[ 💙'! ] + ‌همیشه حرفش این بود واسه کی کار میکنی؟ می گفتم امام حسین می گفت پس حرف ها رو بیخیال.. کار خودت رو بکن جوابش با امام حسین. • - شهیدمحمدحسین‌محمدخانی - • 𖣃 @az_del_bego | از دِلــــــــ🌙 بــــگو 𖣃

+آدم باید خودش بفهمه که چرا توفیق یه کاری رو از دست میده..

● _کمک!🥺 کسی اینجا هست..؟ کسی صدام و می شنوه..؟!👂 اینجا تاریکه .. نمی بینمت ..👀 ولی میفهمم که هستی .. باهام حرف بزن .. بهم نور برسون .. هستی..؟ ` +هستم...من همیشه برای تو هستم‌‌..نترس .. باهام حرف بزن .. دستت و بده به من..🤝❤️

• _ کی هستی تو..؟ چقدر صدات آشناست .. 🤔

+ دیگه منم نمیشناسی..؟ :)💔

_آقا چی گفتی ..؟! بلند تر بگو آروم گفتی نشنیدم ..🙃 ` + هیچی .. گفتم به من نگو آقا .. بگو #بابا .. :)))

• _ شوخی نکن .. گفتم آشنایی ولی دیگه نه انقدر..باهم رفتیم بیرون .. خواستیم بریم داخل بازار .. شلوغ بود ..😵‍💫

 رو کرد بهم گفت : بابا جان .. رفتیم داخل ، مبادا دستم و ول کنیا.. این بازار شلوغه #گم‌میشی ..🙃

گفت : اگه دستت توی دست من باشه و باهم از این بازار پر زرق و برق بیایم بیرون ، هرچی هست و نیست میشه برای تو .. فقط کافیه به هرچی دیدی بی اعتنا باشی و #دستموول‌نکنی :))

• + ولی ول کردی دستشو، آخه چرا ..؟ 💔

_ آره خب :) یه چند تا مغازه که رفتیم جلو ، محو زرق و برقاش شدم.. وایسادم نگاشون کردم .. دیگه نفهمیدم چی شد ..🥺

+ مگه بابا نگفت دستشو ول نکن ، با خودش باش...؟ 🙃

• +نگفت این بازار بازیه و همیشگی‌نیست؟ چی چشمت و گرفت..؟ میدونی بابا چقدر نگرانی کشیده ..؟ چقدر دلتنگ این بوده صداش کنی..؟ چقدر گریه کرده ..؟ :))💔

• _ آقا... تصدقتون .. رهام نکنین توی تاریکی خودم .. من و آزاد کنید از بند اسارتی که خودم بافتم و زندانی اش شدم ..🙃 آقا .. من می ترسم ..🥺 آقا .. خسته‌ام‌از‌گناه :))💔 ` + آقا نه .. بابا .. بهم بگو بابا .. من خیلی برات دعا می کنم بابا .. دستت و بده من .. دیگه‌رهانکن مبادا گم بشی دوباره ..

دستمون و بدیم به بابامون... 🤝❤️

• میدونی رفیق.. ما صاحب داریم.. حاج قاسم دست بابا رو رها نکرد.. صدر زاده رها نکرد .. علی وردی رها نکرد .. بیا عهد ببندیم #حاج‌قاسمش‌بشیم ..

نسبت به ناراحتی بابامون بی تفاوت نباشیم.. والسلام :\\

• مگه نه اینکه گناه ما یعنی یه سیلی به صورت مثل گَلش زدن..؟؟ بیا غیرت به خرج بدیم و نسبت به سیلی خوردن بابامون بی تفاوت نباشیم ...🙃💔