eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.7هزار دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
20.1هزار ویدیو
280 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ فرمانده ای ندیدم، کوچه به کوچه به رزمنده ها سر بزنه بهشون بگه این دعا رو بخونید خیلی مهمه.... ♥️یکی نوشته بود بعد از بلایای اخیر میفهمیم حاج قاسم یکی از اون حجتهای خدا رو زمین بود که تا وقتی بود بلا نازل نمیشد♥️ پ ن : متن دعای حاج قاسم که سفارش کردند: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ» «خداوندا! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى‏ كند و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى ‏دهى، قرار بده» ✨اللهم عجل لولیڪ الفرج✨ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادلبُری.... سخنرانی استاد مهدی دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
یه حرفی بزنم... ممکنه به خییلیاتون بربخوره ولی حرف حقه! میخاد هرچی بشه، بشه . تو بیوگرافیا..پروفایل،استوری و.. از چه رو و با چه جرئتی ! مینویسید : کلنا عباسک یا زینب!! + کلنا عباسک یا مهدی.. [ همه ما عباس تو هستیم،یا زینب ] اصلا مگه،کسی میتونه عباس شه! از مادر زاده‍ نشده کسی عین عموی ما مگه عباس شدن الکیه؟!!🤭😐✨ مگه کار هر کسیه؟ مگه اصلا از کسی ساخته اس عباس شدن؟! رو خیابون و در و دیوارُ همه جارو پرکردن! خیلی جاها از جانب شهدا این حرف رو میزنن ، والا خیلی بعیده از شهدا که خودشون‌رو با عباس‌ابن‌علی علیه‌السلام یکی بدونن..یا حتی مقایسه کنن!🚶🏻 تو روایات ما داریم که : در بهشت.. شهدا به مقام و شأن و درجه ی حضرت عباس‌علیه‌السلام،غبطه و حسرت‌میخورن بعد چطور مایی که شهید هم نیستیم میایم راحت میگیم:کلنا عباسک... عباس علیه‌السلام،اییینهمه خدمت کرد این همه عبادت و علم داشت.. نژاد پاکش،اصالت وتبار و آقا زادگی اش درجه وفا و ارادت و معرفت به امامی که ایشون داشت رو، کسی بهش نخواهد رسید خودمونیم دیگــه!🌱 اون شدت از رشادتا و جوانمردی و شجاعتا همه این هارو فقط اسطوره ای مانند : ابلفضل العباس داشت... تو برا اسلام چیکار کردی داداش من که‌ شدی عباسِ زینب سلام الله؟! به‌این‌همه‌مقام‌علم‌و معرفت‌و جوانمردیُ اجتهاد و اصالت و شهادت و جنگاوریُ... - یه ‌شبِ رسیدی؟!!😐💔 آخع‌اعتماد به‌نفسم‌حدی‌داره،جان‌ما😄 خدا که‌هیچی،حضرت‌زینبم خوشش‌نمیاد یه حرفی بزنید که نا حق نباشه خب! یه‌چیزی‌بگید که‌آدم‌انقدر حرص‌نخوره‌خب😂 مخلص کلام :🥰 عباس علیه السلام، یکی بود [ برای همه ی تاریخ♥️🌱 ] بیخود به مقام والای ایشون، - جسارت نکنید! •🚨• -) حاضرین به غایبین برسانند •😐🤙🏻• ꧁•°┅🍃🌺❀🌺🍃┅°•꧂ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼🍃🌼🍃🌼🍃 ✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) : گاهی انسان یک دعاهایی میکند که به صلاحش نیست. آن حاجت را در دنیا به او نمیدهند، ولی در قیامت میدهند. میگوییم:« خدایا این چیست؟» میگوید:« در دنیا دعا کردی، صلاح نبود به تو بدهیم، اینحا دادیم. » ذوق میکند و میگوید:« عجب! کاش هیچ یک از دعاهای من مستحاب نمیشد و همه را اینجا به من میدانند، اینجا بهتر است. » خیلی وقت ها بچه به پدر و مادرش میگوید:« به من شیرینی بدهید»، ولی پدر و مادر صلاح نمیدانند. مثلا شام خورده، صلاح نیست شیرینی بخورد. مادری بچه اش را دوست دارد، طوری که لقمه را از دهان خودش برمی دارد و له بچه اش میدهد، ولی گاهی برخی چیزها که بچه به آن علاقه دارد، مادر میداند که به صلاحش نیست و آن را به بچه نمیدهد. مثلا غذای سرخ کردنی برای بچه خوب نیست، مادر به او نمیدهد. 