هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
شهیدبهشتی:
ارزش هارابشناس واشخاص رابا ارزش هابسنج
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#مؤسسه_رهروان_راه_قرآن_مبارکه
@rahrovanraheqoran
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
14000306_40588_1281k.mp3
11.59M
🎙صوت کامل بیانات امروز رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی.
#امام_خامنه_ای
#انتخابات
#مؤسسه_رهروان_راه_قرآن_مبارکه
@rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ»
و ما نوح را به سوى قومش فرستادیم (او به آنها گفت): «من براى شما بیم دهندهاى آشکارم.
(سوره مبارکه هود/ آیه ۲۵)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر
سرگذشت تکان دهنده نوح(علیه السلام) و قومش
همان گونه که در آغاز سوره بیان کردیم، در این سوره، براى بیدار ساختن افکار و توجه دادن به واقعیات زندگى و سرنوشت شوم تبهکاران و بالاخره بیان راه پیروزى و موفقیت، قسمت هاى قابل ملاحظه اى از تاریخ انبیاء پیشین بیان شده است:
نخست، از داستان نوح(علیه السلام)پیامبر اولواالعزم شروع مى کند و ضمن ۲۶ آیه نقاط اساسى تاریخ او را به صورت تکان دهنده اى شرح مى دهد.
بدون شک، داستان قیام نوح(علیه السلام)، مبارزه سرسختانه و پى گیرش با مستکبرین عصر خویش و سرانجام شوم آنها، از عبرت انگیزترین فرازهاى تاریخ بشر است که در هر گامى از آن، درس عبرت مهمى نهفته است.
آیه، نخستین مرحله این دعوت بزرگ را بیان کرده مى فرماید: ما نوح را به سوى قومش فرستادیم، او به آنها اعلام کرد که من بیم دهنده آشکارى هستم (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذیرٌ مُبینٌ).
🌼🌼🌼
تکیه روى مسأله انذار و بیم دادن، با این که پیامبران هم بیم دهنده بودند و هم بشارت دهنده، به خاطر آن است که ضربه هاى نخستین انقلاب باید از اعلام خطر و انذار شروع شود; چرا که تأثیر این کار در بیدار ساختن خفتگان و غافلان از بشارت، بیشتر است.
اصولاً، انسان تا احساس خطر مهمى نکند، از جا حرکت نخواهد کرد و به همین دلیل، انذارها و اعلام خطرهاى انبیاء، به صورت تازیانه هائى بر ارواح بى درد گمراهان، چنان فرود مى آمد تا هر کس قابلیت حرکتى داشت، به حرکت در آید!
و نیز به همین دلیل، در آیات زیادى از قرآن (مانند ۴۹ حج ـ ۱۱۵ شعراء ـ ۵٠ عنکبوت ـ ۴۲ فاطر ـ ۷٠ ص ـ ۹ احقاف ـ ۵٠ ذاریات و آیات دیگر) همه، روى همین کلمه نَذِیر به هنگام بیان دعوت انبیاء تکیه شده است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۵ سوره مبارکه هود)
@ayehsobh
هدایت شده از کانون شهدای گمنام مسجدالرسول ص مبارکه
دعایندبه🎼مهدیمیرداماد.mp3
12.18M
🤲 دعای ندبه
🎙 با نوای سید مهدی میرداماد
#کانون_شهدای_گمنام_مسجدالرسول_ص_مبارکه
@shohadagomnamk
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«أَن لَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۖ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ»
جز خداى یگانه را نپرستید. زیرا بر شما از عذاب روز دردناکى مى ترسم!»
(سوره مبارکه هود/ آیه ۲۶)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر
در آیه بعد، پس از ضربه نخستین، محتواى رسالت خود را در یک جمله خلاصه مى کند و مى گوید: رسالت من این است که غیر از اللّه دیگرى را پرستش نکنید (أَنْ لاتَعْبُدُوا إِلاَّ اللّهَ).
و بلا فاصله، پشت سر آن، همان مسأله انذار و اعلام خطر را تکرار مى کند و مى گوید: من بر شما از عذاب روز دردناکى بیمناکم (إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْم أَلیم).
