#اعلام_برنامه
🔻سخنرانی
📆 ۵شنبه، ۲۳مرداد۱۳۹۹
⏰ساعت۶:۴۵صبح
🔸خیابان آیتالله طالقانی، نبش خیابان اردیبهشت، مسجد النور
👈رعایت دستورالعملهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک الزامی است.
@abolhasanmahdavi
۲۲ مرداد ۱۳۹۹
🔻۲۴ذیالحجه؛ سالروز نزول آیه تطهیر در شأن اهلبیت«علیهمالسلام»
@abolhasanmahdavi
۲۴ مرداد ۱۳۹۹
🔻این حدیث شریف[حدیث کسا] بیان میکند که پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآله» بر دخترشان وارد شدند و فرمودند: در بدن خود احساس ضعف میکنم و دخترشان عبای یمانی را آوردند و پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» آن را بر خود گرفتند.
🔹پس از آن امام حسن«علیهالسلام» وارد شدند و به مادرشان گفتند: بوی جدم، پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» را استشمام میکنم و مادر فرمودند: بله، همین است، جدتان زیر عبا هستند. امام حسن«علیهالسلام» اذن ورود گرفتند و کنار جدشان رفتند.
🔹به دنبال آن امام حسین«علیهالسلام» آمدند و بوی جدشان را استشمام کردند، از مادر سوال کردند و مادر فرمودند: جدتان و برادرتان زیر کساء هستند، امام حسین«علیهالسلام» هم با اذن وارد شدند.
🔹بعد از آن امیرالمؤمنین«علیهالسلام» آمدند، ایشان هم سوال کردند و بعد با اذن، وارد شدند.
🔹پنجمین نفر هم خود فاطمۀ زهرا«سلاماللهعلیها» بودند که ایشان هم اذن گرفتند و وارد شدند.
🔸حضرت فاطمه«سلاماللهعلیها» که ناقل داستان هستند، میفرمایند: وقتی ما پنج نفر زیر کساء دور هم جمع شده بودیم، پدرم دستبهدعا برداشتند و عرض کردند: خدایا، اینها نزدیکان و خاصان من هستند، گوشت و خون آنها به منزلۀ گوشت و خون من است، آنچه آنها را بهدرد بیاورد و محزون کند، من را بهدرد میآورد و محزون میکند و هرکس با آنها جنگ کند، من با آنها جنگ میکنم، من محبّ کسی هستم که محب اینها باشد، اینها از من هستند و من از آنها هستم. این تعبیر بزرگی است در رابطه با این پنج نور مقدس.
🔸همچنین پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» عرض کردند: خدایا، صلوات و رحمت و مغفرت و رضوان و خشنودی خود را بر اینها و بر من نازل کن و رجس؛ یعنی پلیدی یا شک را از اینها دور کن.
✅حضرت فاطمه«سلاماللهعلیها» با وجود اینکه پهلوی پدر بزرگوار و بقیۀ اصحاب کساء نشسته بودند و وحی نازل نشده بود که از پیام خدا خبر بدهد، فرمودند: وقتی پدرم این دعا را کردند، خدای متعال در عرش به ملائکۀ خود گفت: ای ملائکۀ من، کلّ جهان هستی را خلق نکردم، مگر بهواسطۀ این پنج نفر که الآن زیر کساء جمعند.
❓جبرئیل پرسید: چه کسانی؟ خدای متعال فرمود: محمد«صلیاللهعلیهوآله» و آل او، بعد جبرئیل اذن گرفت که پایین بیاید و نفر ششم باشد.
🔹وقتی آمد، از پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» اذن گرفت و زیر کساء رفت و آیۀ ۳۳ سورۀ احزاب را نازل کرد:
«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».
@abolhasanmahdavi
۲۴ مرداد ۱۳۹۹
🔻امیرالمؤمنین«علیهالسلام» از پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» سؤال کردند: اگر کسی داستان ما را [جریان حدیث کسا] در جلسهای نقل کند چه نتیجه و اثری دارد؟
🔹پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» در دو فراز جواب فرمودند:
🔸در فراز اول فرمودند: در هر جلسهای که داستان ما گفته شود، هیچ مهموم و مغمومی نیست، مگر اینکه همّ او زائل شود و غم او زدوده شود.
