✨﷽✨
#طلبگی
#ویراستاری
در زبان عربی و فارسی، ابتدای به ساکن نداریم و کلمات با سکون آغاز و خوانده نمیشوند، بر خلاف زبان انگلیسی که ابتدای به سکون داریم؛ مثلاً: Student که با اِسِ ساکن آغاز شده است؛ البتّه، ما فارسیزبانها چون زبان مادریمان انگلیسی نیست و عادت به شروع به سکون نداریم این کلمۀ انگلیسی را، «اِستودنت» تلفّظ میکنیم که غلط است!
یادش به خیر! در کلاسهای زبان انگلیسی مدارس راهنمایی و دبیرستان سابق برای اینکه املای کلمات را خوب به ذهن بسپریم، اِسْپِل اونا را اینطوری برای خودمان میگفتیم: Umbrella (یومْبِرِلّا)! Scarf (اِسْکارْفْ)! Student (اِستُیودِنت)! و قس علی هذا
#پینوشت
یاد معلّم متدیّن و متعهّد و خوشمشرب انگلیسی دورۀ راهنماییمان، آقای #باقری عزیز، به خیر باشد که خیلی از علاقهمندیهایم به زبان انگلیسی را مرهون شخصیّت ایشان و کلاسهای پر نشاط و جذّابشان هستم. روحشان شاد و همنشین خوبان عالم باشد. بر بنده منّت بگذارید و صلواتی برای شادی روح ایشان در #هفتهٔ_معلّم هدیه بفرمایید.🙏
@ayyamollah
#طلبگی
#معلّمی
#شهروندی
#ویراستاری
⚡️تأثیر همسر در سرنوشت انسان
آیة الله العظمی شبیری زنجانی حفظه الله تعالی:
همسر در سرنوشت انسان خیلی خیلی مؤثر است. والده ما در سرنوشت حاج آقای ما خیلی مؤثر بود. همسر من در سرنوشت من خیلی مؤثر بوده است. همسر مرحوم آقای طباطبایی هم همین جور بود. ایشان با والده ما مربوط بود. رفیق بودند. خیال میکنم با خانواده ما هم مربوط بودند. همسر اگر موافق باشد، خیلی مؤثر است.
کتاب جرعه ای از دریا، مجلد اول صفحه ۶۰۳
عرض تسلیت به محضر فقیه اهل بیت عصمت علیهم صلوات الله، حضرت آیت الله العظمی حاج سید موسی شبیری زنجانی و آقازادههای عالم معظم له.
ان شاء الله آن مرحومه خادمهی علم و فقاهت و شیعه خاندان رسالت، با صدیقه طاهره سلام الله علیها محشور باشند.
🖤
@ayyamollah
🌹 باغبانی کتاب
استاد ابوالفضل طریقهدار
ویراستاران و نویسندگان غربی و ایرانی، ویراستاری را به شغلهای مختلفی تشبیه کردهاند: پزشکی، مهندسی و... مثلا گفتهاند: ویراستار، پزشک یا جراح کتاب است، ویراستار، مهندس کتاب است. اما من همیشه دوست داشته و دارم ویراستار را «باغبان» کتاب بنامم. خودم نیز به باغبانی علاقهمندم و سالهاست که در صحرا و روستا به این شغل شریف مشغولم، ازهمینرو شباهتهای زیادی میان حرفه ویراستاری و باغبانی، میبینم.
روزی دوست و همکار ارجمندم، روانشاد رضا بابایی در روستا به دیدنم آمد. مشغول هَرس کردن درختان بودم. در بین صحبتها پرسید: ویراستاری را به چه چیز بیشتر شبیه میدانی؟ گفتم: باغبانی. همانجا در قالب نیمایی این شعر را سرودم:
من به کار هَرَسم
و وجین کردن انبوه علف
در گلستان کتاب
داس من یک قلم است
دست در گردن یک واژه به دنبال خسی میگردم
تا که از پیکره باغ، جدایش سازم
«جمله» را میکارم
«ذوق» چون آب به پایش جاری است
و از این غرس
به امید بهاری هستم
که در آن، میوه «دانایی و علم» سبز شود
#طلبگی
#ویراستاری
@noshamim🌹
@ayyamollah