در حقیقت، توحید و پرستش اللّه (خداى یگانه یکتا) ریشه و اساس و زیربناى تمام دعوت پیامبران است، و به همین دلیل، در مورد سایر پیامبران همان گونه که در آیه دوم این سوره و آیه ۴٠ سوره یوسف و ۲۳ سوره اسراء نیز آمده، همین تعبیر مشاهده مى شود که آنها دعوتشان را در توحید خلاصه مى کردند.
🌼🌼🌼
اگر به راستى همه افراد جامعه، جز اللّه را پرستش نکنند، و در مقابل انواع بت هاى ساختگى اعم از بت هاى برونى و درونى، خودخواهى ها، هوا و هوس ها، شهوت ها، پول، مقام و جاه و جلال و زن و فرزند سر تعظیم فرود نیاورند، هیچ گونه نابسامانى در جوامع انسانى به وجود نخواهد آمد.
اگر انسان خودکامه ناتوانى را به صورت یک بت در نیاورند، و در مقابل او سجده نکنند، و فرمانش را به کار نبندند، نه استبداد و استعمارى به وجود خواهد آمد، و نه آثار شوم آن، نه ذلت و اسارت پیش مى آید و نه وابستگى و طفیلى گرائى، و تمام این بدبختى ها که دامان افراد و جوامع را مى گیرد، به خاطر همان انحراف از پرستش اللّه، و روى آوردن به پرستش بت ها و طاغوت ها است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۶ سوره مبارکه هود)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ»
اشراف کافر قوم نوح (در پاسخ او) گفتند: «ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمى بینیم و کسانى را که از تو پیروى کرده اند، جز افراد پست ساده لوح، مشاهده نمى کنیم و براى شما فضیلتى نسبت به خود نمى بینیم. بلکه گمان مى کنیم که شما دروغگو هستید.»
(سوره مبارکه هود/ آیه ۲۷)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر
اکنون ببینیم، نخستین عکس العمل طاغوت ها، خودکامگان و صاحبان زر و زور آن عصر، در برابر این دعوت بزرگ و اعلام خطر آشکار چه بود؟
مسلماً، چیزى جز یک مشت عذرهاى واهى، بهانه هاى دروغین و استدلال هاى بى اساس، که برنامه همه جباران را در هر عصر و زمان تشکیل مى دهد، نبود.
آنها سه پاسخ یا سه ایراد در برابر دعوت نوح داشتند:
نخست، اشراف و ثروتمندانى که از قوم نوح کافر بودند، گفتند: ما تو را جز انسانى همانند خود نمى بینیم (فَقالَ الْمَلاَ ُ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراکَ إِلاّ بَشَراً مِثْلَنا).
در حالى که رسالت الهى را باید فرشتگان به دوش کشند، نه انسان هائى همچون ما، به گمان این که مقام انسان، از فرشته پائین تر است، و یا درد انسان را فرشته بهتر از انسان مى داند!
باز در اینجا، به کلمه مَلاَء برخورد مى کنیم، که اشاره به صاحبان زر و زور و افراد چشم پرکن توخالى است، که در هر جامعه اى سرچشمه اصلى فساد و تباهى را تشکیل مى دهند، و پرچم مخالفت در برابر پیامبران را همین ها برافراشته مى دارند.
پاسخ دیگر آنها این بود که گفتند: اى نوح ما در اطراف تو، و در میان آنها که از تو پیروى کرده اند، کسى جز یک مشت اراذل و جوانان کم سن و سال ناآگاه و بى خبر، که هرگز مسائل را بررسى نکرده اند نمى بینیم (وَ ما نَراکَ اتَّبَعَکَ إِلاَّ الَّذینَ هُمْ أَراذِلُنا بادِیَ الرَّأْیِ).
🌼🌼🌼
أَراذِل جمع ارذُل (بر وزن اهرم) است و آن خود نیز جمع رذل مى باشد که به معنى موجود پست و حقیر است، خواه انسان باشد، یا چیز دیگر.
