سیدابوالحسن مهدوی
🔻خلاصهای از جلسهی شماره ۱۶ اخلاق عملی قسمت اول (۱۴ خرداد ۹۷) موضوع: شهوت ✅ عواملی که برای شهوت در
⬅️ادامه از قبل...
خلاصه اخلاق عملی شماره۱۶
قسمت دوم
❓خیلی سؤال میکنند که چکار کنیم صحنههای گناهی که قبلاً دیدیم فراموش کنیم؟
✅ راهش این است که:
👈 نگذارد آن صحنهها در حافظهی او بیاید و مرتب ذهن خود را به چیزهای دیگر مشغول کند. تا در ذهن آمد، خونسرد باشد و حواسش را به چیز دیگری پرت کند،
کسانیکه موفق به بیرونکردن صحنهطها از ذهن هستند، موفق به معالجهی حافظهی خودشان هستند.
👈 راه سپردن به حافظه، تکرار مطلب است و راه بیرونکردن از حافظه، عدم تکرار است.
🔶 روایت:
«من غري بالشّهوات أباح لنفسه الغوائل»
غررالحكمودررالكلم، ص۶۳۵.
🔹کسیکه تحریک به شهوت بکند، (گاهی در لغت، «غری» را بهمعنای شگفت زده هم معنی کردهاند.) در واقع برای نفس خودش هلاکت را مباح کرده است.
⬅ نکته:
🔸این عامل چهارم، معلول عامل سوم است؛ چه کسی تحریک به شهوت میکند؟
کسیکه دین او ضعیف است. بعد دین ضعیف برای کسی است که عقلش کم است و عقل کم هم، از جهل است.
🔶آیهی ۱۹۷ سورهی بقره: «وَ اتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ»
🔹«و اتّقون» برای مرحلهی سوم است، یعنی دینداری و تقوا، دینداری را به چه کسی میگوید؟ نمیگوید: «یا ایّهاالمؤمنون»،
👈 ما خیال میکنیم «و اتّقون» باید مؤمن گفته شود حال آنکه میفرماید «و اتّقون» کسی که عقل خالص دارد.
👈گفتیم مرحلهی دوم عقل است؛ عقل، انسان را به ایمان و تقوا میکشاند.
🔶 سورهی مؤمنون:
«بِسْمِاللَّهِالرَّحْمٰنِالرَّحِيم،ِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون،َ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاَتِهِمْ خَاشِعُون،َ وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»
🔹مؤمن کیست؟ باید بگوییم کسیکه گناه نمیکند؛ حال آنکه قرآن میفرماید: مؤمن کسی است که کار لغو انجام نمیدهد؛ کار لغو را، عاقل با عقلش میگوید نباید انجام بدهد.
✅ وقتی اینها را کنار هم میگذاریم میفهمیم که مؤمن همان عاقل است، و آنکه مؤمن نیست از عقلش استفاده نکرده است.
5⃣ عامل پنجم(که از همه مهمتر است)، پاسخ مثبت به درخواست نفس است.
👈نفس انسان مطلوب زیاد دارد و میگوید میخواهم،
🔻مثلاً شهوت خوراک را میخواهد(مرتب بهترین غذای حلال را میخواهد.)،
👈اگر پاسخ مثبت به آن داده شود، بدانیم داریم شهوت را در وجود نفسمان تقویت میکنیم.
🔻یا مثلاً شهوت پوشیدن بهترین لباس یا شهوت تفریح و...
👈البته دقت شود که تا حد قناعت و کفاف نیاز بدن است، اضافه بر آن را داریم میگوییم.
✅ تقویت نفس، تقویت شهوت است،
👈 از جمله شهوت جنسی، که هر چه نفس دستور میدهد اطاعت کنیم، فکر نکنیم تضعیف میشود؛
🔹البته تضعیف شدنش موقتی است و برخی فریب میخورند و میگویند که اگر بیشتر جلوی خودت را بگیری بیشتر تحریک میشوی؛
🔹خیر اینطور نیست، مِثل غذا خوردن میماند، غذا را وقتی میخوریم تا یکی دو ساعت سیر هستیم اما شهوت طعاممان را تقویت کردیم، یعنی نفس ما گفت بهترین غذا، ما هم گفتیم چشم.
🔹 برخی به خطا میگویند که ببینید غذای خوب را خورد، سیر شد، نه اینطور نیست اتفاقاً این غذای خوب را خورد، شهوتش تحریک شد.
