eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.6هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
21هزار ویدیو
286 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
✍انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟! محقق عالی قدر استاد فاطمی نیا فرمودند: یکی از علما - که از دنیا رفته است. از یکی از صلحا برایم تعریف می‌کرد که یک نفر گفته بود: من در قسمت بایگانی اداره ای کار می‌کردم و پرونده‌های متعدد و بعضا بسیار مهم می‌آمد و ما در قسمت بایگانی قرار می‌دادیم. یک روز پرونده ی بسیار مهمی به دستم رسید. چند روزی که گذشت متوجه شدم آن پرونده گم شده است. هر چه گشتم پیدا نشد. در آن گیر و دار که کاملا نا امید شده بودم، به بنده خبر دادند: چون شما مسئول پرونده‌ها هستید اگر تا چند روز دیگر پیدا نشود، حکمی که در مورد شما اجرا می‌شود یا اعدام است یا حبس ابد؛ از این رو نزد یک نفر اهل دل رفتم، ایشان دستور ختمی فرمودند که انجام بده. همان توسل را انجام دادم. روزی که قرار بود نتیجه بگیریم از پرونده خبری نبود با ناراحتی از منزل بیرون آمدم تا نزدیکی خیابان «مولوی» رفتم. دیدم پیرمردی جلو آمد و گفت: آقا؛ مشکل تو به دست آن شخص - که عرق چین به سر دارد و در حال رفتن است - حل می‌شود. بدون توجه به این شخص با شنیدن این کلمات دویدم و دامن آقا را گرفتم و گفتم: آقا جان! به دادم برس، گفته اند مشکلم به دست شما حل می‌شود. پیرمرد نگاهی به من کرد و گفت: خجالت نمی کشی؟ حالتی بهت زده و متعجب داشتم. ایشان فرمودند: چهار سال است شوهر خواهرت از دنیا رفته، یک مرتبه هم به خواهرت و بچه هایش سر نزده ای، انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟! تا نروی و رضایت آنها را جلب نکنی، مشکلت حل نمی شود. بعد از شنیدن صحبت پیرمرد بلافاصله به منزل خواهرم رفتم. وقتی در زدم و خواهرم متوجه شد من هستم، گفت: چطور است بعد از چهار سال آمده ای؟! گفتم: خواهر! از من راضی شو. بچه هایت را از من راضی کن. بعدا برایت تعریف میکنم، غلط کردم. آن گاه رفتم مقداری هدیه گرفتم و آوردم و آنها را راضی کردم. فردا که به اداره برگشتم، به من خبر دادند که ص: 122 پرونده پیدا شده است. این پیرمرد عرق چین به سر، عارف بزرگ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط بود! [1] ---------- [1]: کرامات معنوی / 72، •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️باید نگاهت کنه ... 🎙 قالَ الصّادِقُ (ع) : کلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکرُوهٌ سِوَی الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَی الحُسَینِ (ع) . امام صادق(ع) : هر نالیدن و گریه ای مکروه است ، مگر ناله و گریه بر حسین (علیه السلام) . 📙بحار الانوار ، ج 45 ، ص 313 . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(ع) می‌فرمایند: درشگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمی‌برد؟ 👌در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد! حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ «سوره آل عمران، آیه ۱۷۱» 👌در شگفتم برای کسی‌که غمگین است، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنْ الظَّالِمِینَ.«سوره انبیا، آیه ۸۷» 👌در شگفتم برای کسی‌که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد. اُفوِّضُ أمری إلَی الله إنّ الله بصیرٌ بالعباد.«سوره غافر، آیه ۴۴» 👌در شگفتم برای کسی‌که طالب دنیا و زیبایی‌های دنیاست، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ «سوره کهف آیه ۳۹» 📙حدیث: من لا یحضره‌الفقیه، ج۴ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) : ❌ چرا نمازصبح میخوانیم؟ صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان میماند. ❌ چرانمازظهرمیخوانیم؟ ظهر، همه عالم تسبیح خدا می گویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که دراین ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه میشود. ❌ چرا نمازعصر میخوانیم؟ عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستورخداییم. ❌چرا نماز مغرب میخوانیم؟ مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم. ❌ چرا نماز عشا میخوانیم؟ خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد. 📚 علل الشرایع شیخ صدوق ص 337 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سخنرانی استاد عالی ✍️موضوع: این مار و عقرب رو خودمان به قبر می‌بریم! ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍پیامبر گرامی اسلام صَلی الله عَلیه وَ آلهِ وَ سَلّم فرمودند: شیطان گفت: ثروتمند را هرگز از دست من رهایی نیست، او را به یکی از این سه چیز گرفتار می‌کنم: یا مال و ثروت را در نظر او می‌آرایم که از پرداخت واجبات مالی خود خودداری ورزد، یا راه‌های مصرف آن را برای او آسان می‌کنم که در راه باطل خرج کند (خرج تجملات، ظاهرسازی و نمایش) یا مال و ثروت را چنان محبوب او می‌کنم که از راه‌های ناروا به دست آورد و جمع کند و هرگز به خود خرج ننماید. 