🌹خدا هم اینگونه است. ما بعضی چیزها را از خدا میخواهیم که صلاح نیست به ما بدهد اما عقل ما نمیرسد که صلاح نیست! باید بدانیم که هرچه را خدا به ما داده، صلاح ما بوده است. به یکی داده و به یکی نداده است. به کسی که داده، صلاح بوده و به کسی هم که نداده، صلاح بوده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅پیامبر اکرم صلےالله‌علیه‌وآله فرمودند: ① هنگامی که انسان برای نماز می ایستد، اگر همه توجه اش و قلبش به سوی خدا باشد، درحالی نمازش تمام مےشود، که «مثل روزی است که پاک به دنیا آمده» . (یعنی تمام گناهان قبلی او آمرزیده می شود). ② و کسی که دو رکعت نماز بخواند و درآن دو رکعت ، قلب خود را به چیزی از امور دنیا مشغول نکند، خداوند گناهانش رامی آمرزد. ③ دو رکعت نماز همراه با تفکر و حضور قلب ارزشمندتر از یک شب زنده داری با دل سرگردان و بدون توجه است . ④ هر کس غیبت مرد یا زن مسلمانی را کند، تا چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذیرفته نیست ، مگر این که غیبت شونده او را ببخشد. 📚 منبع: ① محجة البیضاء، ج1، ص382 ② بحار الانوار، ج ,84 ص249 ③ میزان الحکمه ، ج5، ص390 ④ بحار الانوار، ج 75 ص 258 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷آیت الله سید علی قاضۍ: در دنیا به صاحبان خانه دو هزار متری و ریاست و ماشین میگویند اشـــراف مملڪت اما درقیامت اشراف آن کسانےهستند ڪه نـــــماز‌شــب خـوان هستند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
♥️🍃 💠 حاج محمد اسماعیل دولابی (ره): خوشحال کردن شخص محزون، چه با بذل مال و چه با حرف و سخن و چه با نشستن پهلوی او کفاره گناه است... 📚 مصباح الهدی ص 268 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
برای ساختن کشتي آرزوهایت هر چقدر هم که سخت باشد صبر کن چراکه قایق کاغذی رویاها خیلي زود تر از آنچه فکر مي کني زیر آب خواهد رفت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 هیچ چیز با سرکوب از بین نمی رود. برعکس فقط قوی تر می شود! سرکوب کردن هر چیز، سبب تشدید جاذبه آن می شود! آنچه را سرکوب کرده ایم، وارد لایه های عمیق آگاهى ما می‌شود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ❤️اگر خدا را دوست داری اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠لا یسخر قوم من قوم 👈🏻همدیگر را «مسخره نکنید.» اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠ولا تلمزوا انفسکم 👈🏻از همدیگر «عیب جویی نکنید» اگر خدا را دوست داری ،خدا گفته است: 💠ولا تنابزوا بالالقاب 👈🏻 «لقب زشت» به هم ندهید. اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠و انفقوا فی سبیل الله 👈🏻در راه خدا «انفاق کنید.» اگر خدا را دوست داری ،خدا گفته است: 💠و بالوالدین احسانا 👈🏻و «به پدرو مادر نیکی کنید.» اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠اجتنبوا کثیرا من الظن 👈🏻از بسیاری «از گمان ها دوری کنید» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🌷حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی : یک یادگاری به ما داد: اقامه که میگویی قبل از گفتن یک سلام به بده كه نمازت عالی می شود... 💠 در گرفتاري ها توصيه مي كرد به حضرت نرجس‌خاتون(س) متوسل شوید ایشان مادر ولیّ زمان ما هستند به فرزندشان مي گويند: پسرم، این شخص به من متوسل شد خواسته‌اش را بده. هزار صلوات یا یک ختم قرآن نذر ایشان کن تا گرفتاریت برطرف شود. 💠 مكرر نقل مي كرد: شخصی خدمت آقای اراکی(ره)رسید عرض کرد: آقا مرا موعظه کنید. آقای اراکی فرمودند: چه کاره هستی؟ عرض کرد: نجار آقا فرمودند: آیا برای دلت هم در ساخته‌ای؟ اگر نه برو بساز! 💠 بعد خودشان مي فرمودند: شماها که هستید، هنوز دل‌هاتان خراب نشده همین حالا یک در برای دل‌هاتان بسازید و یک قفل محکم هم بر روی آن نصب کنید. 