👈 دلیلش این است که مرتبهی بعدی که میخواهد غذا بخورد، ببینید نان خالی میخورد یا خیر؟ بگذارید گرسنه بشود ببینید دوباره شهوت طعام دارد یا نه؟
بله دارد و بیشتر از قبل هم دارد.
👈 پس شهوت طعام، بار اول کار را حل نکرد بلکه دفعهی بعد بیشتر دستور میدهد.
✅بحث ما این است که:
❓آیا اگر به نفس جواب مثبت دادیم آیا سیر میشویم یا بیشتر تمایل پیدا میکنیم؟
🔸 دنیای امروز و روانشناسها میگویند: سیر میشوید.
🔶 ما هم بر خلاف تمام آنها میگوییم: نه تنها سیر نخواهید شد، بلکه بیشتر تحریک میشوید.
👈 و این را هم روایت میگوید؛ میفرماید دنیا مَثَلَش، مَثَل آب دریاست که شور است.
انسان تشنه، اگر رفت و از آب دریا استفاده کرد، اشتباه میکند؛ آب دریا شور است و به ظاهر تشنگی او را برطرف میکند اما برطرف شدنش کاذب است و چند لحظهی بعد میگوید بیشتر آب میخواهم...
❓پس چکار کنیم؟ دین میگوید در استفادهی از دنیا در حد متوسط(کفاف) یا مقداری پایینتر (قناعت).
◀ مثلاً در تفریح،
🔸بدن انسان نیاز به تفریح و ورزش دارد؛ اما حدّ وسط یا یک مقدار کمتر،
🔹حال اگر تفریح را زیاد کردیم، هستند کسانیکه شهوت به تفریح دارند شهوت به مسافرت دارند،
👈 اینها یک اشتباه بزرگ است و یک نوع شهوت است که وجودش را گرفته و متوجّه نیست.
مثلاً با تفریح یک ربعی خستگیات برطرف میشود و بعد عقل میگوید کارهای عاقلانه انجام بده،
اما میبینید این یک ربع میشود چند ساعت...
👈 مواظب زیادهرویها باشیم.
◀ یا مثلاً خوراک؛
🔸خوراک نیاز بدن ماست اما چند رقم خوراک خوردن داریم،
🔹حال اگر آمدیم و مرتّب به نفسمان پاسخ مثبت دادیم، نفس سیر نمیشود.
⬅️ادامه دارد...
@abolhasanmahdavi
سیدابوالحسن مهدوی
⬅️ادامه از قبل... خلاصه اخلاق عملی شماره۱۶ قسمت دوم ❓خیلی سؤال میکنند که چکار کنیم صحنههای گناهی
⬅️ادامه از قبل....
خلاصهای از اخلاق عملی شماره۱۶
قسمت سوم:
⬅ نکته:
👈 بعضی چیزها مِثل نظافت یا نظم از چیزهایی است که نفس خوشش میآید اما در واقع عقل است و اگر بخواهیم نفس را سرکوب کنیم آن وقت بینظمی کار را خراب میکند.
مصباحالشريعة، صفحه ۷۷:
🔷 امام صادق«علیهالسلام» میفرمایند:
کم خوردن در هر حالی پسندیده است و همهی قومها میگویند قلّت خوراک، و این کم خوردن، هم برای جسم مفید است هم برای روح،
👈 آنی که پسندیده است از خوردن ۴ قسم است :
▫ناچاری و ضرورت
▫تهبندی
▫اول و شروع غذا
▫قوت(همان خوراک را می گویند که سبب توانایی انسان می شود).
👈 بعد حضرت میفرمایند:
▪انسانهای برگزیده خوراکشان به ضرورت است،
▪آنهایی که به شکل عُدّه(تهبندی) غذا میخورند، بپادارندگان تقوا هستند،
▪آنهایی که غذا را شروع میکنند و یک مقدار میخورند و رها میکنند برای انسانهای متوکّل است،
▪و کسانیکه غذا را میخورند برای اینکه بدن آنها نیرو پیدا کند، این برای مؤمنین است که پایینترین درجه میباشد.
✅ و چیزی بیشترین ضرر را به روح انسان نمیزند از زیاد خوردن؛
👈 کثرت غذا خوردن دو ضرر به انسان می زند :
🔺دل را قسیّ میکند.
🔺 شهوت را در او تحریک میکند(بحث ما هم یک نمونهاش همین بود ، ما فقط خوردن را نگفتیم، خوابیدن و تفریح و لذت جنسی و مسافرت و هر چه نفس انسان خوشش میآید.)
👈 گرسنگی خورشت مؤمنین است، غذای روح است، طعام فکر و دل است و صحت بدن هم هست.
