✨﷽✨
✍لقمان حکیم نیمه شب برای نماز بیدار شد اربابش را صدا زد: برخیز که از قافله جا نمانی!
ارباب خواب را ترجیح داد و گفت بخواب غلام خداوند کریم است!
هنگام نماز صبح شد لقمان دوباره ارباب را بیدار کرد تا از قافله نمازگزاران باز نمانی. ولی ارباب باز هم همان پاسخ را به لقمان داد.
خورشید داشت طلوع می کرد که لقمان دوباره به سراغ ارباب آمد که ای بیخبر از کاروان نمازگران جامانده ای برخیز که تمام هستی در حال سجود و تسبیح اند ولی تو را خواب غفلت ربوده است و ارباب پاسخ داد که دل باید صاف باشد به عمل نیست خدا کریم است و نیازی به عبادت ما ندارد.
روز هنگام، ارباب کیسه ای گندم به لقمان داد تا بکارد ولقمان آن را بفروخت و مشتی تخم علف هرز بر زمین پاشید هنگام درو ارباب دید در باغ جز علف نیست!!
علت را از لقمان جویا شد لقمان گفت: ای ارباب از عمل شما چنان گمان کردم که اگر نیت صاف باشد عمل چندان مهم نیست لذا من گندم گرانبها را بر زمین نپاشیدم بلکه تخم علف هرز را به نیت گندم بذر کردم.
👈چرا که خود گفتی: "نیت و دل باید صاف باشد خداوند کریم است و به عمل ما نیاز ندارد.."
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰 بر فقرا لازم است سالی یکبار به زیارت حسین(ع) بروند، اغنیا دوبار
🔹امام صادق(ع): بر ثروتمند لازم است که سالی دوبار به زیارت حسین(ع) برود و بر فقیر سالی یکبار.
🔻تهذیبالأحکام، ج۶، ص۴۳
#اربعین
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
💚 #سلام_آقای_من💚
آقا اصلا برای تو نه
برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا...
#من سرم گرم گناه است سرم داد بزن
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
جملاتی که مسیر زندگیت رو تغییر میده
مناسب افرادی که دنبال موفقیت هستن♥️
اینم لینک کانالش👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4031315983Cc84dcb290a
متنهاش عالیه👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃لطفاسه دقیقه وقت بگذاریدو این کلیپ رو تاآخر گوش کنید.🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫درویشی تنگدست به در خانه توانگری رفت
و گفت:شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای
که به درویشان دهی،من نیز درویشم.
خواجه گفت: من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی.
پس درویش تاملی کرد وگفت:ای خواجه کور حقیقی
منم که درگاه#خدا کریم را گذاشته به در خانه چو تو
گدائی آمده ام.
این را بگفت وروانه شد.
خواجه متاثر گشت از دنبال وی شتافت وهرچه کوشید
چیزی به وی بدهد قبول نکرد.
از او بخواه که دارد ومیخواهد که از او بخواهی
از او مخواه که ندارد ومی ترسد که از او بخواهی
#خواجه_عبدالله_انصاری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌#کلیپ_بسیار_زیبا
🎙#استادعلیرضاپناهیان
🔵بخدا قسم در استانه ظهوریم
خودتان را اماده کنید
⚠️از ۱۲۰۰ نشانه ظهور ۱۱۹۵ نشانه
محقق شده و تنها ۵ نشانه باقی مانده است
اگاه باشید که جهان در استانه تحولات
بسیار عظیمی است !
🟢امام زمان(عج) :
خداوند کار ما را به طور ناگهانی برمی انگیزد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم شهید دستغیب (ره) در کتاب
“داستانهای شگفت” حکایتی درباره
اهمیت #زیارت_عاشورا آورده اند که؛
خلاصه آن چنین است:
یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش،
در خواب حضرت عزراییل را می بیند.
پس از سلام می پرسد: از کجا می آیی؟
ملک الموت می فرماید:
از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی
را قبض کردم. شیخ می پرسد: روح او در چه
حالی است؟ عرزاییل می فرماید: در بهترین
حالات و بهترین باغهای عالم برزخ. خداوند
هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است.
آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و
تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی
دست یافته است؟
فرمود: نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت و
بیان احکام! فرمود: نه! گفتم پس برای چه؟
فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا.
نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز
که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست
بخواند، نایب می گرفت.
📗“داستان های شگفت، حکایت ۱۱۰”
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلیل نخوابیدن مقدس اردبیلی در کربلا
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🎙#استادمسعودعـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
گویند روزی موسی (ع) در آن حال که شبانیِ شعیب پیغامبر میکرد و هنوز به وی وحی نیامده بود، گوسفندان میچرانید؛
قضا را میشی از رمه جدا افتاد.
موسی خواست که او را به رمه باز برد.
میشک برمید و در صحرا افتاد و گوسفندان نمیدید و از بددلی همیرمید، و موسی از پس او همیدوید تا مقدار دو سه فرسنگ؛
چنان که میشک را نیز طاقت نماند و از ماندگی بیفتاد، چنان که بر نمیتوانست خاست.
موسی در وی رسید و بر او رحمتش آمد؛
گفت: ای بیچاره، چرا میگریزی و از که میترسی؟
چون دید که طاقت رفتن ندارد، برداشتش و بر گردن و دوش گرفت تا بَرِ رمه.
چون چشم میش بر رمه افتاد، دلش به جای باز آمد، تپیدن گرفت.
موسی زود او را از گردن فرو گرفت و به میان رمه اندر شد.
ایزد تعالی ندا کرد به فرشتگان آسمانها، گفت:
دیدید بندهی من با آن میش دهن بسته چه خُلق کرد، و بدان رنج که از او بکشید او را نیازرد و بر او ببخشود! به عزّت من که او را برکشَم و کلیم خویش گردانم و پیغامبریش دهم و بدو کتاب فرستم، چنان که تا جهان باشد از او گویند.
پس این همه کرامات او را به ارزانی داشت.
📚سیاستنامه، خواجه نظام الملک
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•