💠 مي فرمود: اگر مي خواهي کار و بارت خوب شود پدر و مادرت را راضي نگه دار و اگر هم دنیا مي خواهيد و هم آخرت _اول_وقت بخوانید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 روزی، گوساله ای باید از جنگل بکری میگذشت تا به چراگاه برسد. گوساله ی بیفکری بود و راه پر پیچ و خم و پر فراز و نشیبی برای خود باز کرد. روز بعد، سگی که از آن جا میگذشت، از همان مسیر که باز شده بود استفاده کرد و از جنگل گذشت مدتی بعد، چوپان گله ای ، آن راه را باز دید و گله اش را وادار کرد از آن جا عبور کنند. مدتی بعد، انسانها هم از همین راه استفاده کردند می آمدند و میرفتند، به راست و چپ میپیچیدند، بالا میرفتند و پایین می آمدند، شکوه میکردند و آزار میدیدند و حق هم داشتند اما هیچ کس سعی نکرد راه جدید باز کند. مدتی بعد، آن کوره راه، خیابانی شد حیوانات بیچاره زیر بارهای سنگین، از پا می افتادند و مجبور بودند راهی که میتوانستند در سی دقیقه طی کنند، سه ساعته بروند، مجبور بودند که همان راهی را بپیمایند که گوساله اى گشوده بود. سالها گذشت و آن خیابان، جاده ى اصلی یک روستا شد، و بعد شد خیابان اصلی یک شهر همه از مسیر این خیابان شکایت داشتند، مسیر بسیار بدی بود. در همین حال، جنگل پیر و خردمند می خندید و می دید که انسانها دوست دارند مانند کوران، راهی را که توسط یک گوساله باز شده، طی کنند، و هرگز از خود نپرسند که آیا راه بهتری وجود دارد یا نه.. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 برده داری را برده ای بود و خود خوراک پست میخورد و برده را پست تر میخورانید. برده از این حال سرباز زد و از صاحب خویش خواست تا او را بفروشد و فروخت. دیگری او را خرید که خود سبوس میخورد او را نیز میخوراند. برده از او نیز خواست تا وی را بفروشد و چنین شد. مالک تازه خود چیزی نمیخورد و سر او را تراشید و شب او را مینشاند و چراغ بر فرقش می گذاشت و از وی به جای چراغدان استفاده میکرد. اما اینبار برده ماند و تقاضای فروش نکرد تا برده فروشی او را گفت چه چیز تو را به ماندن نزد این مالک وا داشته است؟ گفت: از آن میترسم که دیگری مرا بخرد و فتیله در چشمم کند و به جای چراغ بکار گیرد... کشکول شیخ بهائی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷 💠از سه اشک بترسید : 🔸اشک يتيم 🔸اشک مظلوم 🔸اشك پدر و مادر اگر سبب ريختن اشک يكی از اينها بشوید ؛ دری از درهای جهنم را برويتان باز كرده اید🔥 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪﺭم ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﻟﻪ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﻢ ﻣﻮﻧﺪﻩ . ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﮔﻪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩﯾﻦ ﻭ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﭼﺎﯼ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﺩ ﻧﮑﻨﯿﻦ ، ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯾﻪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﻮﻧﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺍﮔﻪ ﻧﺨﻮﺭﯾﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻪ .... نزدیکه عیده! ️ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 کرمعلی سی سال قبل ازدواج کرده بود و از زندگیش خیلی خوشحال و از همسرش خیلی خیلی راضی بود روزی از روزها سگی زنشو گاز گرفت و بر اثر گاز گرفتگی زنش مریض شد و بعداز مدتی فوت کرد کرمعلی خیلی مغموم و دلشکسته شد و هیچوقت از منزلش خارج نمیشد و کلا در انزوا فرو رفت بچه های کرمعلی به پدر پیرشان پیشنهاد ازدواج مجدد دادند اما پیرمرد قبول نکرد و به عشق اولش پایبند بود از طرف بچه ها اصرار و از طرف کرمعلی انکار بعد از مدتی اصرار فرزندان نتیجه دادو پیرمرد قبول کرد که ازدواج کند. بچه ها هم گشتند و یه دختر بیست ساله و خوشگل برای پدرشان انتخاب