البته شک نیست گروندگان و ایمان آورندگان به نوح، نه از اراذل بودند و نه حقیر و پست، بلکه به حکم این که پیامبران، قبل از هر چیز، به حمایت مستضعفان و مبارزه با مستکبران مى پرداختند، نخستین گروهى که دعوت پیامبران را لبیک مى گفتند، همان گروه محروم، فقیر و کم درآمد بودند، که در نظر مستکبران که مقیاس شخصیت را تنها زر و زور مى دانستند، افرادى پست و حقیر به شمار مى آمدند.
و این که، آنها را به عنوان بادِىَ الرَّأى (ظاهربین، بى مطالعه و کسى که با یک نظر عاشق و خواهان چیزى میشود) نامیدند، در حقیقت به خاطر آن بود که، لجاجت و تعصب هاى ناروائى را که دیگران داشتند، آنها نداشتند، بلکه بیشتر، جوانان پاکدلى بودند که در نخستین تابش، حقیقت را در قلب خود به سرعت احساس مى کردند و با هوشیارى ناشى از حقیقت جوئى نشانههاى صدق را در گفته ها و اعمال پیامبران به زودى درک مى کردند.
بالاخره، سومین پاسخ آنها این بود که مى گفتند: قطع نظر از این که تو انسان هستى نه فرشته، و علاوه بر این که ایمان آورندگان به تو نشان مى دهد که دعوتت محتواى صحیحى ندارد. اصولاً ما هیچ گونه برترى براى شما بر خودمان نمى بینیم تا به خاطر آن از شما پیروى کنیم (وَ ما نَرى لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْل).
و به همین دلیل، ما گمان مى کنیم: شما دروغگو هستید (بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبینَ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۷ سوره مبارکه هود)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر
آیات بعد، پاسخ هاى منطقى نوح را در برابر این ماجراجویان بیان مى کند، نخست مى گوید: اى قوم! اگر داراى دلیل و معجزه آشکارى از سوى پروردگارم باشم، و مرا در انجام این رسالت مشمول رحمت خود ساخته باشد، و این موضوع بر اثر عدم توجه بر شما مخفى مانده باشد آیا باز هم مى توانید رسالت مرا انکار کنید و از پیروى من دست بردارید؟! (قالَ یا قَوْمِ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى بَیِّنَة مِنْ رَبِّی وَ آتانی رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ).
در این که این پاسخ مربوط به کدام یک از ایرادهاى سه گانه مستکبران قوم نوح است، مفسران گفتگوهاى فراوانى دارند، ولى با دقت روشن مى شود که این پاسخ جامع مى تواند، جواب گوى هر سه ایراد گردد، زیرا نخستین ایرادشان این بود که چرا تو انسان هستى؟!
او در پاسخ مى گوید: درست است که من انسانى هستم همچون شما، ولى مشمول رحمت الهى واقع شده ام، و دلیل و بیّنه آشکارى به من داده است، بنابراین، انسانیتم نمى تواند مانع این رسالت بزرگ باشد، و لزومى ندارد که فرشته باشم.
دومین ایراد آنها این بود که پیروان تو افراد بى فکر و ظاهربین هستند، او مى گوید: شما بى فکر هستید که این حقیقت روشن را انکار مى کنید; زیرا دلائلى با من است که براى هر فرد حقیقت جوئى کافى و قانع کننده است، مگر افرادى چون شما که زیر پوشش غرور، خودخواهى، تکبر و جاه طلبى، چشم حقیقت بینشان از کار افتاده باشد.
سومین ایراد آنها این بود که، مى گفتند: ما هیچ برترى براى شما بر خود نمى یابیم .
و او در پاسخ مى گوید: چه برترى از این بالاتر، که خداوند مرا مشمول رحمتش ساخته و مدارک روشن در اختیارم گذاشته است.
بنابراین، هیچ دلیلى ندارد که شما مرا دروغگو بپندارید; زیرا که نشانه هاى صدق گفتار من آشکار است.
و در پایان آیه، مى گوید: آیا من مى توانم شما را بر پذیرش این بینه روشن مجبور سازم در حالى که خود شما آمادگى ندارید، و از پذیرش و حتى تفکر و اندیشه پیرامون آن کراهت دارید (أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۸ سوره مبارکه هود)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ»
(نوح) گفت: «اى قوم من! به من خبر دهید اگر من دلیل روشنى از پروردگارم داشته باشم، و او از سوى خود رحمتى که شما از آن بى خبرید،
به من داده باشد (آیا باز هم رسالت مرا انکار مى کنید)؟! آیا ما مى توانیم شما را به پذیرش این دلیل روشن مجبور سازیم، با این که شما کراهت دارید»؟!
