هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
⭕️ازدواج #سحرقریشی با بازیگر معروف #سریال_پایتخت ⁉️‼️👇
https://eitaa.com/joinchat/3649503289C24d99ee23a
🔞عکس جنجالی #سحر_قریشی با بازیگر مرد معروف سریال #پایتخت🔞
https://eitaa.com/joinchat/3649503289C24d99ee23a
📸 #بدون_سانسور 👆
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کپی و ایده برداری حرام⛔️
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
🚨اطلاعیه فوری آموزش و پرورش
سریعا به کانال شاد برید و از اخبار فوری که در رابطه با بازگشایی مدارس داده اطلاع پیدا کنید👇
🔹 دانشجویان کلیک نمایند
🔸دانشآموزان کلیک نمایند
🔺لیست مدارس شهرهایی که ۱۵ شهریور به صورت #حضوری یا #غیرحضوری بازگشایی می شوند 👇
https://eitaa.com/joinchat/1423310862Cd730465744
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
📣کانال اختصاصی انتشار سخنرانی ها، درسها و نوشتههای کوتاه دکتر ابوالفضل ساجدی ، استاد تمام فلسفه دين مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) افتتاح شد👌
موضوع مورد علاقه رو انتخاب کنید👇
💎 عشق الهی
💎 تربيت اعتقادی
💎 تربيت اجتماعی
💎 روانشناسی و علوم تربيتی
💎 كلام جديد و فلسفه دين
💎 پاسخ به شبهات مدعيان روشنفكری عليه اسلام
🔰جهت عضویت ضربه بزنید😍👇
https://eitaa.com/joinchat/2073231414Cedf9811cee
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
اگه میخوای پایان نامه یا مقاله بنویسی😍
اگه میخوای پژوهش علمی کنی و دنبال مطالب ناب هستی اینجا حتما جوین شو👇
https://eitaa.com/joinchat/2073231414Cedf9811cee
مطالبش انصافا عالیه👆😍👆
👈لینک جستجوی مقالات و کتابها👌
👱♂روزی بهلول به حمام رفت، ولی خدمتکاران حمام به او بی اعتنایی نمودند و آن طور که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند.
با این حال بهلول وقت خروج از حمام ده دیناری که به همراه داشت یک جا به استاد حمام داد.
کارگران حمامی چون این بذل و بخشش را بدیدند، همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی نمودند.
👳♂بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت. ولی این دفعه تمام کارگران با احترام کامل او را شستشو نموده و بسیار مواظبت نمودند. ولی با اینهمه سعی و کوشش کارگران، بهلول به هنگام خروج فقط یک دینار به آنها داد.
🚿خدمتکاران حمامی متغیر گردیده پرسیدند: سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست؟
💰بهلول گفت:مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده بودم پرداختم و مزد آن روز حمام را امروز می پردازم تا شما ادب شده و رعایت مشتری های خود را بکنید !!!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✅امانت داری
✍عبدالرحمن بن سیابه می گوید: هنگامی که پدرم از دنیا رفت، یکی از دوستان پدرم به منزل ما آمد و بعد از تسلیت گفت: آیا از پدرت ارثی باقی مانده است تا بتوانی به وسیله آن امرار معاش کنی؟ گفتم: نه. او کیسه ای که محتوی هزار درهم بود، به من تحویل داد و گفت: این پول را بگیر و از سود آن زندگی خود را اداره کن. بعدا اصل پول را به من برگردان! من با خوشحالی پیش مادرم دویدم و این خبر را به وی رساندم. هنگام شب پیش یکی دیگر از دوستان پدرم رفتم و او زمینه تجارت را برایم فراهم کرد. به این ترتیب که با یاری او مقداری پارچه تهیه کرده، در مغازه ای به تجارت پرداختم. به فضل الهی کار معامله رونق گرفت و من در اندک زمانی مستطیع شدم و آماده اعزام به سفر حج گردیدم.
قبل از عزیمت پیش مادرم رفتم و قصد خود را با او در میان گذاشتم. مادر به من سفارش کرد که پسرم! قرضهای فلانی را (دوست پدرم) اول بپرداز، بعد به سفر برو! من نیز چنین کردم. با پرداخت وجه، صاحب پول چنان خوشحال شد که گویا من آن پولها را از جیب خودم به وی بخشیدم و به من گفت: چرا این وجوه را پس می دهی، شاید کم بوده؟ گفتم: نه، بلکه چون می خواهم به سفر حج بروم، دوست ندارم پول کسی نزدم باشد.
عازم مکه شدم و بعد از انجام اعمال حج در مدینه به حضور امام صادق (ع) شرفیاب شدم. آن روز خانه امام(علیه السلام) خیلی شلوغ بود. من که در آن موقع جوان بودم، در انتهای جمعیت ایستادم. مردم نزدیک رفته و بعد از زیارت آن حضرت، پاسخ پرسشهایشان را نیز دریافت می کردند.