کردند جشن مفصلی هم گرفتند و عروس خانوم رو به خونه پیرمرد قصه ما بردند عروس خانوم از، همه لحاظ خیلی به کرمعلی میرسید و تلاش میکرد پیرمرد را خوشحال کند چند روز که گذشت پیرمرد خوشحال و سرمست از ازدواجش بچه هاشو صدا زد و گفت به شکرانه ازدواجش پنج گوسفند را قربانی کنند و دو گوسفند را بین فقرا... یک گوسفند را بین خواهر و برادراش و یک گوسفند را برای شام خودش و همسرجوانش بیاورند بچه ها گفتند پدرجان گوسفند پنجم را چیکار کنیم کرمعلی گفت گوسفند پنجم را برای سگی که مادرتان را گاز گرفته ببرید خدا خیرش بدهد انگار اون مصلحت منو بهتر از خودم میدونست...... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😂😂😂😂😂درد بگیری کرمعلی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❄️🌧 آرامش یعنی : میان صدها مشکل خیالت نباشد ؛ لبخند بزنی ... چون می دانی خدایی داری که هوایت را دارد؛ که با بودنش همه چیز حل می شود...♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿داستانی بسیار جالب از عاقبت توکل به خدا 💌?نامه واقعی به خدا ? ( این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود) این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه ،دانش اموزی در مدرسه ی مروی تهران بود و بسیار بسیار آدم فقیری بود. یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد. نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود. مضمون این نامه : بسم الله الرحمن الرحیم خدمت جناب خدا ! سلام علیکم ، اینجانب بنده ی شما هستم. از آن جا که شما در قران فرموده اید : "و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها" «هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.» من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین. در جای دیگر از قران فرموده اید : "ان الله لا یخلف المیعاد" مسلما خدا خلف وعده نمیکند. بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم : 1 - همسری زیبا و متدین 2 - خانه ای وسیع 3 - یک خادم 4 - یک کالسکه و سورچی 5 - یک باغ 6 - مقداری پول برای تجارت 7 - لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید. مدرسه مروی-حجره ی شماره ی 16- نظرعلی طالقانی نظرعلی بعد ز نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گویند،مسجد خانه ی خداست. پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که(به قول پروین اعتصامی) "نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست" ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید: نامه ای که برای خدا نوشته بودید ،ایشان به ما حواله فرمودند پس ما باید انجامش دهیم. و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود. این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری می شود. این مطلب را میتوان درس واقعی توکل نامید. یادت باشه وقتی میخوای پیش خدا بری فقط باید صفای دل داشته باشی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مردی صبح گاهان برای ادای نماز صبح روانه مسجد شد در راه پایش سر خورد و در گودالی اب فرود آمد به منزل برگشت و پس از تعویض لباس دوباره روانه مسجد شد . دوباره همانجا سر خورد و به گودال افتاد. مرد به سوی خانه برگشت برای بار سوم لباس پوشید و روانه خانه خدا گردید. وقتی به گودال آب رسید دید مردی فانوس به دست منتظر او ایستاده ... مرد فانوس به دست گفت من منتظر تو هستم تا تو را به سلامت به مسجد رسانم عابد قصه ما از او تشکر کرد و با هم روانه مسجد شدند وقتی به مقصد رسیدند مرد عابد قصه ما از مرد فانوس به دست پرسید تو که هستی و برای چه به من کمک کردی .. مرد فانوس به دست جواب داد .... من شیطانم ...! بار اول که به زمین خوردی دوست میداشتم که ازبرگشتن منصرف شوی ولی تو با برگشت خود موجب شدی خداوند تمام گناهان خویشاوندانت را عفو نمایدو در مرتبه دوم که به زمین خوردی لباس پوشیدی و برگشتی. خداوند گناهان تمام مردم دهکده ات را بخشید. ترسیدم اگر بار دیگر به زمین بخوری خداوند به خاطر تو از سرتقصیرات تمام مردم زمین بگذرد بنابراین چاره را در آن دیدم که شما را به سلامت به مقصد رسانم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥دو عمل پر ثواب و ساده ... 