🔸و در فراز دوم فرمودند: هیچ حاجتمندی نیست، مگر اینکه خداوند حاجت او را برآورده میکند که امیرالمؤمنین«علیهالسلام» عرض کردند: یا رسولالله، با این وسیلۀ خوبی که شما بیان کردید[حدیث شریف کساء]، هم ما رستگار شدیم، هم شیعیان ما در دنیا و آخرت سعادتمند شدند.
@abolhasanmahdavi
۲۴ مرداد ۱۳۹۹
🔻۲۴ذیالحجه؛ روز مباهله و نزول آیه مباهله در شأن اهلبیت«علیهمالسلام»
@abolhasanmahdavi
۲۴ مرداد ۱۳۹۹
🔻وقتی ابهامات مسیحیان نجران[در جریان مباهله] حل شد، باید ایمان میآوردند؛ اما طمع در ریاست مانع شد.
🔹گفتند اگر مسلمان شویم، در نجران موقعیت خود را از دست میدهیم؛ چراکه دیگران را هم مسلمان میکنیم و همه مثل هم میشویم؛ ولی اگر مسیحی باشیم، نسبت به دیگران بزرگی و تقدمی داریم.
🔸درواقع اینچنین نبود که فکر میکردند، تخیلی بود که شیطان برایشان جلوه داده بود و باعث شد بگویند ایمان نمیآوریم و حاضریم با شما مباهله کنیم.
🔹وقتی وعده گذاشتند، پیامبر «صلیاللهعلیهوآله» اهلبیتشان را که آیۀ تطهیر درخصوص آنها نازل شده بود، در موقعیت مباهله همراه خود آوردند [اکنون مکان مباهله در مدینه است و از آن به نام مسجدالإجابه یاد میکنند]، وقتی مسیحیان پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» و اهلبیتشان را دیدند، حقانیت پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» را احساس کردند و از عذاب الهی ترسیدند و گفتند: مباهله نمیکنیم، حاضریم مصالحه کنیم و جزیه بپردازیم که پیامبر «صلیاللهعلیهوآله» هم پذیرفتند.
@abolhasanmahdavi
۲۴ مرداد ۱۳۹۹
🔻۲۴ذیالحجه؛ سالروز نزول آیه ولایت در شأن امیرالمؤمنین«علیهالسلام»
@abolhasanmahdavi
۲۴ مرداد ۱۳۹۹
🔻آیۀ ولایت را در ادامۀ حدیث غدیرخم ملاحظه کنید: پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» دست امیرالمؤمنین«علیهالسلام» را بالا گرفتند و به مردم نشان دادند و فرمودند: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاه»؛ یعنی هرکس من ولیّ او هستم، بداند بعد از من این آقا وصیّ من است و او ولیّ همۀ شماست.
🔹این «ولیّ» در اینجا بهمعنای سرپرست است، نمیخواهند بگویند: هرکس من دوست او هستم! پیغمبر دوست همۀ مؤمنان هستند.
🔸وقتی امیرالمؤمنین«علیهالسلام» مثل پیامبر و مثل پروردگار بر ما ولایت دارند، اطاعتشان هم بر ما واجب است.
🔹در آیۀ اولیالامر میگوید: «اولیالامر» باید معصوم باشد؛ لذا همانگونه که در این آیه میگوید: اولیالامر باید معصوم باشد، در آیۀ ولایت هم میگوییم: ولایت منحصراً شایسته امیرالمؤمنین«علیهالسلام» است و به ایشان میبرازد.
@abolhasanmahdavi
۲۴ مرداد ۱۳۹۹
🔻۲۵ذیالحجه؛ سالروز نزول سوره انسان در شأن اهلبیت«علیهمالسلام»
@abolhasanmahdavi
۲۵ مرداد ۱۳۹۹
🔻روز بیستوپنجم ذیالحجه، روز نزول سورۀ شریف انسان است. داستان نزول این سوره، داستان بسیار زیبایی است.