⏪ بعد امام صادق«علیهالسلام» از پیامبر «صلیاللهعلیهوآله» نقل کردند که فرمودند:
🔸ظرفی را انسان پر نمیکند که شرّش بیشتر از ظرف شکم باشد،
👈 بعد میفرمایند حضرت داوود«علیهالسلام» فرموده: یک لقمه ضروری که نیاز دارم به خوردن آن، آن یک لقمه را من ترک بکنم نزد من محبوب تر از این است که ۲۰ شب در خانهی خدا احیاء داشته باشم.
⏪ بعد دومرتبه از پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» نقل کردند:
🔹 مؤمن در یک معده غذا میخورد و منافق در ۷ معده غذا میخورد.( بزرگان گاهی می فرمایند: منظور از این یک معده، یعنی فقط حلال میخورد اما منافق، یعنی میزان حلال و حرام ندارد).
🔹وای بر مردم از این دو «قبقب»، پرسیدند این دو چیست؟ فرمودند: شکم و فرج.
👈بعد امام«علیهالسلام» از حضرت عیسی«علیهالسلام» نقل میکند:
🔸مریض نکرد(نشد) قلب را به شدیدتر از قساوت(یعنی بدترین بیماری قلب، قساوت است)
🔹و نفس انسان هم ذلیل نمیشود به سختتر از اینکه گرسنگی را کم کند،
همین که گرسنگی را کم کند دوباره نفس مریض میشود(نمیفرماید پرخوری)،
این دو چیز (جوع و قساوت) دو افساری است که انسان را طرد از انسانیت و موجب ذلت او میشود.
@abolhasanmahdavi
🔻صفحه رسمی آیتالله سیدابوالحسن مهدوی در #اینستاگرام:
instagram.com/abolhasanmahdavi
🔻صبر و شکر دو نیمهی تکمیلکنندهی دیناند که اگر کسی فقط یک نیمه را تحصیل کرده باشد، ایمانش کامل نمیشود.
🔹بر همین اساس، خصوصیت انسان با ایمان چنین است:
اگر صاحب نعمت شود، شاکر است و اگر به بلا دچار شود، صابر؛ اگر صاحب فرزند شود، شکرگزار است و اگر بچهدار نشود، بردبار؛ اگر خداوند بیماریاش را شفا دهد، سپاسگزار خدای متعال است و اگر بیمار بماند، صبوری میکند و ... . بهطور کلی، تمام زندگی انسان با ایمان را این دو صفت بسیار باارزش پُر میکند.
@abolhasanmahdavi
🔻صفحه رسمی آیتالله سیدابوالحسن مهدوی در #اینستاگرام:
instagram.com/abolhasanmahdavi
هدایت شده از درس خارج آیتالله سیدابوالحسن مهدوی
📜اطلاعیه
باسمهتعالی
سلام و عرض ادب
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات
به استحضار فضلای محترم میرسانیم که دروس خارج
آیت الله مهدوی«حفظهالله» از روز شنبه (۲تیر۹۷) در حوزه علمیه صدربازار اصفهان برگزار میگردد.
@doroos_mahdavi
#اهمیت_شکر
🔻صفت شکر در کمال انسان تأثیر بسزایی دارد و اگر کسی در مقام عمل، به آن پایبند باشد، پیشرفت چشمگیری نصیبش خواهد شد.
⬅️قرآن کریم در دو آیه، به کمیاببودن این صفت با ارزش اشاره کرده است:
1⃣در آیهای از سورهی سبأ، خداوند بندگان ناشکر خود را توبیخ میکند و از حقیقت تلخی پرده برمیدارد: «وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ»(و اندکی از بندگان من سپاسگزارند!)
2⃣آیهی دیگر در سورهی اعراف، از قول شیطانِ رانده شده است. شیطان خطاب به پروردگار میگوید: «وَ لاتَجِدُ أَکثَرَهُم شاکِرین»(و بیشتر بندگانت را شکرگزار نخواهی یافت.)
👈در این آیات، شیطان در ابتدا قَسم یاد میکند که انسانها را فریب خواهد داد و در انتها، به انسانها طعنه میزند و شاکرنبودنشان را به رُخ میکشد. این طعنهزدن شیطان برای ما انسانها بسیار دردناک است؛ زیرا او دشمن قسمخوردهی ماست و تحمل طعنهی دشمن بسیار سخت است.