هنگامی که مجلس خلوت شد، امام به من اشاره کرد و من نزدیک رفتم. فرمود: آیا با من کاری داری؟ عرض کردم: قربانت گردم من عبدالرحمن بن سیابه هستم. به من فرمود: پدرت چه کار می کند؟ گفتم: او از دنیا رفت. حضرت ناراحت شد و به من تسلیت گفت و به پدرم رحمت فرستاد. آن گاه از من پرسید: آیا از مال دنیا برای تو چیزی به ارث گذاشت؟ گفتم: نه. فرمود: پس چگونه به مکه مشرف شدی؟ من نیز داستان آن مرد نیکوکار و تجارت خود را برای آن بزرگوار شرح دادم. هنوز سخن من تمام نشده بود که امام پرسید: هزار درهم امانتی آن مرد را چه کردی؟ گفتم: یابن رسول الله! آن را قبل از سفر به صاحبش برگرداندم. امام با خوشحالی گفت: احسنت!
سپس فرمود: آیا سفارشی به تو بکنم؟ گفتم: جانم به فدایت! البته که راهنماییم کنید! امام فرمود:
عَلَیک بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ تَشْرَک النَّاسَ فِی أَمْوَالِهِمْ هَکذَا وَ جَمَعَ بَینَ أَصَابِعِه؛
بر تو باد راستگویی و امانت داری، که در این صورت شریک مال مردم خواهی شد. سپس امام انگشتان دستانش را در هم فرو برد و فرمود: این چنین. عبدالرحمن بن سیابه می گوید: در اثر عمل به سفارش امام، آن چنان وضع مالی من خوب شد که در مدتی کوتاه سیصد هزار درهم زکات مالم را به اهلش پرداختم.
📚 کتاب بحارالانوار،ج 47، ص 384
↶【به ما بپیوندید 】↷
___________________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
🔴سیلی زدن به گوش مرد جوان وسط هیئت😳
عاقبت کسی که وسط هیئت سیلی زد تو گوشِ سینه زنِ #امام_حسین بخاطر چشم چرونی 😱
اگه باورت نمیشه خودت با چشم خودت نگاه کن 😱👇
http://eitaa.com/joinchat/248446978C489bbdbe7f
عجیب اما واقعی😳👆🏻👆🏻
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
🔴خبر فوری
🔹در پی اعلام وزیر آموزش و پرورش، سیمکارت رایگان دانشآموزی با اینترنت و تماس و پیامک یکماهه رایگان و امکان استفاده رایگان از شبکه شاد برای همه دانشآموزان آماده شده است.
برای دریافت سیمکارت دانشآموزی رایگان وارد لینک زیر شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2693333054C726b18c796
با سلام خدمت همه محبان امام حسین (ع). در نیمه شب جمعه ای از حضرت رقیه (س) خواستم تا کمکم کند شعری برای حضرت عباس (س) بگویم. با کمک و عنایات الهی و حضرت رقیه (س) شعر زیر را سرودم.
عباس (س) عمو نبود بابایم بود
بابا که نبود عموی زیبایم بود
بابا و عمو بود برایم اما
هر چیز که خوب است همان هایم بود
من تشنه شدم ولی عمو عباسم (س)
تا بود خودش هزار دریایم بود
اندوه من از تشنگی اصغر(س) بود
هرچند که آب مثل رؤیایم بود
هرچند امام حسین (ع) بابایم بود
عشق و نفس و امید فردایم بود
آن روز امید پدر من حتی
عباس (س) همین عموی سقایم بود
عباس (ع) ندیده ای اگر می دیدی
دانی که تمام عشق و دنیایم بود
عباس (ع) ندیده ای و آن قد رشید
بر قله قامتش بدان جایم بود
آن سرو که بر عدو کمر خم ننمود
بر شانه و پشت آن عمو پایم بود
عباس (س) برای پدرم لشکر بود
همبازی خوب قلب تنهایم بود
آن لحظه که دستان عمو قطع شدند
دلشوره گرفته وقت غم هایم بود
دستان بریده مشک بی آب و عمود
بر فرق عمو و فرق موهایم بود
افتاده عمو زمین و من افتادم
افتاده تر از رقیه بابایم بود
پشت پدرم شکست و من رفتم شام
آنجا سر بابام پذیرایم بود
راحت شدم و عمه کمر راست نکرد
این شرح خلاصه سفرهایم بود
📝 علی شیرازی
هدایت شده از گسترده پُربازده اُفق
😃رفته بودیم بازار رضا سرویس نقره گرفتم ۷۰۰ هزار 😭
بعدش تو این کانال همونو میده ۳۰۰
😍کانال حرز و انگشتر سادات با بقیه کانال ها متفاوته😍
👌جنساش هم اصل و درجه یک
نصف قیمت بازار (به قیمت عمده)
دستبندنقره انگشترفیروزه و عقیق یمن سرویس_نقره
با ارسال رایگان 😍
✅طرح ویژه حرز امام جواد روی پوست آهو هم دارن👇
🌺با خرید یه حرزامام جواد روی پوست آهو به هدیه ۸۰ هزارتومان ۷تا حرز دیگر روی پوست و بازوبند چرمی هدیه بگیرین😱😱
http://eitaa.com/joinchat/1866072065Cb45c0b8906
❤️اینم هدیه امروز من بهشما زیبا پسندان ❤️