🌺اباذر میگه حضرت رسول فرمود: میخواهی راهنمایی کنم تورو بر دو خصلت، که خیلی هم سبکه اما رو میزان عمل خیلی هم سنگینه ...؟! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی اگر خلیفه باشد املاک غصبی را حتی اگر کابین زنانتان کرده باشید باز میستاند... 🎥سکانس بیاد ماندنی از سریال امام علی(ع) 🌺امام على عليه السلام: روز عدالت براى ظالم، سخت تر از روز ستم بر مظلوم است 📙نهج البلاغه، حکمت341 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در تفسير «مجمع البيان» آورده است كه: به ابراهيم بن ادهم گفته شد: چه شده است ما را كه خــــــــدا را میخوانيم ولى او اجابت نمیكند؟ در جواب گفت: زيرا شما خـــــــــدا را شناختيد ولى اطاعتش نمیكنيد، و رسول او را شناختيد ولى از سنّت و سيره‏ اش پيروى نمیكنيد، و قرآن را شناختيد ولى به مضامين آن توجّهى نداريد، و نعمت خدا را میخوريد ولى شكر او را بجاى نمى‏ آوريد، و بهشت را يقين داريد امّا بسوى او حركت نمیكنيد، و جهنّم را میدانيد ولى از آن فرار نمیكنيد، و شيطان را شناختيد ولى با او مقابله نمی كنيد ، بلكه با او موافقت می كنيد، و موت را میدانيد ولى خود را آماده براى آن نمی كنيد، و اموات خود را دفن می كنيد ولى خود عبرت نمی گيريد ، عيب‏ هاى خود را فراموش كرده در جستجوى عيوب ديگران هستيد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حسین جانـــــ♥ـــــ..... گوشه ای درخلوتم بایادتو طی الارض کردم فقط بانام تو اتفاق جالبی رخ داده است.. حالامنم و،شش گوشه ی نایاب تو •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
♦️فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی می‌کرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت: «اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.» فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره‌ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید: «کیستی؟» ناگهان دید که شیطان وارد شد و گفت: «خاک بر سر خدایی که نمی‌داند پشت در کیست.» سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد. بعد خطاب به فرعون گفت: «من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم، آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می‌کنی؟» پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت: «چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده نشوی؟» شیطان پاسخ داد: «زیرا می‌دانستم که از نسل او همانند تو به وجود می‌آید!» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥روایتی از حضرت نوح بعد از آنکه حضرت نوح نفرین کرد و همه کفار غرق شدند ، فرشته ای در پیش او ظاهر شد . شغل نوح کوزه گری بود، کوزه هائی از گل درست می کرد . فرشته کوزه ها را از نوح می خرید و همانجا آنها را می شکست . نوح ناراحت شد و اعتراض کرد . فرشته گفت: من آنها را خریده ام و اختیارش را دارم . نوح گفت: من صانع آن هستم . فرشته گفت: کوزه هایی ساخته ای نه اینکه خلق کرده ای من که آن را می شکنم تو ناراحت می شوی چطور نفرین کردی که این همه خلق خدا هلاک گردند؟ ! بعد از این قضیه آنقدر گریه کرد که نامش نوح گردید . 📙داستانهای پراکنده از آثار شهید دستغیب، ج 2، ص 37 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•