(سوره مبارکه هود/ آیه ۲۸)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ۚ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ إِنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَٰكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ»
«اى قوم من! به خاطر این دعوت، اجر و پاداشى از شما نمى طلبم. اجر من، تنها بر خداست. و من، کسانى را که ایمان آورده اند، (بخاطر شما) از خود طرد نمى کنم. چرا که آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد. (اگر آنها را از خود برانم، در دادگاه قیامت، خصم من خواهند بود.) ولى شما را گروهى مى بینم که جهالت به خرج مى دهید.
(سوره مبارکه هود/ آیه ۲۹)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر
من هیچ فرد باایمانى را طرد نمى کنم!
در آیات گذشته، دیدیم که قوم خودخواه و بهانه جو ایرادهاى مختلفى به نوح داشتند، که او با بیانى رسا و روشن به آنها پاسخ گفت.
آیات مورد بحث نیز، دنباله پاسخگوئى به بهانه جوئى هاى آنها است.
این آیه، یکى از دلائل نبوت را که نوح براى روشن ساختن قوم تاریکدل بیان کرده، بازگو مى کند. مى گوید: اى قوم! من در برابر این دعوت، از شما مال و ثروت و اجر و پاداشى مطالبه نمى کنم (وَ یا قَوْمِ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مالاً).
اجر و پاداش من تنها بر خدا است (إِنْ أَجرِیَ إِلاّ عَلَى اللّهِ) خدائى که مرا مبعوث به نبوت ساخته و مأمور به دعوت خلق کرده است.
این، به خوبى نشان مى دهد که من هدف مادى از این برنامه ندارم و جز به پاداش معنوى الهى نمى اندیشم، چرا که هرگز یک مدعى دروغین نمى تواند چنین باشد و این همه دردسر و ناراحتى را به خاطر هیچ براى خود بخرد.
و این، میزان و الگوئى است براى شناخت رهبران راستین، از فرصت طلبان دروغین، که هر گامى را بر مى دارند، به طور مستقیم، یا غیر مستقیم، هدف مادى از آن دارند.
پس از آن، در پاسخ آنها که اصرار داشتند: نوح، ایمان آورندگان فقیر و یا کم سن و سال را از خود براند. با قاطعیت مى گوید: من هرگز کسانى را که ایمان آورده اند طرد نمى کنم (وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذینَ آمَنُوا).
چرا که آنها با پروردگار خویش ملاقات خواهند کرد و در سراى دیگر خصم من در برابر او خواهند بود (إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ).
🌼🌼🌼
در پایان آیه، به آنها اعلام مى کند: من شما را مردمى جاهل مى دانم (وَ لکِنِّی أَراکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ).
چه جهل و نادانى از این بالاتر که مقیاس سنجش فضیلت را گم کرده اید و آن را در ثروت، تمکن مالى، مقام هاى ظاهرى و سن و سال جستجو مى کنید و به گمان شما، افراد پاکدل و با ایمان که دستشان تهى و پایشان برهنه است، از درگاه خدا دورند، این اشتباه بزرگ شما است و نشانه جهل و بى خبریتان!.
به علاوه، شما بر اثر جهل و نادانى چنین مى پندارید که پیامبر باید فرشته باشد، در حالى که رهبر انسان ها باید از جنس بشر باشد، تا نیازها و مشکلات و دردهاى آنان را بداند و لمس کند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۹ سوره مبارکه هود)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَيَا قَوْمِ مَن يَنصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِن طَرَدتُّهُمْ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ»
اى قوم من! چه کسى مرا در برابر (مجازات) خدا یارى مى دهد اگر آنان را طرد کنم؟! آیا متذکر نمى شوید؟!
(سوره مبارکه هود/ آیه ۳۰)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر
در آیه بعد، براى توضیح بیشتر به آنها مى گوید: اى قوم! اگر من این گروه با ایمان را طرد کنم، چه کسى در برابر خدا (در آن دادگاه بزرگ عدالت و حتى در این جهان) مرا یارى خواهد کرد؟! (وَ یا قَوْمِ مَنْ یَنْصُرُنی مِنَ اللّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ).
طرد افراد صالح و مؤمن کار ساده اى نیست، آنها فرداى قیامت دشمن من خواهند بود، و هیچ کس نمى تواند در آنجا از من دفاع کند، و نیز ممکن است مجازات الهى در این جهان دامن مرا بگیرد. آیا اندیشه نمى کنید؟ (أَ فَلا تَذَکَّرُونَ) تا بدانید آنچه مى گویم عین حقیقت است.
🌼🌼🌼
میان تفکر و تذکر این تفاوت وجود دارد که تفکر در حقیقت براى شناخت چیزى است، هر چند هیچ گونه اطلاعى از آن قبلاً نداشته باشیم، ولى تذکر (یاد آورى) در موردى گفته مى شود که انسان قبلاً با آن موضوع آشنائى داشته است، هر چند از طریق آگاهى هاى فطرى باشد، و اتفاقاً مسائل مورد بحث نوح با قومش نیز، همه از این قبیل است، مطالبى است که انسان با مراجعه به فطرت و نهاد خویش آنها را درک مى کند، ولى غرور و تعصب و خودخواهى و غفلتشان بر روى آنها پرده افکنده است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۰ سوره مبارکه هود)
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا ۖ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ ۖ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ»
من هرگز به شما نمى گویم خزائن الهى نزد من است. و غیب هم نمى دانم. (جز آنچه خدا به من بیاموزد) و نمى گویم من فرشته ام.
و (نیز) نمى گویم کسانى که در نظر شما خوار مى آیند، خداوند خیرى به آنها نخواهد داد. خدا از آنچه در دل آنهاست آگاهتر است. (و اگر آنها را از خود برانم،) در این صورت از ستمکاران خواهم بود.»
(سوره مبارکه هود/ آیه ۳۱)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر
آخرین سخنى که نوح در پاسخ ایرادهاى واهى قوم به آنها مى گوید این است که اگر شما خیال مى کنید و انتظار دارید من امتیازى جز از طریق وحى و اعجاز بر شما داشته باشم اشتباه است. با صراحت باید بگویم: من نه به شما مى گویم خزائن الهى در اختیار من است و نه هر کارى بخواهم مى توانم انجام دهم (وَ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدی خَزائِنُ اللّهِ).
و نه مى گویم از غیب آگاهى دارم (وَ لا أَعْلَمُ الْغَیْبَ).
و نه مى گویم من فرشته ام (وَ لا أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ).
این گونه ادعاهاى بزرگ و دروغین، مخصوص مدعیان کاذب است و هیچ گاه یک پیامبر راستین چنین ادعاهائى نخواهد کرد; چرا که خزائن الهى و علم غیب تنها در اختیار ذات پاک خدا است، و فرشته بودن با این احساسات بشرى نیز سازگار نیست.
بنابراین، هر کس یکى از این سه ادعا، یا همه آنها را داشته باشد، دلیل بر دروغگوئى او است.
🌼🌼🌼
در پایان آیه، بار دیگر به موضوع ایمان آورندگان مستضعف پرداخته و تأکید مى کند: من هرگز نمى توانم درباره این افرادى که در چشم شما حقیرند بگویم، خداوند هیچ خیر و پاداش نیکى به آنها نخواهد داد (وَ لاأَقُولُ لِلَّذینَ تَزْدَری أَعْیُنُکُمْ لَنْ یُؤْتِیَهُمُ اللّهُ خَیْراً).
بلکه به عکس، خیرِ این جهان و آن جهان مال آنها است، هر چند دستشان از مال و ثروت تهى است. این شما هستید که بر اثر خیالات خام، خیر را در مال و مقام یا سن و سال منحصر ساخته اید و از حقیقت و معنى به کلى بى خبرید.
و به فرض، که گفته شما راست باشد و آنها اراذل و اوباش باشند خدا از درون جان آنها و نیّاتشان آگاه است (اللّهُ أَعْلَمُ بِما فی أَنْفُسِهِمْ).
من که جز ایمان و صداقت از آنها چیزى نمى بینم و به همین دلیل، وظیفه دارم آنان را بپذیرم. من مأمور به ظاهرم و بنده شناس خداست!
و اگر غیر از این کارى کنم مسلماً از ستمکاران خواهم بود (إِنِّی إِذاً لَمِنَ الظّالِمینَ).
این احتمال نیز، در تفسیر جمله آخر داده شده است که به تمام محتواى آیه مربوط باشد، یعنى اگر من ادعاى علم غیب یا فرشته بودن، یا مالک خزائن الهى بودن کنم، و یا ایمان آورندگان را طرد نمایم، در پیشگاه خدا و وجدان در صف ستمگران خواهم بود.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۱ سوره مبارکه هود)
@ayehsobh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
تو به ما یاد دادی میشود جنگید برای عقیده ای که یک دنیا مخالف دارد. جنگید و نترسید و به هدف رسید إن شاءالله.
🥀سالگرد #رحلت_امام_خمینی_ره تسلیت باد 🥀
#مؤسسه_رهروان_راه_قرآن_مبارکه
@rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ»
گفتند: «اى نوح! با ما جرّ و بحث کردى و زیاد مجادله کردى! (بس است!) اکنون اگر راست مى گویى، آنچه را (از عذاب الهى) به ما وعده مى دهى بیاور!»
(سوره مبارکه هود/ آیه ۳۲)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر
حرف بس است، مجازات کو؟
آیه، از زبان قوم نوح چنین نقل مى کند: آنها گفتند: اى نوح! این همه بحث و مجادله کردى بس است، تو بسیار با ما سخن گفتى، دیگر جائى براى بحث باقى نمانده است (قالُوا یا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَکْثَرْتَ جِدالَنا).
اگر راست مى گوئى، همان وعده هاى دردناکى را که به ما مى دهى، در مورد عذاب هاى الهى تحقق بخش (فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصّادِقینَ).
این درست به آن مى ماند که شخص یا اشخاصى درباره مسأله اى با ما سخن بگویند و در ضمن، تهدیدهائى هم مى کنند و ما مى گوئیم: پر حرفى بس است! هر کارى از شما ساخته است انجام دهید و هیچ معطل نشوید. اشاره به این که نه به دلائل شما وقعى مى نهیم، نه از تهدیدتان مى ترسیم، و نه حاضریم بیش از این گوش به سخنان شما فرا دهیم!
🌼🌼🌼
انتخاب این روش، در برابر آن همه محبت و لطف پیامبران الهى و گفتارهائى که همچون آب زلال و گوارا بر دل مى نشیند، حکایت از نهایت لجاجت و تعصب و بى خبرى مى کند.
ضمناً، از این گفتار نوح(علیه السلام) به خوبى بر مى آید که مدتى طولانى براى هدایت آنها کوشیده است و از هر فرصتى براى رسیدن به این هدف، یعنى ارشاد آنان استفاده کرده است. آن قدر که آن قوم گمراه اظهار خستگى از سخنان و ارشادهایش کردند.
🌼🌼🌼
در آیه مورد بحث، جمله جادَلْتَنا آمده است، که از ماده مجادله گرفته شده، و آن در اصل از جدل به معنى تابیدن و پیچیدن شدید طناب است و به همین دلیل به باز شکارى اجدل گفته مى شود; چرا که از همه پرندگان پرخاشگرتر و پیچنده تر است، سپس در مورد پیچانیدن طرف، در بحث و گفتگو به کار رفته است.
با این که جدال، مراء و حِجاج (بر وزن لجاج) در معنى، شبیه یکدیگرند، ولى به طورى که بعضى از محققین گفته اند، در مراء یک نوع مذمت و نکوهش افتاده است; زیرا در مواردى به کار مى رود که انسان روى یک مسأله باطل پافشارى و استدلال مى کند، ولى در معنى جدال و مجادله این مفهوم الزاماً وجود ندارد، اما تفاوت جدال و حِجاج در این است که جدال براى باز گرداندن طرف از عقیده خود به کار مى رود، اما حِجاج براى دعوت او به
یک عقیده و استدلال بر آن.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۲ سوره مبارکه هود)
@ayehsobh