فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴« اگه تو هیئت گریهات نگرفت، قرآن بخوان ».
🔺امام حسین(ع) عاشق قرآن خواندن هست..
استاد رائفی_پور
✅کانال استاد دانشمند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢بینی_آیت_الله_بهجت_وجراح_آمریکایی
خبر #چشم_برزخی آیت الله العظمی بهجت کم کم به همه جا رسیده بود حتی امریکا ، گروهی از جراحان امریکایی بعد شنیدن خبر چشم برزخی ایت الله بهجت به ایران امدند و مستقیم به دیدار ایشان رفتند ، یکی از جراحان که در #امریکا جراح بینی بود از بینی بزرگ ایت الله تو دلش خندید و گفت ایشون کاش میومد امریکا بینی شون رو عمل میکردم ، این دکتر تو همین فکرا بود که #یدفه درکمال #تعجب ایشون فرمودند ...🤯😳
ادامه داستان باز شود....
ادامه داستان باز شود....
هدایت شده از #سهشنبههاے_امامزمانی💚🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🥀
🖤جا دارد که بر مصائب حضرت ولیّ عصر ارواحنافداه اشک بریزیم😭
آن امامی که کربلایش کرهی زمین است و عاشورایش ١١٨٠سال طول کشیده است. هر روز هم پیغام میدهند و سفارش میفرمایند که «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ».
هر روز ندایشان بلند است؛ «مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ» (صف/١۴) آیا کسی هست مرا یاری کند؟
همانطوری که جدّشان در کربلا فرمودند: کسی هست مرا یاری کند؟ «هل من ناصر ینصرنی»؟
امّا یاریکنندهای نبود...😔
▪️استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله
#صبحانتظار
#صبح_مهدوی
#سه_شنبه_های_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#سهشنبههاے_امامزمانی🌷
#سه_شنبه_های_امام_زمانی💚
🖤🖤🖤🥀🥀🥀
🦠دفع بیماری واگیر دستورالعملی از سیدالشهدا به طلبه عراقی
🔮علامه شیخ باقر شریف قرشی نقل می کنددر یکی از تعطیلات تابستانی مرحوم آیت الله العظمی سید محسن حکیم یکی از طلا برای تبلیغ به سوق الشیخ فرستاد و او چون به انجا وارد شددید مردمانش به مرض طاعون مبتلا شدهاند و از خانه صدای ناله و شیون بلند میشود از ناراحتی رو به کربلا نبود و متوسل به سیدالشهداء علیه السلام شد شب هنگام در عالم رویا امام حسین علیه السلام را مشاهده نمود حضرت فرمود آیا میترسی عرضه داشت بله آقا وحضرت فرمود این بیت را بر در خواند بنویس و
و به شیعیان هم بگو آن را بنویسند تا محفوظ بمانند :
إنّـي اُريدُ أماناً ياابـنَ فاطِمَة .. مُستَمسِكاً بَيـَدي مِـن طـارقِ الزَّمـنِ
مـِن فاطِـمِِ وبَنيـهـا ثُـمَّ والِدُهــا .. والمُرتَضــى حَيـــدَرُ أعني أبَا الحَسنِ
و او چنین نمود و شیعیان نیز چنین کردند . هر خانه ای که این نوشته بر آن بود طاعون بدانجا نرسید . و علامه باقر قرشی میگوید در جنگ ایران و عراق نیز این بیت را به هر سربازی که میدادیم سالم به خانه برمیگشت . بدانید این بیت شعر ، حصن حصین و حرز الهی از آفات و بلیات است ، لازم است شیعیان و موالیان اهل بیت علیهم السلام این بیت را بنویسند و با خود همراه کنند و بر سر در خانه هاشان از داخل بیاویزند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
.
دارد دلِ ما
از تو تمناۍ نگاهـے
محروم مگردان دل ما را ،
کھ روا نیست ..💔
#ایکھمراخواندهایراهنشانمبده ..
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹داستان آموزنده🌹
بزرگی میگفت: چندین سال قبل در محله ما یک گاریچی بود، که نفت میآورد و به او عمو نفتی میگفتیم.
یک روز مرا دید و گفت: سلام؛ ببخشید خانهیتان را گازکشی کرده اید؟!
گفتم: بله!
.
گفت: فهمیدم؛ چون سلامهایت تغییر کرده است!
من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه؟!
گفت: قبل از اینکه خانهات گازکشی شود، خوب مرا تحویل میگرفتی، حالم را میپرسیدی. همه اهل محل همین طور بودند؛ هرکس خانه اش گازکشی میشود، دیگر سلام علیک او تغییر می کند!
.
از آن لحظه فهمیدم سی سال است سلامم به جای این که بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد بوی نفت میداده است! سی سال او را با اخلاق خوب تحویل گرفتم؛ خیال میکردم اخلاقم خوب است! ولی حالا که خانه را گازکشی کردهام ناخودآگاه نوع سلام کردنم عوض شده است!
.
خوب است تمام امورمان برای خدا باشد و سلامها و برخوردهایمان در زندگی بوی نیاز ندهد!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠تبدیل به خون شدن تربتی که دست ام سلمه بود💠
💎ترجمه) از ام سلمه رضى اللَّه عنها روایت شده که گفت: شبى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله از پیش ما بیرون رفت و مدتى طولانی ناپدید شد سپس بازگشت و سر و رویش گردآلود بود و دستش نیز بسته بود، من عرض کردم اى رسول خدا چیست که من شما را گردآلود مىبینم؟ فرمود: مرا در این ساعت به جائى از سرزمین عراق سِیر دادند که نامش کربلا بود، و در آن سرزمین جاى کشته شدن پسرم حسین و گروهى از فرزندان و خاندانم را به من نشان دادند، و من پیوسته خون ایشان را از آنجا برمیگرفتم و آن اکنون در دست من است و دست خود را براى من باز کرده فرمود: آن را بگیر و نگهدارى کن، پس من آن را گرفتم دیدم مانند خاک سرخ بود، پس در شیشه نهادم و سر آن را بستم و از آن نگهدارى می کردم، تا آنگاه که امام حسین علیه السلام از مکه به سمت عراق رهسپار شد من در هر روز و شب آن شیشه را بیرون مىآوردم و بو میکردم و بدان مىنگریستم و بر مصیبتهاى آن جناب میگریستم، و چون روز دهم محرم شد همان روزى که امام حسین علیه السلام در آن روز کشته شد، در اول روز که آن را بیرون آوردم دیدم به حال خود است، دوباره آخر آن روز آن را آوردم دیدم خون تازه شده، من به تنهایى در خانه خود شروع به زارى کرده گریستم، و اندوه خود را فرو نشاندم از ترس آنکه مبادا دشمنان ایشان در مدینه بشنوند و در شماتت ما شتاب کنند، و پیوسته آن روز و ساعت را در نظر داشتم تا خبر شهادت آن حضرت به مدینه رسید و آنچه دیده بودم به حقیقت پیوست.
📚ارشاد، شیخ مفید [م. 413]، ج 2، ص 130
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#️⃣فقط برا نذری میومد هیئت!
🎙حاج اقا قرائتی...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•