📚کنزالعمال •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🔴پرنده‌ات را آزاد کن! ✍پسربچه‌ای پرنده زيبايی داشت و به آن پر‌نده بسيار دلبسته بود. حتی شب‌ها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش می‌گذاشت و می‌خوابید. اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرک حسابی كار می‌كشیدند. هر وقت پسرک از كار خسته می‌شد و نمی‌خواست كاری را انجام دهد، او را تهديد می‌کردند كه الان پرنده‌اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرک با التماس می‌گفت: نه، كاری به پرنده‌ام نداشته باشيد، هر كاری گفتيد انجام می‌دهم.تا اينکه یک روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت، خسته‌ام و خوابم مياد. برادرش گفت: الان پرنده‌ات را از قفس رها می‌کنم، كه پسرک آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم. اين حكايت همه ما است. تنها فرق ما، در نوع پرنده‌ای است كه به آن دلبسته‌ایم. 🔺پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پاره‌ای زيبایی و جمالشان، عده‌ای مدرک و عنوان آكادمیک و خلاصه شيطان و نفس، هر كسی را به چيزی بسته‌اند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅داستان زیبای بوسیدن کف پای پدر ✍️جوانی می‌گوید: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت. از هم جدا شدیم. شب به تخت خوابم رفتم. به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فراگرفته بود. مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم‌ها زیاد می‌شوند با خواب از آن‌ها می‌گریزم. روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم. در آن نوشتم: شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرم‌تر و لطیف‌تر است. آیا پای شما به من اجازه می‌دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟ به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست. پدرم گفت: اجازه نمی‌دهم که پایم را ببوسی، ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده‌ام. وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می‌بوسیدم. اشک از چشمانم سرازیر شد. یک روز پدرتان از این دنیا می‌رود. قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید. اگر هم از دنیا رفته است، یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🌹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی می فرمایند : شستن صورت ها و دست ها و مسح سر و پاها در وضو، رازی دارد. ◆ شستن صورت در وضو، یعنی خدایا! هر گناهی که با این صورت انجام دادم، آن را شست وشو می کنم تا با صورت پاک به جانب تو بایستم و عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم. ◆ شستن دست ها در وضو، یعنی خدایا! از گناه دست شستم و به واسطه گناهانی که با دستم مرتکب شده ام، دستم را تطهیر می کنم. ◆ مسح سر در وضو، یعنی خدایا! از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پرورانده ام، سرم را تطهیر می کنم و آن خیال های باطل را از سر به دور می اندازم. ◆ مسح پا، یعنی خدایا! من از رفتن به مکان زشت پا می کشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام داده ام، تطهیر می کنم. 📚 من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 302 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 : ✍قوم هود با مشت های گره کرده و در حالی که از خشم دندان هایشان را بر هم می فشردند به رسول خدا نزدیک شدند. تیغ تیز تعصب چنان چشمان این قوم نادان را کور کرده بود که قادر به دیدن نور ازلی روی ماه پیامبر خدا نبودند. اینگونه شد که شیطان دستور به حمله داد و بدن مطهر حضرت هود(ع)، زیر مشت و لگد یکی از شقی ترین مردمان تاریخ افتاد. ❗️ننگت باد ای فرزند آدم! تو را چه می شود؟! دل به کدام وعده دروغین ابلیس بسته ای؟! کدامین عشوه ی این دنیای پتیاره عقلت را ربوده است؟! جانت را به تاریکی کدامین گناه آلوده ای که این چنین بر صورت مولای خود سیلی میزنی؟! شرمتان باد ای دیو و ددان که لگد بر سینه ولی معصوم خدا می زنید! افسوس! گوش این قوم دژخیم جوری از قهقهه های مستانه ی شیطان پر شده بود که صدای ناله ی عرشیان را در حق خود نمی شنیدند. 〽️پس از مدتی که جماعت خشم و کینه ی خود را فروخفته یافتند از اطراف پیامبرِ به خاک و خون غلتیده پراکنده شدند و او را به حال خود رها کردند. چند نفر از پیروان هود وقتی که غائله را ختم شده دیدند، با چشمان اشک آلود خود را بر بالین پیامبر رساندند. در ابتدا پنداشتند که رسول خدا جان خود را از دست داده است، اما ناگاه متوجه شدند که همچنان در بدن مبارک ایشان اندک رمقی مانده است. پس اشک های غم بار مومنان جای خود را به اشک های شوق داد و یاران، پیامبر را به مکانی امن منتقل کردند. 🌀هرچند روند بهبود سخت و طولانی بود، اما کار هود هنوز در این دنیا تمام نشده بود. اراده ی خداوند چنان مقرر شده بود که زندگی حضرت هود تا روز قیامت حجتی برای حقانیت لشگریان خدا باشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا