eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.7هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
20.4هزار ویدیو
280 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
CQACAgQAAx0CVc35HwACr9VkdktHr4K2dI2QvHlf2AUJp_e_LwACJA4AAprgsVNVylpvz9mbkC8E.mp3
6.84M
🔉 🎧 جریان تشرف عالم حلّه و همراهان، خدمت وجود مقدس حضرت ولیعصر سلام الله علیه. بارِ انتظارِ تو را فقط آنهایی به دوش می کشند که هم عاشق باشند و هم صادق... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک صلوات به نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــدٍ وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم🌤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 خوشا ملکی که سلطانش تو باشی ... 🌷فرا رسیدن سالروز میلاد با سعادت حضرت شمس الشموس علی بن موسی الرضا علیه السلام را تبریک می گوییم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwACr-FkdktHszfu0RjR7LlcV3f1GKBsnwACPw4AAprguVOy8iibbWlSNS8E.mp3
4.24M
🔉 🎧 عنایت امام رضا علیه السلام 🎙 شهید شیخ احمد کافی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸ولادت با سعادت ولی نعمتمان امام رضا علیه السلام مبارک باد 🌷افلاک در تب باران شهاب 🌷در خاک بارش باران گلاب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 حتما باید گرفتار بشی که...؟ نذار کار از کار بگذره... ‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹 در زمان حیات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، بانویی مسلمان زندگی می کرد که بسیار اهل تهجد و عبادت بود و همواره نماز می خواند، روزه می گرفت و شب ها را نیز با عبادت و مناجات سپری می کرد ولی در معاشرت با مردم، با تندی و بداخلاقی رفتار می کرد و با زبان خود، همسایگانش را آزار می داد.شخصی به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: آن بانو، همواره روزه می گیرد و شب زنده داری می کند ولی انسان بداخلاقی است و با نیش زبان خود، همسایگان را ‌آزار می دهد.پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: لَا خَیْرَ فِیهَا هِیَ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ النَّار؛ در چنین زنی، خیر (و امیدی) نیست و او اهل جهنم و دوزخ است. (بحارالانوار، ج ۶۸ ص ۳۹۴). 🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام رضا (ع) : نسبت به خداوند حسن ظن داشته باش، چرا كه خداوند متعال مى‌فرمايد: من در نزد گمان بنده مؤمن خويشم (و با آن همراهم) اگر گمان خير داشته باشد به نيكى با او عمل مى‌كنم و اگر گمان بدى داشته باشد به بدى . کافی ، جلد ۲، صفحه ۷۲ . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍀داستان زیبای وفای به عهد☘ 🌹وآنان که امانتها و عهدخودرا رعایت می کنند(مومنون8) 🖤حجاج بن‌یوسف در زمان خلافت عبدالملک مروان، والی عراق و ایران بود. او در قساوت قلب و سنگدلی در تاریخ، بی‌نظیر و یا کم‌نظیر است که با به حکومت رسیدن حجاج، شورش‌های مردمی بر علیه او آغاز گردید. 🌺ابوعبیده گوید: جمعی از مردم را که بر علیه حجاج شورش کرده بودنددستگیر کرده به نزد او آوردند. حجاج دستور داد همه را گردن زدند و تنها یک نفر باقی ماند که به علت فرارسیدن وقت نماز به «قتیبة بن مسلم» گفت: او را نگاهداری کن و فردا نزد من بیاور. 🌺قتیبه گوید: من بیرون رفتم و آن مرد را با خود بردم. در بین راه گفت: حاضری کار خیری انجام دهی؟ گفتم: چه کاری؟ گفت: امانت‌هایی از مردم نزد من وجود دارد و می‌دانم ارباب تو مرا خواهد کشت، 🌱آیا می‌توانی مرا آزاد کنی تا با نزدیکانم وداع کنم و امانت‌های مردم را به آن‌ها بازگردانم و درباره بدهکاری‌های خود وصیت نمایم و برگردم؟ من خدا را گواه می‌گیرم که فردا صبح بازگردم. 🌺قتیبه گوید: من از سخنان او تعجب کردم و به او خندیدم، امّا دوباره گفت: ای قتیبه! به خدا سوگند می‌روم و دوباره باز خواهم گشت و مدام اصرار کرد تا به او گفتم برو. 🌱 وقتی از چشمم دور شد، ناگهان به خود آمدم و با خود گفتم: چه بر سر خویش آوردم؟ پس از آن به نزد خانواده‌ام آمدم و آن‌ها را از ماجرا آگاه کردم و آنها هم به هراس افتادند و شبی سخت را با یکدیگر گذراندیم. ☀️صبح فرارسید. در همین اثنا شخصی در زد، درب را باز کردم، دیدم همان کسی است که او را آزاد کرده بودم. گفتم: بازگشتی؟ 🌹گفت: خدا را گواه خود قرار داده بودم. چگونه می‌توانستم باز نگردم؟ 👈با یکدیگر به راه افتادیم تا به نزد حجاج رسیدم. همین که چشمش بر من افتاد گفت: اسیر دیروز کجاست؟ گفتم: بیرون است. او را حاضر کردم و ماجرای شب گذشته را برای حجاج بیان کردم. حجاج چند مرتبه به او نگاه کرد و سرانجام گفت: او را به تو بخشیدم. به همراه یکدیگر از نزد او بیرون آمدیم. آن‌گاه به او گفتم: هر جا که می‌خواهی برو! 🌹مرد سر به آسمان بلند کرد و خداوند را بخاطر لطف بیکرانش سپاس گفت و دانست که خداونداجر هیچ بنده ایی را زایل نمی کند 🌹امام صادق‌علیه السلام فرمود: ثَلاثَةٌ لا عُذْرَ لاَحَدٍ فیها: اَداءُ الاَمانَةِ اِلَی الْبِرِّ وَ الْفاجِرِ، وَالْوَفاءُ لِلْبِرِّ وَ الْفاجِرِ وَ بِرُّالْوالِدَینِ بِرَّینِ کانا اَوْ فاجِرَین. 💥سه چیز است که عذری برای کسی در ترک آن‌ها نیست: 🌱 رد امانت به نیکوکار یا بدکار 🌱وفای به عهد نسبت به نیکوکار یا بدکار 🌱 نیکی به پدر و مادر، نیکوکار باشند یا بدکار. 1) کشکول شیخ بهایی، دفتر پنجم. 2) بحارالانوار، ج 75 ، ص 92 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا به امام هشتم علیه‌السلام میگن؛ امام رضا؟ چه رازی پشت این اسم هست؟ استاد شجاعی ویژه ولادت (ع) و 💐 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwACr_Fkdk1BZXsUeCAGKlxtQC7DMsC1jwACRQADJS9ZUUJygcLKs7ZiLwQ.mp3
3.51M
تــاثیر لقمه حـرام بر روی نسـل . 🎤حجت الاسلام عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
داستان یک تفحص... رمز شكستن قفل و پيدا كردن شهيد .... يك بار اتفاق افتاد كه بچه ها چند روز مى گشتند و شهيد پيدا نمى كردند. رمز شكستن قفل و پيدا كردن شهيد، نام مقدس حضرت زهرا (س) بود. ١٥ روز گشتيم و شهيد پيدا نكرديم. بعد يك روز صبح بلند شده و سوار ماشين شديم كه برويم. با اعتقاد گفتم: «امروز شهيد پيدا مى كنيم، بعد گفتم: كه اين ذكر را زمزمه كنيد: دست منو عنايت و لطف و عطاى فاطمه (س) منم گداى فاطمه، منم گــــــداى فاطمه (س) » تعدادى اين ذكر را خواندند. بچه ها حالى پيدا كردند و گفتيم: «يا حضرت زهرا (س) ما امروز گداى شماييم. آمده ايم زائران امام حسين (ع) را پيدا كنيم. اعتقاد هم داريم كه هيچ گدايى را از در خانه ات رد نمى كنى.» همان طور كه از تپه بالا مى رفتيم، يك برآمدگى ديدیم. كلنگ زديم، كارت شناسايى شهيد بيرون آمد. شهيد از لشگر ١٧ و گردان ولى عصر (عج) بود. يك روز صبح هم چند تا شهيد پيدا كرديم. در كانال ماهى كه اكثراً مجهول الهويه بودند. اولين شهيدى كه پيدا شد، شهيدى بود كه اول مجروح شده بود. بعد او را داخل پتو گذاشته بودند و بعد شهيد شده بود. فكر مى كنم نزديك به ٤٣٠ تكه بود. بعد از آن شهيدى پيدا شد كه از كمر به پايين بود و فقط شلوار و كتانى او پيدا بود. بچه ها ابتدا نگاه كردند ولى چيزى متوجه نشدند. از شلوار و كتانى اش معلوم بود ايرانى است. ١٥ _ ٢٠ دقيقه اى نشستم و با او حرف زدم و گفتم: كه شما خودتان ناظر و شاهد هستى. بيا و كمك كن من اثرى از تو به دست بياورم. توجهى نشد. حدود يك ساعت با اين شهيد صحبت كردم، گفتم: اگر اثرى از تو پيدا شود، به نيت حضرت زهرا (س) چهارده هزار صلوات مى فرستم. مگر تو نمى خواهى به حضرت زهرا (س ) خيرى برسد. بعد گفتم: كه يك زيارت عاشورا برايت همين جا مى خوانم. كمك كن. ظهر بود و هوا خيلى گرم. بچه ها براى نماز رفته بودند. گفتم: اگر كمك كنى آثارى از تو پيدا شود، همين جا برايت روضه ى حضرت زهرا (س) مى خوانم. ديدم خبرى نشد. بعد گريه كردم و گفتم: عيبى ندارد و ما دو تا اين جا هستيم؛ ولى من فكر مى كردم شما تا اسم حضرت زهرا (س) بيايد، غوغا مى كنيد. اعتقادم اين بود كه در برابر اسم حضرت زهرا (س) از خودتان واكنش نشان مى دهيد. در همين حال و هوا دستم به كتانى او خورد. ديدم روى زبانه ى كتانى نوشته است: « از اردكان يزد.» همين نوشته باعث شناسايى او شد. همان جا برايش يك زيارت عاشورا و روضه ى حضرت زهرا (س) خواندم. راوی: حاج حسین کاجی کتاب کرامات شهدا •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•