او از وادی ایمن نمی آید به من
چشم را بر هم زدم انگار در طور من است
او ترانی گفت و دیدم لن نمی آید به من
گرچه اسرار الهی را در او دیدم ولی
گفتن این حرف ها اصلا نمی آید به من
پادشاهی مهربان است و پناهم می دهد
از جوار رحمتش رفتن نمی آید به من
اشکم و از گوشه ی چشم یتیم افتاده ام
در جهان بی علی ماندن نمی آید به من
پشت سر، ردّ احد بر گرده بود و پیش رو
تیغ می بارد اگر، جوشن نمی آید به من
سینه جان مستی کن و با خنجر کوفی بگو
شادمان باشد که پیراهن نمی آید به من
کربلایی زخم روی پیکرم رقصید و باز
از سماع تیغ، دل کندن نمی آید به من
چون نسیم آزادم و هرجا که باشم باز هم
اهتزاز پرچم دشمن نمی آید به من
با رفیقان شهیدم عهد در خون بسته ام
بی کفن می مانم و مدفن نمی آید به من
#حسن_خسروی_وقار
#پایداری
#غزل
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402
فیلم شعرخوانی
@ayateghamze