🔹داستان از این قرار است که امام حسن و امام حسین«علیهماالسلام» مریض شدند و امیرالمؤمنین«علیهالسلام» و حضرت فاطمه«سلاماللهعلیهما» نذر کردند اگر عزیزانشان خوب شدند، سه روز روزه بگیرند. پیرو این نذر، خود امام حسن و امام حسین«علیهماالسلام» نیز نذر کردند روزه بگیرند. بعد از این نذر، حال دو آقازاده خوب شد و بنا شد روزه بگیرند.
🔸بعضی احتمال دادهاند سه روزی که مصادف شد روزه بگیرند، روز بیستودوم، بیستوسوم و بیستوچهارم ذیالحجه بوده است و روز بعد از این سه روز که روزهها را گرفتند؛ یعنی روز بیستوپنجم ذیالحجه سورۀ هل أتی نازل شد.
👈 نکتۀ زیبایی که در سه روز روزهگرفتن این عزیزان اتفاق افتاد، این بود که برای سحر و افطار غذای مناسبی در منزل نداشتند. ناچار امیرالمؤمنین«علیهالسلام» مقداری جو تهیه کردند که فقط به تعداد افراد بود و کم، بهصورتی که روزانه نفری یک نان به هر یک تعلق میگرفت. آن بزرگواران تصمیم گرفتند سحر هیچ میل نکنند؛ اما موقع افطار، آب و یک قرص نان جویی را که حضرت فاطمه(«سلاماللهعلیها» تهیه میکردند، میل کنند.
🔹روز اول نان تهیه شد. تصادفاً شخصی در خانه را زد و گفت: مسکین هستم و نیاز زیادی به غذا دارم. وقتی احساس کردند او نیاز دارد، تمام نانهایی را که در سفره بود، به او دادند و خود با آب افطار کردند. روز اول گذشت.
🔸طبق نذرشان روز دوم را هم باید روزه میگرفتند. دوباره همان کار را تکرار کردند و با آب روزه گرفتند. مجدداً موقع افطار شخصی در زد و گفت: یتیم هستم، پدر و مادر ندارم. اهلبیت«علیهمالسلام» باز همۀ نان جوهایی را که داخل سفره بود، به او دادند، به او هم نگفتند ما دو روز است با آب روزه گرفتهایم و داخل منزل برای خودمان هیچ نداریم، حتی نانها را نصف نکردند و نگفتند ببخشید، خودمان هم گرسنه هستیم، بلکه تمام نان جوها را برای اینکه آن یتیم نیاز داشت، به او عطا کردند.
🔹روز سوم بحث خیلی مهم شد، سومین روزی بود که روزه گرفته بودند و بهشدت گرسنه بودند. بعد از اینکه نان جو آماده شد، موقع افطار، اسیری آمد که مسلمان نبود. اسیر گفت: من مسلمان نیستم؛ اما به کمک نیاز دارم. اهلبیت«علیهمالسلام» هم با اینکه میدانستند او اسیر مسلمانهاست و اسلام نیاورده است و خدای یگانه، قرآن و پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» و اهلبیت«علیهمالسلام» را قبول ندارد، بهصرف اینکه انسانی محتاج است، به نیاز خود نگاه نکردند و انفاق کردند.
✅اگر اسیر روز اول آمده بود، داستان بهاینحد شیرین نبود؛ زیرا هرچه نیاز انسان شدیدتر میشود، انگیزهاش برای انفاق کمتر میشود و میخواهد خودش استفاده کند، فقط در صورتی انفاق میکند که نیاز تقاضاکننده شدیدتر باشد؛ ولی در این داستان برعکس است و اهلبیت«علیهمالسلام» در اوج نیاز، انفاق کردند.
@abolhasanmahdavi
۲۵ مرداد ۱۳۹۹
🔻برنامه آیتالله مهدوی در روز
«۵شنبه، ۳۰ مرداد ۹۹»:
▪️سخنرانی(ساعت۶:۴۵صبح): خیابان آیتالله طالقانی،نبش خیابان اردیبهشت، مسجد النور
▪️سخنرانی(بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشا): خیابان احمدآباد، خیابان نظامالملک، مدرسه شهید آوینی
👈رعایت دستورالعملهای بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی و حضور مؤمنین بزرگوار با #ماسک الزامی است.
@abolhasanmahdavi
۲۹ مرداد ۱۳۹۹
۳۰ مرداد ۱۳۹۹