@abolhasanmahdavi
🔻صفحه رسمی آیتالله سیدابوالحسن مهدوی در #اینستاگرام:
instagram.com/abolhasanmahdavi
🔻جهت #دریافت مستند سعادتمندان
«زندگینامه حضرت آیتالله ناصری دولتآبادی»(قسمت۱و۲) به کانال بیانات آیتالله مهدوی در نرم افزار #سروش مراجعه فرمایید:
👇
http://sapp.ir/abolhasanmahdavi
🔻صفحه رسمی آیتالله سیدابوالحسن مهدوی در #اینستاگرام:
instagram.com/abolhasanmahdavi
🔻شیطان بعد از بیان منحرفکردن انسانها، به خدای متعال گفت: «بیشترِ آنها را شاکر نخواهی یافت».
⬅️در این نوع و ترتیب بیان، دو احتمال وجود دارد:
1⃣انسان پس از آنکه در دام شیطان افتاد و منحرف شد، شاکر نخواهد بود؛
2⃣انسان پیش از آنکه فریب شیطان را بخورد، شاکر نیست.
🔸بنابر احتمال اول، وسوسهی شیطان در انحراف انسان اثر دارد و اگر انسان، شاکر خدای سبحان میبود، میتوانست از دام شیطان رهایی یابد.
👈بنابراین، تحصیل صفت شکر اهمیت ویژهای دارد و با شکرگزاری از خداوند سبحان، میتوانیم بینی شیطان را به خاک بمالیم و خوارش کنیم.
🔹وجود مقدس حضرت سجاد«علیهالسلام» فرمودهاند: «کسیکه ذکر "الحمدلله" بگوید، در حقیقت، شکر تمام نعمتهای الهی را ادا کرده است.»
🔸همین کلام نشاندهندهی لطف وسیع پروردگار عالَم است که تشکرهای ناقص ما را کریمانه میپذیرد.
@abolhasanmahdavi
🔻صفحه رسمی آیتالله سیدابوالحسن مهدوی در #اینستاگرام:
instagram.com/abolhasanmahdavi
🔻وقتی انسان نعمت و مُنعم و ارتباط بین آنها را شناخت، حالت خاصی در درون او بهوجود میآید.
🔹این حالت مُرکّب از دو چیز است:
1⃣احساس لذت و سُرور از داشتن نعمت
2⃣احساس خضوع در مقابل مُنعم.
👈این خضوع به این دلیل است که میبیند هیچ استحقاقی برای دریافت نعمتهای الهی نداشته است و از این همه لطف و کرامتِ یکطرفه، شرمسار و خاضع میشود.
🔸اما اگر از نعمت لذت نبرد و نعمتبودن آن را انکار کرد، در برابر خالق خضوع پیدا نمیکند و از ولینعمتِ خود نیز تشکر نخواهد کرد.
⬅️گاهی کودک در برابر والدین خود چنین حالتی دارد؛ یعنی از نعمتی که والدین در اختیار او میگذارند، لذت نمیبَرد و برای همین، منکر نعمت میشود. این فرزند چون اصلاً آن را نعمت نمیداند، حالت خضوع نیز برایش ایجاد نمیشود و هیچگاه از والدین خود تشکر نخواهد کرد.
@abolhasanmahdavi
🔻صفحه رسمی آیتالله سیدابوالحسن مهدوی در #اینستاگرام:
instagram.com/abolhasanmahdavi
❓پرسش:
🔻چرا برخی از داشتن نعمت لذت میبرند، ولی باز هم تشکر نمیکنند. منشأ این خودداری از تشکر چیست؟
📝پاسخ:
🔹گاهی افراد از داشتن نعمت و منفعتبردن از آن لذت میبَرند؛ ولی نعمت را با مُنعم مرتبط نمیدانند و چهبسا منکر مُنعم یا غافل از اویند؛ در اینصورت، در حالیکه از نعمت لذت میبَرند، تشکر نمیکنند.
🔸علت لذتبردن این افراد از داشتن نعمت، جلب منفعت است؛ حالآنکه تشکرکردن فقط نوعی ارتباط با مُنعم است.
🔹بین لذتبردن از نعمت و تشکر از مُنعم تلازمی وجود ندارد؛ اما گاهی لذتبردن و جلب منفعت مقدمه میشود تا شخص از مُنعم تشکر کند و در مقابل او خاضع باشد.
👈نتیجه این است که در مرحلهی دوم، حالتی در وجود انسان پدید میآید که مُرکّب از لذت و خضوع است و ثمرهی این دو در عمل، تشکرکردن است.
@abolhasanmahdavi
🔻صفحه رسمی آیتالله سیدابوالحسن مهدوی در #اینستاگرام:
instagram.com/abolhasanmahdavi